لوگو امرداد
ادامه مبحث حذف پول (بخش پنجم)

تمدن معنویت: شکوفایی اقتصادی

پول شاید تابه‌حال تفاوت‌های ایجاد شده در این رویکرد را از نزدیک، نسبت به وضعیت موجود در کشورها را حس کرده باشیم،‌ که طرح مساله، و حل مساله، کاملاً‌متفاوت از وضعیت فعلی است، و با توجه به جو ایجاد شده،‌ دیگر یک سوی تعامل دولت‌مردان و پاسخگویی، و از سوی دیگر،‌ عامه‌ی مردم و پرسشگری نبوده و مشکلات و یا رفاه و گشایش‌ها متعلق به هر دو سو در هر یک از کشورهای جهان خواهد بود. دو گونه مشکلات در پیش‌رو داریم، یکی تخریب‌های گسترده، ناشی از بی‌خبری و عدم توازن بر زیرساخت‌ها و ثروت‌های آشکار و پنهان هر کشوری، و همچنین محیط‌زیست و حیات جانوری که نتایج بسیاری را بر اقلیم، آب و هوا و زندگی انسان‌ها گذارده،‌ و دوم پروژه‌های توسعه پایدار و بهبود زیرساخت‌های آینده زندگی بشریت،‌ که این‌دو گروه کاری در همه تقسیم‌بندی‌ها باید همواره مورد ملاحظه قرار گیرد. و از سوی دیگر صرفه‌جویی‌هایی که به واسطه برخی اتلاف‌ها و اصراف‌ها به دلایل عدم‌آگاهی‌ها و اطلاع‌رسانی‌ها وجود داشته، و دیگر ادامه نخواهد یافت، نیز به اندوخته‌هایمان جهت انجام پروژه‌های بهبود یاری می‌رساند. به وضوح می‌توان خطاهای بشری را برشمرد،‌ به طور نمونه عدم مطالعه دقیق در استفاده از انرژی و سوخت‌های فسیلی مانند زغال‌سنگ و نفت به منظور درآمدزایی بیشتر تا رقابت‌های ناسالم مالی اقتصاد پول محور را، بشریت دیوانه‌وار جلوبرده و قدرت مادی و پوشالی خود را در ذخیره‌سازی بیشتر اندوخته‌های مالی خود فراهم سازد،‌ در حالیکه پس از استقرار اقتصاد ارزش محور، اندوخته ارزشی واقعی عبارتست از مجموعه‌ای از ارزش‌های آن کشور که بخشی از آن ذخایر مادی و پولی است و نه پول بدست آمده از هر روشی، از جمله آلوده‌کردن و از بین بردن محیط‌زیست،‌ که خود ضدارزش است، و در کشوری که محیط زیست‌اش آسیب دیده باشد، دیگر ذخایر مادی‌اش ارزشمند نبوده و در نتیجه بایستی ارزش ارز آن کشور را نیز تحت تاثیر منفی قرار داده و منطقاً دیگر جمعیت توریستی به آن دیار کاهش خواهد یافت،‌ و این‌ست تفاوت دنیای حاضر با جهان پس از انقلاب چهارم جهانی و تمدن معنویت و در ادامه سایر ارزش‌هایی که آن کشور از علم،‌ دانش و فن‌آوری به‌دست می‌آورد، و شامل فن‌آوری‌هایی که بصورت برون‌مرزی در اختیار سایر کشورها قرار می‌گیرد، نیز است. توسعه علم و تالیف مقالاتی که برای ارتقاء علم ارزش دارد، و رتبه فن‌آوری و علمی آن کشور را در سطح جهان افزایش می‌دهد،‌ می‌تواند جایگاه ارزشی آن کشور را بالاتر ببرد،‌ و بالطبع نتایج این رشد را در شکوفایی اقتصادی شاهد خواهیم بود.
