لوگو امرداد
چگونگی شکل‌گیری نخستین موزه در ایران

از اتاق شگفت‌انگیزان تا اتاق موزه

موزه جایی است که آثار باستانی در آن‌ نگهداری می‌شود، دیرینگی گشایش موزه در ایران بالا نیست و نگاه مدرنی است که یکی از پادشاهان قاجار در پی سفرهای فرنگش و حساسیت وی در داشتن گنج‌های گوناگون پدید آمد.
قاجاریان نزدیک به دویست سال در ایران حکومت کردند و تاثیرگذارترین پادشاه این دوره ناصرالدین شاه بود که به انگیزه داشتن درازترین زمان پادشاهی تا اندازه‌ای توانست آرامش را در کشور پدید آورد هم‌چنین دوره مهم تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌آید.
پیش از پادشاهی ناصرالدین شاه در اروپا انقلاب صنعتی رخ داد، انرژی بخار کشف شد جهان‌گردان با قطار و کشتی بخار توانستند با شتاب بالایی به سرزمین‌های دور دست بروند از سوی دیگر با آغاز سده میانه همراه با رنسانس موج دانش نویی در اروپا پدید آمد.

سفر اروپاییان به سوی خاور ایران
در این هنگامه اروپاییان هنر و ادبیات یونان کهن را دوباره زنده کردند زیرا آن را دوران خردگرایی می‌دانستند و باور داشتند بایستی از تاریخ یونان بیشتر شناخت پیدا کرد و با زنده کردن تاریخ روم و یونان این پرسش پدید آمد که «آیا ریشه تمدن از باختر به خاور رفته یا وارون؟» برای به دست آوردن این پرسش سفرهای بسیاری کردند.
کتاب‌های مقدس نخستین راهنماهای جهانگردان و باستان‌شناسان شد؛ در تورات و انجیل بارها به یکی از تمدن‌های نامدار در خاور ایران «پرس» اشاره شده‌است و داستان‌های گوناگونی از «شوش» یا «شوشان» آمده‌است؛ این نام‌ها بهانه‌ای برای سفر به سوی خاور شد.

پادشاهی که مجموعه‌های بسیاری را گردآوری کرد
سفر فرنگی‌ها به ایران همزمان با هنگامه پادشاهی ناصرالدین شاه که توانسته‌بود آرامش را در کشور پدید آورد. ناصرالدین شاه نیز دوست‌دار گردآوری مجموعه‌های گوناگون بود. از 16 سالگی کلید کتابخانه پادشاهی را به دست گرفت و افزون بر پاسداری از آن‌ها به گردآوری دست‌نوشته‌ها نیز می‌پرداخت.
وی به عنوان پادشاه عکاس شناخته می‌شود چنان‌چه امروز آلبوم‌های عکس کاخ گلستان به عنوان دومین مجموعه بزرگ عکس پس از انگلستان در جهان به شمار می‌آید و این پادشاه نخستین پادشاهی است که دستور عکاسی از آثار پارسه (تخت جمشید) را داد که برای پژوهشگران ارزش بسیار بالایی دارد.

ناصرالدین شاه در سال 1859 میلادی با یک عکاس ایرانی به نام آقارضا و عکاس اروپایی به خورهه نزدیک قم رفته و عکس‌برداری می‌کنند و 32 سال پس از آن که دوباره به خورهه می‌روند دستور کاوش نیز می‌دهد و اشیایی مانند اسکلت که یافت می‌شود به موزه مردم‌شناسی فرانسه پیشکش می‌کند.
به دستور وی ده ها کتاب نوشته شد و بیش از 2500پوشینه کتاب از زبان های انگلیسی، فرانسوی ، آلمانی، روسی، ترکی، عربی و … به فارسی برگردانده شد.
آن زمان بسیاری خط‌های میخی در کتیبه‌های گنج‌نامه همدان را خط‌های جادوگری می‌دانستند ولی ناصرالدین شاه هنگام سفر به همدان و دیدن خط‌های میخی، افسوس می‌خورد که توان خواندن آن‌ها را ندارد وگرنه نکات بسیاری از آن‌ها می‌آموخته‌است.
ناصرالدین شاه گنج‌یاب نیز به شمار می‌آمد زیرا به‌دنبال اشیا عتیقه بود و گاهی با روش طلاشویی گنج‌یابی می‌کرد. زمین یا تپه‌ای را که گمان می‌کردند طلا داشته باشد، نهر آبی را دور آن می‌بستند تا تپه زیر آب برود سپس آب از سوی دیگر بیرون آید. آب همه چیز را با خود می‌برد و تنها فلزات، نقره و طلا برجای می‌ماند. با این روش باعث ویران‌گری ‌شد.

