مگر میتوان از باغ و گل و گیاه سخن گفت و شیراز را به یاد نیاورد؟ آنجا پردیسی از درختان و گیاهان سبز و خوش آبورنگ است و جهانی از زیبایی. در آن میان، «باغ جهاننما» جلوهای دیگر دارد و دیرینگیای بیشتر.
باغ جهاننما را باید در شمال خاوری شهر شیراز دید؛ درست در جایی که خیابان حافظ و آرامگاه آن شاعر پُرآوازه در گوشهی (:ضلع) خاوریاش جای گرفته است. از میدان حافظیه تا باغ جهاننما راهی کوتاه است.
باغ دلربای شیراز سه هکتار گستردگی دارد. پس ما با زمینی سبز و آکنده از گلوگیاه روبهروبه هستیم که پهنهوریاش چشمگیر است. نزدیک به 3500 متر از آن فضا سبز در سبز است و باقی آن خیابانکشیها و کوشکی را شکل میدهد که از آن سخن خواهیم گفت.
باغ جهاننمای شیراز تاریخچهای دور دراز دارد و روزگارانی خوش و گاه سخت را از سر گذرانده است. در زمانی که تیمورلنگ بر فارس چیره شده بود، باغ جهاننما در اوج زیبایی بود و نگاه هر بینندهای را به سوی خود میکشید. تیمورِ جهانگشا نیز از دیدن باغ لذتها میبُرد، تا بدان اندازه که دستور داد باغی همانند آن را در پایتختش، سمرقند، بسازند. تاریخنگاران تیموری باغ جهاننما را با وصفی پُرطنین «زینت دنیا» مینامیدند، یا به سخن دیگر: آذین و زیور جهان. بهراستی هم باغ جهاننما، مانند بسیاری دیگر از باغهای تاریخی ایران، نمونهای کممانند از دلانگیزی و آرایش جهان است!
در روزگار صفویه، باغ جهاننما بیش از پیش اهمیت یافت و هر مسافر و جهانگردی که از اروپا به ایران میآمد و گذرش به شهر شیراز میافتاد، از زیبایی آن دادِ سخن میداد. افسوس که پس از پایان پادشاهی صفویان باغ جهاننما نیز مانند بسیاری دیگر از دیدنیهای ایران، دستخوش کشمکشهای سیاسی شد و روبه ویرانی نهاد. تا آن که کریمخان زند فرمانروایی خود را گسترانید و به بازسازی باغ جهاننما نیز پرداخت و کوشکی، یا کلاهفرنگیای، در آن ساخت که خوشبختانه هنوز پایدار است و نمونهای عالی و دلربا از سازههای ایرانی است. افزونبر آن، دور تا دور باغ را دستور داد که حصارکشی کنند و با خیابانکشی و کاشتن درختان فراوان، بر جلوههای آن بیفزایند. در زمان چیرگی قاجاریه نیز باغ جهاننما از دیدنیهای شهر شیراز شناخته میشد و جایی برای پذیرایی از مهمانان بلندمرتبه و مهم دولتی بود.
کهنتر از باغ جهاننما در شیراز دیده نمیشود. باغ جهاننما دیرینهترین آن باغهاست. در میانهی آن کوشکی دیده میشود که همانگونه که اشاره کردیم از ساختههای دورهی کریمخان زند است. نمای آن آجری هشتضلعی است. هرچند اکنون از نقاشیها و کاشیکاریهای آن اثری دیده نمیشود اما گمان میرود که در آغاز چنان آرایههایی داشته و به مرور زمان از میان رفته باشند. کلاهفرنگی باغ جهاننما حوضی از سنگ مرمر دارد که دیدنی است و نیز چهار شاهنشین. شاهنشینها همان اتاقهای آفتابخوری هستند که در بخش شمالی خانههای اعیانی ساخته میشدند. پنجرههای کنونی کوشک، آهنی است. این بیذوقی زمانی انجام گرفت که پنجرههای چوبی آن را کندند و بهجای آن پنجرههای آهنی گذاشتند! دور تا دور کوشک را درختان سرسبز فراگرفته است، البته با فاصلهای اندک. اتاقهای کوشک دو اشکوبهای (:طبقهای) هستند و دارای سقفهایی هشتضلعی. در سالهای گذشته باززندهسازیهایی (:مرمتهایی) در این کوشک انجام گرفته است تا زیبایی و نمای دلربای درونی و بیرونیاش را از دست ندهد.
یک نکتهی مهم دربارهی باغ جهاننما آن است که ویژگیای همانند دیگر باغهای تاریخی ایران دارد و بهگونهای ساخته شده که بهتمامی در مسیر جوی آب قرار گرفته است و بدینسان درختان و گلوگیاه آن سیراب از آبی روان و جاری هستند؛ درختانی کهن، مانند سرو و نارنج و شمشاد و گلهای داوودی و اطلسی و بنفشه. آنجا باغی از بهشتی زمینی است!
باغ ایرانی، نمایی از ذوق و هنر ایرانیان و باشندگان این سرزمین کهن شناخته میشود. دستسازهایی هستند که تنها به کمک آفرینشگری و هنری سرشار از نیروی خیال و توانایی ساخت، پدید آمدهاند. باغ ایرانی بهترین شناسای هنر ایرانزمین است و باغ جهاننمای شیراز یکی از دلپذیرترین آن ذوقمندیها و هنرورزیها.
یارینامه: تارنماهای ویکیپدیا؛ کجارو؛ الیگشت؛ سیری در ایران.