هنگامی‌که قدرت پوشالی و ظاهری پول و مادی‌گرایی با استقرار تمدن معنویت از بین برود، و برتری پول نسبت به سایر ارزش‌ها دیگر وجود خارجی نداشته باشد و پول اهمیتی در رده شاید دهم جدول اهمیت ارزش‌ها به خود بگیرد، و سرنوشت زندگی سه دهک پایین جامعه، و حیات و ممات ۸۰۰،۰۰۰،۰۰۰ نفر زیر خط فقر در جهان (که کمتر از سه دهک پایین تقسیم‌بندی اقتصادی مردم جهان است)‌ به پول گره نخورده باشد، آنوقت است که قدرت وسوسه انگیز ستیزه‌جویی و رقابت غیرمنطقی پول خاتمه یافته و میزان تنش‌های ناخواسته ایجاد شده توسط بشریت تا حدود زیادی فروکش کرده و بالطبع، هزینه‌ها و انرژی ناشی از این صرفه‌جویی‌ها به نفع آینده و تمدن انسان‌ها بکار گرفته شده،‌ که بوضوح نتایج استقرار اقتصاد ارزش محور را شاهد خواهیم بود. نمی‌توان و نباید رقابت قدرت‌ کشورهای مختلف جهان را متوقف کرد، و این موضوع همواره ادامه خواهد یافت ولی ابعاد این قدرت کشورها مطمئناً بعد از این تحول، بدون تغییر نخواهد ماند. وجود پتانسیل‌های گوناگون، از جمله علمی،‌ اقتصادی(ارزی)، اقتصادی(ارزشی)، و جایگاه محیط زیست و پیمان‌های مربوطه‌اش، و معادن هر کشوری، که قرار است زیاد استفاده نشود،‌ و بهره‌برداری از آن، دارای جایگاه ارزشی نخواهد بود، و همچنین تمامی ارزش‌های مطروحه در دوران پسا تحول است که، رده‌بندی کشورها را تعیین می‌نماید. همانطوریکه مکرراً ذکر شد، هیچ چیزی از بین نخواهد رفت و یا بصورت عجیبی متولد نمی‌شود، ولی با یک تعادل پایدار، جایگاه ارزش‌ها تغییر خواهد یافت و به جایگاه پایدار طولانی مدت‌اش انتقال می‌یابد که هدف از این رقابت‌ها بالا رفتن در رده‌بندی اصلی به رده بالاتر با احتساب مجموع ارزش‌ها می‌باشد که یک ارزش‌گذاری واقعی و بلندمدت خواهد بود، که شامل رفاه و آسایش عامه، توسعه پایدار، تدارک لازم برای زیرساخت‌های قوی‌تر و هرآنچه ضامن پیشرفت هر کشوری می‌شود، که همگی در جهت با ارزش‌تر کردن جایگاه هر کشوری کمک می‌کند، که این ارتقاء خود شکوفایی اقتصادی را در پی خواهد داشت.
و بازهم در مورد شکوفایی اقتصادی،‌ براحتی می‌توان دید که زمینه سازی و یا حرکت و رشد فعالیت‌های غیرمنطقی و انحرافات احتمالی، در اینچنین مجموعه‌ای از قوانین و هنجارهایی که تا بحال توصیف‌اش را شاهد بودید،‌ جایگاهی نداشته،‌ بخصوص که ابزار اصلی‌اش یعنی پول و بخصوص پول غیرقابل رهگیری، یعنی اسکناس، از بین رفته است و طبق این نظریه اسکناسی روی زمین باقی نمانده است، و تمام نقل و انتقالات مالی قابل ردیابی بوده و انحرافاتی بصورت غیرقانونی دیگر نمی‌تولند رخ دهد. بقول دوستی می‌گفت، نوشتن این مطالب چقدر آسان و خوشحال کننده است، ولی در واقعیت نیز بهمین سادگی و منطقی می‌توان به آینده‌ای مطمئن و متعالی امید بست،‌ یا اینکه به بقیه آرزوهای بسیار ایده‌آل رفاهی و متعالی جهانی ما می‌پیوندد؟ تمام تلاش نگارنده سعی در اثبات وجود جهانی پر از خوشبختی و آبادانی برای مردم جهان به شرط خطا نکردن و جبران اشتباهات گذشته است، که خوانندگان در مراحل مختلف آنرا بارها احساس کرده‌اند، و به گونه‌ای سخت سعی در اثبات آن شده است. فراموش نکنیم، بواسطه حذف مرگ و میر در اثر گرسنگی و نبودن فشار بر هیچ قشری از دهک‌های پایین جوامع بشری در هیچ کشوری، در اثر حذف پول از این سه دهک پایین در جوامع مختلف، دیگر پول قدرت ستیزه‌جویی خود را از دست داده و احتمال وقوع انحرافات از این بابت دیگر بواسطه نبودن این ابزار خطرناک (پول) بسیار کاهش می‌یابد، چه رسد به زمینه رشدی که انتظار آنرا دیگر نباید داشت و افول آنرا نیز می‌توان رقم زد. همانطوریکه قبلاً اشاره شد، قرار نیست، وسوسه‌های شیطانی برای کارهای انحرافی و مشکل‌زا از بین برود و این مساله تا ابد وجود داشته و بدین واسطه تلاش بشریت برای به حداقل رساندن آن و مراقبت از این اشتباهات همواره به منظور کنترل و به حداقل رساندن آن بایستی ادامه‌دار باشد. و باز در اینجاست که با صرفه‌جویی‌های عظیم و پی در پی از این بابت، به شکوفایی اقتصادی کمک می‌شود. پر واضح است که گامی به این بلندی در هر کشوری، چه توسعه یافته، و یا جهان سومی، برای اختصاص ۳۰٪ از بودجه سالانه خود به سه دهک پایین جامعه به این سرعت امکان‌پذیر نبوده و شاید طی ۱۰ سال افزایش این مبلغ به میزان سالانه ۳٪ و در پایان ۱۰ سال رساندن آن به ۳۰٪ منطقی بنظر برسد، و یا با ۶٪ افزایش سالانه طی ۵ سال به ۳۰٪ رساندن این بخش از بودجه. و نکته قابل ذکر آنکه، هنگامی که تصمیم به حرکت به سمت بودجه ۵ ساله مربوطه گرفته شود، تبعات مثبت این تحول، مطابق هر آنچه تا بحال ذکر گردید، بتدریج ظاهر شده و جامعه و کشور مربوطه از آن بهره‌مند می‌شود. و نکته دیگر اینکه، از زمانی که این قصد و نیت به سمت تامین سه دهک پایین جامعه اعلام شود، پیش‌بینی می‌شود که ۳۰٪ الی ۴۰٪ آن بودجه توسط خیراندیشان و بنگاه‌های خیریه تامین شود، و تنها به تامین ۶۰٪ الی ۷۰٪ آن بودجه نیاز باشد،‌ یعنی نیاز به اختصاص ۳۰٪ از بودجه کل به سر فصل تمدن معنویت، تنها به ۱۸٪ الی ۲۱٪ کاهش خواهد یافت.
آنقدر مطالب تهیه شده در جلد اول کتاب حذف پول، آنی، کوتاه و واقعاً برای خود نگارنده نیز عجیب و تحقیقاتی بود، که برای توضیح و تفسیر و تشریح آنها، نگارنده می‌تواند، سطور زیادی و ساعت‌ها تحلیل و تفسیر ارائه داده و نظرات خود را بصورت غیر ژول ورنی توضیح دهد و جزییات پیاده سازی آنها را تبیین نماید. حال به ارایه فصل اول از جلد اول این کتاب،‌ پس از آن بحث مقدماتی بسیار طولانی غیرمعمول می‌پردازیم، که شاید تصویر بزرگ‌نمایی شده از پایان بن‌بست‌های حاضر و پیاده شدن از قطار مرگ‌بار اقتصاد پول محور در ایستگاه آخرش ‌باشد:
۱-ایستگاه تاریک
مسافران هیچ نوری نمی‌بینند، قطار مترو در حال حرکت به سمت ایستگاه آخر و توقف دراین ایستگاه تاریک است، و با توجه به فقط قطع برق روشنایی ایستگاه، و سالم بودن بقیه شبکه برق مترو، و توقف قطار در ایستگاه، هیچیک از مسافران باور ندارند که به مقصد رسیده‌اند، و به سختی باید در حالیکه درهای قطار باز است، این باور را در آنها ایجاد کرد، که باورهای اشتباه را از خود دور کنند و به واقعیت‌های هر چه عمیق‌تر بیاندیشند و در ایستگاه جدید زندگی و تکامل فرهنگ بشریت که همان تمدن معنویت است پیاده شوند و به زندگی خود، شاید بهتر از قبل ادامه دهند.
اقتصاد پول محور و یا بهتر بگوئیم، اهداف و ارزش‌های اقتصاد پول محور، آخرین واقعیات ارزشی در جریان گردش ارزش کارها و فعالیت‌ها نیست، بلکه پلی است موقت و سست برای گردش کار و ارزش‌های آن، تا زمانی که بشریت به این تکامل فرهنگی برسد و ارزش‌های امتیاز محور(بجای ارزش‌های پول محور) را درک و بتواند با آنها زندگی کند.
