«حماسهی بابک خرمدین» را منصور ياقوتی نوشته است؛ نگارشی دیگرگون و پر از نماد و نوا از یک برههی تاریخ ايران، نونگاشتهای آهنگین و داستانگونه از رویداد و شرشتی در گفتمان حماسی تاریخ با همهی ويژگیهای شورانگيزی كه در نگارش و ادبيات داستانی منصور یاقوتی، در جایگاه داستاننویسی اجتماعیگرا که پيش از اين نیز میشد از آن سراغی گرفت: نوشتاری ابريشمين، همانندیهایی طبيعتگرايانه و ریزنگر، باریکبینیای جامعهشناختی، انسانشناسانه و اخلاقمند و گرایشی شگفت به اندرزنامهنویسی، گویی برای جانبخشی به جهاني آرماني در پس داستان و اینبار در بستری که دادههایی از تاریخ برای نویسنده فراهم آورده است، بستری که نگاهی بر فرازوفرود زندگی، رویکردها، انديشهها و همکنشهای اجتماعی و مبارزاتی فرماندهای ناکام اما با گذشتهای درخشان، در تاریخ جنبشهای تازیستیزی ایران، ابن مقفع، بابک، مازیار و غیره… دارد.
یاقوتی پیش از این خود در جایی آشکارا گفته است که نویسندگی و داستاننویسی را از مادرش دارد، هنگامی که در کودکی، افسانههای محلی کلیایی را در گوش او زمزمه میکرده است، او پسها خاطرات این زمزمهها را در چارچوب چند کتاب دربارهی فرهنگ عامه مانند کتاب افسانههای کردی، به نگارش درمیآورد و اینگونه افزون بر داستاننويسی دغدغهمند و مردمگرا به یکی از پاسداران و خدمتگزاران فرهنگ عامهی زادگاهش، کرمانشاه تبدیل میشود، این افسانهها، این دغدغهی نگهداشت فرهنگ عامه و نمادهای زندگی اجتماعی، تاریخ مردم و گفتمان حماسی در پیوند با عشق شگرف او به انسانی که مبارز و سرکش است، در بازگفت داستان او از بابک خرمدین نیز به روشنی و شاید پررنگتر از هر بازگفت دیگری، خود را مینمایاند و از این رو میتوان بیگفتوگو آشکارا بازگو کرد که حماسهی بابک خرمدینی که منصور یاقوتی نگاشته است، افزون بر آنکه یک داستان بلند تاریخمند بر پایهی آبشخورها و پانوشتهای گاه و بیگاه تاریخی است، دانشنامهای پربار و مردمپسند از فرهنگ عامه، جغرافیای فرهنگی و آبشخوری مردمشناسانه با چشماندازهایی از گویش، پوشاک، مثلها و زبانزدها، ادبیات، موسیقی، زمزمهی پرندگان، بویخوش برگ درختان و همچنین نمادهایی از خردهفرهنگها و خردهگفتمانهای کرداری جامعه کهن تاریخ ایران با بازگشتهايی به فرهنگ اساتيری، گنجينهی نقالی و نوشتارهای شاهنامهای هم بهشمار میرود، رهيافتی كه يادآور كوشش ارزندهی منصور ياقوتی در گردآوری حماسههای مردمنوشت كهن فرهنگ كردی و شاهنامه کردی به نام برزونامه نيز هست.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «نونگاشتهای آهنگین برای استورهی ايرانزمين» به قلم چیستا پاکسرشت که در تازهترین شماره امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویهی چهارم (ادب و هنر) امرداد شمارهی ۴۴۷ بخوانید.
«امرداد» شمارهی ۴۴۸ با عنوان «هشدار برای تمدن ایران!» از دوشنبه هشتم آذرماه ۱۴۰۰ خورشیدی، در روزنامهفروشیها و نمایندگیهای امرداد در دسترس خوانندگان قرار گرفت.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند: