در هر ایدئولوژی و مکتبی، عنصر ارزشمند، بنیادین آن، «انسان» است. انسان که در میان همهی جانداران بهشوند(:بهدلیل) داشتن نیروی عقل و خرد، برترین است، همواره با بهرهبردن از اندیشهی خود توانسته تاثیر شگرف بر پیرامون خود بگذارد.
واژهی «انسان»، از «انس» بهچم(:به معنای) خو گیرنده و آرام است، و چون «کثیرالانس» بوده و نقش خوگیرنده دارد، «انس» نامیده میشود.
انسان و جهان هستی
در آیین زرتشتی پیوندی تنگاتنگ میان انسان و جهان ماده وجود دارد، پیوندی که جز جداییناپذیر وجود انسان است.
از ویژگیهایی که در انسان و در اوستای واپسین*(:متاخر) دیده می شود، این است که آفرینش انسان و اجزای مادی وجود انسان، همیشه نزدیك با یکی از آفریدههای دیگر، بوده است.
«تن مردمان بسان گیتی است»، این جمله، بسیار دیده شده است. زیرا دنیا از قطرهی آبی ساخته شده است.
«پوست بسان چادر آسمان است»، «گوش بسان زمین»، «استخوانها بسان کوهها»، «رگها بسان رودها» و «خون در تن بسان آب در رودخانهها»، «شکم بسان دریا»، «موها بسان بیشه»، «عضلات تن بسان فلز است». «خرد مادرزادی بسان مردم است»، و «خرد دریافتنی(:کسبشده) بسان گوسفند است». «گرمای تن بسان آتش»، «دستها و پاها بسان هفت سیاره»، «سر بسان بهشت»، «دوچشم بسان خورشید و ماه»، «دندانها بسان ستارگان» و …
انسان در چارچوب اوستا:
انسان در تاریخ کهن ایران زمین، جایگاهی بس بلند و والا دارد. وی تنها موجودی از میان آفریدههای جهان است که دارای روح آسمانی و نیروی اراده و خرد میباشد. رتبهاش از سپهر بلند، برتراست و از او به عنوان نخستین «فطرت» یاد میکنند. انسان، در اندیشهی اوستایی انسانیست بسیار کمیاب، که جنبهی «ماورا بشری» دارد. او مانند انسانهای متعارف دیگر نیست، فراتر از اینست که وجود کاملش، در جهان خاکی و مادی جستجو شود.
بینش گستردهی انسان آرمانی ایرانی، بر ارزشهای اخلاقی و میهن دوستی استوار میباشد.
انسان آرمانی، انسانی خداپرست است که عاشقانه به پرستش اهورا میپردازد و در گسترش دین تلاش میكند.
این انسان، جهانبینی بسیارگستردهای دارد، گوشهنشین نیست و به دور از گوشهگیری، نگاهی ارجمندانه، همراه با باورهای یسنایی، نسبت به دیگر دینها دارد. این انسان آرمانی، خردگرا و خردمند است. اندیشه، بهترین آفریدهی خداوندی است که به وی ارزانی شده، وی پیوسته در راه اشا و راستی گام بر میدارد.
انسان کامل ایرانی، عاملی ارزشمند برای شکوهمندی و برتری دارد و آن بهرهمندی از «فره ایزدی» است. این فره، پرتویی از نور اهورایی است که خداوند در میان آفریدگانش، تنها به او، پیشکش کرده است. و این نیرویی بسیار بالاتر از تواناییهای انسانی است.
اشراق و درون بینی، که از راه کشف و شهود، بهرهی انسان میشود، رهبر و راهنمای انسان آرمانی ایرانی برای رسیدن به كمال است.
بخشهای گوناگون وجود آدمی
در اوستا، وجود آدمی را از پنج بخش است: 1- اهو2- دئنا 3- بئوذه 4- اورون 5- فروشی
فطرت انسان، خوبی و آزادی
برپایهی انسانشناسی اوستایی، انسان نیک، در تن و روان آفریده شده است. بیماری و گناه، که شوند(:اسباب) مرگ و عذاب هستند، ارمغان و رهآورد اهریمن به این جهان مادی است.
به گونهای دیگر تا پیش از یورش اهریمن به جهان ماده، مرگ و بیماری، غم و اندوهی وجود نداشت.
سخن دیگر، از «آزادی» انسان است. «آزادی» پایهی بنیادین دین زرتشتی است.
انسان آزاد است که، هر راهی را که دوست دارد برگزیند. و در پایان هم پاداش و پادافره دریافت نماید. هر که راه اشونی را برگزیند در بهشت جای خواهد گرفت و هر که راه دروغ پیمود، سرای او دوزخ خواهد بود.
پس انسان اوستایی، آزاد، مختار، خردمند، دانا، بهرهمند از هوش و دانایی است، که همواره میتواند راه نیك وبد را برگزیند.
دکتر علی شریعتی دربارهی انسان، چنین میآورد: «تنها انسان است که می تواند گردن خویش را از افسار سخت طبیعت رها کند و نیز در برابر خویها(:غریزهها) ایستادگی کند».
* كتاب ورجاوند و سپند(مقدس) زرتشتیان، اوستا نام دارد و دارای پنج بخش یسنا(سرودهای اشوزرتشت تنها گاتها است كه بخشی از یسناست)، یشتها، وندیداد، ویسپرد و خردهاوستا است.
یارینامه:
1 . مفردات / راغب اصفهانی.
2. جهان معنوی ایران از آغاز تا اسلام / ویدن گرن.
3. طلوع و غروب زرتشتیگری / ارسی زنر
4. جهان بینیاشوزرتشت / دکتر اردشیرخورشیدیان
5. انسان / دکتر شریعتی.