مدرسه «دارالفنون» كانون دگرگونی در تاریخ معماری ایران است. دارالفنون نخستین سازهایست است که در ایران از آمیختگی معماری سنتی ایران و معماری غربی بنیان نهاده شده است. دارالفنون افزون بر این که مانند مدرسههای پیشین ایران، چهار ایوانی با حیاط مرکزی است، نماد(:المان)هایی از معماری غربی را هم در دل خود دارد. همچنین برای نخستین بار، در معماری ایران در دارالفنون به جای قوسهایی جناغی كه در معماری كهن ایران بسیار كاربرد دارد از قوسهای رومی استفاده شده و همچنین ستونهایی شبیه ستونهای اروپایی كه از نگاه معماری «شبهكرنتین» نامیده میشوند در معماری دارالفنون پایهریزی میشود.
در بالای این ساختمان، یك ساعت فرنگی كه اهدایی ملكه ویكتوریا به ناصرالدین شاه بوده است، مشاهده میشود. افزون بر این نیز تزیینات معماری با سبك نو كلاسیك در گوشه و كنار و داخل مدرسه دارالفنون چشم هر بینندهای را خیره میكند.
دارالفنون كه به كوشش امیركبیر در زمان قاجار پایهگذاری شد، كانون دگرگونی در هنر و معماری ما بهشمار میآید. تا پیش از پایهگذاری این مدرسه، سنتهایمان به گونهای سرچشمه الهام ما را تشكیل میداد. ولی از آن زمان به بعد، روند دوگانهای در هنر معماری و نقاشی ایرانی پدید آمد.
از نگاه معماری سبك نو كلاسیك در زمان قاجار پدیدار شد. در آن زمان چند سبك در جهان غرب وجود داشت كه نوكلاسیك یكی از آنها بود. در كنار این سبك، مدرنیزاسیون نیز از سه سوی باختر (عثمانی)، شمال (روسیه) و جنوب (انگلیس) به ایران وارد شد. در این دوران، دو گونه معماری در ایران شكل گرفته بود، ابتدا معماری سنتی یا اصفهانی و در كنار آن، گرایش معماری غربی كه در ساخت ساختمانهایی مانند شمسالعماره و دارالفنون به چشم میخورد.
در ده سال پایانی سلطنت ناصرالدین شاه، سبك بیشتر ساختمانهای بزرگان، سبك معماری فرنگ بود. ناصرالدینشاه پس از علاقه به هنر عكاسی، به ساختن ساختمان و كاخ، گرایش داشت. بیشتر ساختمانهای به جا مانده از دوران قاجار مربوط به فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه بود. دگرگونیهای بسیاری در دوره ناصرالدین شاه رخ داد. در این دوره افزون بر درونشد صنعت چاپ و نشر، هنر عكاسی بازار گرمی یافت. آنچه امروز در آلبومهای گوناگون زمان ناصرالدین شاه در كاخ گلستان دیده میشود، یادگار درونشد این هنر است. با روی كار آمدن سلسله قاجار، شاخههای بسیاری در فرهنگ و هنر ما پدید آمد و نقاشی، مجسمهسازی و معماری ما به شوند (:سبب) داد و ستد با اروپاییها، دگرگون شد.
این دوره زمانی است كه هازمان (:جامعه) ایرانی به سوی دو قطبی شدن پیش میرود، معماری سنتی سبك عوام میشود و معماری جدید که سبک تهرانی است (آمیزهای از معماری نئوکلاسیک غرب با معماری سنتی) سبک مورد توجه بزرگان میشود. مدرسه دارالفنون هم آمیزهای از هر دوی اینهاست؛ در این مدرسه علوم فرنگی در کنار علوم ایرانی قرار میگیرند، پس معماری فرنگی را با خود میآورد.
بنیادگذاری مدرسه دارالفنون از دیدگاه تاریخی به آغازین سالهای سده 19 میلادی و زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار كه همزمان با امپراتوری ناپلئون بناپارت در فرانسه بود بازمیگردد. در این دوره نگاه غربیان به سوی مشرق زمین جلب شد.
