موبد پدرام سروشپور در نشست تنوع فرهنگی و همبستگی ملی کنار دیگر نمایندگان ادیان توحیدی به موضوع اقوام دینی ایرانیان پرداخت.
موبد سروشپور با ابراز خرسندی از این که در این نشست پیرامون فرهنگ ایران زمین، دیرینگی و کهن بودن یکی از معتبرترین فرهنگهای جهان همفکری و گفتوگو میشود سخن را آغاز کرد و گفت: تا مدتها جوامع را به سه گروه توسعه یافته، در حال توسعه و جهان سوم بخش میکردند. از چند سال گذشته به کوشش پرفسور ایرانی به نام فرهنگ رجایی نظریه جدیدی مطرح و جایگزین این تقسیمبندی شد و آن این است که جامعهی توسعه یافته معنا ندارد، جامعه توسعه یافته یعنی بهشت و همهی جوامع زمانی ارزشمند هستند که در حال توسعه و در حال پیشرفت باشند. پس جوامع را به دو گروه بخش میکنیم جوامعی که در حال توسعه هستند و جوامعی که در حال توسعه نیستند. در این تقسیمبتدی شاخص جامعهی در حال توسعه به گونهای است که بتواند همزمان و در آنِ واحد سه عامل فرهنگ، سرمایه و قدرت را در درون خودش تولید کند که تولید همزمان این سه شاخصه خیلی مهم است.
وی در ادامه افزود: فرهنگ از مهمترین پایهی شکلگیری جامعهی در حال توسعه است. فرهنگ نخستین بار از زبان فارسی میانه وارد ادبیات و گذشتهی ایرانیان شد. فرهنگ یعنی نیروی پیشبرنده که میتواند یک ملت را به پیش ببرد. با ژرف بینی در جوامع جهانی به روشنی تاثیر فرهنگ را خواهیم دید. جوامعی که در همه جوانب توسعه یافتهتر باشد بیگمان فرهنگ زمان خودش در بالاترین جایگاه قرار دارد. نکتهی مهم این است که این فرهنگ در طول تاریخ یک ملت دستخوش فراز و نشیبهای بسیاری است. نمیتوان از یک جایگاه فرهنگی ثابتی برخوردار بود. یک ملت گاه میتواند به اوج و گاه به نشیب فرهنگی برسد.
موبد سروشپور با اشاره به این که ایران دیرینگی چند هزار سالهای را دارا است و میتوان با نگاه به گذشته و گنجینهای که از تجربه گذشتگان به ما رسیده برای آیندهی خود و فرزندانمان بهره بگیریم، افزود: با نگاه به تاریخ گذشته میتوان دریافت که همیشه در اوج فرهنگی نبودیم و فراز و نشیبهایی را تجربه کردهایم. مهمتر از همه دورههایی را تجربه کردهایم که تا مرز گسست فرهنگی پیش رفتهایم. دورههایی را گذراندیم که این شکاف به حدی شده که این امکان وجود داشت که ملت پیوستگی فرهنگی خودش را از دست بدهد.
نمایندهی هازمان زرتشتی سخنانش را با رویکرد بررسی عوامل گسست فرهنگی و شناسایی دورههایی از تاریخ که این گسست فرهنگی در آن اتفاق افتاده است ادامه داد. وی جنگهای خانمانسوز را مهمترین عامل بیرون و تعصب دینی را به عنوان عامل درون جامعه نام برد که بر گسست فرهنگی تاثیرگذار است. دورهای از تاریخ گویای آزادی اندیشه است که در حقیقت از منش همهی مردمان آن جامعه سرچشمه میگیرد. در دورهای به شوند (:دلیل) تعصب دینی، گسستی در فرهنگ ما دیده میشود.
موبد پدرام سروشپور درادامه گفت: از نگاهی فراگیر فرهنگ بر سه پایهی اصلی استوار است. یکی از آنها که بر آن تاکید میشود خرد است که در خرد جمعی نمود پیدا میکند. فرهنگ برآیند خرد جمعی را نشان میدهد. فرهنگ به راستی جایگزین شدن خرد در جامعه است.
دومین پایگاه فرهنگ به عنوان حقیقت مشترک، دین است. واژهای که از آن در گاهان و به زبان اوستایی دینا به چم (:معنی) وجدان یاد شده که به راستی زیربنای اخلاق است و سومین آن هنر و بعد زیبا شناختی است.
وی با تاکید بر این که برای یک ملت فرهنگ ارزشمند است و این فرهنگ باید در زمان خودش رسا و به شایستگی باشد. در ادامه افزود: یکی از شاخصههای در حال توسعه بودن فرهنگ است، فرهنگ زمانی برای یک جامعه شاخص میشود که فرهنگ غالب کنونی جامعه در اوج باشد و لازمهی آن این است که در کنار عواملی که باعث شکست و شکاف فرهنگی یک جامعه میشود، باید به عواملی که پیوستگی فرهنگی را پایدار میسازد، اندیشید.
وی آموزش و پرورش را به عنوان نخستین اصل پیوستگی فرهنگی در جامعه برشمرد و گفت: ما در آموزش و پرورش، چه میزان به ادیان گوناگون، اقوام و داشتههای فرهنگی خودمان ارج میگذاریم؟ تنها کتیبهای که از کورش به یادگار مانده، دنیا به آن افتخار میکند و به عنوان بیانیهی حقوق بشر به آن احترام میگذارد. ولی کورش از کتابهای درسی فرزندانمان کنار گذاشته میشود. چیزی از ارزشهای جهانی کورش کاسته نمیشود بلکه با این کار در حقیقت گنجینهای با ارزش را از جامعه دور میکنیم و به دنبال آن برای کسانی که دوست ما و سرزمین ما نیستند ابزاری میشود که در رویارویی با جامعه بکار گرفته شود.