البته یکبار دیگر بشریت این امتحان را با موفقیت طی کرده است، دوران قبل از پیدایش “پول”. البته قوانین اجتماعی در آن زمان بسیار متفاوت از امروز بوده است، و سیستم‌های اجتماعی و اقتصادی ارزشی مثل امروز نبوده است، نه به این دقت در تبادل ارزش‌های کاری، و نه به این حجم در تبادل ارزش‌های کاری. شاید بتوان گفت سیستم شبه نظامی برای کار و از طرف دیگر درآمد و روزی انسان‌ها بوده است. و هر کشور یا کولونی انسان‌ها مانند یک پادگان بزرگ کار می‌کرد تا چرخه زندگی و رفاه انسان‌ها فراهم شود. ولی در یک تحقیق اجتماعی عمیق‌تر متوجه می‌شویم که این چنین نبوده و دنیائی که قرار است به آن برسیم در آن زمان نیز وجود داشته با ارزش‌های غیر پولی و واقعی با حجم کار کمتر، جمعیت کمتر و تکنولوژی پائین‌تر و داد و ستد کمتر که در آن زمان در جریان بوده است و از تبعات آن انسان‍‌ها منتفع می‌شدند.
فقط باید به این واقعیت به صدها دلیل، که در اینجا به آنها پرداخته می‌شود، باور داشت، که اقتصاد ارزش محور، بسیار گسترده‌تر، قوی‌تر و منطقی‌تر از اقتصاد پول محور بوده و ابعاد بسیار بیشتری از ارزش‌ها را در بر دارد و از تک بعدی بودن اقتصاد پول محور ما را رها کرده و ابعاد واقعی مسائل را پیش روی ما قرار می‌دهد.
همانقدری که موجودی حساب بانکی شما ارزش خواهد داشت که کد ملی شما. در یک سیستم ارزشی امتیازی، موجودی حساب بانکی شما فقط یک عدد است که نمی‌شود آنرا پاک کرد، ولی کاربردی هم شاید نداشته باشد و کم کم به تاریخ می‌پیوندد، ولی کد ملی شما ارزش و کاربرد بیشتری خواهد داشت. هیچ اطلاعاتی در هیچ مقطع زمانی از بین نمی‌رود، صرفاً آنچه با ارزش‌تر است مورد استفاده بیشتری قرار می‌گیرید و جایگاه بالاتری خواهد داشت و از این ارزش پوشالی که به “پول” داده شده است کاسته خواهد شد و شاید موجودی حساب بانکی شما یک کارکرد بسیار رده پائین‌تری پیدا کند و شاید برای ابد به تاریخ بپیوندد.
طی این مسافت دوران گذار، اگرچه کاملاً راه تاریکی نبوده، ولی کاملاً روشن هم نیست و با توجه به باورهای هر فردی دارای دشواری‌های خاص خودش است. دیدن ارزش‌ها، و کاربردهای آنها و پیاده سازی معماری جدید و کشف واقعیات اقتصاد ارزش محور، بخشی از وظایف هر فرد و یا سازمان دانش بنیان اقتصادی خواهد بود. معماری دوران گذار نیز ساده نبوده و باید جدا شدن از پول و سپس ایجاد جایگزین آن، یعنی اقتصاد امتیاز محور، در فضاهائی که نیاز است و محو کردن آن بتدریج و به دنیای بدون پول و امتیاز گام نهادن، را با سرعتی منطقی به پیش برد.
در هر کشوری در جهان حدود ۲ تا ۴ سال و چون همه کشور ها با هم شروع نخواهند کرد، در جهان حدود ۱۰ تا ۲۰ سال طول می‌کشد تا دوران جدایی از پول و طی شدن دوران گذار صورت گیرد و سپس در ایستگاه آخر پول، با پول و حتی اقتصاد امتیاز محور نیز شاید باید خداحافظی کرده به جهان واقعی پای بگذاریم و حلاوت این نوع زندگی را بچشیم. البته این برآوردهای نگارنده بستگی به نوع آن کشور و فرهنگ و تکنولوژی و جمعیت‌اش شاید داشته باشد، تا بتواند از این بلای خانمان سوز کاملاً تطهیر شود.
