پیش از آن که فردوسی سرودن شاهنامه را آغاز کند، از چند شاهنامهی دیگر آگاهیهای پراکندهای در دست هست. در سدهی چهارم، مسعودی مروزی شاهنامهای سروده بود که جز بیتهایی انگشت شمار، نشانی از آن برجای نمانده است. از دو شاهنامهی به نثر نیز نام بُرده شده است: شاهنامهی ابوموید بلخی و شاهنامهی بوعلی بلخی؛ هر دو از سدهی چهارم. اما شاعری که پیشگام فردوسی در حماسهسرایی بود، دقیقی توسی است. او سرایندهی «گشتاسبنامه»ای است که فردوسی هزار بیت آن را بی کم کاست در شاهنامه آورده است.
دقیقی، پس از رودکی، نامآورترین شاعرِ پیش از فردوسی است. آن چه دربارهی زندگی او میدانیم اندک و ناچیز است. به گمان بسیار، در سال 330 مهی در توس زاده شده و به سال 366 به دست غلامی تُرک کشته شده است.
از دیوان شعر دقیقی نزدیک به 350 بیت به جای مانده است. سرودههای دیگر او در گذر زمان از بین رفته است. از آن سرودهها پیداست که سخنوری توانا بوده است. از این رو، شاعران هم روزگارش او را به استادی و آزمودگی در شعر ستوده اند.
دقیقی زرتشتی بود. در بیت های بازمانده از او، ستایش اشوزرتشت و دین بهی آشکارا دیده می شود. همانند این بیتها:
برخیز و برافروز هلا قبله ی زرتشت / بنشین و برافکن شکن قاقُم بر پشت
بس کس که ز زرتشت بگردید و دگر بار / ناچار کند روی سوی قبلهی زرتشت
یا این بیت که دقیقی از باور استوار خود به دین زرتشتی یاد می کند:
به یزدان که هرگز نبیند بهشت / کسی کو ندارد ره زردهشت
و این بیت:
ببینم آخر روزی به کام دل، خود را / گهی ایارده خوانم شها، گهی خُرده [ «ایارده» به معنی پازند است و «خُرده» یعنی خرده اوستا. ]
درباره ی چگونگی مرگ دقیقی دریافت های بی پایه ای از مصراعی از فردوسی شده است. فردوسی هنگام یادکرد از مرگ دقیقی می گوید: «بدان خوی بد جان شیرین بداد». آن گونه که یکی از شاهنامه شناسان –ابوالفضل خطیبی- نشان داده است «خوی بد» جز به معنای تندی، تیزی، خشم، بدخُلقی و همانند آن ها نیست و نباید از آن برداشتی ناروا کرد.
دقیقی شاعر جوان دربار امیران چغانی و سپس شهریاران سامانی بود.
«گشتاسبنامه» دقیقی
هنگامی که به فرمان منصور پسر عبدالرزاق توسی (سپهسالار خراسان) «خدای نامه» پهلوی، به دستیاری چهار تن از دانشمندان زرتشتی، به فارسی برگردان شد، نسخه ای از آن را به دربار سامانیان فرستادند. نوح پسر منصور (365- 387 مهی)، امیر سامانی، دقیقی را برانگیخت تا آن کتاب را به نظم کشد. دقیقی آغاز به کار کرد و پس از سرودن هزار بیت به ناگاه کشته شد. آن هزار بیت به «گشتاسبنامه» آوازه پیدا کرده است.
موضوع هزار بیت دقیقی، آغاز پادشاهی گشتاسب، دین آوری اشوزرتشت، کاشتن سرو کاشمر، جنگ گشتاسب و ارجاسب تورانی، کشته شدن زریر، پیروزی اسفندیار بر ارجاسب، به بند افکندن اسفندیار و بازگشت ارجاسب است. در این جا گزارش دقیقی ناتمام می ماند و فردوسی آن را ادامه میدهد.
این که دقیقی نظم شاهنامه را از پادشاهی گشتاسب و دین آوری اشوزرتشت آغاز کرده است به زرتشتی بودن او بازمی گردد.
داوری فردوسی درباره ی دقیقی
فردوسی هزار بیت «گشتاسبنامه» را در شاهنامه جای داده و از گزند روزگار برکنار داشته است. در آن زمان، بیش و کم، هجده یا شانزده سالی از کشته شدن دقیقی گذشته بود. فردوسی از دقیقی به نیکی یاد می کند و او را پیشرو خود می داند. اما در سنجش و داوری سخن او، پاره ای از بیت های دقیقی را «ناتندرست» می خواند و می گوید که دقیقی دست به کاری یازیده بود که در توان او نبوده است. به راستی هم دقیقی، با آن که در چامه پردازی استاد بود، اما هنر او در داستان سرایی و حماسه گویی هرگز به پای فردوسی نمی رسد.
با این همه، آن گونه که سخن سنجان یادآور شده اند، همانندی های آشکاری در به کار بردن واژگان و قافیه و شیوه ی بیان، میان سخن فردوسی و دقیقی هست. برای نمونه، از این بیت ها می توان یاد کرد:
دقیقی: از اندوه خوردن نباشدت سود / کجا بودنی بود این کار بود
فردوسی: از این خویشتن کشتن اکنون چه سود / چنین رفت و این بودنی کار بود
دقیقی: چو او را چنان خوار گشته بدید / همه جامه ی خسروی بردرید
فردوسی: چو بگشاد خفتان آن مهره دید / همه جامه بر خویشتن بردرید
دقیقی: چو ارجاسب دید آن چنان خیره شد / جهان پیش چشمش همی تیره شد
فردوسی: چو بشنید رستم سرش خیره گشت / جهان پیش چشم اندرش تیره گشت
دقیقی، شاعر ملی
با این که شیوه ی حماسه سرایی دقیقی فروتر از فردوسی است، نباید ارج کار و پیشگامی او را در زنده نگاه داشتن تاریخ و داستان های ملی ایران از یاد بُرد. افزون بر این که دقیقی در به کار بردن گسترده ی واژگان پارسی و پرهیز از واژه های تازی، کوشش بسیار کرده است. از این رو، سخن پایانی درباره ی او بی گمان همان است که دکتر جلال خالقی مطلق گفته است: «احساسات ایران دوستی در دقیقی آشکار است و عنوان شاعر ملی بر او نیز برازنده است».
یاری نامه:
– جستار «دقیقی پیشاهنگ فردوسی در عرصه ی حماسه سرایی» / علی اصغر فیروزنیا- مجله حافظ، شماره 27- فروردین 1385
– جستار «برداشت نادرست از خوی بد دقیقی» / ابوالفضل خطیبی- مجله نامه فرهنگستان، شماره 15، سال سوم
– کتاب «فردوسی و شاهنامه سرایی» – فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1390
یک پاسخ
دقیقی چارخصلت برگزیده . به گیتی ازهمه خوبی وزشتی .لب یاقوت رنگ ونالهءچنگ .می خوش رنگ ودین رزدهشتی . .