گفتم گیاهان را گرامی بشمارید
گیاهان گماشتگان بهشت خداوندند
گیاهان ملایک خاموش خانه آدمیاند.
گفتم که درهها و دامنه را پاکیزه نگه دارید
زیرا زمین
ضامن زندگانی آدمی ست.
گفتم هر که او درختی نشانده
به دانایی پروردگار خواهد رسید
به درگاه دریا و آرامش آسمان خواهد رسید.
برگرفته از منشور پارسوماش، سرودهی سید علی صالحی
از دیرباز نزد ایرانیان چهار آخشیج (عنصر) «آب، آتش، باد و خاک» ارزشمند بوده و ایرانیان آن را پاس میداشتهاند و برای هر کدام، ستایش نامههای جداگانه داشتند. همچنین گیاهان و جانوران سودمند برای ایرانیان ارزشمند بوده و از آلوده کردن و نابودی آنها پرهیز می کردند. همین باور سپندینهی ایرانی، شوند (:سیب) آن بود است که پیوسته به طبیعت ارج گذاشته و در نگه داری و پاکیزگی آن بکوشند.
به ویژه آن که پیدا کردن (:کشف) آتش نیز به دست ایرانیان انجام شد و به فرخندگی این رویداد ایرانیان «جشن سده» را برپا کردند (10 بهمن ماه) که باز هم، ار زشمندی و پاس به دادههای خدایی نزد ایرانیان را می رساند.
در «اوستا»(1) از ستایش طبیعت بسیار سخن رفته است. برای نمونه «آبروز» و «آبان یشت» در ستایش آبها و یا «آتش نیایش» که برای گرامی داشت آتش سروده شده است. در فروردینیشت میخوانیم: «همهی آبها را می ستاییم؛ همه گیاهان را میستاییم… آب ها را نام میبریم و میستاییم، گیاهان را نام میبریم و میستاییم…»
«وسواس ایرانیان زرتشتی در پاک نگاه داشتن آب، خاک،هوا و آتش، زبانزد یونانیان بوده است. هرودوت و گزفون دربارهی آن قلم فرسایی کرده و نوشته اند که ایرانیان هیچ چیز آلوده و کثیفی را در آب روان نمیریزند و در پاک نگهداشتن خاک و زمین مراقبت می کنند» ( دیدی نو از دینی کهن. دکتر فرهنگ مهر. رویه 70)
گزفون رخدادنگار یونانی پیش از میلاد در کتاب «کوروش نامه» ، از اخلاق ایرانیان نزدیک به 2580 سال پیش این گونه مینویسد: «کودکان از خانهی خود نان و سبزی و همچنین ظرفی برای نوشیدن آب می آوردند. هرگاه تشنه می شدند از آب رودخانه می آشامیدند…». در جای دیگر این رویدادنگار با شگفتی این گزارش را می دهد: «حتا امروز میان پارسی ها آب دهان انداختن، پاک کردن بینی در برابر دیگران عیب بزرگی به شمار می رود» (کوروش نامه – کتاب نخست – فصل دوم)
در اوستا بسیار از گرامی داشت محیط زیست سخن رفته است. نمونه ایی از این ستایش ها در زیر آورده می شود:
«درود به تو ای برترین آفریده ی نیک و ستودنی اهورامزدا، به تو ای آذر، آفریده ی اهورامزدا یزشن و درود و ستایش و نیایش باد…» (اوستا-خرده اوستا-آتش نیایش)
«به سرچشمه ی آب درود می فرستیم، به کوه هایی که از بالای آنها آب جاری می شود درود می فرستیم، بر گذرگاه های آب درود می فرستیم، به دریا و دریاچه ها و استخرها درود می فرستیم…»
همه ی این سروده ها نشان از ارج گذاری ایرانیان باستان به پیرامون خود دارد. ایرانیان به پاسداشت آخشیج های کارآمد مزداداده جشن هایی برپا می کردند تا از داده های خدایی سپاسگزاری کنند. ازجمله جشن های ایرانیان، جشن های ماهیانه (یکی شدن نام ماه با نام روز) است.
برای نمونه روز خورداد از ماه خورداد جشن «خوردادگان» است و یا روز تیر از ماه تیر «جشن تیرگان»، آذر روز از آذرماه جشن «آذرگان» و آبان روز از آبان ماه جشن «آبانگان» هستند. از نام این جشن ها پیداست که به چه منظور برگزار می شده اند. (2)
برخی از این 12 جشن، ویژه طبیعت و داده هایی اهورایی بودند، مانند تیرگان در پاسداشت آب ها و باران، آذرگان در پاسداشت آتش و آبانگان در پاسداشت آب ها و یا بهمنگان در پاسداشت حیوانات.
همچنین جشن های دیگری چون سیزده بدر که در پاسداشت طبیعت است را نیز می توان به آنها افزود. درختان و گیاهان: در ایران باستان بسیاری از درختان از ارزشی ویژه برخوردار بودند و جنبه ی سپندینگی داشتند. برای نمونه در جشن شب یلدا یا زایش خورشید، ایرانیان درخت سرو یا کاجی را با دو رشته ی طلایی و نقره ای که از نوک آن آویزان می کردند، می آراستند. این آیین دیرینه هنوز نزد هم میهنان ارمنی و آشوری ما پا برچاست. همچنین مسیحیان در آغاز زمستان این کا را در جشن خود انجام می دهند. این آیین از دین پیش از اشوزرتشت، یعنی «مهرپرستی» یادگار مانده است.
