کاروانسرای دیرگچین، نامور به مادر کاروانسراهای ایران، درحالی به همراه ۵۵ کاروانسرای دیگر برای ثبت در فهرست میراث جهانی به یونسکو معرفی شده که وضعیت آن پس از واگذاری و تغییر کاربری، با مرمتهای غیراصولی، وخیم و هشدارآمیز توصیف شده است.
به گزارش ایسنا، کاروانسرای ساسانی دیرگچین با وجود آنکه از «نفایس» به شمار میآید و برپایهی قانون میراث فرهنگی نباید واگذار و تغییر کاربری داده شود، اما در سال ۱۳۹۵ از سوی صندوق احیا و بهرهبرداری از آثار تاریخی و فرهنگی (وابسته به سازمان وقت/وزارت میراث فرهنگی و گردشگری) با این توجیه که «اصلا وضعیت مناسبی ندارد و نمیتوان مانع از قرارگرفتن آن در فهرست مزایدههای صندوق احیا شد»، به مزایده گذاشته میشود. نزدیکبه هفت ماه پس از آن مزایده، دیر گچین به کانون جهانگردی و اتومبیلرانی ـ (یکی دیگر از شرکتهای زیرمجموعه سازمان وقت/وزارت میراث فرهنگی و گردشگری) واگذار می شود تا پس از مرمت به اقامتگاه گردشگران تبدیل شود، پروژهای که به تایید باستانشناسان و حتا کنشگران گردشگری موفق نبوده و بیشتر روی زخمهای کهنه آن نمک پاشیده است.
دیرگچین سالها مکانی متروک بود و عشایر بومی نزدیکبه ۲۰۰ سال از آن برای نگهداری گلههای شتر خود استفاده میکردند و شترها در آن سالها بخش زیادی از دیوارهای سازه را ساییدند. اکنون، دربارهی آثار ویرانکنندهی مرمتها، شیوه نگهداری و تغییر کاربری این کاروانسرا که آسیبهایش کم از آن سالها نیست، هشدار جدی داده شده است، آن هم در شرایطی که نام دیر گچین در میان فهرست ۵۶ کاروانسرایی است که پروندهشان برای ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو فرستاده شده است.
شقایق محمدینژاد، دانشآموختهی باستانشناسی که بهتازگی از کاروانسرای «دِیر گَچین» بازدید کرده است، دربارهی آخرین وضعیت آن میگوید: کاروانسرای «دیرِ گچین» همانند هزاران بنای همسان دیگر به حال خود رها شده است. اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان قم با واگذاری کاروانسرا به یک نهاد شخصی، این میراث ارزشمند را به سمت و سوی نابودی کشانده است. مرمتهای غیراصولی، کارشناسینشده و بیکیفیت تاقها و دیوارها، تبدیل حجرهها به جایگاه اقامت مسافران و ساخت و پرداخت ابزارهای موسیقی، نگهداری انواع جانوران درون حیاط و حجرهها و … چهره این کاروانسرا را دگرگون و خدشهدار کرده است.
وی افزود: در ساخت درگاه کنونی سازه از آجرهای اسلامی کوچک بهره بردهاند که به گمان همزمان با بازسازی بام کاروانسرا ساخته شده است. از سویی، وجود انبوه استخوان جانوران، پراکنده درون حجرهها، تابوت چوبی و سردیسهای رهاشده از تیاترهای اجراشده در بخش جنوب شرقی کاروانسرا، بازدیدکننده را با چشماندازی نازیبا و زشت روبهرو میکند. این بخش از کاروانسرا در تاریکی فرو رفته و سیمهای برق برای روشنایی در کف زمین پراکنده بوده و من از نورهای ساختگی برای عکاسی بهرهبردهام.
به باور وی مرمتهای غیراصولی و استحکام بخشیهای نادرست و نارسا، نهتنها به پایداری سازه کمکی نمیکند، بلکه به آرامی و با گذشت زمان مایه آسیبهای برگشتناپذیری خواهد شد و این کاروانسرای ارزشمند و بیهمتا را در خطر نابودی قرار میدهد.
