چندی پیش چند اسکلت در یکی از معدنهای اردستان پیدا شد. پس از بررسیهایی که روی اسکلتهای به دست آمده در معدن لاپلنگ روستای چاه ریسه اردستان انجام گرفت، گفته شد که اسکلتهای کشف شده مومیایی طبیعی شده است.
به گزارش میراث آریا، در تازهترین بازگفت پیرامون کشف این جسد این دو معدنکار صفوی در معدن لاپلنگ اردستان آمده است: با آگاهیرسانی مهندسان معدن کنار روستای چاه ریسه در شهرستان اردستان مبنی بر پیدا شدن دو جسد در ژرفای نزدیکبه ۳۵ متری کوه و در هنگام برداشت مواد معدنی، ماموران یگانحفاظت و نیروی انتظامی شهرستان اردستان در آنجا حاضر شدند و با هماهنگی مقام قضایی اقدام به انتقال اجساد به شهر اردستان کردند، سپس با حضور کارشناسان میراثفرهنگی شهرستان و روشن شدن اهمیت موضوع بیدرنگ بررسی معدن آغاز شد.
بررسیهای سطحی و مشاهدههای نخستین روشن شد معدن لاپلنگ که جای پیدایش این دو جسد است یک معدن بسیار کهن بوده که از سالهای بسیار دور، ایرانیان بهویژه مردمان قدیم روستاهای چاه ریسه، باقرآباد و دیگر روستاهای کناری از این معدن روی و سرب استخراج میکردند.
در بررسیهای نخستین با دو کوره فرآوری و ذوب روبهرو شدیم که دیرینگی این کورهها به دوره صفوی میرسد و جالبتر اینکه با بررسی کارشناسان باستانشناس اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان روشن شد مصالحی که برای ساخت این دو کوره در جدارههای بیرونی آن استفاده شده است از سرباره (مواد ضایعاتی و یا کم عیار) کورههای کهنتر استفاده شده است، که نشان از دیرینگی بالای این محل و وجود نشانههای زندگی ارزشمند است.
در ادامهی مشاهدههای نخستین به اتاقهایی برخوردیم که از هندسه مهندسی شگفتی برخوردار بود و آن اینکه شماری اتاق از جنس سنگ و گل و مقداری آجر بدون داشتن سقف که به گمان بسیار سقف این اتاقها از تیرهای چوبی پوشانده شده بوده و برای اسکان کارگران معدن و با فاصله از این اتاقها، اتاق دیگری که مربوط به بزرگ و یا رییس مجموعه بوده وجود دارد و همچنین اتاقی بهعنوان مطبخ و محلی بهعنوان سرویس بهداشتی که به نظر کارشناسان این ساختمانها دستکم مربوط به دوره قاجار است. در گفتوگو با مهندس مسوول معدن، بررسیهای انجام شده نشان از این دارد که معدن «لاپلنگ» هزاران سال پیش برداشت مواد معدنی روی و سرب از سوی ایرانیان از آن انجام میشده و در آن زمانها معادن بهصورت زیرزمینی بوده و کار استخراج توسط کارگران که بیشتر از بومیان و از روستاهای چاه ریسه و باقرآباد و دیگر روستا بوده استفاده میشده که بهصورت دستی کار انتقال آن از کوه به پایین توسط چهارپایان و یا به صورت شوتینگ (بهصورت پایین انداختن) انجام میشده است. لذا فقط رگههای اصلی که دارای عیار بالایی بوده استخراج میشده و از برداشت دیگر مواد با عیار کمتر خودداری میشده، حتی سخنهایی از حضور روسها و انگلیسیها از زمان جنگ جهانی دوم در معادن ایران و معدن روی «لاپلنگ» نیز در میان مردم محل به گوش میرسد، همچنین یافتهها نشان از این دارد که این معدن در دورهی پهلوی یکم هم فعال بوده و تا ۶ سال گذشته نیز در آن به شیوههای قدیمی فعالیتهای کمی در جریان بوده است.
با توجه به افزایش قیمت فلزات بهویژه فلزات گرانبها وزارت صنعت و معدن اقدام به مزایده معادن قدیمی کرده و کار استخراج این معدن از نزدیکبه شش سال پیش به شکل امروزی و با دستگاهها و ماشینآلات سنگین معدنی و با روش انفجاری از سر گرفته میشود.
