امروز فرخ روز آسمان ایزد و بهمنماه به سال 3758 زرتشتی، 21 بهمنماه 1399 خورشیدی نهم فوریه 2021 میلادی
۲۱ بهمنماه سالروز درگذشت عباس اقبالآشتیانی ادیب، تاریخدان و نویسندهی ایرانی است؛ او را بنیانگذار مقالهنویسی به معنی فنی آن در ایران دانستهاند.
اقبال فرزند محمدعلی آشتیانی، زادهی سال ۱۲۷۵ آشتیان، پس از آموختن دروس ابتدایی، به همراه خانواده ساکن تهران شدند و تا ۱۴ سالگی بهدلیل تنگدستی به مدرسه نرفت و به درودگری مشغول بود. او با عشق دانشاندوزی و با پندهای مادر، در آغاز به مدرسه شرکت گلستان و سپس به مدرسه دارالفنون رفت و پس از فراغت از تحصیل، به آموزگاری در همان مدرسه برگزیده شد و معاونت کتابخانه عمومی معارف را نیز بهدوش گرفت. وی پس از پایهگذاری دارالمعلمین عالی، با توجه به شایستگی ویژهای که در دارالفنون از خود نشان داده بود، برای تدریس دعوت شد و سالها تدریس ادبیات، تاریخ و جغرافیا در دارالمعلمین عالی و همچنین در مدارس نظام و علوم سیاسی بر دوش او بود. وی سمت آموزگار در مدرسه نظام را هم بهعهده داشت و در سال ۱۳۰۴ با سمت منشی هیات نظامی ایران به پاریس رفت و در آنجا به مطالعه، تحقیق و پژوهش در کتابخانهها و تکمیل دانش خود ادامه داد و دوره لیسانس ادبیات را نیز در دانشگاه سوربن گذراند. او در پاریس با محمد قزوینی نشستوبرخاست یافت و از همکاری و راهنمایی وی در تحقیق و تصحیح متون بهره جست.
وی پس از بازگشت به ایران، از آغاز بنیاد دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ به استادی دانشگاه برگزیده شد و در سال ۱۳۱۷ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد، اما بارها مخالفت صریح خود را با نحوه کار فرهنگستان اعلام کرد. او آنگاه به بنیاد نهادن انجمن نشر آثار ایران کوشید که نشر متون کهن فارسی را در نظر داشت و در سال ۱۳۲۸ در حالی که از تعطیل اجباری مجله یادگار آزردهخاطر بود، با سمت رایزن فرهنگی ایران در ترکیه به آنکارا رفت. اقبال در بهار ۱۳۳۳ در کنگره هزاره ابنسینا در تهران حضور یافت و سخنرانی او مورد توجه قرارگرفت.
شاهنامه «وولوس» آلمانی به انگیزهی جشن هزارهی فردوسی، به وسیلهی بنیاد شاهنامه فردوسی در ده مجلد و همچنین با دیباچهی شادروان دکترعباس اقبال آشتیانی به وسیلهی کتابخانهی بروخیم (تهران) کامل و منتشر گشت و از آن پس به شاهنامهی نسخهی تهران یا بروخیم نامدار است.
وی در طی سالهای فعالیت نویسندگیاش تعداد پرشماری مقاله در زمینههای ادبی، تاریخی و اجتماعی از خود به یادگار نهاد. این مقالهها در مجلههایی چون بهار، دانشکده، مهر، ایرانشهر، ارمغان، یغما، فروغ و تربیت انتشار یافت.
خود او مجله یادگار را بنیاد کرد و به مدت پنج سال از ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۸ انتشار داد که در میان انگشتشمار نشریات ادبی و تاریخی آن زمان کاملاً متمایز بود. او را بنیانگذار مقالهنویسی به معنی فنی آن در ایران دانستهاند.
عباس اقبال آشتیانی در حالی که متصدی سمت رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا بود؛ ۲۱ بهمنماه ۱۳۳۴ در ۵۹ سالگی درگذشت.
برخی از آثار: قابوس وشمگیر زیاری، شرح حال عبدالله بن مقفع، ترجمه یادداشتهای ژنرال ترهزل، تاریخ مفصل ایران از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت، تاریخ اکتشافات جغرافیایی و تاریخ علم جغرافیا، تصحیح لغت فرس.
آسمانروز ای چو ماه آسمان
باده نوش و دار دل را شادمان
بیستوهفتمین روز از هر ماه در گاهشمار مزدیسنی آسمان نامیده میشود. آسمان از آفریدههای اهورایی و ایزد نگهدارندهی سپهر. واژهی آسمان در اوستا به صورت اسن، اسمن، در پارسی میانه و در پازند به صورت آسمان آمده است. این واژه در اوستا به چم (:معنی) سنگ نیز به کار رفته است. آسمان نخستین آفریدهی اهورامزدا پیش از جهان مادی است که آغاز و انجام آن نادیدنی است. (یشتها فروردین یشت بند۳) و در اوستا ستوده شده است.آفرینش دیگر پدیدهها با آسمان در پیوند است. به این معنی که اهورامزدا از گوهر آسمان آب و از آب زمین را آفرید. و به یاری آسمان شادی را آفرید. “که در دوران آمیختگی که ”روزگار ماست” آفریدگان به شادی زندگی کنند. ایرانیان باستان آسمان را هفت پایه میدانستند. نخست ابر پایهی دیگر سپهر اختران، سه دیگر ستارگان آلوده نشده، چهارم بهشت که ماه بدان پایه ایستد، ششم گاه امشاسپندان، هفتم روشنایی بیکران که جای اورمزد است. در برخی منابع برای آسمان فقط سه پایه، ستاره پایه و ماه پایه و خورشید پایه نام برده شده است اما در ادبیات پهلوی از هفت طبقهی آسمان یاد شده است. همکاران آسمان، شهریور، خور و مهر و انارم ”انغر روشن ”میباشند.
آسمان نخستین گیتیایی اهورامزداست و در گهنبار میدیوزرم آفریده شده است. آسمان از آفریده های بسیار زیبا و ستودنی اهورامزداست. آسمان برای ایرانیان باستان سرچشمه نور و گرمای خورشید بوده و همان گونه که خورشید نیایش می شده، آسمان هم ستوده می شده است.
در شاهنامه آمده است:
« مه بهمن و آسمان روز بود / که فالم بدین نامه پیروز بود».
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
آسمانروز ای چو ماه آسمان / باده نوش و دار دل را شادمان
جان ز باده شاد کن زیرا که عقل / باده را بیند همی شادی جان
هر زمان باده خور ای تازه چو گل / تازه کن شادی به باده هر زمان