هیچگونه تلفات ارزشی به بهانه تغییرات نباید رخ دهد و بعلت تسریع در کار و ورود به جهان آرمانی هیچ خطایی بخشودنی نیست. تشخیص ارزش‌های واقعی بسیار سخت است و باید بسیار دقت شود. متاسفانه بسیاری از ارزش‌ها با پول در هم تنیده شده و جدا کردن آنها زمان‌بر و تخصصی شده است. انسان‌هائی که با صبر و شکیبائی و دقت در ساختار همه ارزش‌ها می‌نگرند و دارای تجربیات خوبی هستند شاید کمتر اشتباه کنند. هیچ ادبیات اقتصادی و اجتماعی نباید حذف و یا کمرنگ شده و نادیده انگاشته شود، بلکه همگی بایستی با امانتداری و کاملاً تخصصی به اقتصاد ارزش محور ترجمه و تبدیل شود. و شاید بخش‌هائی از اقتصاد پول محور هیچگاه از بین نرود و به صورت کاملاً خاص همیشه در کنار بشریت باقی بماند.
رقابت، ارائه کیفیت بهتر، کاهش تلفات و مصرف انرژی و یا نیروی کار، کاهش زمان تولید و یا مواد اولیه مصرفی، ارزش سهام شرکت‌ها، سودآوری یا به عبارت دیگر راندمان بالاتر تولید، رضایتمندی بیشتر مشتریان و کاربران، و بطورکلی تمام تعاریف و واژه‌های تخصصی، صنعتی، پزشکی و زیست محیطی را بدون از دست رفتن مفاهیم و اهداف واقعی آنها می‌توان دوباره باز نویسی کرد و با ارزش‌های واقعی سنجید و جلو برد. هیچگونه تغییر مفهومی و نتیجه‌های متفاوتی بدست نخواهد آمد و صرفاً معیارهای ارزیابی تغییر کرده و واقعی‌تر می‌شوند و به اهدافی (پول و اقتصاد پول محور) که تحمل پایه گذاری آرمان‌های والای بشریت را ندارند، دیگر نیازی نیست تکیه کنیم. و چندین برابر آن ارزش و معیار در اختیارمان قرار می‌گیرد.
باید فیلتری ایجاد کرد که همه واژه‌ها را از آن عبور داده تا کلمه و مفهوم پول را از واژه‌ها پاک کند و بجای آن از واژه ارزش استفاده نماید. در این نگارش به همه جزئیات نمی‌توان اشاره نمود، و صرفاً اصول و قوانینی که باید مد نظر قرار گیرد بررسی می‌شود و اجرای آنرا به عهده متخصصین و اقتصاد دانان وا می‌گذاریم. کار بیشتر، تلاش بیشتر برای درآمد و پول بیشتر، پول بیشتر برای رفاه و امکانات بیشتر، و آن نیز برای ارتقاء سطح زندگی جامعه بشریت در هر کشور و نهایتاً تمامی جامعه جهانی، اینست روالی که بسختی، درست یا غلط، در حال اجری آن هستیم. حال همه زنجیره اهداف را ثابت نگهداشته و حلفه زنجیره پول را از میان آنها حذف می‌کنیم. چون معتقدیم پول حلقه بسیار ضعیف این زنجیره اهداف بسیار قدرتمند است و تحمل انتقال این رسالت را نداشته و راه‌های انحرافی و بن‌بست‌های زیادی فراهم می‌نماید، همانگونه که در چند هزار سال حضورش ثابت کرده است. اکنون تمام فعالیت و کارهایمان را مانند گذشته بدون حضور پول انجام می‌دهیم و همه فرهنگ و ادبیات را دوباره می‌نویسیم.
شاید حجم کاری که در ابتدای این تحول باید انجام شود بسیار بیشتر از آن حجم تغییراتی است که باید در ادامه انجام شود. چون بعد از مدتی همه امور در دنیای ارزش محور عادی شده و اصطحکاک‌ها و مغایرت‌ها و انسان‌های بی‌انگیزه و افسرده و وابسته به دوران پول محور خیلی کمتر شده باشند، که این خود درد سرها را کمتر می‌کند. در ابتدای راه باید یک سیستم درست طراحی شود که بسیار قوی و کارآمد بوده و برای سال‌ها کارکند. بنظر خیلی ساده است، فقط حذف پول؟ ظاهراً ساده است، ولی در عمل بسیار مشکل و زمان‌بر خواهد بود.
