سومین نشست نوا (نشستهای واکاوایهای امرداد) با عنوان «هفتصد سال رویارویی عددنویسی پهلوی با عددنویسی هندی» از سوی هفته نامهی امرداد و با همکاری خانهی اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. در این نشست، دکتر آریا بزرگمهر، پژوهشگر فیزیک، به طرح دیدگاههای خود دربارهی ساز و کار عددنویسی پهلوی پرداخت و دکتر محمد اردشیر، استاد منطق و ریاضیات شهودگرایی دانشگاه صنعتی شریف، دیدگاه بازگو شده را به چالش کشید و نظرگاه خود را با باشندگان نشست درمیان گذاشت.
در گام نخست این نشست، آریا بزرگمهر به آغاز شکلگیری دیدگاه خود دربارهی عددنویسی پهلوی اشاره کرد و گفت: «زمانی که کتابهای پهلوی را میخواندم، به ذهنم رسید که عددهای پهلوی میتواند به شکل یک دستگاه عددنویسی شناسانده شود. نخست خواستم که گزارشی آماری از عددها پهلوی بدهم اما گذر زمان نشان داد که کاری است فراتر از یک گزارش آماری. بنابراین آن را به شکل یک دستگاه عددنویسی معرفی میکنم. این را هم بگویم که برای من مبنای عددنویسی پهلوی روشن نیست، در حالی که در عددنویسی داشتن مبنا بسیار مهم است.»
بزرگمهر سپس افزود: «در هر دستگاه عددنویسی دو قانون مهم وجود دارد: نخست این که باید جایگاه و مرتبهی هر عدد مشخص باشد. برای نمونه، عدد 222 اگر چه سه عدد تکراری است، جایگاه هر عدد آن مشخص است: ابتدا مرتبهی صدگان را داریم، سپس مرتبهی دهگان و آنگاه مرتبهی یکان. قانون دوم آن است که باید نمادی برای صفر وجود داشته باشد. هر دستگاه توانمند عددی، از یک نماد برای صفر برخوردار است.»
به سخن این سخنران، یکی از مشکلاتی که عددنویسیهای کهن داشته اند (چه آنهایی که تصویری بودند و چه آنهایی که پایهشان حروف الفبایی بود) این بود که از یک جایی به بعد نوشتن عددها نیازمند نمادهای تکمیلی میشده است. به سخن دیگر، در عددنویسیهای کهن، نمیشد با استناد به همان حروف الفبا،عددها را نوشت. برای نمونه، در عددنویسی هیروگلیفی مصریها، نوشتن عدد 999 نیازمند به 27 نشانه بود.
ساختار و ویژگی عد نویسیهای کهن
این سخنران، آنگاه به ویژگیهای عددنویسی تمدنهای کهن اشاره کرد و گفت: «عددنویسی بابلی از این جهت مهم بود که موضعی بود. برای نگارش همهی عددها هم از دو گونه عدد استفاده ی کردند، چون محدودیت داشتند. از همان ساختاری هم که در عددنویسی میخی وجود دارد، بهره میبردند. مایاها در عددنویسی، نمادی برای صفر داشتند و برای نگارش عددها، از دو نماد نقطه و خط استفاده میکردند. برای نمونه، یک نقطه نمایندهی «یک» بود و دو نقطه نماینده «دو» به شمار میرفت. یک خط هم نمایندهی «پنج» و دو خط نماینده عدد «10» بود. عددنویسی چینی 10 تایی بود و برای عددها یک تا 10، نماد ویژهای وجود داشت. برای نگارش عددهای بزرگتر از 10 ناگزیر به استفاده از نمادهای تکمیلی بودند. عددنویسی یونانی، که هنوز هم از آن بهره میبرند، به گونهی افزایشی و کاهشی است. در عددنویسی ارمنی، 36 حرف الفبایی وجود دارد. این نظام عددنویسی، از سویی برای من راهگشا بود، چون خوانش عدد 10 هزار در عددنویسی ارمنی با عددنویسی پهلوی، یکی است. ولی عددنویسی ارمنی هم محدودیت دارد و برای عددهای بالای 10 هزار، نیازمند به نماد تکمیلی بودند.»
