کمتر کسی است که باغ جهانی اِرَم در شیراز را از نزدیک ندیده باشد یا دستکم نام آن را نشنیده باشد. باغ جهانی اِرم یکی از زیباترین باغهای ایران است که در شمال باختری (:غربی) شیراز جای گرفته است. این باغ، بزرگترین باغ گیاهشناسی ایران بوده که گلها و درختان گوناگون فصلی آن در همهی روزهای سال شادابی ویژهای دارد و چشمنوازی میکند.
به گزارش اَمرداد، باغ اِرم شیراز به همراه 8 باغ دیگر از شهرهای گوناگون کشور با نام باغهای ایرانی در ششم تیرماه 1390 خورشیدی برابر با 2011 میلادی در سی و پنجمین اجلاس کمیتهی میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است و زیر نظر دانشگاه شیراز اداره میشود. اما بااینهمه مدیریت در این مجموعه بیشتر محلی است تا جهانی. یک اثر زمانی که در سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی یونسکو به ثبت میرسد، در سیاههی (:فهرست) آن سازمان جای گرفته و به همهی مردم جهان شناسایی (:معرفی) خواهد شد و مشمول قانونهای جهانی یونسکو میشود. همچنین کشورهایی که یادمانهای فرهنگی، تاریخی و یا طبیعی آنها به ثبت جهانی رسیده است، موظفاند بهدرستی و با همهی توان خود از آن پاسداری و نگهداری کنند. اما در کشور ما ثبت جهانی تنها انگیزهای است برای دادن آمار و بر روی کاغذ. کیست که نداند وضعیت یادمانهای جهانی ایران چگونه است. اگر در موتور گوگل جستوجوی سادهای انجام دهید، خواهید دید که در همین 5 ماههی نخست سال بیشتر این یادمانها با چالشهای بزرگی روبهرو بودهاند. چرای گاو و گوسپندان در نیایشگاه چغازنبیل، خدشهدار شدن حریم درجهیک شوش، نابسامانی در مجموعهی شوشتر، کَندن چاهای غیر مجاز از سوی کشاورزان در حریم پارسه (تخت جمشید) و ترکهای زمین در پیرامون آن، تنها بخشی از چالشهای پیش روی یادمانهای جهانی ایران است. یکی دیگر از چالشهای بزرگ یادمانهای جهانی و ملی ایران این است که برخی از آنها زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اداره نمیشوند. و هرکدام در دست سازمان، نهاد یا اُرگانی است که با پسند (:سلیقه) مدیریت آن مجموعه اداره میشود. آنهم نه با قانونهای ملی و جهانی میراث فرهنگی. هرچند که سازمان میراث فرهنگی خویش کاری (:وظیفه) دارد بر آنها نظارت داشته باشد و پِیاپی به این مجموعهها سرکشی کند، ولی واقعیت آن است که این سازمان آن اندازه سرگرم و درگیر کارهای درونی و کاغذبازیهای اداری خود است که دیگر زمانی برای رسیدگی به یادمانهای جهانی و بهویژه ملی را ندارد. تازه زمانی که کُنشگران (:فعالان) میراث فرهنگی، دلسوزان و خبرگزاریها و روزنامهها از وضعیت بد یادمانهای تاریخی، فرهنگی گزارشی را پخش میکنند، مدیران میراث فرهنگی از وضعیت یادمانها آگاه شده و واکنشی نشان میدهند. گاهی سازمان میراث فرهنگی آنچنان درگیر کارهای اداری و درونسازمانی خود است که حتا فراموش میکند که چه خویش کاری دارد و یادمانهای ملی و جهانی را به حال خود رها میکند. گواه این سخنان نیز، موضوع ساقه ستون تاریخی در باغ جهانی اِرم شیراز است که به جایگاهی برای نشستن گردشگران و کارگران این مجموعه تبدیل شده است. در شهریور ماه سال گذشته، اَمرداد درگزارشی با نام ستون تاریخی باغ جهانی ارم، تغییرکاربری داد، از رها شدن این ساقه ستون تاریخی در گوشهای و وضعیت بد آن نوشت. در همان زمان ستاری، مدیر باغ جهانی ارم در واکنش به این موضوع در روزنامهی خبر جنوب شیراز گفته بود، بهزودی از کارشناسان میراث فرهنگی میخواهیم تا این ستون را موردبررسی جای داده و دیرینگی و اصالت آن را روشن کنند. اما باگذشت نزدیک به یک سال این ستون تاریخی همچنان در گوشهای رها شده و بر اثر عوامل طبیعی و انسانی رو به ویرانی است. همچنین سازمان میراث فرهنگی که سرپرست اصلی یادمانهای تاریخی، فرهنگی است در درازای این یک سال تنها بینندهی ویرانی این یادمان تاریخی بوده و حتا به خود زحمت نداده است که از این ستون تاریخی بازدید کرده و آن را به جایگاه اصلی خود و یا گنجخانه (:موزه) سنگ شیراز جا به جا کند.
