همسایهی ما، افغانستان، هرچه در این سالها کوشیده بودند در زمانی کوتاه و در چند روز ناباورانه از دست رفت. ما از پشت مرز، از صفحه تلویزیونها و گوشیهایمان، نگاه کردیم و افسوس خوردیم و غمگین شدیم. خار به پای همسایه رفت و ما هم دردمان گرفت و اگر جنگ اجازه میداد میتوانست سرزمین شعر باشد. هرات که این روزها بهدست کوتهفکران برآمده از تاریکترین ژرفای تاریخ افتاده، روزگاری چشموچراغ ستایشگران زیبایی و زیباییشناسان پهنهی بزرگ فرهنگی ایران بوده است. هرات نزدیک به نیم سده قبلهگاه بهترین خطاطان، خوشنویسان، نقاشان، سرایندگان، ادیبان و هنرپروران این سرزمین بوده است. همان شهری که نفیسترین و ارجمندترین شاهنامهی نگارگری شده در تاریخ را به خود دیده است. هراتِ خط نستعلیق، هراتِ کلیله و دمنه، هراتِ گلستان سعدی، هراتِ خمسهی نظامی، هراتِ مینیاتور و هراتِ تذهیب.
محمدمحسن سعیدی، سراینده و نویسندهی افغانستانی که در ایران زندگی میکند، میگوید: بودن این پیوندهای استوار و دیرینه، از آنجا میآید که ما دو همسایهی عادی نیستیم، بلکه اعضای پیکرهی یکسانی هستیم که برخی شوندهای فشار و زور به طور ویژه استعماری، ما را از هم جدا ساخته است. باید از خود بپرسیم چرا جدا شدیم؟ داستان جدایی این دو کشور دوست و همسایه، عمر درازی ندارد و داستان پر آب چشمی است که با باشندگی بسیار ناگوار انگلیس در منطقه پیوند دارد. انگلیس کوشید سرزمین بزرگ و باشکوه ما را چند تکه کند و تا اندازهی بسیاری هم پیروز شد و توانست بخش بزرگ و ارجمندی از این پیکرهی فرهنگی یکسان را که هند بود از ما بگیرد. در گسترهی ایران و افغانستان نیز این جداییهای رویهای و پوستهای اداری و سیاسی را در چهارچوب مرزهای ملی پدید آورد، اما نتوانست زیرساخت یگانهی فرهنگی و هستیشناسانه را بشکند.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «هرات؛ چشم و چراغ ادیبان و ستایشگران زیبایی است»، به قلم چیستاپاکسرشت، که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویهی چهارم (ادب و هنر) شمارهی ۴۴۴ هفتهنامهی امرداد بخوانید.
«امرداد» شمارهی ۴۴۴ از دوشنبه هشتم شهریورماه ۱۴۰۰ خورشیدی، در روزنامهفروشیها و نمایندگیهای امرداد در دسترس خوانندگان خواهد بود.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.
فروش اینترنتی هفتهنامه امرداد شمارهی ۴۴۴