بزرگمهر در ادامه از کتاب «مفتاح المعاملات» محمد طبری یاد کرد و آن را برای پژوهش خود راهگشا دانست و با اشاره به زمان نگارش آن گفت: کتاب طبری مربوط به سدههای 12 یا 13 میلادی است. طبری در این کتاب، عددها را به شکل عددواژهی فارسی مینویسد. البته همهی کتاب به زبان فارسی است و عددها آن از سیستم عددنویسی هندی پیروی میکند، ولی به شکل عددواژهی فارسی است.
عددنویسی پهلوی با عددنویسی آرامی تفاوت دارد
بزرگمهر سپس با گوشزد این نکته که آنچه در اینجا از آن میگوید دربارهی عددنویسی پهلوی کتابی است، نه عددنویسی کتیبهای، افزود: «غربیها ادعا میکنند که عددنویسی پهلوی، چه کتابی و چه کتیبهای آن، برگرفته از آرامی است. من عددنویسی پهلوی و آرامی را با هم سنجیدم و دیدم که در عدد یک و عدد 20 با هم همسانی و ساختار همانندی دارند. اما جز این، تفاوت عددنویسی پهلوی با آرامی بسیار آشکار است و روشن نیست که چرا آنها پافشاری میکنند که عددنویسی پهلوی را برگرفته از عددنویسی آرامی بدانند.
در پهلوی کتابی، خوانش و نوشتار با هم سازگاری دارد. یعنی آنچه نوشته میشود، هر چقدر هم بزرگ باشد، با آنچه خوانده میشود، با هم سازگارند. اما نکتهی جالبی در خوانش عددهای پهلوی وجود دارد: عدد 2 و عدد 20 با هم همخوانی ندارد. چنین ناسازگاریای در زبانهای دیگر هم دیده میشود.»
آنگاه افزود: «عددهای پهلوی شکل جمعی و ضربی دارند. عدد واژهی 10 هزار، “بیور” است. عدد 20 هزار به شکل “2 بیور” است و تکرار واژهی بیور مرتبهی 100 میلیون را نشان میدهد. پس “یک بیور بیور” میشود نزدیک به 100 میلیون. من از دکتر ژاله آموزگار پرسیدم که چرا “12 بیور بیور” را یک میلیارد و 200 میلیون ترجمه کردهاید؟ گفتند با توجه به درون مایهی متن چنین ترجمهای انجام دادهام. به سخن دیگر، بیشتر زبانشناسان بر پایهی محتوای متن، عددها را ترجمه میکنند. اما من متوجه شدم که آن ترجمه درست است.»
بزرگمهر به این موضوع نیز پرداخت که در بسیاری از متنهای پهلوی، نویسنده به یک عبارت ضربی اشاره میکند که ما آن را عدد میگیریم؛ یا یک عدد را به صورت عبارت جمعی یا ضربی حساب میکنیم. این نکته را باید به ذهن سپرد که در عددنویسی پهلوی، وقتی در انتهای عدد، عدد واژهی “بیور” را میبینیم، نباید حرف پیوند باشد. به سخن دیگر، عددی است که نمایش ضربی دارد. این هم که در عددنویسی پهلوی توانستهاند نمایش دوم عددها را بنویسند، توانمندی و ویژگی بسیار برجستهی آن به شمار میرود. در حالی که در عددنویسیهای کهن، برای نوشتن عددها بالای 10 هزار به مشکل برمیخوردند و به نماد تکمیلی نیازمند میشدند. اما در عددنویسی پهلوی نه تنها به نمادنویسی تکمیلی نیازی نیست، بلکه دو نمایشی میشود. برای نمونه، واژهی “بیور” را به سادگی میتوان نوشت. وقتی هم نمایش دوم را مینوشتند، مرتبهی هزارگان افزوده میشد.
