انجمن زرتشتیان تهران در فراخوانی مقدمات انتخابات دوره جدید (گردش 45) را فراهم کرده و اما آنچه که نیاز به روشنگری بیشتری دارد بند دوم فراخوان است که بر اساس تبصره یک ماده یازده اساسنامه تنظیم و در دستور کار مجمع گنجانده شده است.
بند دوم فراخوان از «اخذ مجوز براساس تبصره یک ماده یازده اساسنامه برای داوطلبان مشمول آن» خبر میدهد. با نزدیک شدن به تشکیل مجمع و انتخابات گردش 45 انجمن زرتشتیان تهران از بابک شهریاری، هموند هیاتمدیرهی گردش 44 انجمن زرتشتیان تهران درخواست کردیم در این باره روشنگری کند. پیرو درخواست امرداد، یادداشت بابک شهریاری را در ادامه میخوانیم:
در واقع اساسنامه انجمن زرتشتیان تهران در سالهای دور به نحوی تنظیم گردیده تا بتواند از حداکثر پتانسیل مشارکت در هازمان زرتشتیان بهره ببرد. در این راستا تعدد حضور افراد در هیاتمدیرهی انجمن محدود شده تا به این واسطه فرصت حضور برای دیگران فراهم گردد. البته تهیهکنندگان متن اساسنامه با دوراندیشی که داشتهاند شرایط ویژه را در نظر گرفتهاند، شرایطی که ما امروز با آن مواجه هستیم.
در واقع اساسنامه انجمن مانند هر نوشتاری دیگر از واژگانی تشکیل گردیده که روح انجمن را پاسداری میکنند. روح انجمن ابعاد مختلفی دارد که بنیادیترین آن حفظ و بقای انجمن زرتشیان تهران است. بدون شک اگر بقای انجمن دچار تزلزل گردد هیچکدام از ابعاد وجودی انجمن به کار نخواهد آمد. به همین دلیل در تبصرهی یک ماده یازده امکان حضور مجدد افراد در هیاتمدیره انجمن برای مقاصد خاص پیشبینی شده، چه قصد خاصی مهمتر از بقای انجمن وجود دارد؟ بقایی که لازمهی آن امکان انتخاب اعضای هیاتمدیره به تعداد 21 نفر و 7 نفر عضو علیالبدل است.
سالها است که دورههای متناوب انجمن تشکیل گردیده و هر دوره 21 نفر از شیفتگان خدمت به هیاتمدیره راه یافتهاند و از هر شهر و روستای زرتشتینشین نمایندگانی در انجمن حضور داشتهاند و با خرد جمعی امور انجمن را به سامان رساندهاند. آنطور که به نظر میرسد عوامل متعددی از جمله کاهش جمعیت باعث شده تا در این دوره تعداد کاندیدای کافی برای برگزاری یک انتخابات پر شور نداشته باشیم و در عمل محدودیت دورههای حضور افراد در هیاتمدیرهی انجمن باعث شده تا گروهی از دلسوزان فرصت خدمت مجدد را نداشته باشند.
با بررسی آماری از تعداد زرتشتیان و تعداد افرادی که در هیاتمدیرههای انجمن در مدت این دورهها حضور داشتهاند پی خواهیم برد که نسبت مشارکت زرتشتیان تهران در انجمن به جمعیت زرتشتیان تهران اگر بیمانند نباشد کمنظیر است. کمتر جامعهای را در جهان میتوان یافت که این درصد قابل توجه از اعضای آن حاضر باشند بدون هیچ مزد و منتی و بدون هیچ چشمداشتی وقت خود را وقف دیگران نمایند. قاعدتا نه میتوان و نه شایسته است که از همه آحاد جامعه انتظار داشته باشیم چنین کنند. اگرچه نویسنده این سطور قویا باور دارد که آنچه تا کنون برای هازمان انجام داده قابل مقایسه با آنچه که هازمان به او اهدا کرده نیست و نه تنها طلبی ندارد بلکه تا ابد بدهکار این جماعت است و در تعمیم این باور نیز همواره میکوشد، اما توقع از دیگران ندارد که اینگونه بیاندیشند. اما این توقع که فرصت مجدد را برای کسانی که قبلا در انجمن حضور داشتهاند فراهم کنیم منطقی و لازم به نظر میرسد. به همین روی و با رایزنی انجام شده با جمعی از بزرگان و خردمندان جامعه به این نتیجه رسیدهایم تا از پتانسیل نهفته در تبصره یک ماده یازده بهره برده و شرایط را برای مشارکت دلسوزان فراهم آوریم.
ایدون باد – بابک شهریاری آذر ماه 1400
6 پاسخ
با سپاس، زمان زیادی از دست رفته است اما هیچ وقت هم برای دگرگون شدن و بهتر شدن دیر نیست. این راه حل کوتاه مدت برای گذر از این بحران مناسب است اما باید امیدوار بود که اعضای هیات مدیره دگرگونی های بنیادی در اگاهی رسانی، روش تصمیم گیری و مشارکت دادن افراد جامعه در برنامه ها ایجاد کنند.
