زمانی که شاه تهماسب صفوی بر آن شد که از روستای کوچک تهران شهری با برج و بارو بسازد، تهران را گسترش داد و خندقهایی گرداگرد آن کشید. خندق، گودالی بود که پیرامون شهر کنده میشد تا از یورش دشمنان یا سرریز سیل جلوگیری کند. شاه تهماسب دستور داد از خاک خندق برای ساخت باروهای شهر تهران استفاده کنند. اما خاک خندق بسنده نبود و ناگزیر از کندن دو گودال عمیق در بیرون از بخش مرکزی روستا شدند تا خاک مورد نیازشان را بهدست بیاورند. سپستر میدانی در نزدیکی یکی از آن گودالها ساخته شد و بدینگونه بخشی در تهران شکل گرفت که به آن «محلهی چال میدان» یا چاله میدان، میگفتند.
چال میدان از دیرین سالترین محلههای تهران است و تاریخ آن نه با شاهزادگان و درباریان، بلکه با طبقههای پاییندست شهری پیوند دارد. گودال دیگری که در کنار روستای شهر شدهی تهران کنده شد، چال حصار نام داشت. چال حصار سپستر بخشی از محلهی سنگلج شد.
نخست باید بدانیم که محلهی چال میدان در کدام بخش از تهران جای داشت. تهران از زمان شاه تهماسب صفوی تا روزگار ناصرالدین شاه قاجار، پنج محله به نامهای ارگ، عودلاجان، سنگلج، بازار و چال میدان داشت. در دورهی ناصرالدین شاه با گسترش پایتخت، دو محلهی دیگر به آن افزوده شد: یکی بازار و دیگری محلهی دولت. چال میدان، بخش خاوری شهر شناخته میشد. در شمال آن محلهی عودلاجان و در باختر آن بازار دیده میشد. بخشهایی که محلهی بزرگ چال میدان را شکل میداد دربردارندهی بازار چهل تَن، امامزاده اسماعیل، میدان مالفروشها، میدان امینالسلطان و میدان پاقاپوق (میدان اعدام) بود. به سخن دیگر، مداری که در راستای بازار نایبالسلطنه شکل گرفته بود و در میانهی دروازه دولاب تا بازار تهران گسترش داشت، محلهی چال میدان را شکل میداد. بازار نایبالسلطنه در جایی است که سپستر، در زمان رضاشاه پهلوی، خیابان سیروس در آن محل ساخته شد. این بازار در زمان ناصرالدین شاه و به دستور نایبالسلطنهی او، کامران میرزا، بنا شده است.
هر چند در آغاز محلهی چال میدان شکل و بافتاری همانند دیگر محلههای پایتخت داشت، اما سپستر به سببی که به آن اشاره خواهیم کرد، ویژگیهایی یافت که آن را با دیگر محلههای تهران ناهمسان میساخت. آن ویژگیها را باید ریزبینانهتر شناخت.
بافتار محلهی چال میدان
در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه و چندی پس از آن، هر کدام از محلههای تهران جایی برای زندگی لایههایی از اجتماع بود. در محله ارگ خاندان سلطنتی و درباریان زندگی میکردند؛ محله عودلاجان جایی برای سکونت شاهزادگان و کارگزاران دولتی بود؛ در سنگلج اعیان و اشراف را بیشتر میشد دید و بازار نیز جایی برای زندگی و کسب و کار بازرگانان و پیشهوران بود. در این میان، محلهی چال میدان جایی برای مردم پاییندستی مانند نوکران، کولیها و بیخانمانان، سربازها و توپچیها، لوطیها و پهلوانان شناخته میشد. معرکهگیران، مطربها، دلقکها، ماماهای قدیمی و حجامتگران، همگی در محلهی چال میدان زندگی میکردند. بهسبب همان لایههای اجتماعی بود که چال میدانیها به خشونت و رفتارهای تند اجتماعی گرایش داشتند و هنجارشکن بودند. در این محله، چندان نشانههایی از آداب شهری و شهرنشینی دیده نمیشد و باشندگانش به قانون های دولتی سرفرود نمیآوردند. گزارشهای کموبیش فراوانی از دورهی قاجار در دست هست که نشان میدهد در محلهی چال میدان همواره زد و خوردها، اختلافات خانوادگی و مالی، دزدی و درگیری مالک و مستاجر، سبب رفتارهایی خشونتآمیز میشد. برپایهی همان گزارشها، در میان محلههای تهران بیشترین اختلافات مالی در چال میدان روی میداد و پس از سنگلج، بدمستیها، قماربازیها و لوطیگریها در چال میدان بیشترین آمار را داشت.