در نگاه نخست، این گونه به نظر میرسد که نیاکان ما در دستگاه عددنویسی، نمادی برای صفر نداشتند. اما شگفتانگیز است که مفهومی برای صفر میشناختند. هنگامی هم در عدد به هزار میرسیدند، میدانستند که در نمایش دوم، که همراه با عدد واژهی بیور است، باید از صد استفاده کنند. برای نمونه، عدد 220 هزار میشود: “2 صد و 20 هزار”. به جای 2 صد میتوان 20 گذاشت. به جای 20، عدد 2 میگذاریم. آنگاه می شود: 22 بیور. میبینم که آشکارا با هم یکیاند. این که در عددنویسی پهلوی دو نمایش وجود دارد، ساختهی ذهن من نیست. به راستی اینگونه بوده است.
نکتهی دیگری که این سخنران به آن اشاره کرد چنین بود که در عددهای کسری پهلوی، که صورت کسر برابر یک است، نخست مخرج و سپس عددواژهی “یک” میآید. عدد “یک دوم” به شکل “دو یک”، و عدد “یک سوم” به شکل “سه یک” و عدد “یک چهارم” به شکل “چهار یک” یا “چارک” است. من گمان میبرم که تا عدد 10 این گونه بوده است. یعنی شکل دوم هم داشتهاند. اما در اینجا یک مساله وجود دارد: عدد “یک پنجم” را چگونه باید نوشت؟ هنگامی که میخواهیم بگوییم “سه دوم”، باید بگوییم “سه دو ایوک”. از سویی دیگر، عدد پنج در عددنویسی پهلوی، 3 و 2 است. عددها پهلوی، از پنج به بعد شکسته میشوند. “پنج ایوک”، عدد “یک پنجم” یا عدد “سوم” است.
قانونمندی عددها یکانی پهلوی
بزرگمهر با گفتن این که میتوان برای عددها یکانی پهلوی قانون گذاشت، افزود: «جمع عددها دو رقمی پهلوی، همانند عددنویسی هندی نیست. برای نمونه، در عددنویسی هندی اگر بخواهید 24 و 45 را جمع کنید، عددهای دو رقمی بر پایهی همان عددهای یکانی نوشته میشوند. بنابراین جمع این دو عدد کار سادهای است. چون رقم ها را با هم جمع میکنیم. اما در عددنویسی پهلوی برای نگارش 20 و 40 از عددها یکانی استفاده نمیکنیم و نمایش منحصر به فرد دارند. پس ناگزیریم بپذیریم که الگوی ویژهای داشتهاند. منطقی نیست که فکر کنیم آنها جمع همهی عددهای دو رقمی را از بَر میکردند.»
مفهوم زمان در اندیشهی ایرانیان
این سخنران گفت: «عددی در “بندهش” هست که برای من بسیار راهگشا بود. عددی که در آن متن آورده شده شمار ستارگان اختری است. ستارگان اختری، ستارههای صورتهای فلکی دوازدهگانهی دایره البروج بودهاند. بندهش آن شمار را “6 هزار هزار، 480 هزار” می نویسد. مهرداد بهار این عدد را “6 میلیون و 480 هزار” ترجمه کرده است. در پاورقی هم نوشته است که در بندهش اشاره شده که این تعداد ستارگان خُرد مربوط به یک صورت فلکی است. بنابراین، 12 ضرب در 6 میلیون و 80 هزار میشود 77 میلیون و 760 هزار که تعداد ستارگان 12 صورت فلکی است. این شمارگانی است که در بندهش آمده است. این را هم اشاره کنم که چون در اوستا به دوازده صورت فلکی اشاره نشده است غربیها نگاهشان این است که ایرانیها دانش ستارهشناسی نداشتهاند و گفتهاند که آن دانش از زمانی آغاز شده که مردم میانرودان صورتهای فلکی را پیدا کردند. اما باور من این است که مفهوم زمان در اوستا و در اندیشهی ایرانی، وجود داشته است. همین که عدد 77 میلیون و 760 هزار در بندهش آمده است نشان میدهد که آنها صورتهای فلکی را میشناختهاند.»