در بازدیدهای پیدرپی از محل پیدایش جسدها که در بلندای نزدیکبه سیوپنج متری تا قله کوه بود به کانالهای دستکن و یا طبیعی برخورد کردیم که وجود پسماندهای (:فضولات) جانوری مربوط به سالهای گذشته و همچنین وجود اشکال هندسی بسیار زیبا از جنس نمک یا رسوب آهکی کربنات کلسیت که در سقف این کانالها وجود داشت مربوط به چند میلیون سال پیش قابل دیده شد که متاسفانه بهدلیل کارکردن ماشینآلات سنگین و برداشتهای انجام شده، شماری از کانالها سراسر ویران و از میان رفته است و حتی کانالی که جسدها در آن کشف شده بهصورت کامل از میان رفته و اجساد با هوشیاری تکنسین معدن و راننده بیل مکانیکی از میان نرفته بود، که پس از تحویل بهعوامل نیروی انتظامی شهرستان این اجساد با احتیاط کامل توسط کارشناسان اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان اردستان به موزه شهر زواره بهمنظور بررسی و نظرات کارشناسی منتقل شد.
نیاز به یادآوری است برای اهمیت موضوع برای معرفی موقعیت و وضعیت زیستبومی و طبیعت منطقه در برگیرنده روستاهای باقرآباد، خاصه تراش، چاه ریسه و دیزلو و همچنین روند شکلگیری و پیدایش این منطقه و ساختار زمینشناسی، با بهره جستن از دانش زمینشناسی تاریخی و استناد به کشفیات دیرینه شناختی، پژوهشهای علمی مراکز دانشگاهی داخلی و خارجی و دادهها و مشاهدات و محفوظات تاریخی و انسانی قابل اثبات، برای ارائه تصویری روشن از این منطقه کوشش شود.
زمان و روند شکلگیری و پیدایش
بررسی پژوهشهای انجام شده بر روی شمار بسیار زیاد و متنوع سنگوارههای بیمهرگان آبزی و صدفدار، سن پیدایش و شکلگیری منطقه ذکر شده در صدر گزارش را به ابردوران پیدا زیستی (Phanerozoic) و مشخصا نخستین دوره از دوران دیرینهی زیستی (Paleozoic) یعنی کامبرین (Cambrian) و دریاهای کمژرفا و گرم یعنی نزدیکبه ۵۹۰ میلیون سال پیش مرتبط ساخته و دقت در سنگواره ماهیان زرهدار و بیمهرگانی چون بازوپایان دارای صدف بالایی و پایینی و خصوصا بازوپایانی همچون «اسپی ریفر» کشف شده در منطقه و وجود گونههای زنده و احیانا سنگواره خزندگانی چون انواع سوسمارها، استمرار روند شکلگیری و پیدایش را به دومین دوره دیرینه زیستی یعنی اردوویسین (Ordovician) تا پنجمین و ششمین دوره یعنی زغالین یا کربونیفر (Carboniferous) و پرمین (Permian) به اثبات میرساند.
برآیند این روند و دوران پیدایش و شکلگیری در قالب آثار و برجایمانده پرشمار و منحصربهفردی پیدایش و بروز کردهاند که خود از منابع و مدرکهای مستند علمی و عینی برای انجام پژوهشهای دانشگاهی بودهاند که در اینجا به شرح شماری از آنها پرداخته میشود:
الف) غار خاصهتراش
این غار طبیعی در بلندای نزدیکبه ۲۱۹۸ متری از سطح دریا و نزدیکبه ۵۰ کیلومتری شمال اصفهان در حاشیه جاده اصفهان- اردستان و در مسیر راه شوسه روستای «باقرآباد» بهسمت روستاهای «خاصه تراش» و «چاه ریسه» و در نزدیکی روستای «خاصه تراش» جای دارد.
بررسیهای مقدماتی و تحلیل ژئوتوریستی انجام شده در سال ۱۳۹۰ توسط خانم فاطمه سبکخیز (در دوره دانشجویی دکترای ژئومورفولوژی)، سیدحسن حجازی (استادیار زمینشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان) و محسن مقدسین (استادیار نقشهبرداری، دانشگاه اصفهان) بر روی این غار تشکیل شده از آهکهای پرمین با روش پرالانگ و مشاهده گذرگاههای با طول نسبتا کم و شبکهای درهم و دارای ارتباط جانبی و عمودی متعدد در گذرگاههای آن، این غار را از نوع شبکهای نامنظم دانسته و رتبهبندی خوبی از نظر ارزش اجتماعی، فرهنگی و تاریخی، علمی و زیبایی شناختی بدان داده است.
