لوگو امرداد

نگاره‌های شاهنامه بر روی آثار موزه ملی‎

فرهنگ و تمدن ایران در درازای تاریخ جایگاه پرفروغ ستارگانی در زمینه دانشی، ادبی و هنری بوده که تا امروز برای این سرزمین سربلندی به همراه داشته‌است.
نور درخشان اندیشه، خرد، دانش و هنر ایرانی نه تنها روشنی‌بخش فرهنگ این سرزمین بوده بلکه به گفته بسیاری از دانشمندان، چراغ راهنمایی برای جهانیان نیز به شمار می‌آید.
چکامه‌سرای بزرگ ایران، حکیم ابوالقاسم فردوسی نمونه بارز فرهنگ و تمدن درخشان این سرزمین سترگ است که با آفریدن آفرینه جاویدان شاهنامه، سده‌های بسیاری تاثیر شگرف و گوناگونی در جاودانگی زبان پارسی، فرهنگ و هویت ملی‌ما داشته‌است.
تاثیر مینوی چکامه‌های شاهنامه در چهره‌های گوناگونی از همان سده‌های آغازین خود را نشان داده است. برای نمونه می‌توان دست‌نوشته‌های (:کتیبه) کوفی سروده‌های فردوسی را در کاخ غزنوی غزنین دید، در آراستنی‌های درونی گنبد علویان در همدان نیز به چشم می‌خورد و همین‌طور در یادمان‌های گوناگون دست‌نوشته‌های (:نسخ) خطی شاهنامه، شماری مینیاتور، خوش‌نویسی، یادمان‌های سفالی، کاشی که چکامه‌های شاهنامه و هم‌چنین نگاره‌هایی از شخصیت‌ها، جانوران و… را می‌توان دید.
در این گزارش کوشش شده کوتاه ردپای شاهنامه را در یادمان‌هایی که امروز در گنج‌خانه ملی ایران، بخش دوران اسلامی امروز به نمایش گذاشته شده، دنبال کند.
بانو حمیرا عبدی از راهنمایان گنج‌خانه دوره اسلامی برای همیاری‌شان بسیار سپاسگزارم.

نقش کنده‌ی زیر لعاب شفاف، یافت شده از شیخ تپه ارومیه
نقش کنده‌ی زیر لعاب شفاف، یافت شده از شیخ تپه ارومیه

یکی از داستان‌های شناخته شده در شاهنامه فردوسی داستان ضحاک ماردوش و فریدون است. برپایه شاهنامه پس از هزار سال شهریاری جمشید، هنگامه فروانروایی هزار ساله «اژی‌دهاک» فرا می‌رسد. در وداها و دیگر نوشته‌های سانسکریت به کارهای وی اشاره شده‌است و در ادبیات مزدایی هر اندازه شخصیت‌های جمشید و فریدون مورد توجه است وارون آن اژی‌دهاک به عنوان شخصی اهریمنی مورد نکوهش است.
اژی‌دهاک از دو واژه «اژی» (:مار یا مانند آن) که از جانوران اهریمنی به شمار می‌آید و «دهاک» نیز آفرینه‌ای اهریمنی است.
ضحاک پسر مردی پاک‌سرشت به نا «مرداس» بود که پسرش بسیار سرکش و آرزوی جهان‌گیری در سر داشت.
جهان‌جوی را نام ضحاک بود / دلیر و سبک‌سار و ناپاک بود
همان بیور سپش همی خواندند / چنین نام بر پهلوی راندند
اهریمن که با نیرنگ وی را فریب می‌دهد با بوسیدن شانه‌های وی دو مار سیاه بر شانه‌هایش نمایان می‌شود که هر روز مغز دو انسان بایستی به آن‌ها خورانده می‌شد. سرانجام فریدون با پشتیبانی کاوه سپاهی آماده می‌کند و به جنگ ضحاک می‌رود و سرانجام فریدون وی را در کوه دماوند به بند می‌کشد.
ضحاک و مارهایی که بر دوش وی جای داشتند انگیزه‌ای برای هنرنمایی در موضوعات بسیاری شده‌است و در کاسه‌ی سفالی با نقش کنده‌ی زیر لعاب و خمیر سرخ رنگ که از شیخ تپه ارومیه یافت شده‌است و وابسته به سده پنجم مهی (:هجری) است و در گنج‌خانه ملی بخش دوران اسلامی نگه‌داری می‌شود.