بزرگمهر با توجه به عددی که پیشتر بدان اشاره کرده بود، گفت: «پرسشی که برای من پیش آمد این بود که آیا در عددنویسی پهلوی، بی نهایت وجود دارد؟ من معادل بی نهایت را پیدا نکردهام. اما سه واژه در بندهش هست که هر سه معنای بیشمار میدهد. برای نیاکان ما مفهوم زمان و مکان پیوند خورده و درهم تنیده شده بود. هاسر، یک مقیاس زمانی و مکانی است.»
اما پرسیدنی است که عدد 77 میلیون و 760 هزار از کجا آمده است؟ بزرگمهر گفت: «ما مقیاس زمانی به نام “هاسر” داریم. در بندهش هر روز 18 هاسر است و هر سال 360 روز. پس 18 ضربدر 360 برابر میشود با 6480 هاسر. از سویی، دوازده اختر داریم که در 12 هزار سال پدید آمدهاند. اگر هر اختر در هزار سال پدید بیاید، پس برای هر اختر داریم: 1000 ضربدر 6480 که برابر میشود با 6 میلیون و 480 هزار، که تعداد ستارگان خرد هر اختر است.البته این گمانهزنی من است.
به سخن او، در بندهش کرانمندی 12 هزار ساله از زمان بیکرانه، که عمر جهان در نظر گرفته شده است، منطقی به نظر نمیرسد. چون این عدد بسیار کوچکتر از تعداد ستارههای موجود در بندهش است. مگر این که سال معنای دیگری داشته است. این نکته مهم است و من احتمال میدهم که چنین باشد.
وی آنگاه به طرح پرسشهای ناگزیری که در چنین موضوعی پیش کشیده میشود پرداخت و افزود: «هنگام بررسی عددنویسی پهلوی، پرسشهایی پدید میآید. نخست اینکه چرا عدد 12 برای آنها مهم بوده است؟ چرا عددهای پهلوی با 12 ساخته میشوند؟ با توجه به این که مبنا، 12 نیست. پرسش دیگر آن است که آیا عددهای پهلوی از بالا کراندار است؟ اگر چنین باشد، البته خوشایند نیست. چیزی که برای من مهم است، این است که با این که عددنویسی هندی خیلی توانا و کارآمد است، چگونه است که در یک بازهی زمانی طولانی، عددنویسی هندی به ایران راه نیافت؟ میدانیم که تا سدهی هفتم میلادی که تازیان به سرزمین ما آمدند، هم چنان از عددنویسی پهلوی استفاده میشد.»
زمان پدید آمدن عددنویسی پهلوی
بزرگمهر در ادامه گفت: «پرسش دیگر این است که عددنویسی پهلوی به چه دورهای تعلق دارد؟ زبان شناسان پاسخ قانع کنندهای به من ندادند. شماری گفتهاند مربوط به پایان روزگار هخامنشیان است؛ پاسخ دیگر سال 240 پیش از میلاد (دورهی اشکانیان) بوده است؛ نگاه برخی از زبانشناسان این است که مربوط به آغاز دورهی ساسانیان است؛ شماری هم گفتهاند که به سدههای هشتم و نهم میلادی بازمیگردد، که گفتهی واپسین نگاه غربیها است. آنها میگویند که الفبای پهلوی کتابی، حالت تکامل یافتهای از پهلوی کتیبهای است که به این شکل درآمده است. این برداشت غربیها، بی گمان نادرست است. اما نتیجهگیری نهایی من این است که پهلوی کتابی به سدهی ششم میلادی تعلق دارد. بنابراین مربوط به زمان خسرو یکم (531 – 579 م.) است. در همین زمان هم هست که با هند برهم کنش دانشی داشتهایم. میدانیم که برزویه به هند میرود و گیاهان هندی و کتاب “کلیله و دمنه” و چیزهای دیگر را به ایران میآورد. تنها چیزی که نمیآورد دستگاه عددنویسی هندی است. بزرگمهر هم که بازی تخته را ساخت، عددها را برپایهی نگاهی که به عددهای پهلوی داشته است، در نظر گرفته است.»
