آیین باستانی مردم ايران به علت دیرینگی و تاريخ كهن آن دارای خدايان و ديوان گوناگون و همچنين باورهای استورهای گوناگونی است كه پس از ظهور زرتشت، مذهبی منسجم شد اما همچنان ماهيت استورهای و ماورايی خود را حفظ كرد. ولی با تغيير مذهب، رفتهرفته اصالت و ریشهی اين استورهها فراموش شد و در پیِ برخورد و نفوذ فرهنگهای تازه استحاله پيدا كرده و در باورهای نوينی ظهور پیدا کردند كه سرشار از خرافات و موهومات فرهنگی و اجتماعی بودند. اين امر باعث تحريف استورهها و رشد خرافات در فرهنگ مردم ایران شد.
در زمینهی پیدایش «نحسي سیزده» میتوان گفت که باور به نحوست این عدد كه امروزه در ايران به آن باور دارند آبشخور (:منشا) ايرانی ندارد بلكه شومپنداری (:نحوست) عدد سيزده موضوعى است كه از ديرباز در فرهنگهاى كهن مطرح بوده است و در بیشتر آنها، هرچه عدد هفت مقدس و خجسته است، در برابر سيزده به عنوان عددى نحس و ناخجسته شناخته شده است.
در كتاب تورات يهوديان، از برخورد ستارهی دنبالهدارى با زمين در روز سيزده فروردين (روز سيزدهم سال نو مصرى) گزارش مىدهد كه در فضاى زمين درخشيد و باعث آتشفشان و زمينلرزه، ويرانى كاخها و مرگ بسيارى از مردم شد.
همچنين گفته مىشود گرفتارى حضرت مسيح در روز سيزدهم ماه، افزونبر اين نحوست است. و نیز مسيحيان بر اين باورند كه در واپسین خوراک حضرت عيسى (شام آخر)، سيزده تَن بر سر سفره بودهاند از اينرو اين عدد را شوم مى دانند. بهگونهای كه هرگز سيزده تَن بر سر يک سفره خوراک نمىخورند.
تاريخ يونان نيز به ناخجستگى شماره سيزده دچار است، چنانكه در تاريخ آنان آمده است پدر اسكندر مقدونى، تندیس خود را در نییشگاهی گذاشت كه تندیس دوازده خدای یونان در آن بود، اما پس از زمانى كوتاه، ناخجستگی عدد سيزده دامنش را گرفت و به دست دشمنانش کشته شد .
اين باورها با رسوخ شگفتی در همهی جهان آن زمان انتشار يافت و مردم به همان باورها گرويدند و از عدد سيزده تا به امروز میترسند.
در يافتن خاستگاه و پيشينهی رسم سيزده بهدر كه آيينى نمادين است، بايد به اساتير ايران كه برپایهی دیدگاه دكتر مهرداد بهار از نجوم میانرودانی (:بينالنهرينى)، تاثير و شکل گرفته است، رجوع كرد. برپایهی اين اساتير، عمر جهان هستی 12 هزار سال پیشبینی شده است . پس از این دوره، جهان بسته میشود و انسانها که خویشکاریشان (:وظیفهشان) جنگ با اهریمن است، با سپریشدن این 12 هزار سال و ظهور سوشیانس( ناجی موعود در دین زرتشتی) سرانجام به پیروزی میرسند و در هزارهی سيزدهم در بهشت به زندگی جاودانیي خود ادامه میدهند. به این ترتیب، در گاهشمار ایرانی ، نخستین دوازده روز فروردین، «جشن زایش انسانها» تمثیلی از 12 هزار سال زندگی و نبرد با اهریمن است و روز سیزدهم تمثیلی از هزارهی سیزدهم و آغاز رهایش از جهان مادی است. به همین دلیل نیز، روز سیزدهم در واقع نمادی از زندگی انسانها در پردیس است و بيشتر از اينكه نحس باشد، خجسته است.
توجيه مناسب ديگر با رجوع به تقويم ايران باستان مشخص میشود، زيرا ايرانيان باستان نهتنها براى سيزدهم فروردين نحسى و ناخجستگى قایل نيستند بلكه آن را مختص خداى باران (تيشتر/ تير) و دليل حضور در طبيعت را شكرگزارى و طلب باران و نعمت مىدانند. همچنانكه، استاد فرهوشى، آیین سيزده نوروز را «روز ويژهی طلب باران براى كشتزارهاى نودميده» در دورانهاى كهن دانسته و در توضيح مىنويسد: «ايرانيان در روزگاران كهن پس از برگزاری مراسم نوروزى و دميدن سبزه و گندم و جو و حبوبات در نخستين روزهاى سال و در روزى كه متعلق به ستارهی باران بود، يعنى در روز سيزدهم فروردينماه، به دشت و صحرا و كنار چشمه و جويبار مىرفتند و به هنگام شكست يافتن ديو خشكسالى «اپوش» در نيم روز، گوسفند بريان مىكردند و اين نثارى بود براى فرشته باران «تيشتر يا تير» تا كشتهاى نودميده را سيراب كند. از اينرو خوردن غذاى روز در دشت و صحرا نشانهی همان فديه گوسفند بريان است كه در اوستا آمده و افكندن سبزههاى تازه دميده نوروزى به آب روان، تمثيلى از دادن فديه به ايزد آب «آناهيتا» و ايزدباران «تير» است و به اين طريق تخم بارورشدهاى را كه آناهيد(ناهید) فرشته موكل بر آن بوده است، به خود او بازمىگردانند و گياهى را كه ايزد تير پرورانده است به خود وى باز مىسپرند تا موجب بركت و بارورى و آبسالى در سال نو باشد.
آنچه روشن است این است که ایرانیان، وارون اروپاییان سیزده را شوم نمیدانستهاند و روز سیزدهم ماه، برایشان روزی گرامی بوده است. به همین دلیل نتیجه میگیریم که اين شومپنداری از دادوستدهای (:تبادلات) فرهنگی میان ایران و اروپا و میل به فرنگی شدن که شوربختانه در زندگی بیشتر ایرانیان رسوخ کرده به وجود آمده است و اين باور به هيچروی بنمایهی ايرانی ندارد.
* مهدی قاسمی، مدیر و راهنمای تورهای گردشگری