موبد سروشپور از دانشگاهها به عنوان دومین پایهی پیوستگی فرهنگی یاد کرد و گفت: بایسته است دانشگاهها به ویژه دانشگاههای علوم انسانی استقلال خود را حفظ کنند، آزاد باشند و به دور از هر گونه وابستگی خودشان بیندیشند، فکر کنند و راه را خلق کنند.
وی در ادامه به سومین پایهی پیوستگی فرهنگی پرداخت: پس از دانشگاهها به افراد تاثیرگذاری میرسیم که درازنای تاریخ هر سرزمینی از گسستگی فرهنگی پیشگیری کردهاند. افرادی مانند فردوسی حکیم، دقیقی. فردوسی کسی است که در دورانی که بنا بود گرفتار بایستها و نبایستهای دینی شویم بانگ بر میدارد و میسراید:
به نام خداوند جان و خرد که از این برتر اندیشه برنگذرد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد ستایش خرد را به از راه داد
و بزرگمردی مانند حکیم عمر خیام که داد سخن برمیدارد و میسراید:
از منزل کفر تا به دین یک نفس است از عالم شک تابه یقین یک نفس است
این یک نفس عزیز را خوش میدار که از حاصل عمر ما همین یک نفس است
من بر این باورم که این یکی از حکیمانهترین اشعاری است که در ادبیات ما وجود دارد. ما همیشه از شک کردن میهراسیم از این که فرزندانمان به دین خودشان، به راه خودشان و به خدای خودشان شک کنند میترسیم. ولی بپذیرید شک کردن ابزار اندیشیدن است. آن یقینی دارای ارزش است که از بوتهی شک بگذرد. از آن بترسید که نتوانید به باور و به راه درست برسید. این وظیفهای است که بر دوش همهی ما که دایهدار فرهنگ این سرزمین هستیم، گذاشته شده است.
موبد پدرام سروشپور در پایان سخن گفت: امیدوارم بتوانیم دست در دست هم سرزمین بهتری را برای آیندگان خودمان درست کنیم و روزی برسد که داشتههای فرهنگی ما مانند ارزش گذاشتن به راستی، ارزش گذاشتن به خرد و ارزش گذاشتن به شادی جایگاه خودش را در سرزمینمان پیدا کند. همیشه دین و فرهنگ در کنار یکدیگر بودهاند. دینی پایدار است که تکیهگاه آن فرهنگ باشد و فرهنگی ارزشمند است که در دل خودش ادیان گوناگون را ارج بگذارد.
پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری چهارشنبه 13 شهریورماه 1398 خورشیدی میزبان برگزاری آیین روز ملی مردمشناسی در قالب نشست تنوع فرهنگی و همبستگی ملی با عنوان اقوام دینی ایرانیان بود و نمایندگانی از اقوام دینی ایران در آن سخن گفتند.
در این نشست از پیشکسوتانی همچون محمد میر شکرایی، محمد حسین باجلان فرخی و عباس تحویلدار سپاسداری شد. سپاسداری از سعید تقوی فرنشین پیشین ادارهی ادیان توحیدی وزارت فرهنگ و ارشاد، سپاسداری از مردمشناسان فعال کشور چون حسین میرزایی، سید قاسم حسنی، لیلا اردبیلی و بهنوش شمس الهی و سپاسداری از افشین نادری و صدیقه فاتح از مردمشناسان پژوهشکدهی مردم شناسی و علی فلسفی و مژگان ثابتقدم از مردمشناسان کشور در سطح استانها از دیگر برنامههای این روز ملی به شمار میآید.
علیرضا حسن زاده، فرنشین پژوهشکدهی مردم شناسی، هارون یشایایی به نمایندگی از یهودیان ایران، کیشش آشور تمرس از آشوریان ایران، آرا شاوردیان از ارامنهی ایران، سعید تقوی، فرنشین پیشین ادارهی ادیان توحیدی وزارت فرهنگ و ارشاد، محمد میرشکرایی، محمدحسین باجلان فرخی و عباس تحویلدار از پیشکسوتان مردم شناسی دیگر سخنرانان این نشست بودند.
2 پاسخ
درود بر همه
متن زیبایی بود ولی یک نکته ای بود که خواستارم که موبد بزرگوار سروش پور اندکی کتابهای دانش آموزان را بررسی و کنکاش نمایند، چون ایشون گفته اند که کوروش از کتاب دانش آموزان حذف شده ولی اینگونه نیست، بلکه کنار گذاشتن و حذف نام کوروش تنها شایعه بود، در حالی که کوروش در کتاب های درسی هست و خواهد بود.
تا جایی یادمه در مورد زرتشت پیامبر هم یک خط در یکی از کتابهای تاریخ آمده بود
ولی چنین اشاره ناقصی با نیامدن هیچ فرقی نداشت
مطمئنا در مورد کورش کبیر نیز همینطور است واقعا در کتاب تاریخ بچه های ما چه چیزی بالاتر از مفاخر تاریخیمان است که به آنها پرداخته بشود