آدمیان در طول تاریخ و در همه دینها روزهایی از سال را ویژه جشن و مراسم منسوب به آن میدانند و اگر چه زمان آغاز و انگیزه برگزاری و یا حتی ماندگاری یا عدم ماندگاری بسیاری از جشنها مشخص نیست ولی آنچه میتوان به طور عام در مورد تمام جشنها گفت این است که با گذشت سدهها و هزارهها و نیز دگرگونی و تحولی که در شیوه برگزاری آنها به وجود آمده است و میآید، هالهای از باور و احترام عامیانه (رسمی و غیررسمی) جشنها را در برگرفته و به آنها رنگ و سیمای استورهای که از نیاکان به ارث رسیده، بخشیده است و پیش از هر چیز میدانیم که استورهها در هر جامعه به نوعی زمینه اعتقادی و دینی دارد.
واژه جشن از واژه «یَسْنَ/یَسنه» اوستایی و «یزشن» پهلوی به معنی ستایش و پرستش است. روز جشنها همواره بر پایه محاسبههای گاهشماری آن جامعه، یعنی آگاهی از گردش ستارگان و پیدایش شب و روز و کوتاهی و بلندی، سرما و گرمای منظم فصلها استوار است. و گر چه هیچ دو جامعه یا دو شهری به صورت کاملا همگون مراسم جشن را برگزار نمیکنند ولی شاید بتوان شباهت بسیاری در جشنِ شهرها و جامعههای مختلف و یا حتی جشن دینهای مختلف مشاهده کرد. در واقع در میان روزهایی که هر دسته از مردم در آنها ناچار به رعایت ضابطههای اجتماعی خاص هستند روزهای جشن قرار دارد تا مقداری از محدودیتها را بشکند و تکلیفها را فراموش کنند تا حدی که خلف عادتها اگر در موقعیتی جز زمان جشن انجام شود، ناپسند است. در بسیاری از جشنها این خلف عادتها با زیادهروی در فراهم کردن خوراک، خوردن و دست زدن و پایکوبی همراه است و در برخی اوقات با وارون نمودن دستورات و یا شیوه حکومت همراه است از آن جمله در یونان باستان برای چند روز در سال بردگان فرمانروایی میکنند و یا در چین زنان و مردانی که در برخی از فعالیتها کارشان دور از یکدیگر است در روزهای جشن در کنار هم کار میکنند. شاید بتوان آرایش حاجی فیروز در روزهای نخست سال در ایران را بازمانده این دسته از جشنها دانست. در ایران شاید بتوان از سه دسته از جشنها نام برد:
نخست از جشنها و آیینهای کهنی یاد میشود که گذشت روزگارانی آنها را به دست فراموشی سپرده و در همه شهرهای ایران و نزد همه قشرها و گروهها با سازگاری و دگرگونیهای فنی و صنعتی امروز برگزار میشود. که عبارتند از نوروز، مهرگان و یلدا البته شاید جشن مهرگان نه مانند جشنهای دوازده گانه کهن فراموش شده است و نه چون نوروز و یلدا برگزاری آن ادامه یافته است ولی لااقل هر سال در مهرماه یادی از آن میشود و در برخی از شهرها آیینهایی در ماه مهر دیده میشود.
دسته دوم جشنهایی هستند که از برگزاری آنها تا قرن ششم و هفتم هجری خبر داریم و در کتابهای تاریخی شرح برگزاری آنها را در دستگاههای حکومتی و گاه نزد عامه مردم میبینیم ولی با گذشت زمان دیگر برگزار نمیشوند و یا قوت چندانی ندارند از آن جمله جشنهای دوازده گانه فروردینگان و اردیبهشتگان و… است که از میان آنها دو مورد وجود دارد که هنوز با همان شدت در یکی از استانها باقی مانده است که عبارتند از 1- جشن تیرگان که در سیزده آبان ماه (تیرماه تقویم فرس قدیم) در مازندران برگزار میشود 2- جشن سده (دهم بهمن) در کرمان.
دسته سوم جشنهایی است از سه کیش و مذهب موجود در ایران یعنی زرتشتی و ارمنی و شیعه که درپیوند با ویژگیهای تاریخی و مذهبی است که هر کدام در زمانی معین است که با تقویم خورشیدی تنظیم شده است و جالبتر آنکه آرامگاهها و جایگاه برگزاری این آیینها در کنار کوه است و زایران و شرکتکنندگان در دامنه کوهستان پراکنده اند. از آن جمله زمان برگزاری آیین زرتشتیان در پیر چکچکوی یزد در روزهای پایانی خوردادماه و آیین ارمنیان در قرهکلیسای ماکو در روزهای پایانی تیرماه و مراسم قالیشویان مشهد اردهال در دومین آدینه مهرماه است.