آریا بزرگمهر در پایان بخش نخست نشست گفت: «من پافشاری دارم که عددنویسی پهلوی کتابی مربوط به زمان خسرو یکم است. اما همچنان جای این پرسش هست که چرا خسرو یکم و برزویه و بزرگمهر، بیتوجه از کنار عددنویسی هندی گذشتند؟»
گام دوم نشست
سخنران دیگر سومین نشست نوا، دکتر محمد اردشیر بود. او در آغاز گفت که موضوع پژوهش آریا بزرگمهر دربارهی عددنویسی پهلوی، بسیار جذاب و درعین حال نوین است. افزونبر این که من را برانگیخت تا دانش خود را درباره ی عددنویسی پهلوی افزایش دهم. سپس افزود: «فرق بزرگی هست میان مفهوم عدد و آن چه تحت عنوان نمایش عدد به کار میبریم. یعنی علامتی که برای عدد 2 یا 5 به کار میبریم با خود مفهوم عدد، از هم جداست. پرسش اصلی این است که چه گونه باید آن را نمایش داد؟ پاسخ این پرسش به پارامترها و عوامل گوناگونی بستگی دارد.»
این سخنران افزود: «نکتهای که من در آن با آریا بزرگمهر اختلاف دارم این است که ایشان در توضیح ابداع یا گزارش عددنویسی پهلوی اشاره کردند که آن شیوه، جدا از روش عددنویسی پیشینیان بوده است. چنین سخنی تا اندازهای شگفتآور است. پرسشی که پیش میآید این است که از کجا به این شکل خاص درآمده است؟»
عددنویسی کنونی ایدهآل نیست
دکتر محمد اردشیر با اشاره به این که شکل عددنویسی کنونی، که به آن «غربی مدرن» میگویند، ایدهآل نیست و هیچ تضمینی وجود ندارد که تا ابد به همین شکل بماند، افزود: ما میخواهیم برای هر عدد، نمایشی منحصر به فرد داشته باشیم. چون میکوشیم نمایش، چیزی به نام “عدد” باشد. بنابراین باید میان آن چیزی که عدد است و چیزی که نمایش است، تناظری وجود داشته باشد. برای نمونه، اگر دو “یک” را کنار هم بنویسیم، دستِ کم 3 عدد را نشان میدهد. این خوب نیست و تناظری میان آنچه نمایش میدهیم با آنچه که باید نمایش داده شود، برقرار نمیکند. عددنویسی ایدهآل چنین است که باید این تناظر برقرار باشد.
به سخن اردشیر، در عددنویسی انتظار داریم که عددها را با ساختار جبری و حسابی نشان بدهد. این کمک میکند که بتوانیم با چنان ساختار مشخصی، عمل ضرب و جمع را انجام بدهیم. این نسبت، در عددنویسی پهلوی وجود داشته است.
شکل دیدنی عددها
اردشیر در ادامه افزود: «نمایش عددی، چون نمایش است، باید دیدنی باشد. نمایش عددی، در گام نخست، غیر فونتیک است. به سخن دیگر، غیر واژهای است. برای نمونه، نمایش 6 فارسی هیچ ربطی به واژهی “شش” ندارد. در انگلیسی هم اینگونه است. این را در اصطلاح، “غیر واژهای” نامیدهاند. این خوبی (حُسن) آن است. چون کلیتی را نمایش میدهد که به واژه مرتبط نیست.»