هماینک شیرههای (:صُمغ) درختان بر روی این ساقه ستون تاریخی ریخته و باگذشت زمان انگیزهی پوسیدگی آن خواهد شد. همچنین برخی از گردشگران و کارگران باغ جهانی ارم از آن بهعنوان جایی برای نشستن بهره میبرند.
به گزارش اَمرداد، این ساقه ستون در بخش پایهی آن دارای تراش و آراستگیهای زیبایی است که دیرینگی آن بیشتر به یادمانهای وابسته به روزگار پایانی زندیه و قاجاری میرسد. همچنین روشن نیست که این ستون از کجا و چه زمانی به اینجا آورده شده است. و آنکه، آیا این ساقه ستون وابسته به کاخ قاجاری درون مجموعه است یا نه. بههرروی این ساقه ستون دارای ارزش تاریخی است و از دید هنری و مِهرازی (:معماری) ارزشمند به شمار میآید و باید هر چه زودتر به جایگاهی درست و زیبنده جا به جا شود.
تاریخ ساخت باغ ارم بهدرستی روشن نیست. اما آن چه که از نوشتههای رُخدادنگاران برمیآید، دیرینگی آن را به سدهی پنجم مَهی (:قمری) و روزگار اتابک قراچه سلجوقی میرساند. برخی از حافظپژوهان و نویسندگان نیز با پشتگرمی (:استناد) به چکامههایی از غزلها و قصیدههای حافظ شیرازی که در ستایش شاه شیخ ابواسحاق اینجا سروده است، این باغ را وابسته به شیخ و در روزگار او آباد میدانند. در زمان تیموریان باغ ارم الهامبخش تیمور برای ساختن باغی به همین نام در سَمرکند (سمرقند) بوده است. در روزگار قاجاریه سران ایل قشقایی این باغ را پایگاه خود ساخته و «جانی خان» نخستین ایلخان قشقایی و پسرش محمد قلی خان، دیوار و نخستین بنای باغ را برپا کردهاند. در روزگار ناصرالدین شاه، حسنعلی خان نصیرالملک از بزرگان شیراز، این باغ را از سران ایل قشقایی خرید و کوشک زیبای کنونی را در آن ساخت. این باغ در سال 1345 به دانشگاه پهلوی (شیراز کنونی) واگذار شد و هم اینک نیز در دست این دانشگاه است .کوشک اصلی باغ ارم از دیدگاه مِهرازی (:معماری)، نقاشی، تراش، کاشیکاری، گچبری، خوشنویسی و آجرکاری از سازههای ماندگار روزگار قاجاریه به شمار میآید. هرچند روش و سبک مِهرازی آن، آمیزهای از شیوهی صفویه، زندیه و قاجاریه با نگاهی به مِهرازی و آراستههای پارسه (تخت جمشید) است.
نگارههای زیر بهتازگی و با گوشی همراه گرفته شده و کمی کیفیت آن پایین است :
شهریور سال گذشته مدیر باغ جهانی ارم گفته بود بزودی دیرینگی این ستون را روشن کرده و آنرا منتقل می کنیم و پس از نزدیک یکسال …؟ !؟.
تزیینات روی پایه ستون که بسیار ارزشمند است
ستون تاریخی که سال هاست در همین جا رها شده و در حال تخریب است
عکس از سیاوش آریا است.
6744