فرزند احمد محمود در واکنش به ویرانشدن خانهی پدری این نویسنده در اهواز میگوید: اگر قصد نگهداری این خانه بود، آن را نگه میداشتند. این خانه یادگار احمد محمود بود، یادگار «همسایهها»، یادگار «زمین سوخته».
به گزارش ایسنا، هر روز شهرهایمان خالیتر از نشانههای کهن و آشنا میشود؛ یک روز خبر میرسد خانه پدری فروغ فرخزاد در تهران را میخواهند ویران کنند، یک روز خانهی مادری هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سایه) در رشت را نابود میکنند. خبرهایی از این دست بسیار است. حالا هم خانه پدری احمد محمود را در اهواز ویران کردهاند. کسی هم نگهداری و حفظ این خانهها را بر دوش نمیگیرد. در این میان اما این میراث فرهنگی و ادبی و تاریخی این سرزمین است که در پاسکاری این سازمان و آن سازمان از میان میرود و نابود میشود.
خانه پدری «احمد محمود» که از بناهای دوره پهلوی بود و در منطقه سیمتری اهواز که به نوعی بافت تاریخی اهواز محسوب میشود قرار داشت، در یک روز تعطیل (جمعه، ۲۴ بهمنماه ۱۳۹۹) توسط مالکان تازه و با پروانه (:مجوز) شهرداری تخریب شد. این در حالی است که احمدرضا حسینی بروجنی، معاون میراثفرهنگی مدیرکل میراثفرهنگی خوزستان میگوید: جای گرفتن خانهی پدری احمد محمود در محدوده بافت تاریخی اهواز مشمول قوانین و مقررات و ضوابط حاکم بر بافتهای تاریخی بود اما بدون هماهنگی و گرفتن استعلام از ادارهی کل میراثفرهنگی پروانهی ویران کردن آن از سوی شهرداری صادر شد.
اما بابک اعطاء – فرزند احمد محمود – دربارهی ویران شدن خانه پدری این نویسندهی نامآشنا به ایسنا میگوید: شرایطی وجود داشت و وارثان ناچار شدند این خانه را بفروشند. خانه به دست مالک تازه افتاد اما قرار بر این بود میراثفرهنگی و شهرداری کارهایی انجام دهند تا خانه تخریب نشود زیرا این خانه در بافت کهن اهواز، خیابان گشتاسب و محدودهی سیمتری بود. بنا بود خانه حفظ شود اما این اتفاق نیفتاد و صبح روز جمعه ویرانش کردند. همه هم اظهار بیاطلاعی میکنند؛ شهرداری میگوید ما مجوز ندادهایم و میراث فرهنگی میگوید اگر قرار به تخریب بود باید با اجازه ما این اتفاق میافتاد. چه بگویم؟!
او دربارهی دیرینگی این خانه بیان میکند: تا جایی که من میدانم بالای ۸۹ سال داشت؛ من در این خانه متولد شدم، پدرم هم در این خانه متولد شده بود. این خانه خانه محکمی هم بود زیرا پدربزرگ ما معمار بود و هنوز در اهواز خیلی از یادگاریهایش هست. او این خانه را ساخته بود. کف خانه آجرفرش بود؛ چیزی که سالهای بعد مد شد. درخت کُناری را که پدربزرگم همزمان با تولد پدر کاشته بود، ریشهکن کردند. ولی احتمالا قدمت خانه نزدیک به صد سال باشد. پدرم متولد ۱۳۱۰ است و خانه پیش از تولد او هم بوده و باید نزدیک به صد سال داشته باشد.
فرزند احمد محمود میگوید: اگر قصد نگهداری این خانه وجود داشت (در حالی که قصدی برای حفظ آن نداشتند) از آن نگهداری میکردند. این خانه یادگار احمد محمود بود، یادگار «همسایهها»، یادگار «زمین سوخته». «زمین سوخته» شاید نخستین کتاب و ماندگارترین کتابی است که درباره جنگ نوشته شد. داستان «زمین سوخته» در همین خانه اتفاق میافتد؛ این رمان قصه شهادت است، قصه جنگ است. خود «همسایهها» که رمان ماندگاری است در سال ۱۳۴۲ در این خانه نوشته شده است. رمان «زمین سوخته» در این خانه نوشته نشده اما در این خانه اتفاق میافتد. این خانه مکان رویداد بود و آنقدر ارزش داشت که حفظ شود و به شکل موزه دربیاید اما حیف و فقط میتوانم بگویم حیف. آن درخت دل من را میلرزاند، درخت پدر ریشهکن شد، اما نام احمد محمود جاودانه است و ریشهکن نمیشود. من در خانهای که احمد محمود ۵۰ سال در آن زندگی کرد، زندگی میکنم. امیدوارم بتوانم این خانه را حفظ کنم.
به گزارش ایسنا، خانهی پدری «احمد محمود» که میشد به خانهی مشاهیر تبدیل شود تا خاطرات دوران کودکی و جوانی نویسنده نامدار کشورمان همچنان زنده نگه داشته شود، روز جمعه، ۲۴ بهمنماه تخریب شد. خانه پدری احمد محمود در منطقه سیمتری اهواز قرار داشت. این منطقه به نوعی بافت تاریخی اهواز محسوب میشود و با توجه به اینکه کلانشهر اهواز تاکنون از داشتن موزه محروم بوده است این خانه میتوانست این ظرفیت را برای اهواز ایجاد کند اما خانه این نویسنده توسط مالکان جدید و با اخذ مجوز از شهرداری اهواز تخریب شد.
احمد اعطاء ملقب به احمد محمود و نویسندهی آثار مطرح داستانی، دیماه سال ۱۳۱۰ خورشیدی، در اهواز زاده شد و در سال ۱۳۸۱ بر اثر بیماری ریوی در تهران درگذشت.
3 پاسخ
روز بخیر
خانه ویران شد. امیدوارم کتابهای این نویسنده بی نظیر خوانده شود و یادش برای همیشه جاوید بماند.
همسایهها
داستان یک شهر
زمین سوخته
مدار صفر درجه
درخت انجیر معابد
فکر می کنم بهترین کار این بود که وارثان ان را نفروشند تقصیر را فقط می خواهیم گردن دیگران بیندازیم وقتی فقط پول الویت ما باشد همین می شود فرزندان او اگر برایشان ارزش داشت نمی فروختند خوب معلومه افرادی که خونه می خرند برای سود می خرند فکر دیگری ندارند به نظر من تقصیر هیچکس نیست جز وارثان دیگه همه چیز را هم نباید گردن دولت وشهرداری واون یکی ………بندازیم
با خانم مانا موافقم. حرفهای وراث واقعا بیجاست. اگر وراث ارزش خانه را ندانند که میخواهد بداند؟ برای همین هم مسئلۀ فروش را رسانه ای نکردند چون خودشان فروخته بودند.