کاوش فرانسویان در ایران
دکتر تولوزان پزشک ویژه ناصرالدین شاه کمک کرد پروانه کاوش در شوش به «مارسل دیولافوآ» و همسرش داده شود. مقامات دولت فرانسه و مسوولان موزه لوور پس از آگاهی از نتیجه کاوش‌های شوش، نمایندگانی به ایران فرستادند و توانستند در سال 1895 میلادی امتیاز انحصاری کاوش‌های باستان‌شناسی در همه خاک ایران را برپایه پیمان‌نامه‌ای در هشت فصل به بهای ده هزار تومان خریداری کنند:
1ـ همه جاهای مقدس مانند مسجدها و مقبره‌ها خارج از قرار داد باشند.
2ـ هزینه‌ها به گردن دولت فرانسه باشد
3ـ دولت ایران همه امکان‌های لازم را برای کاوشگران مهیا کند و یک عضو سفارت ای بر این عملیات نظارت داشته باشد.
4ـ هر نوع انتشار با نظر دولت ایران و فرانسه صورت گیرد.
5ـ اشیای گران‌بها مانند طلا و نقره از آن دولت ایران باشد ولی فرانسه امکان خرید آن را داشته باشد.
6ـ نقشه‌برداری و تهیه تصویر از حجاری‌ها و تندیس‌ها و خطوط حق دولت فرانسه باشد و تنها نیمی از هر آن‌چه پیدا شود به دولت ایران تعلق گیرد.
با چنین اندیشه‌ها و کارهایی که ناصرالدین‌شاه انجام می‌داد سه سال پس از نخستین سفرش به فرنگ در سال 1873 دستور می‌دهد که «اتاق موزه‌ای» در کاخ گلستان ایجاد شود و در 16 ژوئن 1876 این اتاق موزه شکل می‌گیرد و اعتمادالسلطنه در روزنامه ایران اطلاعیه‌ای می‌دهد مبنی براین‌که اتاق موزه تشکیل شده و کسانی که آثار هنری و زیرخاکی دارند و مایل به فروش هستند می‌توانند به این‌جا آورده و پس از نرخ‌گذاری خریداری شود.

از اتاق شگفت‌انگیزان تا اتاق موزه
فرانسویان در سده نوزدهم رسم داشتند هنگامی که به شهر می‌آمدند آثاری که به نظرشان شگفت‌انگیز می‌آمد خریداری کنند و در بخشی از تالار خانه که «اتاق شگفت‌انگیز» می‌نامیدند، این اشیا را جای می‌دادند و پس از ناهار برای خوردن قهوه و کشیدن سیگار با میهمانانشان به این بخش از تالار آمده و درباره آثار شگفت‌انگیز گفت‌وگو می‌کردند. موزه‌ای که ناصرالدین‌شاه پدید آورده‌بود بیشتر شبیه اتاق شگفت‌انگیز بود.
پس از چند سال که جا کم می‌آید و پس از بازگشت ناصرالدین‌شاه از سفر دوم به میرزا یحیی معتمدالملک وزیر بنایی (راه و ساختمان) دستور گسترش موزه را می‌دهد و آن‌چیزی که امروز به‌نام «تالار سلام» می‌شناسیم پس از سه‌سال (سال 1881) گشایش می‌یابد.
موزه در سوی شمالی کاخ گلستان و در بخش باختری عمارت عاج ساخته می‌شود که شامل سرسرا، کتابخانه، موزه و تالار آینه است. اعتمادالسلطنه در روزنامه خاطراتش نوشته‌است «از جواهر گرانبها و اشیا نفیسه‌ی قدیم از قبیل ظروف، مسکوکات واسعه و پرده نقاشی و غیره که داشته باشد به جهت اطال موزه همایونی لازم است بدارالاطبا آورده به صنیع‌الدوله بنماید که به قیمت عادلانه به جهت دیوان اعلی ابقیاع خواهد شد.»
یک سال پس از آن دوباره در روزنامه خاطراتش نوشته‌است «یکی از تالارهای بزرگ این عمارت سی و چهار قدم طول و بیست و پنج قدم عرض دارد، میز و صندلی‌های بزرگ این عمارات کلا از طلای خالص است و یک تخت مرصع بسیار بزرگ که جواهر نفیسه بسیار دارد و خیلی گرانبها است، در این عمارت گذاشته شده‌است که در اغلب اعیاد در سلام عام بندگان اعلیحضرت پادشاهی در روی آن تخت جلوس می‌فرمایند.»
آرایش و چیدمان اشیا و آثار و نصب تابلوها و … چندین سال به درازا کشید و ناصرالدین شاه وسواس ویژه داشت و حتا خود به چیدن آثار می‌پرداخت چنان‌چه اعتمادالسطنه در بخش دیگری از روزنامه خاطراتش نوشته‌است «ناصرالدین شاه که بحمداله سال سی‌وششم سلطنتشان است در اتاق موزه که تازه به اتمام رسیده‌است جلوس فرموده‌اند. اتاق موزه تالاری است بسیار وسیع که در ایران به این بزرگی اتاق ساخته نشده است. از اتاق‌های اصفهان صفویه اگرچه ندیده‌ام، اما شنیده‌ام بزرگتر است. سقف اتاق آجری است مشتمل بر تاق وسط و چند دالان، سرسرا بسیار مزین و چهل‌چراغ‌های بزرگ آویخته شده، صفوف سلام بسته شد.