به سخن او، نمایش عددی باید ساختار (استراکچر) داشته باشد. در آغاز عدد پنج را با پنج «یک» نشان میدادند. این ساده و غیر ساختاری است. اما در زبان پهلوی، 12 نماد داریم که با آنها میتوانیم دیگر عددها را بسازیم. بنابراین ویژگیهایی که برای عددنویسی برشمردنی است، بخشی از آن را عددنویسی پهلوی دارد.
این سخنران سپس به طرح پرسشی پرداخت و گفت: «پرسش این است که در یک زبان یا فرهنگ یا ملت، عددنویسی چگونه ابداع شده است؟ آیا همهی آن برپایهی واژهای است که ساخته میشود؟ یا پیوند دارد با خود مفهوم عدد؟ چون مفهوم عدد، یک مفهوم مجرد است. ما میدانیم که پنج سیب چیست؛ اما خود عدد پنج مفهوم چالش برانگیزی است. به این معنا چالش برانگیز است که باید بدانیم که عدد، از نظر هستیشناسی، چگونه است؟ ما نمایش آن را میدانیم اما چگونگی هستیشناسی آن بحث برانگیز است. پاسخ آن بستگی به موضع فلسفی ما در ریاضیات دارد.»
مکتبهای هستیشناسی عدد در فلسفهی ریاضی
اردشیر آنگاه به این موضوع پرداخت که دستِ کم سه مکتب فلسفی در ریاضیات وجود دارد که به هستیشناسی عددها پرداختهاند. به سخن او، یکی از کهنترین این مکاتب «افلاطونگرایی» است که باور دارد که عددها در یک مُثل افلاطونی هستند و ما درکی تقریبی از آنها داریم. مکتب دیگر به «صورتگرایان» (فرمالیستها) بازمیگردد که میگویند عددها وجود ندارند و همهی آنها نمادهایی هستند که روی کاغذ میآوریم. سومین مکتب «ساختارگرایی» یا «شهودگرایی» است که میگویند مفهوم عدد، مفهومی ذهنی است. به سخن دیگر، ساختهی ذهن است. این موضوع پیچیدهای است و برمیگردد به دیدگاه کانت دربارهی ماتقدمهای شناختی.
اردشیر در ادامه گفت: «به نظر میرسد که طبیعی است که در فرهنگها و اقوام، نمایشهای گوناگون عددنویسی داشته باشیم. با جستوجویی که کردهام میدانم که این موضوع مشترکی است میان دانشهای مردمشناسی و باستانشناسی و کتیبهشناسی و زبانشناسی و روانشناسی و ریاضیات. این را هم دریافتم که شاید از دید تاریخی، نخستین عددنویسیای که وجود داشته است به حدود پنج هزار سال پیش بازمیگردد. در پژوهشی که غربیها انجام دادهاند، اشاره شده که در تاریخ، دستِ کم صد سیستم عددنویسی میتوان پیدا کرد. میخواهم بگویم که پژوهش آریا بزرگمهر بسیار گسترده و مهم است و پیشنهاد من این است که آن را به زبان انگلیسی یا فرانسه چاپ و منتشر کند. چون غربیها دربارهی عددنویسی پهلوی بسیار بسیار کم نوشتهاند.»
