باشگاه فرهنگی ورزشی سیپان از «لئونی تاشچیان» بانوی هنرمند و پیشکسوت ارمنی با باشندگی دوستداران هنر و هنرمندان سپاسمندی کرد و آثار نقاشی وی را به نمایش گذاشتند.
هموندان باشگاه سیپان در چندین برنامه کوشش کردند با یادآوری کوششهای تاثیرگذاری که هنرمندان پیشکسوت ارمنی در سالهای گذشته در خنیاگری، مهرازی (:معماری) و حتا تیاتر داشتهاند، از آنان سپاسمندی کنند.
لئونی تاشچیان در یک خانواده هنری در سال 1305 خورشیدی در شهر مراغه زاده شد که نخستین فرزند «مگردیچ و آروسیاک» است. وی نخستین پلههای فراگیری هنر را در میان خانواده بالا رفت.
تاشچیان به انگیزه تنگدستی و بیماری که با آن دست به گریبان بود به سختی دوره دبیرستان را سپری کرد و در دانشگاه زبان و ادبیات ارمنی را فرا گرفت و زبان فارسی را در دورههای شبانه آموخت.
آشنایی او با نقاشی بهگونهای بود که در پانزده سالگی توانست دارای سبک هنری باشد. بههنگام برگزاری نمایشگاه جهانی کودک و نوجوان در هندوستان، یکی از تابلوهای تاشچیان برای شرکت در نمایشگاه فرستاده شد. مسولان نمایشگاه باور نداشته که اثر هنری نوجوان پانزده ساله باشد، از پذیرفتن وی سرباز زدند.
لئونی در 5 سالگی همراه خانواده به تهران آمد و پس از یک سال و اندی به اصفهان رفتند. در این شهر مگردیچ در تیاتر کوشش میکرد تا این که بر اثر سرماخوردگی بیماری سختی گریبانگیر وی شد.
«سدا» خواهر کوچکتر که دانشآموخته خنیاگری است برای بهدست آوردن درآمدی در دبستانهای ارمنیان تیاتر اجرا میکرد و لئونی هم از پدرش پرستاری میکرد. پس از یک سال و اندی به اراک رفتند سپس به پیشنهاد پزشکان به همراه پدر و مادر به آبادان کوچ کردند.
مادر و خواهر لئونی در شرکت ملی نفت ایران، سرگرم کار شدند و لئونی نیز در ادراه فرهنگ آبادان افتخاری سرگرم کارهای هنری شد.
پس از چندی به پاس کوششهای نیک خانواده تاشچیان به هنر، لئونی در 17 سالگی از سوی اداره فرهنگ آبادان به کار فراخوانده شد و در دبیرستان رازی نیز به آموزش نقاشی پرداخت.
سرانجام پس از هجده سال زندگی و کار در آبادان و پایان جنگ جهانی دوم، به پیشنهاد پزشکان لئونی آبادان را به سوی تهران ترک کرد. مادر لئونی پس از بازنشستگی و درگذشت همسرش نزد لئونی رفت.
لئونی ازدواج نکرد و سال 1343 خورشیدی در دبستان نائیری و دو دبستان فارسی زبان دیگر نقاشی را آموزش میداد. پس از بازنشستگی، سال 1353 در سازمان «فرانکلین» به تهیه و بازرسی کتابهای درسی، هنری و پیکهای دانشآموزشی سرگرم شد. در همین زمان مادر لئونی به همراه شماری دیگر «انجمن فرهنگی، هنری و ورزشی سیپان» را بنیاد نهاد تا جوانان ارمنی در آنجا گرد هم آیند. لئونی پس از درگذشت مادر از سازمان فرانکلین جدا شد و در انجمن فرهنگی سیپان سرگرم آموزش نقاشی شد.
آثار نقاشی لئونی تاشچیان با تکنینکهای آبرنگ، رنگ روغن، پاستیل و سیاه قلم است. موضوع نقاشیهای وی بیشتر طبیعت و چهره بانوان و مردان در لباسهای بومی تفلیسی، ارمنی و ایرانی است. لئونی بهانگیزه ارج نهادن به بناهای تاریخی، سه ماه همراه با پدرش در پارسه بودند و آثار این مجموعه تاریخی ار نقاشی کردهاست.
از دیگر آثار ماندگار تاشچیان تندیس سنگی تمام تنهای از مادرش است که بر روی صندلی نشسته و کتابی در دست دارد. وی در اینباره میگوید: «در نوجوانی برای ساخت تندیس مادرم، به گورستان ارمنیان در جاده خراسان رفتم و از کسانی که روی سنگ گورها کندهکاری میکردند روش کار با قلم و چکش را آموختم، آنان نیز روی یک تکه کوچک سنگی آموزش لازم را دادند. پس از خرید سنگ در درازای یک سال و اندی تندیس مادرم را ساختم.»
لئونی تاشچیان پس از گذراندن 94 سال زندگی بسیار خوش چهره و مهربان است و در آیین نکوداشت خود به بانوانی که پیرامونش بودند میگفت: «من از هیچ چیز خبر نداشتم و هیچ کمکی بهشون نکردم» این جمله نشان میدهد که او همیشه سخت کوش بوده و در برنامههای فرهنگی پرتلاش بودهاست.
باشگاه فرهنگیـ هنری و ورزشی سیپان
استاد لیونی تاشچیان
پیشکش لوح سپاسمندی و کتاب حافظ به بانو لئونی تاشچیان
سورن، بازیگر سینما که تصویر وی در سال 1981میلادی کشیده شده است
تصویر پدر استاد تاشچیان
لئونی برای دختران جوان کارت عروسی نقاشی میکرد، دو تابلو کناری را برای کارت عروسی آلیس راهنمای موزه آراداک مانوکیان طراحی کردهاست
تصویر تندیسی که استاد از مادر خویش به اندازه واقعی تراشیده است
فرتور از همایون مهرزاد است.
1393
2 پاسخ
درود ، چقدر زیبا است که قدردانی از هنرمند در زمان زندگی ،به تصویر کشیده شده است .
درود بر این بانوی هنرمند.سلامت باشند