تهران در روزگار ناصرالدین شاه نزدیک به سیصد هزار تَن جمعیت را دربرمیگرفت. نزدیک به 23 درصد آنها در محلهی چال میدان زندگی میکردند. بر پایهی اسناد و آمار بهجا مانده از میانهی سالهای پادشاهی قاجاریان، در محلهی چال میدان 802 خانه، 16 گرمابه، 4 مکتب خانه و 14 ستورخانه (اسطبل) دیده میشد. برخی از این سازهها از همان آغاز شکلگیری شهر تهران ساخته شده بودند. میدانیم که خواهر شاه تهماسب صفوی چند گرمابه و مکتبخانه در محلهی چال میدان ساخته بود و سپستر در زمان ناصرالدینشاه، یکی از شاهزادگان قاجاری به نام فرخ خان امینالدوله، برای سر و سامان دادن به این محلهی هنجار شکن، سازههای همگانی مانند مسجد بنا کرد.
محلهای در چنگ لوطیان و پهلوانان
مردمی که در محلهی چال میدان زندگی میکردند، بیشتراز تهیدستان بودند. در میان آنها لوطیها وپهلوانان جایگاهی نمایان داشتند و محله در دست آنها بود. یکی از آنها شریف چاله میدانی بود که منشی پهلوانی داشت و بازوبند پهلوانی تهران به او داده شده بود. از پُرآوازهترین کارهای شریف چاله میدانی به خاک مالیدن پشت کشتیگیری فرنگی بود که از فرانسه به تهران آمده بود. او در میان انبوهی از مردم تهران، ورزشکار فرانسوی را ضربه فنی کرد. لوطی غلامحسین، لوطی عبدالله و اکبر پهلوان نیز از نامدارترین پهلوانان محله بودند. شمار قدارهبندها و قمهکشهای چال میدان نیز بسیار بود. آنها قهوهخانههای محله را پاتوق خود کرده بودند و کم و بیش هیچ کاری بدون خواست و ارادهی آنها انجام نمیشد. آنها قدرتمندان و زورگویان محله بودند و بسیار پیش میآمد که از دستورهای دولتی سرپیچی میکردند.
محلهی چال میدان در آغاز آنگونه نبود که یاد کردیم و شماری از اعیان و اشراف نیز در این بخش از پایتخت زندگی میکردند، اما با ساخته شدن محلهی دولت در زمان ناصرالدین شاه، اشراف از چال میدان کوچ کردند و به محلهی نوساز دولت رفتند. از آن پس تا پایان پادشاهی قاجاریه، محلهی چال میدان در اختیار پهلوانان و معرکهگیران بود.
این را نیز اشاره کنیم که بخش جنوبی چال میدان جایگاهی برای سازههای دولتی و کارخانهای، مانند انبار غله، گمرک، سربازخانه، نجاری، گاریسازی و نمونههای همانند آنها بود.
در زمان رضاشاه با ساخته شدن خیابان سیروس و بوذرجمهری (15 خرداد کنونی)، گسستهایی در میان فضاهای کالبدی محلهی چال میدان پدید آمد و آن دو خیابان نوساز فضایی جداگانه (:مستقل) بهشمار آمدند.
به هر روی، تاریخ اجتماعی محلهی چال میدان بسیار پُربار و یادکردنی است. با آنکه بارها از هنجارستیزیها و خلافکاریهای مردم این محله در روزگار قاجار سخن گفته شده است، اما روشن است که همهی آنها چنین نبودند. گواه این سخن، پیشگامی شماری بسیاری از مردم محلهی چال میدان در رویدادهای انقلاب مشروطیت است. این محله در آن روزها و سالهای پُرحادثه، آبستن رخدادهای بسیاری بود.
* با بهرهجویی از: جستار «مساله امنیت در تهران عصر ناصری» نوشتهی دکتر منصوره اتحادیه، در کتاب «تهران قدیم» (1388)؛ تارنماهای «روزنامه همشهری»؛ «روزنامه اعتماد» و «ویکی پدیا».
مسجد آل آقا خیابان 15خرداد-ری
بازارچه نایب السلطنه محله چال میدان
ورودی بازارچه نایب السلطنه محله چال میدان
میدان قیام جنوب چال میدان
حمام تاریخی قبله 965 هجری قمری (دوران صفویه) دربازارچه نایب السلطنه، ساخت چهارصد و هفتادوهفت سال پیش و هنوز مشغول به کار است
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393