کاشی زرین فام یافت شده از کاشان به سال 670 مهی، نگاره سیمرغ
کاشی زرین فام یافت شده از کاشان به سال 670 مهی، نگاره سیمرغ

نگاره دیگری که بسیار مورد توجه هنرمندان بوده‌است و نام آن حتا در ادبیات و افسانه‌ها بیش از هر پرنده دیگر آورده شده‌، سیمرغ است.  سیمرغ پرنده‌ای پرتوان، درشت اندام و فراخ بال است و در اوستا گفته شده که این پرنده هنگام پرواز چون ابر بر کوهستان سایه می‌افکند.
داستان سیمرغ در شاهنامه با داستان‌های اساتیری درباره پهلوانان نامی ایران باستان همراه است. سام نریمان امیر زابل در آرزوی فرزندی بود و سرانجام دارای فرزندی به‌نام زال می‌شود. زال زیبا روی با موی سپید بود. سام پریشان برآن می‌شود کودک را نابود سازد. سیمرغ که چشمش به این نوزاد می‌افتد نزد خود برده و او را پرورش می‌دهد. هنگامی که زال به نزد پدر می‌رود سیمرغ از پر خویش به وی می‌دهد تا هنگام گرفتاری به یاری او بشتابد. هنگام زادن رستم از مادر و در نبرد رستم با اسفندیار پر سیمرغ به‌کار برده می‌شود.
در ادبیات عرفانی سیمرغ جایگاه ویژه‌ای دارد چنان‌که عطار نیشابوری در «منطق‌الطیر» سیمرغ را ذات پروردگار دانسته و این‌که سرانجام سی‌مرغ به سیمرغ می‌رسند.
مولانا نیز سیمرغ را نماینده جهان بالا، مرغ خدا و نماد برترین پروازهای روح و انسان کامل شناخته‌است.
در دوران سالامی نیز سیمرغ به‌عنوان نگاره نمادین و گوهره آراستنی در آفرینه‌های گوناگون سفالی، کاشی، فلزی، پارچه‌ای و فرش پرداخته شده‌است.

نگاره چهار اسب‌سوار و باز ـ بشقاب پایه‌دار سفالی، نقاشی روی لعاب ـ مینایی، مکان یافت شده شهر ری، سده ششم مهی
نگاره چهار اسب‌سوار و باز ـ بشقاب پایه‌دار سفالی، نقاشی روی لعاب ـ مینایی، مکان یافت شده شهر ری، سده ششم مهی

از میان نگاره‌ای که هنر دوران اسلامی ایران به آن توجه بسیار نشان داده‌است نگاره سوارکاری در هنگامه شکار است که در یک دست او پرنده‌ای شکاری (باز) نمایش داده شده‌است. توجه به پرندگان بلندپرواز از دیرباز میان ایرانیان وجود داشته که همواره نشانه‌ای پشتیبانی استوار از اهورامزدا و برتری به‌شمار می‌آمده‌است.
بیشترین توجه به پرنده شکاری در روزگار ساسانیان است و باز در دوره اسلامی به‌عنوان پرنده شکاری و بهره‌گیری از ویژگی‌های او در بلندپروازی، وفاداری و تیزچشمی در آثار ادبی و چکامه‌سرایی در سده‌های گوناگون دوره اسلامی به‌چشم می‌خورد.
در شاهنامه بسیار درباره باز، بازداری و آیین شکار آن می‌توان یافت. فردوسی برای نخستین‌بار از پرورش باز در زمان تهمورث نام می‌برد:
زمرغان همان آن‌که بد نیک ساز / چو باز و چو شاهین گردن افراز
بیاموزد و آموختن‌شان گرفت / جهانی بدو مانده اندر شگفت
هنر بازداری در روزگار خسروپرویز:
ز شاهین و از باز و پران عقاب / ز شیر و پلنگ و نهنگ، اندر آب
همه برگزیدند فرمان اوی / چو خورشید روشن شدی جان اوی
سگ و یوز و بازش ده و دوهزار / که با رنگ زرند و با گوشوار
هنگامی که رستم سیاوش را آموزش می‌داد در آن نیز به ارزش باز اشاره شده‌است:
سواری و تیر و کمان و کمند / عنان و رکیب و چه و چون و چند
نشستن‌گه  مجلس و میگسار / همان باز و شاهین و یوز و شکار
به هنگامه جوانی بهرام گور از آموزش وی در به‌کار بردن باز شکاری چنین سروده‌است:
یکی تا دبیری بیاموزدش / دل از تیرگی‌ها بیفروزدش
دگر آن که دانست بازان و یوز / بیاموزدش کان بود دل‌فروز
تکرار این نمایه (:نقش) با تکیه بر فرهنگ و آداب کهن ایرانی بسیار در آفرینه‌های دوره اسلامی بسیار دیده می‌شود. کهن‌ترین آفرینه‌ این فرهنگ در دوره اسلامی در قالب سنگی و نگارگری یافته شده از نیشابور وابسته به سده سوم مهی (:هجری) است. پس از آن در سفالینه‌های مینایی سده ششم و هفتم، اشیای فلزی وابسته به روزگار سلجوقی، ایلخانی و بسیاری از یادمان‌های روزگار صفویه و قاجار دیده می‌شود که نشان از جایگاه بالای شکار در این فرهنگ است.
کاسه سفال لعاب‌دار مینایی یافت شده در ری وابسته به سده ششم و هفتم مهی، با زمینه‌ی فیروزه‌ای است. کف کاسه با نگاره اسب‌سواری که یک باز بر روی انگشت شست او نشسته، آراسته شده‌است.
بشقاب سفال لعاب‌دار مینایی یافت شده از ری، وابسته به سده هقتم مهی است. لبه بشقاب با نمایه‌های اسلیمی و خط کوفی آراسته شده‌است. درون بشقاب نگاره چهار اسب‌سوار دیده می‌شود که در دست یکی از آن‌ها باز شکاری نشسته‌است.