چالشهای پیش رو دربارهی عددنویسی پهلوی
محمد اردشیر در پایان گفت: «من چالش چندانی با دیدگاه آریا بزرگمهر ندارم. اما چند پرسش هست که باید به آنها پاسخ داد: نخست این که گفته شد که عددنویسی پهلوی برگرفته از عددنویسی آرامی نیست. پس چگونه ابداع شده است؟ آیا هیچ ریشهی تاریخی با پیش از خود ندارد؟ یا اگر دارد به چه اندازه است؟ دیگر آن که برای من پرسیدنی است که تصور میکردم که میان عدد و عددنویسی باید غیر واژهای باشد و بهتر است که به سمت همین غیر واژهای شدن برویم. یعنی برای نمایش عددها از واژهها و حروف استفاده نکنیم. در حالی که شما این غیر واژهای را حُسن عددنویسی پهلوی دانستنید. پرسش من این است که چرا حُسن است؟»
پاسخهای آریا بزرگمهر به پرسشهای عنوان شده
بخش دیگر نشست یاد شده، پاسخ آریا بزرگمهر به پرسشها و چالشهای محمد اردشیر بود. او گفت: « این که گفتم عددنویسی پهلوی با عددنویسی آرامی منطبق نیست، منظورم این نبود که عددنویسی پهلوی یکباره پدید آمده است و چیز مجزا و مستقلی اختراع کردهاند و از عددنویسی پیشینیانشان متمایز بوده است. مقصود من این است که هنگامی که عددنویسی پهلوی را با عددنویسیهای دیگر میسنجیم ، میبینیم که از یک سامانمندی (:انسجام) فکری برخوردار است. حالا ممکن است یک زبانشناس بگوید که فلان عدد، در عددنویسی پهلوی ، در ریشه با عددنویسی آرامی همانند است. ممکن است چنین باشد. اما همهی سخن من این است که همانگونه که اشاره کردم، عددنویسی پهلوی انسجام فکری شگفتانگیزی دارد که میتوان آن را به عنوان یک دستگاه عددنویسی شناساند و با آن کارکرد.»
بزرگمهر در پاسخ به این پرسش محمد اردشیر که چرا دو نمایشی بودن عددنویسی پهلوی نشانهی برتری آن است؟ گفت: «به این دلیل که در عددنویسی کهن برای نوشتن عددها بزرگ به مشکل برمیخوردند. در عددنویسی رومی برای نوشتن یک میلیون، باید هزار بار یک نشانه را کنار هم میگذاشتند. من میگویم که چنین مشکلی نه تنها در عددنویسی پهلوی وجود ندارد، بلکه نمایش دومی هم برای آن داشتهاند.»
بزرگمهر در پایان گفت: «در سرزمین ما دانش کیهانشناسی و ستارهشناسی، بسیار جلوتر از دیگران بوده است. نیاکان ما میدانستند که با عددهای بزرگی سر و کار دارند. عدد 6 میلیون و 480 هزار برای تعداد ستارههای صورت فلکی، عدد بسیار بزرگی است. آنها میتوانستند این عددها بزرگ را در نظام عددنویسی خود بنویسند. پیداست که در عددنویسی، انسجام فکری داشتهاند. افزونبر اینکه پهلوی کتابی، بصری هم هست. این بسیار مهم است. کتاب “یادگار زریران” را که باز کنید به سادگی میتوانید عددها را بیابید.»
پایان بخش نشست سوم نوا
گام پایانی نشست سوم نوا، پرسش و پاسخهای باشندگان با سخنرانان بود. در فرجام نیز پیشکشهایی از سوی هفته نامهی امرداد به سخنران پیشکش شد.
سومین نشست واکاوی های امرداد پسین دوشنبه 25 شهریورماه در تالار فردوسی خانهی اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. گرداننده نشست شهرزاد مفرد بود و تصویربرداری را فرزاد نمیرانیان بردوش داشت.
«نوا» عنوان نشستهایی است که برای دامنه یافتن جستارهای فرهنگی، تاریخی، هنری، زیست بومی و هازمانی در واپسین دوشنبهی هر ماه از سوی هفتهنامهی امرداد برگزار میشود.
احترام به سرود میهنی ایران
مجری شهرزاد مفرد
دکتر آریا بزرگمهر
چهره سمت چپ فرزانه گشتاسب کارشناس زبانهای ایران باستان
ازچپ: بابک سلامتی سردبیرهفته نامه امرداد، مینو مهربانی کارشناس دین دبیره و اوستا، موبد هومن فروهری
دکتر محمد اردشیر
بابک سلامتی سردبیرهفته نامه امرداد از کارشناسان سپاسداری کرد
احترام به سرود میهنی ایران
فرتور از همایون مهرزاد است.
1393
یک پاسخ
اعداد یکانی جمعی – ضربی نیستند. درباره ی ماهیت این اعداد گزارش شده؟