این دانشآموختهی کارشناسی باستانشناس وضعیت کاروانسرا و کاربریهای آن را ناهمخوان میداند و میگوید: نگهداری از جانورانی همانند اسب، سگ، بز و بزغاله، مرغ، خروس و کبوتران در کاروانسرا و پراکنده بودن سرگین (فضولات) آنها، هر دوستدار میراث فرهنگی را تنها به این موضوع میرساند که دارندهی کاروانسرا با تبدیل کردن این جایگاه به یک کشتزار شخصی و درآمدزایی با پذیرش مسافران در اتاقها و ساختوسازهای ناهمخوان و غیرمرتبط بدون حضور افراد کارشناس و آشنا به میراث فرهنگی، درکی از چگونگی پاسداشت و حفظ یادمانهای تاریخی و ملی ندارد.
محمدینژاد به بایستگی حفظ اصولی و شایستهی کاروانسرا پافشاری میکند و میگوید: شانه خالی کردن و سپردن چنین میراث ارزشمندی به دست افراد ناماهر تنها به نابودی هرچه زودتر یادگارهای نیاکانی ما کمک میکند. شایسته است هر کس به اندازهی توان و دلسوزی خود، به یاری و پاسداری از این میراث گرانبهای کشور بشتابد.
سیاوس آریا، پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی نیز با انتقاد به واگذاری دیرگچین که مرمتها، تغییر کاربری و شیوهی نگهداری آن بیشتر به این کاروانسرا آسیب وارد کرده و چهره آن را مخدوش کرده است، میگوید: مساله، واگذاری یادمانهای تاریخی و ملی بهگونهی فلهای و بدون کارشناسی به بخش خصوصی است، بیگمان کاروانسرای «دیرِ گَچین» از این موضوع رنج فراوان میبرد. از سویی، کاربری ناهمخوان و غیرفرهنگی یادمانهای تاریخی و ملی در برخی زمانها موجب شده است تا هویت و جایگاه این آثار تاریخی آسیبدیده و خدشهدار شود. بارها هشدار داده شده که نباید یادمانهای ملی و بهویژه نفایس را واگذار کرد. آن هم به افراد غیرفرهنگی که هیچگونه شناختی از فرهنگ و تاریخ ایران و یادمانهای فرهنگی و تاریخی نداشته و ندارند و تنها با پرداخت بهایی ناچیز و آشکار در آثار تاریخی سرمایهگذاری کرده و به دنبال سود خود هستند. از سویی، کاربریهای ناهمخوان و غیرفرهنگی، آسیبهای برگشتناپذیری را به یادمانهای ملی و تاریخی خواهد زد و دَخل و تصرف در آنها اَمری اجتنابناپذیر است.
محمدینژاد، دانشآموختهی کارشناس باستانشناسی دربارهی پیشینه و ساخت کاروانسرای «دِیرِ گَچین» میگوید: کاروانسرای دیر گَچین، یکی از بزرگترین کاروان سراهای ایران در مرکز پارک ملی کویر جای گرفته است. ویژگیهای بیمانند این کاروانسرا اَنگیزهای شده تا کارشناسان آن را «مادر کاروانسراهای ایران» بنامند. دیر گَچین به غیر از اقامتگاههای معمول، ویژگیهای نابهنجاری (غیرمعمولی) نیز دارد. در درون محوطه، هر گوشه بر پایهی نقشه (پلان) متفاوتی و برای عملکردی ویژه ساخته شده است. در گوشه شمال باختری (غربی) آسیاب و در جنوب باختری، حیاط کوچکی با گرمابه (حمام) و آشپزخانه قرار دارد. گوشه شمال خاوری (شرق) همانند یک آپارتمان شخصی پیرامون یک حیاط کوچک، ساخته شده و باید برای استفاده افراد سلطنتی یا مقامات بلندمرتبه در نظر گرفته شده باشد. از جمله این شخصیتها، شاه اسماعیل یکم صفوی بود که در لشکرکشی خود از سرزمین پارس (فارس) به فیروزکوه و مازندران این مسیر را گذر کرده است (قاضی احمد، رویه ۲۶۸). مسجدی در گوشه جنوب خاوری محوطه ساخته شده که نقشه آن مربع بوده و در مرکز حرم چهار پایه بزرگ از آجر ساسانی وجود دارد که به گونه چهارتاق چیده شده است. همانند دیگر سازهها، سقف نخستین با تاقهای اسلامی متاخر جایگزین شده است، ولی بهگمان فراوان مسجد در محل آتشکدهی ساسانی برپا شده است که در مرکز آن یک چهارتاق گنبدیشکل بوده است. جایگاه قرارگیری کاروانسرای دیر گچین در راه باستانی ری به اِسپهان (اصفهان) از دیرباز، کانون گردهمایی خطوط ارتباطی میان شرق و غرب بوده و راههای منطقههای شمالی، باختری، جنوبی و خاوری به ری، در این نقطه برخورد میکردهاند. به گفتهی یعقوبی، راهها به ری و اِسپهان و کرج و همدان، از قم جدا میشده و بدون وجود کاروانسرای دیر گچین، گذر از بیابان میان ری و قم ممکن نبوده است.