شکوه نخستین موزه‌ی ایران
این تالار به‌اندازه‌ای باشکوه ساخته می‌شود که شاه میهمانان خارجی را در این تالار می‌پذیرفت، به‌همین‌انگیزه نامش از موزه به تالار سلام دیگرگون شد. نخستین سفیری که در کتابش از این مکان می‌نویسد سفیر آمریکاست. وی دو سال پس از گشودن موزه در تالار سلام پذیرفته می‌شود و می‌نویسد به اندازه‌ای باشکوه است که شکوهش بیشتر از کاخ «الحمرا» در اسپانیا است.
یک مامور انگلیسی که برای نصب خطوط تلگراف به ایران آمده بود در سفرنامه خود نوشته‌است که «من از اتاق موزه دیدن کردم؛ بسیار شادم که ایرانی‌ها به آثار باستانی توجه می‌کنند و جایی ویژه آن‌ها ساخته‌اند.»
در سال‌های نخست ساخت موزه‌ی نو افزون بر نمایش آثار هنری ایران و اروپا، پیشکش‌هایی که پادشاهان کشورهای دیگر برای شاهان ایران فرستاده بودند اسلحه، تابلو، گلدان‌ها، چلچراغ‌ها، ساعت‌ها و مجسمه‌ها و… که بر روی میزها، پایه‌ها و روی دیوارها جای گرفته بودند، بخش بزرگی از جواهرات و وصله‌های جواهرنشان پادشاهای در درون قفسه‌های شیشه‌ای برای تماشای همگان چیده شده بودند.
اعتمادالسلطنه در روزنامه خاطراتش نوشته‌است (8 شعبان 1301 مهی) «شاه تشریف بردند که درب موزه را مهر فرمایند، زمین موزه هم که تخته فرش بود چهار پنج هزار تومان خرج شده بود عرض کرده کاشی کردند و چهار پنج هزار تومان دیگر خرج کاشی نمودند. 25ذی قعده 1301ه بعد از داخل اطاق موزه شدند، ناهار آنجا صرف نمودند.»
در بخش دیگری نوشته‌است 26جمادی الثانیه 1311 مهی « امروزها جواهرات و نفایس موزه را حمل به خزانه اندرون می کنند که سقف موزه را تعمیر بکنند و در این اطاق بزرگ موزه که هوایش در نهایت بی اعتدالی است بندگان همایون به واسطه سوء ظنی که به تمام مردم دارند مجبورند که خودشان پنج شش ساعت آن جا بروند که اشیاء را بسته به خزانه اندرون حمل نمایند. خدا حفظ کند که این موزه اسباب کسالتی برای شاه فراهم نیاورد.»