از دلایل جذابیت و منحصربهفرد بودن این غار آسانگذر (سهلالعبور) بودن بخشهای از آن برای گردشگر و توریست عادی و از سویی سختی و پیچیدگی گذرهای منتهی به برخی تالارها که کنجکاوی و جلب و تهییج و اقناع پژوهشگر و غارنورد حرفهای را به همراه دارد، است.
سایتها و زونهای سنگوارهشناسی
فراوانی و گوناگونی مکانها و سایتهای دربردارندهی سنگوارههای گوناگون در این مناطق چنان است که میتوان همهی این مناطق را بهعنوان سایت و زون فسیلشناسی معرفی کرد. نکته درخور توجه آنکه کشف برخی سنگوارهها در این مناطق نظریات علمی پیشین را به چالش کشیده و این امر بههمراه فراوانی و تنوع سنگوارهها، این مناطق و سنگوارههای بهدست آمده را از این نظر ویژه ساخته است. معرفی تنها نمونههای اندک از این سنگوارهها گواه مستندی بر این سخن است:
۱– کشف و شناسایی جنس Bothriolepis، بقایائی از یک جنس متعلق به خانواده ptyctodontide از ماهیان زرهدار (placoderm) قطعاتی از جنس احتمالی Osteolepis از خانواده osteolipididae و جنس Onychpous از ماهیان crossopterygian و در نهایت جنسهای Chirodipterus و Rhinodipterus و یا Dipterus از ماهیان دو تنفسی (Dipnoan) در نتیجه مطالعه و تشریح نمونههای حاوی فونای (Fauna: همه جانداران یک سرزمین یا دوران) از بقایای مهرهداران (ماهیان) در رسوبات دوونین پسین واقع در ناحیه «چاه ریسه» توسط «جان لانگ» از گروه فسیلشناسی مهرهداران موزه استرالیای غربی (پرت، استرالیا) و دکتر «مهدی یزدی» و «واچیک هایراپطیان» (در زمان دانشجویی) از گروه زمینشناسی دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۷۸. از خصوصیات جالب توجه به این فونا فراوانی جنس Bothriolepis در این سری از رسوبات است که این فونا را از دیگر مکانهای مشابه در رسوبات دونین پسین ایران متمایز میکند.
۲– سنگواره ماهیان تلودونت (thelodont) فراسنین (Frasnian) آغازین در ناحیه «چاهریسه» توسط «واچیک هایراپطیان» (دانشگاه آزاد خوراسگان – در زمان استادی)، «هنینگ بلوم» (گروه ارگانیسمال بیولوژی دانشگاه اوپسالای سوئد) و «سوزان ترنر» (موزه کویینزلند، بریزبین، استرالیا) که باعث نقض نظریات پیشین و ایجاد دوره جدیدی در دونین گنداوانا شد، چرا که تا پیش از این کشف، اینگونه ماهیان به جنس Turinia نسبت داده میشد، اما براساس مجموعه جدید و غنی کشف شده از برش «چاهریسه» در ایران مرکزی، جنس جدید Neoturinia hutkensis از تلودونت مورد تشریح قرار گرفته و براساس دادههای جدید مورفولوژی و بافتشناسی فلسها و مقایسه دادههای حاصل با دیگر گونهها در گنداوانا و لاروسیا در آنالیز فیلوژنتیکی مشخص شد که گونههای مشاهده شده در گنداوانا که به نام تورینید معرفی شده است نادرست بوده و نیاز به بازبینی دقیق دارد. با بررسیهای انجام شده و نرمافزارهای ویژه با بررسی مرز گنداوانا، شاخه مجزایی در دونین از طریق این دست نمونهها ایجاد شده است.