عباس میرزانایبالسلطنه در سال 1226 هجری قمری و پس از او محمدشاه گروهی را برای آموختن دانشهای جدید، به اروپا میفرستد، این دانشآموختگان پس از یادگیری دانش و بازگشت به كشور یا در خدمت دربار قرار میگرفتند و یا در كلاسهای شخصی به تربیت شاگردان میپرداختند. این نابهسامانی تا زمان سلطنت ناصرالدینشاه و صدارت میرزاتقیخان امیركبیر ادامه داشت. در سال 1224 خورشیدی، میرزاتقیخان امیركبیر صدراعظم ایران فرمان داد در گوشهای از ارك شاهی تهران، ساختمان مدرسهای را به سبك مدرسههای عالی اروپا به نام دارالفنون آغاز كنند.
اندیشه امیركبیر در پایهگذاری دارالفنون نتیجه مجموع آموختههای او بود. وی آكادمی و مدرسههای گوناگون روسیه را دیده بود و در كتاب جهاننمای جدید كه به ابتكار و زیر نظر خودش برگردان و گردآوری شده بود، شرح دارالعلمهای همه كشورهای غربی را در رشتههای گوناگون علم و هنر با آمار شاگردان آنها خوانده بود و از بنیادهای فرهنگی دنیای جدید خبر داشت. مدرسه دارالفنون آغاز آشنایی پایتختنشینان با دانشهای جدید فرنگی و همچنین با معماری سرزمین فرنگ است.
سنگ بنای دارالفنون در آغاز 1222 خورشیدی در زمینی در شمال خاوری ارك سلطنتی كه پیش از آن سربازخانه بود نهاده شد. نقشه آن را میرزا رضای مهندس كه در زمان عباس میرزا برای تحصیل به انگلستان رفته بود كشید و محمدتقیخان، معمارباشی دولت آن را ساخت. اگرچه دارالفنون در سال 1226 خورشیدی گشایش یافت، ولى كارهای ساختمانى آن در سال 1227 خورشیدی به پایان رسید.
ساختمان مدرسه پنجاه اتاق مربعى چهار در چهار داشت كه در چهار سوی حیاط قرار گرفته بودند. وضعیت ظاهرى همه این اتاقها «منقش و مذهب» توصیف شده كه مشخص است همه آنها داراى تزیینات چشمنواز نقاشى و گچبرى رنگی بودهاند. جلو اتاقها ایوان و سایبان ساخته بودند. در میانه حیاط مدرسه، حوض بزرگی قرار داشت كه در پیرامون آن باغچههایى براى كاشت درخت و ایجاد فضاى سبز و گلکاری ایجاد شده بود. بین باغچهها را خیابانكشى و با آجرهاى بزرگ معروف به قزاقى فرش کرده بودند. ضلع خاورى و در پشت كلاسها چندین مغازه ساخته بودند كه وزارت علوم و معارف در بالاخانه آنها قرار داشت. در ضلع شمالى و پشت ساختمان مخابرات امروزى محوطهاى گسترده با چند اتاق كوچك و بزرگ قرار داشت که ویژه دانشجویان شعبه نظامى و پس از آنها دانشجویان موزیك بود. دارالفنون دارای آزمایشگاه فیزیك و شیمی و داروسازى، چاپخانه، كتابخانه، سفرهخانه یا غذاخورى بود. در یكى از اتاقهاى آن دو اسكلت براى آموزش دانشجویان پزشكى نگهدارى مىشد.
در گوشه شمال خاوری، تالار نمایش ساخته شد. در ورودی دارالفنون به سوی خیابان ارك «باب همایون» باز میشد و در كنونی آن در خیابان ناصر خسرو به سال 1250 خورشیدی ساخته شد و مدتها پس از اجرای ساختمان نخستین، بخشهای دیگری به آن افزوده شد.
همچنین در نیمه نخست سال 1262 خورشیدی نیرالملوك، وزیر علوم با همكارى امینالسلطان وزیر مالیه با خرید و خراب كردن خانههاى ساكنان ضلع جنوبى مدرسه، تالار بزرگ نمایش را ساخت تا ناصرالدین شاه، كه در سفر فرنگ با هنر تئاتر آشنا شده بود، در آن به تماشاى تئاتر بپردازد. هشت سال پس از گشایش دارالفنون به شوند درونشد شمارى از دانشآموختگان آن به تشكیلات فراماسونرى یا فراموشخانه میرزا ملكم خان، بىمهرى و كمتوجهى ناصرالدین شاه به این مدرسه آغاز شد.