درود
اين سناريو دوستان، هدفش تنها و تنها تثبيت قدرت برخي افراد براي حفظ موقعيت خويش در جامعه است و راهكار اشتباهي است. اكثر ارگان هاي زرتشتي دارن به اين سو ميروند كه يكسري افراد تا آخر عمر يه سري پست ها و موقعيت ها را داشته باشند و ديگر جوانان وهمكيشان فرصت مشاركت در آنها را نداشته باشند. و كساني اين سناريو را حمايت ميكنند و خواهند كرد كه منافع خويش را در نبودن رقيب براي انتخابات آتي هازمان زرتشتي ميبينند تا خود تنها كانديدا باشند.
بكنيد تا نتيجه اين افكار خودپرستي را در آينده نزديك در جامعه و فرزندان جامعه ببنيد.
آفرين بر شما خردمندان و خردورزان و دلسوزان هازمان زرتشتي
با درود
زمانی برای عضو شدن و فعالیت در انجمن زرتشتیان تهران و رقابت جهت پیروزی مانند نداشت و هموندان پس از انتخاب توسط همکیشان همت گماشته جهت پیشبرد اهداف انجمن و پیشرفت جامعه تلاش مینمودند چه شده در این چند سال متوالی که دیگر همکیشان حتی حاضر به کاندیدا شدن نیز نیستند عزیزان هموند فعلی بعد از موضوع کرونا هیچ گونه اطلاع رسانی در خصوص جلسات و تصمیمات انجمن انجام نداده و نخواهند داد.همکیشان توجه فرمایند در صورت مجوز داشتن دلسوزان فعلی جامعه بطور متوالی رییس سابق انجمن تهران همچنان بر سر کار حضور داشتند چه پیش میامد. پس لازم است دلسوزان جهت محکم نمودن جایگاه خود در انجمن و تغییر اساسنامه به فکر اعتماد سازی وامید در جامعه بوده وهمکیشان نیز همانند گذشته همت نموده وجهت کاندیدا شدن اقدام نمایند.
درود با همین استناد اگر به حافظه تاریخی مراجعه کنیم در گردشهای پیشین فرنشین سابق انجمن برای چندمین بار با رای مجمع وبا این عنوان که کارهای نیمه تمامی مانده که ایشان از آن آگاهی دارند و باید پیگیری و به سرانجام برسد اما نتیجه چه شد ایا آن کارها (مثل زمینهای مارکار یا مشکل پذیره زمینهای قصر فیروزه )حل و درست شد؟!!!راستی خود آن فرد چه کرد و چه رفتاری در جماعت پس از پایان دوره نشان داد؟پس این استدلال میتواند درست درنیاید وافراد اندکی که در حلقه قدرت هستند و نمیخواهند پستها را از کف بدهند در عدم قبول مسئولیت توسط دلسوزان جامعه و فرهیختگان بخاطر دلسردی که دارند کماکان چرخ شوربختانه به همین منوال خواهد چرخید
پستها را از دست ندهند و چندوچون کارهایی که در این دوران بی خبری انجام دادند همچنان مسکوت باقی بماند.مصوبه تبدیل به احسن 6 ملک را از مجمع گرفتند و یک گزارش ندادند که چه اتفاق افتاده و جالب تر اینکه کسانی که در مجمع شرکت می کنند دانسته و یا نااگاه خودخواسته و یا همراه با سیاست گذاری مجمع از پرسیدن پرهیز می کنند هیچ یک نپرسید چه بر سر 5 ملک درآمد؟ این مسوولیت رییس مجمع هست پرسشگر باشد پیگیر باشد. فقط به دنبال پرسشگری از دکتر خسرویانی بودند گروه جمع می کردند پیگیر کارهای سه گردش پیش باشند این گردش را کسی کاری نداشت!!!!
پروفسور داریوش فرهود پدر علم ژنتیک ایران می گوید: (وقتی از رفتن جوانان صحبت میکنیم) بحث فرار مغزها نیست، بحث فرار ژنها است. من اگر الان در این سن از مملکت بروم اتفاقی نمیافتد، اما وقتی یک جوان از کشور میرود با یک خارجی ازدواج میکند و بچه او آمریکایی میشود، ژن ایرانی را برده است. این افرادی که میروند، هوشمندترین افراد کشور هستند. آنها هم این افراد را غربال میکنند و بهترین ژنهای ما را میگیرند. چرا باید کاری کنیم که این جوانان از مملکت بروند؟!
کمی دقت کنید این گفته ی پروفسور علم ژنتیک است. دریابید در آینده به کجا خواهیم رسید …