۳– کشف و شناسایی فسیلهای ۱۰ موجود ریز میکروسکوپی با قدمت حدود ۱۰ تا ۲۰میلیون سال شامل براکلیوپد (اولین گروه در خاورمیانه) برایوزاَنها، دندانهای ریز کوسه دریا و اقیانوسها، شکم پایان، دو کفهایها، خارپوستان، میکروسکوپی و قطعاتی از کرمهای دریایی متعلق به دوران سوم میوسن در ابعادی حدود ۵۰۰ ماکرون تا ۵۰۰ میلیمتر در منطقه «چاهریسه»، «باقرآباد» و «دیزلو» در فروردین سال ۹۲ با تلاش دکتر «مهدی یزدی»، دکتر «بهرامی» و دکتر «حسین ترابی» از اعضای هیات علمی گروه زمینشناسی دانشگاه اصفهان با این توضیح که مشابه این نمونهها در میناب استان هرمزگان وجود داشته و این نشانه و تائید وجود دریاهای قدیمی در مناطق «چاهریسه»، «باقرآباد» و «دیزلو» است.
۴– سنگواره کنودونت (conodont): گروهی از مهرهداران ابتدایی که بیشتر توسط بقایای دندانی باقی مانده از آنها شناخته میشوند. این موجودات که شبیه مار ماهیهای بسیار کوچک دریایی بودهاند در حدود ۲۰۰ میلیون سال پیش منقرض شدند و امروزه تنها آثار دندانهای ریز و میکروسکوپی آنها باقی مانده و با مشقت فراوان بدست میآیند، بقایای دوکفهای، بریوزوئر، ساقه لالهوشان، بازوپایان، تریلوبیت، گونیاتیت و ریز بقایای مهرهداران در برش بالایی کوه «کفتار» در جنوبغربی روستای «چاهریسه» توسط پژوهشگران دانشگاه مشهد.
محیط زیست و طبیعت
روستاهای مزبور و مناطق پیرامونی آنها از اقلیم و جغرافیای طبیعی متنوعی مشتمل بر عوارض و پدیدههای گوناگون نظیر مناطق کوهستانی، عرصههای بیابان، دره و بند، بیشهزار، غار و نظایر آن برخوردار است. تنوع آب و هوایی آن سبب بروز تنوع و پرشماری گونه و زیرگونههای گیاهی و جانوری ارزنده و به طبع آن پدیدار شدن زیست محیط گونهگون و ایجاد زیستگاه و پناهگاهی مناسب و امن برای حیاتوحش شده و مجاورت و پیوستگی مناطق حفاظت شده «کهیاز»، «خارو»، «موته»، «نطنز» و «کرکس» با این منطقه تائیدی بر این ادعاست.
احراز عنوان اثر طبیعی و منطقه تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست
ریزبینی در موارد یادشده، پرمایه بودن (:غنای) علمی و دیرینهشناختی و زیست بومی منطقه یاد شده را بهخوبی آشکار ساخته و شایستگی آن برای قرار گرفتن در قالب هر چهار گروه مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست یعنی پارک ملی، اثر طبیعی ملی، پارک حیات وحش و منطقه حفاظت شده، بسیار بیشتر و پیشتر از منطقه «سپاهان کمشچه» واقع در شهرستان «برخوار» که در سال ۱۳۹۴ بهعنوان یک اثر طبیعی ملی متعلق به دوره تریاس از دوران مزوزوئیک ثبت شده، را به اثبات میرساند، افزونبر این منطقه یاد شده به سبب برخورداری از المانها و آثار تاریخی، بوم شناختی و جاذبههای طبیعی دیگر برپایهی تعریف سازمان یونسکو قابلیت تبدیل شدن به یک ژئوپارک جهانی را دارا است.
خطرها و ویرانیها
صدور پروانههای پرشمار و گوناگون صنعتی و معدنی در منطقه خطر ورود خسارات و آسیبهای فراوان به طبیعت، گونههای گیاهی و جانوری، آثار طبیعی و دیرینهشناسی و بومشناختی و بروز آلودگیهای زیست محیطی و مخرب و اخلال در زندگی طبیعی روستایی میشود.
در پایان دربارهی اعلام جنسیت، و سن جسدها و همچنین دیرینگی آنها در برسیهای نخستین اعلام شده که به گمان بسیار یکی از این افراد فردی بالغ و دیگری فردی نابالغ بوده است که یکی از آنها جنسیت مونث دارد و درباره دیرینگی اسکلتها هم پس از بررسیهای دقیق کارشناسی این مهم مشخص میشود.