در حالی كه حدود یك ماه از آغاز ساختمان مدرسه میگذشت، امیركبیر ژان داودخان برگرداننده اول دولت را در 1224 برای استخدام شش آموزگار به اتریش فرستاد. نظر امیركبیر آن بود كه آموزگاران خارجی باید از دخالت در كارهای سیاسی كشور خودداری كنند و تنها به كار آموزش بپردازند. برای همین با استخدام آموزگاران روسی، انگلیسی و فرانسوی مخالف و مایل بود كه آموزگاران مورد نظر خود را از اتریش كه در كارهای داخلی ایران دخالت نمیكرد استخدام كند.
پس از چندی امیركبیر سه نفر دیگر را به گروه شش نفری گفته شده افزود. یك نفر داروساز برای آموزش فیزیك، كیمیای فرنگی (شیمی) و داروسازی و دو نفر معدنچی كه بتوانند در معادن كار كنند و یا به اصطلاح سركارگر خبره باشند.
امیركبیر برای تكمیل استادان و تنظیم برنامه درسهای دارالفنون از میان خارجیان فرنگی كه در خدمت دولت بودند و هیات برگردانندگان دولتی و نیز از ایرانیانی كه در فرنگستان درس خوانده بودند كسانی كه برای آموزش و یا مترجمی برای آموزگاران خارجی برگزید. افرادی مانند سرهنگ مطراتسو ایتالیائی، دكتر شلیمر هلندی، ریشاردخان فرانسوی، آندره نمساوی، میرزاملكم اصفهانی، میرزامحسن، میرزاعبدالرسول، میرزازكی علیآبادی ،میرزاآقای تبریزی و محمدحسن خان قاجار كه به آموزش در دارالفنون پرداختند.
امیركبیر زمینههای گشایش دارالفنون را فراهم ساخت و میرزا محمدعلیخان وزیر امور خارجه را كه با وضع اروپا آشنا بود به سمت ریاست آن برگزید. نخست در نظر بود كه سی نفر شاگرد 14 تا 16 ساله در مدرسه پذیرفته شوند، اما این عده در اولین سال افتتاح از 100 نفر تجاوز كرد. متأسفانه امیركبیر بنیانگذار دارالفنون یك ماه قبل از افتتاح مدرسه معزول شد و فرصت نیافت برنامه وسیع خود را شخصاً دنبال كند. مدرسه دارالفنون روز یكشنبه 5 ربیعالاول 1368 هجری قمری (سیزده روز پیش از كشته شدن امیركبیر) رسماً گشایش یافت. بدین ترتیب بیست سال پیش از تأسیس دارالفنون توكیو و سه سال پس از تأسیس دارالفنون اسلامبول، دارالفنون ایران به دست صدراعظم بزرگ ایران، میرزاتقی خان امیركبیر ایجاد شد. اولین رئیس مدرسه میرزامحمد علی خان یك ماه و نیم پس از افتتاح مدرسه در تاریخ 18 ربیعالثانی 1268 هجری قمری فوت كرد و عزیزخان آجودان باشی به آن مقام انتخاب شد. نظامت مدرسه را نیز رضاقلیخان هدایت به عهده داشت.
بودجه دارالفنون در سال پایهگذاری 7750 تومان بود (در آن زمان یك لیره انگلیسی دو تومان ارزش داشت) و در سال 1265 خورشیدی بودجه آن را 30000 تومان نوشتهاند که در این زمان یك لیره انگلیسی سه تومان ارزش داشته است.
شاگردان شعبههای مختلف دارالفنون، لباس مخصوص به خود داشتند و با اجازه شاه به مدرسه راه مییافتند. سالی دو دست لباس تابستانی و زمستانی به رایگان به آنها داده میشد و نهار را نیز به خرج مدرسه در آنجا میخوردند. شاگردان كمك هزینه تحصیلی یا مقرری دریافت میكردند و به شاگردان خوب انعام نیز داده میشد، ولی مقرری شاگردان از سال 1234 قطع شد. مدرسه، طبیب مخصوص نیز برای درمان شاگردان گمارده بود.