موضوع دیگری که در آغاز راه بایستی به آن توجه شود، پرهیز از نزدیک شدن به هر واژه‌ای مانند پول است. همانگونه که پول ما را از واقعیات عمیق منحرف کرد، پول واره‌ها و یا سایر اهداف غیر واقعی و سراب‌ها نیز ما را از طراحی یک سیستم اصولی و ارزش محور دور نگه می‌دارد. اهمیت معیارها و ارزش‌ها عبارتست از میزان واقعی‌تر بودن و اصولی‌تر بودن آنها. از فریب خوردن و موفقیت‌های کاذب لحظه‌ای بپرهیزیم و آنچه بنیاد زندگی و پیش برنده زندگی بشریت و تعالی خواسته‌های اوست را پیدا کنیم. اینکار ساختن چرخ برای اولین بار نیست و قرار نیست چیزی را اختراع کنیم، تمام این مفاهیم وجود دارد و کل این سیستم در حال اجراست فقط کافیست آنرا کشف کنیم و دقیق بشناسیم و به آن عمل کنیم. در اینصورت است که بجای دور خود چرخیدن و یا مسیر اضافی رفتن، مستقیم به سمت هدف که همان تعالی انسانی و بهترین عملکرد زیستی است، گام‌هایی بلند برداریم.
همانطوریکه قبلاً اشاره شد این یک تحقیق است و نگارنده سعی در پیش بردن آن با استفاده از نظر اطرافیانش دارد. شخصی پرسید پس از حذف پول چه چیزی جایش را می‌گیرد و پاسخ “هیچ” است! قرار نیست چیزی جای پول را در دراز مدت بگیرد، در کوتاه مدت اقتصاد امتیاز محور اجرا می‌شود ولی در دراز مدت در اکثر جاها آن امتیاز نیز حذف خواهد شد. بنظر می‌رسد داد و ستد با پول باعث گردش کارها و اقتصاد می‌شود، ولی واقعیت اینست که بدون پول هم این گردش کار و اقتصاد، در اوج ناباوری، همانطوریکه در گذشته دور جریان داشته است، جریان خواهد داشت! هر کسی در دنیای ارزش محور می‌داند که چه نقش مهمی دارد و اگر در کارش دقت نکند و کوتاهی نماید مانند یک جراح و متخصص تاثیر منفی و کاهنده بر جامعه و انسان‌ها خواهد گذاشت و این انگیزه باعث چرخش هر چه دقیق‌تر و بهتر کارها و اقتصاد خواهد شد.
در طراحی اقتصاد ارزش محور و یا بهتر بگوئیم، در شناخت اقتصاد ارزش محور که در گردش است و فقط مشکل ما کشف و مشاهده آن و هماهنگ شدن با آن است، باید از تمام مفاهیم و مدل‌های غیر واقعی دست برداریم و به آنچه در تحقیقات و بررسی‌ها واقعی‌تر بنظر می‌رسد بپردازیم و از زمان‌هایی که در گذشته تلف کردیم و به گمراهی رفته و یا دور باطل زده ایم دست بکشیم. اقتصاد ارزش محور در جریان که بسختی آنرا باور کرده و نمی‌توانیم آنرا بدرستی ببینیم، مشکلاتی در اجرایش بوجود آمده و از قدرت زیاد و کاملش و تبعاتی که نصیب ما می‌کند، کاسته شده است، که یکی از مشکلاتش، وجود پول و فراگیر بودن آن در اقتصاد است. بدین واسطه این اقتصاد ارزش محور امکان خودنمایی و نشان دادن خود را ندارد و نگارنده تلاش در کنار زدن این پرده و بر طرف کردن مشکلات اقتصاد ارزش محور را دارد.
به منظور رهائی از اکنونی که در آن قرار داریم و اندیشیدن به دنیای قدرتمند آینده و اینکه اقتصاد واقعی ارزش محور، چقدر چهره واقعی زیبا و سازنده دارد، چند وظیفه را می‌توان برای خود منظور داشت. اقتصاد دانان، معماران اقتصاد جهانی و همچنین کارشناسان مسائل اجتماعی شروع به معماری و تدوین بنای جدید اقتصادی اجتماعی در جامعه و در کشور خودشان و جهان بنمایند و از طرف دیگر هر فردی مسوول وظایف و نگرش خود و جدا شدن تدریجی از پول و هر آنچه با آن مرتبط است، می‌باشد. و زندگی ارزشی را از هم اکنون برای خود پایه‌ریزی نماید و سعی نماید که اقتصاد ارزش محور را با تمام جزئیات‌اش ببیند، چون این اقتصاد در جریان است و در حال چرخش است.

ادامه دارد. …

عنوان: حذف پول (مورد مطالعه – آغاز انقلاب چهارم در جهان – تمدن معنویت)

پدیدآور: بزرگمهر پرخیده ۰۹۱۲۷۳۷۳۴۶۷  [email protected]

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-06