19
رویه‌ای از شاهنامه وابسته یه سده دهم و آغازین سده یازدهم مهی

رویه‌ای از شاهنامه وابسته به سده دهم و آغازین سده یازدهم مهی که درباره پادشاهی فریدون به خط نستعلیق و جدول‌ها با زر و شنگرف و زنگار و هم‌چنین عنوان نیز با شنگرف نوشته شده‌است. موضوع نگاره درباره بخشی از داستان فریدون و پسرانش است که پاسخ شنیدن سلم و تور از پدر و رای زدن با یکدیگر است. به‌گمان بسیار سوی راست ایرج پسر دیگر فریدون است که چون فریدون سرزمین ایران را به او بخشیده‌است سلم و تور از او کینه به دل گرفته‌اند.

کاشی‌های هفت‌رنگی ستاره‌ای شکل که در حاشیه آن‌ها سروده‌های شاهنامه به چشم می‌خورد

کاشی‌های هفت‌رنگی ستاره‌ای شکل که در حاشیه آن‌ها سروده‌های شاهنامه به چشم می‌خورد:
به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای / خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپهر / فروزنده ماه و ناهید و مهر
ز نام و نشان و گمان برترست / نگارنده‌ی بر شده پیکرست

کاشی زرین‌فام ستاره‌ای شکل یافت شده از کاشان وابسته به 670 مهی
کاشی زرین‌فام ستاره‌ای شکل یافت شده از کاشان وابسته به 670 مهی

کاشی زرین‌فام ستاره‌ای شکل یافت شده از کاشان وابسته به 670 مهی است. کاشی نقاشی زیرلعاب با نگاره گل و برگ لاجوردی در میانه و نمایه یک گل پنج پر در بالا.
این کاشی دارای حاشیه‌ای از سروده‌های شاهنامه است که به خط نسخ و قلم زرین روی آن نوشده شده و به دنبال آن تاریخ ساخت کاشی به تاریخ ماه ذی‌قعده، سنه سبعین و سمائه آمده‌است.
دو بیت آن:
ای رای تو سال و ماه آزردن من / فارغ از من و شاد به غم خوردن من
گفتی نکنم با تو دگر بد عهدی / این نیز نکردن تو بر گردن من
دو بیت دیگر :
بخور هر چه داری فزونی بده / تو رنجیده‌ای بهر دشمن منه
به کام تو بادا همه کار تو / خداوند بادا نگه‌دار تو
بیت نخست از این دو بیت از شاهنامه فردوسی و درباره داستان فرخزاد و پادشاهی وی است.

کاشی نقاشی زیرلعاب با نگاره گل و برگ لاجوردی در میانه و نمایه یک گل پنج پر در بالا

کاشی نقاشی زیرلعاب با نگاره گل و برگ لاجوردی در میانه و نمایه یک گل پنج پر در بالا

کاسه سفال لعاب‌دار مینایی یافت شده در ری وابسته به سده ششم و هفتم مهی، با زمینه‌ی فیروزه‌ای است
کاسه سفال لعاب‌دار مینایی یافت شده در ری وابسته به سده ششم و هفتم مهی، با زمینه‌ی فیروزه‌ای است

این شاهنامه براساس مکتب هند و مغول نگارگری شده‌است، سده یازدهم مهی
این شاهنامه براساس مکتب هند و مغول نگارگری شده‌است، سده یازدهم مهی

این شاهنامه براساس مکتب هند و مغول نگارگری شده‌است، سده یازدهم مهی

این شاهنامه براساس مکتب هند و مغول نگارگری شده‌است، سده یازدهم مهی

20

21

13

کاشی زرین‌فام ستاره‌ای شکل یافت شده از کاشان

کاشی زرین‌فام ستاره‌ای شکل یافت شده از کاشان

17
نگاره اسب و باز در صندوقچه دوره قاجاری

18

 فرتور از مارال آریایی است.

0114

 

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

  1. با درود

    کاشی یافت شده در کاشان که دارای اشعار : ای رای تو سال و ماه آزردن من …
    در موزه باستانی شهر گرگان نیز یک کاسه سفالی وجود دارد که بجای مانده از سده هفتم هجری می باشد و دقیقا همین دو بیت شعر نیز بر روی آن نوشته شده است :
    ای رای تو سال و ماه آزردن من *** فارغ ز من و شاد به غم خوردن من
    گفتی نکنم با تو دگر بد عهدی *** این نیز نکردن تو در گردن من
    به نظرم بسیار شگفت انگیز هست که دو اثر بجای مانده از سده ششم یا هفتم در دو شهر گرگان و کاشان ، آراسته به این دو بیت شعر شده است . آیا دلیل خاصی وجود دارد یا اینکه این دو بیت شعر در آن زمان بسیار بر سر زبان ها بوده ؟
    این نکته نیازمند کاوش و پژوهش می باشد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-06