پس از پایان دوره تحصیلی هر رشته از محصلین امتحان به عمل میآمد و در صورت توفیق نام آنان جزو فارغالتحصیلان آن رشته اعلام میشد. جشن فارغالتحصیلی رشتههای درسی با مراسم خاصی برگزار میشد و شخص شاه فرمان فارغالتحصیلان را به آنها میداد و این جشن با عنوان «سلام امتحان» شهرت داشت. با در نظر گرفتن اینكه اولین سلام امتحان در سال 1275 هجری قمری برگزار شد، دوره مدرسه را برای رشته طب هفت سال میتوان دانست.
دانشنامه فارغالتحصیلان مدرسه غالباً عبارت از حكمی بود كه سه مطلب فراغت از تحصیل، دریافت یك قطعه نشان طلا و تعیین شغل و حقوق در آن گنجانده میشد. در مدرسه دارالفنون علاوه بر دروس اساسی درس زبان خارجه برای كلیه شاگردان اجباری بود و سه زبان فرانسه، انگلیسی و روسی تدریس میشده است.
سازمان آموزشی دارالفنون نظیر سازمان دانشگاهها بود و اداره هر درس با یك نفر استاد (بنام استادكرسی) و یك یا چند نفر دانشیار با عنوان خلیفه بود كه سمت معاونت او را داشتند. استادان ابتدا از میان اروپائیها و خلیفهها از میان فارغالتحصیلان مدرسه انتخاب میشدند.
با عزل و كشته شدن امیركبیر بنیانگذار دارالفنون، هرچند برنامه توسعه مدرسه راساً بدست او انجام نپذیرفت، ولی آرزوی او عملی شد و مدرسه بتدریج به سوی قدرت معنوی صعود كرد. همچنین در زمانی كه حدود 40 سال از فعالیت این مدرسه میگذشت اقدامات تند و افراطی افرادی نظیر ملكم خان ذهن شاه را نسبت به دارالفنون تیره كرد و مدرسه به سرعت رو به زوال رفت و در پایان پنجاهمین سال تأسیس مدرسه از این مؤسسه جز نام آن چیزی باقی نماند.
پس از انقلاب مشروطیت و با ورود معلمین فرانسوی به ایران، اقدامات اساسی برای نجات این مركز علمی مجدداً آغاز شد و برنامه نخستین معلمین اتریشی این مدرسه دنبال شد. برنامه و آییننامه تنظیمی آنها حدود یك ماه و نیم پس از صدور فرمان مشروطیت در چاپخانه فارس به طبع رسید. در واقع این اقدام به موقع، دارالفنون را از سقوط حتمی نجات داد. به موجب این آییننامه، سال تحصیلی از شهریور هر سال آغاز و در خرداد ماه سال بعد پایان مییافت.
از محرم سال 1337 هجری قمری (آبان 1297 هجری شمسی) رشته طب از دارلفنون جدا شد و به صورت مدرسه مستقلی درآمد و دكتر لقمانالدوله ادهم به ریاست آن انتخاب شد. قسمت نظام نیز در سال 1301 خورشیدی به عمارت امیریه متعلق به كامران میرزا نایب السلطنه (كه بعد از میرزاتقی خان فراهانی لقب امیركبیر به ا وداده شد) منتقل شد و از دارالفنون مجزا شد و رفته رفته مدرسهای كه اساس تحصیلات جدید در ایران و به منزله دانشگاه و مركز تعلیم علوم و فنون جدید و مورد نیاز ایران بود به صورت دبیرستانی در آمد و هم اکنون تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی قرار دارد.
دارالفنون نمادى از كاخ بلند نظم و ترتیب و قانونمندى كشور ایران در افق ذهن هر ایرانى است، دارالفنون از جمله بناهاى ماندگارى است كه با آمد و رفت نسلها همچنان سرافراز باقى مىماند تا خردمندان آینده نیز به خردورزى بانى آن امیركبیر درود فرستند و یادش را همواره گرامی دارند.
یک پاسخ
درود به روان بزرگمرد ایران زمین امیرکبیر