خبر بسیار شگفتانگیز و دردآور بود. چندی پیش خبری منتشر شد که: علیرضا افشاری، از پایهگذاران و هموندان انجمن فرهنگی افراز و کنشگر میراث فرهنگی، پس از تبرئه شدن در دادگاه بدوی، در دادگاه تجدیدنظر به پرداخت بیست میلیون ریال جزای نقدی محکوم شده است.
مدیر کانال تلگرامی «دیدهبان میراث فرهنگی ایران» پس از بازتاب خبری که پیشتر از رسانهای قانونی منتشر شده بود، با شکایت مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی با اتهام نشر اکاذیب، پس از تبرئه شدن در دادگاه بدوی، در دادگاه تجدیدنظر به پرداخت بیست میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد.
خبر نامبرده را لیلا حسینی خبرنگار اسکاننیوز براساس اخبار محلی، انتشار داده بود و در آن گزارش شده بود که مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی پس از آن که با لگد در اتاق را شکست، دو تن از کارمندان این سازمان را مورد ضربوشتم قرار داده بود.
به گزارش اسکان نيوز، یکی از کارمندان به دلیل رعایت برخی از ملاحضات از شکایت و طرح موضوع در مراجع نظارتی خودداری کرده ولی یکی دیگر از آنها به بازرسی استانداری ارومیه شکایت کرده است.
جلیل جباری، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی در گفتوگو با اسکان نيوز هم موضوع ضربوشتم کارمندان سازمانش را رد کرد.
او بدون اشاره به شکسته شدن درب اتاق، گفت: دستور تعویض در مدتی پیش به دلیل فرسودگی صادر شده بود. اصل این خبر تا لحظهی نگارش این متن در نشانی زیر در دسترس بوده است:
مدیرکل میراث فرهنگی آذربایجان غربی درب اتاق کارمندش را با لگد شکست
اما چرا این خبر شگفتانگیز و دردآور است:
یکم: اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان غربی از یک کنشگر میراث فرهنگی شکایت کرده است. همین یک جمله بسنده است که شاخ بر روی سر آدمی سبز شود. در یک نگاه کلی چگونه میشود سازمانی دولتی که باید خود نگاهبان میراث فرهنگی باشد از بخش خصوصی که یاور او در همان وظیفه است شکایت میکند؟!
دوم: مبلغ جریمه 2 میلیون تومان است. که پس از شکست سازمان میراث در دادگاه بدوی با پیگیری این نهاد دولتی حکم دادگاه صادر شده است. دو پرسش ساده و یک آرزو بر جا میماند: هزینهی وکیل اداره میراث آذربایجان برای پیروزی در دو دادگاه چقدر بوده است؟ چرا سازمان میراث در این پرونده تا این اندازه پشتکار به خرج داده است؟ و آرزو میکنیم این اداره کل گرامی در همهی کارهای در پیوند با میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به همین اندازه پشتکار به خرج دهد و معاونت حقوقی آن دست از کار نکشد.
سوم: کانال تلگرامی «دیدهبان میراث فرهنگی ایران» خبری از یک سایت خبری رسمی و قانونی به نام «اسکاننیوز» را منتشر کرده بود، پس چگونه از کانال تلگرامی بازتابدهنده شکایت شده و از سایت خبری که منبع خبر بوده شکایتی نشده است!؟ دیگر آنکه علیرضا افشاری مدیر کانال تلگرامی نامبرده در بخشی از دفاعیهی خود به بازپرس محترم شعبهی هشتم دادسرای ناحیهی 31 تهران، نوشته است: «هر گاه تکذیبیه یا خبری تکمیلی در این مورد در سایت مورد اشاره کار میگردید طبیعتاً ما هم آن را ــ همچون همهی نمونههای مشابه ــ بازتاب میدادیم که چنین چیزی رخ نداد.»
چهارم: هر روز خبری از آسیب،رسانی، غارت و حتا نابودی میراث فرهنگی کشور میشنویم. نهادهای دولتی و غیردولتی بسیاری در حریم میراث فرهنگی کشور جولان میدهند. افزون بر این صنایع دستی کشور نیاز حیاتی به اندیشه و تدبیر دارد تا این روزگار سخت را تاب آورد از دیگر سو گردشگری کشور به بیمار به کما رفتهای میماند که نیاز به مراقبتهای ویژه دارد، در میان همهی این گرفتاریهای گوناگون شکایت و پیگیری یک کنشگر میراث فرهنگی به جرم بازنشر خبر رسانهای دیگر شگفتانگیز و دردآور نیست؟!