او ادامه میدهد: موقعیت مکانی دورافتاده و استحکام و گُستره غیرعادی این سازه، گفتـهی “استخری” را مورد پذیرش قرار میدهد که از این کاروانسرا برای نگهداری ذخیرههای نظامی استفاده میشده است. از سویی، قرارگیری کاروانسرا در انتهاییترین نقطـهی جاده ری به قم در دورهی ساسانی، زمینـه جدا افتادن این مکان پس از انتقال جاده آن به مسیر کنونی خود در علیآباد را که در دوره قاجار صورت گرفته نیز فراهم کرد، اما آثار و نشانههای ساخت این کاروانسرا در دوره ساسانی را میتوان به روشنی در لایههای زیرین بازسازیهای انجام شده در بنا، در گذر دوره اسلامی دید.
محمدینژاد در ادامه به مستندات تارخی که به وجود کاروانسرای دیرگچین اشاره دارد میپردازد و بر پایه آن میگوید: گرچه نویسندگانی همانند یاقوت آن را به اَردشیر یکم نسبت داده و نام ساسانی «کرد-اَردشیر» را بر آن نهادهاند، ولی دیگرانی همانند حسن بن محمد قمی آن را اثری از خسرو اَنوشیروان ثبت کردهاند. از همینرو میتوان گفت که دیرینگی این سازه شاید مربوط به اوایل دورهی ساسانیان باشد و در زمان خسرو انوشیروان مرمت شده باشد.
او میافزاید: در دورهی اسلامی نیز کاروانسرای دیرگچین دستکم دو بار بازسازی اساسی شده است. نخستین مناسبت در زمان سلطان سنجر سلجوقی بود که وزیر او ابونصر احمد کاشی راه میان ری و قم را باز سازی کرد، دیر گچین را نیز بازسازی کرد و روستای نزدیک کاج را تبدیل کرد. بار دیگر گویا در دوره صفویه بوده که بیشتر تاقهای قدیمی که با آجرهای بزرگ ساسانی به اندازه ۳۶×۳۶×۸ سانتیمتر ساخته شده بود، برچیده شد و تاقهای تازهای با آجرهای کوچکتر به اندازۀ ۲۵×۲۵×۵ سانتیمتر روی سازه قدیم ساخته شد. همچنین شمار زیادی از آجرهای ساسانی در پیرامون محوطه باقی مانده و بعدها در ساختمانهای پیرامون مورد استفاده دوباره قرار گرفتند.
این دانشآموختهی باستانشناسی میگوید: سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی وقت این کاروانسرا را در تاریخ یکم مهرماه ۱۳۸۲ خورشیدی، با شماره ثبت ۱۰۴۰۸ به فهرست آثار ملی ایران افزود. پس از ثبت ملی سازه در ۱۳۸۲ خورشیدی مرمت اضطراری در آن آغاز شد که تا سال ۱۳۸۵ خورشیدی ادامه داشته است.
کاروانسرای دِیر ِگَچین در بخش مرکزی شهرستان قم، ۸۰ کیلومتری شمال شرقی شهر قم (کیلومتر ۶۰ بزرگراه گرمسار) و ۳۵ کیلومتری جنوب غربی ورامین قرار دارد. این سازه را به اَنگیزهی داشتن گنبدی از جنس گچ، دیرِ گَچین نامیدهاند، ولی هماینک چنین گنبدی در سازه وجود ندارد.
کاروانسرای ساسانی دیرگچین
ترکهای عمیق روی باروها
آشفتگی در درون سازه