در زمان اشکانیان مهرپرستی از ایران به اروپا راه می یابد و پس از اندک زمانی دین رسمی امپراتوری روم می شود. مهرپرستی تا سال 400 میلادی در روم ادامه داشته است تا هنگامی که امپراتور روم با پذیرش دین مسحیت، به ناچار برخی آیین ها را که در میان مردم رخنه کرده بود، می پذیرد. از آن جمله جشن آغاز زمستان یا شب یلدا یا همان کریسمس و بسیاری از آیین های دیگر مسیحی که از میتراپرستی به آن رخنه کرده است.
کاج و سرو، درختانی همیشه سبز هستند و پایدار در برابر زمستان، بهره گیری از این درختان در یلدا نمادی است برای پایداری و استواری در برابر زمستان های سخت.
هم اکنون نیز در گوشه و کنار ایران درختان سروی داریم که جنبه ی سپندینه ی خود را نگاه داشته اند، مانند سرو ابرکوه، سرو ناصری منجیل و … . حتا هنوز بیننده ی دخیل بستن مردم به درختان کهنسال و به ویژه سرو هستیم که نشان از سپندینگی(: تقدس) این درختان در گذشته دارد.
در سنگ نگاره های تخت جمشید و تاق بستان به نگاره ای برمی خوریم به نام «گل نیلوفر آبی». در بسیاری از کناره های سنگ برجسته ها می توان این گل را دید. در دست شاهنشاه غنچه ی گل نیلوفر است و برخی بزرگان که برای شادباش نوروزی و مهرگان نزد شاه آمده اند، گل نیلوفر آبی به دست دارند. برخی 12 گلبرگ آن را نماد 12 ماه سال و پیوند این گل با آب را نمادی از ایزد نگهبان آب ها یا آناهیتا می دانند.
گیاه دیگر که به آن پرداخته می شود، «هوم» است که در زبان اوستایی «هیومنه» گفته می شود. بی گمان می توان از درختچه را سپندترین گیاه و ارزشمندترین گیاه ایران باستان به شمار آورد. افزون بر آن، نام ایزد نگهبان این گیاه «هوم ایزد» میباشد. هوم سرور گیاهان دانسته شده و کاربردی دارویی و دینی داشته است.
یشتی از اوستا نیز به همین نام است. هوم، گیاهی است که بیشتر در کوهستان می روید و حتا در سختترین شرایط زمستان، سبز است. همچنین در آثار سانسکریت هندو به آن ارزش داده شده است. این نشان دهندهی آن است که این گیاه از دیرباز نزد آریایی ها ارجمند بوده است. در آیین مهرپرستی ساقهی هوم را در هاونی میکوبیدند و با بهرهگیری از شیرهی هوم و شیر، نوشیدنیای دست میکردند و مینوشیدند. در یسنای 9-بند 16 آمده است:«درود به هوم، هوم نیک، هوم خوب آفریده شده، هوم درست آفریده شده، آن نیک درمانگر، آن سربرکشیده، نیک کردار و پیروزگر. زرینی با شاخه های نرم که افشره اش بهترین و شادمانی بخش ترین نوشیدنی ها برای روان است.»
در ستایش این گیاه سپندینه آمده است: «ای هوم، می ستایم ابرهای و باران را که پیکر تو را بر چکاد کوه می رویاند. می ستایم ستیغ کوهی را که تو بر آن می رویی.» (یسنای 10- بند 3)
امروزه زرتشتیان در مراسم دینی خود از گیاهان سود می جویند، به ویژه شاخه ی «مورد murd». مورد هم گیاهی همیشه سبز است با برگ های شبیه انار و خوشبو که در مراسم دینی زرتشتیان، جایگاه ویژه ای دارد. همچنین افزون بر گذاشتن گل هایی چون: سنبل، نرگس و سبزه، زرتشتیان سرو و شمشاد هم بر سر سفره ای نوروزی میگذارند، که نشانگر ارج داشتن گیاهان در فرهنگ و تاریخ این سرزمین بوده است.
پانویس:
- اوستای کنونی دربردانده ی پنج بخش است:
- یسنا: نوشتارهای نیایشی-ستایشی اوستاست که گاتهای اشوزرتشت(: سرودهای اشوزرتشت) در آن گنجانده شده است.
- یشت ها: مربوط به پیش از زرتشت است اما نگارش آن پس از روزگار زرتشت انجام شده است.
- ویسپرد: در ستایش همه ی ردان و سروران جهانی و مینوی است.
- وندیداد: ساده شده ی «وی.دیو.داته»، که قانون جزایی ایران باستان است.
- خرده اوستا: در بردارنده ی گزیده ای از متن های نیایشی-ستایشی اوستای ساسانی و نمازها و دعاهای روزانه است. خرده اوستا نوشته ی موبد موبدان روزگار شاپور دوم ساسانی، آذرباد مهر اسپندان است.
- سالنامه راستی (سالنامه زرتشتیان)