موزه جایگاه راستین خود را از دست داد
در دربار پادشاهی فتحعلی شاه خزانه ایران دو بخش یکی خزانه خرج سالیانه و دیگری خزانه جواهر و طلا بود که تا زمان ناصرالدین شاه هم به همان گونه پابرجا بود. مقدار اندوخته خزانه اندرون یا خزانه طلا و جواهر آشکار نبود و آن را کمتر از صد کرور تومان (پنجاه میلیون تومان) ارزیابی نمی کردند، تنها ناصرالدین شاه بودکه از خزانه باخبر بود؛ زیرا گاهی سری به آن می زد و جواهرهای ساخته و نساخته را از بعضی از صندوق ها بیرون آورده در پشت جعبه آینه های تالار موزه به نمایش می گذاشت.
روزگاری که موزه باز بود چند تکه از جواهرات تخت طاووس توسط شاگرد باغبانی ربوده شد و شاه که علاقه بسیاری به جواهرات داشت ناگزیر شد جواهرات موزه را نیز به خزانه اندرونی ببرد تا از دسترس همگام  به دور باشد و این جواهرات امروز همان جواهرات است که در بانک مرکزی پشتوانه اسکناس ایران به‌شمار می‌آید.
اعتمادالسطنه از جابجا کردن جواهرات در روزنامه خاطراتش چنین نوشته‌است 6شعبان 1311 مهی « تالار موزه به واسطه سوء ظنی که بندگان همایون پیدا کرده بودند دیگر مخزن جواهرات نفیسه و فلزات گرانبها نیست. در قفسه بلور و چینی چیده اند. جواهرات را در صندوق ها گذاشته به خزانه اندرون بردند و مباشری این چین و واچین با امین همایون بوده است. انصافا هم خوب از عهده برآمده است.»
از آن پس موزه روزگار دیگری را سپری می‌کند؛ اندیشه موزه در آن روزگار وجود داشت ولی دیگر مدیریتی در چیدمان آثار وجود نداشت به‌همین انگیزه با گذشت زمان و جای دادن هر چیز باارزش و بی‌ارزشی بیشتر به حالت سمساری درآمد؛ چنان‌چه کوروزان در کتابش نوشته که بیشتر شبیه «غار علی‌بابا» است تا به موزه و از همه چیز درون آن پیدا می‌شود و می‌توان آن را به عنوان یک موزه شهری دانست.
در دوران پادشاهی مظفرالدین شاه هم آثاری به موزه وارد می‌شد که هیچ پیوندی با آن نداشت برای نمونه جهان‌گردی گزارش کرده «بادبزن حصیری که نرخش حتا به ده شاهی هم نمی‌رسیده در ویترین‌های موزه دیدم و یا آیینه‌ای که شاه در سفرش خریده بود.» شوربختانه در این دوران به وسیله حسام‌الدوله حساب‌دار دزدی‌های بسیاری هم رخ می‌داد.

پیمان‌نامه‌ای که مظفرالدین شاه با فرانسه برای کاوش در ایران بست
در روزگار مظفرالدین شاه پیمان‌نامه‌ای نو به درازای 60 سال بسته شد و سه فصل به هشت فصل پیشین برای امتیازات بیشتر به آن افزوده شد. در شرایط نو دولت فرانسه پیمان بست که:
1ـ هم‌وزن اشیای طلا و نقره پیدا شده به دولت ایران پول طلا و نقره بدهد و همه اشیا به نسبت برابر بین ایران و فرانسه تقسیم شود مگر آن‌هایی که در شوش پیدا شوند که بدون خسارت به دولت فرانسه تعلق دارد.
2ـ فرانسویان پروانه داشته باشند برای خود در کنار محوطه‌های کاوش، مسکن و انبار و کارگاه بنا کنند.
حق بازدید از کالاهایی که از ایران خارج می‌شود تنها در مرز ایران و فرانسه باشد و در داخل ایرانی کسی حق بازدید بارهای آن‌ها را نداشته باشد.
در آن روزگار کاوش‌های بسیاری صورت می‌گیرد و بیشتر بیرونی‌ها و کلیمی‌ها سرمایه‌گذاری می‌کردند و مسلمان زمین را می‌کندند  اشیا را از خاک بیرون می‌آوردند. به‌همین انگیزه سال 1910 اداره‌ای به‌نام «اداره عتیقات» ایجاد شد و مرتضی‌خان مرتضایی ممتازالملک ایرج‌ میرزا را که همگی او را به شاعری می‌شناسند، به سرپرستی این اداره گمارد.

یاری‌نامه:
1ـ فصلنامه کاخ گلستان، اردیبهشت 98
2ـ تارنمای انجمن مفاخر معماری، جمشید کیانفر
3ـ روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه
4ـ مقاله قوانین و تشکیلات مرمت، امین محمودزاده

1
اتاق موزه که به انگیزه باشکوه بودنش به تالار سلام تبدیل شد

2

3

4
اتاق موزه ناصرالدین شاه، وی زمان بسیاری را در این تالار می‌گذراند

5
صندلی با تزیینات سر شاخ گوزن، اروپا دوره قاجار

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

فرتور از مارال آریایی است.

0256

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-07-16