میان باغهای ایرانی «نارنجستان قوام» چشمانداز دیگری دارد! اگر آن را گُل سرسبد باغ ایرانی بدانیم، سخن نادرستی بر زبان نیاوردهایم. این باغ دنیایی از زیبایی و تازگی و تماشاست؛ باغی که چند نسل از خاندان قوام بنیان گذاشتند و ساختند و آباد کردند.
در محلهای تاریخی از شهر شیراز، در جایی که خیابان لطفعلیخان زند امتداد دارد، نارنجستان قوام سایهافکن است. آنجا را از یکسو به سبب درختان خوشبوی نارنجش و از سوی دیگر به سبب وابستگیاش به خاندان ریشهدار قوام، بدان نام میخوانند. نارنجستان قوام یادآور هنر و دلپذیری باغ ایرانی است. گسترهای که 3500 متر مربع است و جهانی از افسونگری طبیعت و هنر مهرازی ایرانی را در خود نهفته است.
در میانهی پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار بود که یکی از خاندان قوام، به نام علیمحمدخان، در شهر شیراز و در باغی پُردار و درخت دو سازهی اندرونی و بیرونی ساخت که با راهی تونلمانند به هم میرسند. این دو سازه را برای انجام کارهای دولتی و فرمانروایاش میخواست. سپستر به آذین باغ پرداخت و از میان فراوانی درختان و بستر سبز و گلوگیاهی آن، باغی ایرانی، با همهی ویژگیهای آن، برآورد. اما زندگی او آن اندازه پایدار نماند تا به پایان رسیدن کارهای باغ را ببیند. پس از او، قوامالملک سوم کار باغ نارنجستان را ادامه داد. بازماندگان او پیِ کارها را دیگربار گرفتند و قوامالملک پنجم، در زمان پادشاهی رضاشاه بیشتر بخشهای باغ را سامان داد. تا آنکه خاندان قوام باغ و سازهی آن را به دانشگاه شیراز واگذار کردند و آنها نیز آن را در اختیار پروفسور آرتور پوپ، که ریاست موسسهی آسیایی دانشگاه شیراز را بر دوش داشت و باستانشناس و دانشمندی بزرگ بود، قرار دادند تا او کارهای پژوهشیاش را با همکارانش در ساختمان باغ انجام دهد. هم اکنون نیز در موزهباغ قوام کتابهای پیشکششدهی پوپ به دانشگاه شیراز، نگهداری می شود و از باغ نیز موزهای دیدنی ساختهاند.
باغ نارنجستان در میانهی سازهی جنوبی و ساختمان شمالی مجموعه دیده میشود. باغچهای در نهایت زیبایی و آکنده از گلها و گیاهان آن گستره را پوشانده است. حوضی بزرگ که نمایی از سازهی باغ را در خود بازتاب میدهد، آذین دیگر این باغ است. پاشویهی سرخفام حوض بهراستی در زیبایی کممانند است. آبنماها و درختان فراوان نارنج از آنجا پارهای از زیستبومی یگانه ساختهاند. درختان کهنسال نارنجستان قوام پُرشمارند و سایهسار آنها از دلانگیزترین لحظههایی است که بازدیدکنندگان باغ تجربه میکنند.
ورودی نارنجستان قوام رو به جنوب است و آرایههایی هنرمندانه دارد. درِ ورودی را از چوب منبتکاریشده ساختهاند. این در رو به هشتی باغ باز میشود. سقف هشتی نیز خبر از ورود به باغی دارد که کمتر همتایی برای آن پیدا میشود. آن سقف دارای آجرکاریهای نظمدار و کاشیکاریهای دیدنی است. سازههای باغ نیز در سهگوشهی شمالی و خاوری و جنوبی ساخته شدهاند. سازهی اصلی دو اشکوبهای است و زیرزمینی نیز دارد. نماها و ستونهای نگهدارندهی آن برگرفته از هنر مهرازی زندیه و قاجاریه است و آینهکاریها و گچبریها و دیگر آذینهای درون سازه، نمونهای برجسته و عالی از هنر ایران در دورهی قاجار بهشمار میرود. ایوان سازه نیز شکوهی دیگر دارد و نقاشیهای سقف و دیوارها در اوج دلپذیری نشانهای از هنر برجستهی هنرورزان شیرازی در روزگار قاجاریه است.
نارنجستان قوام را اگر به تابلویی نقاشی که ریختهی قلم هنرمندی بزرگ است، همانند بدانیم، تنها گوشهای از دلآویزی و فریبایی افسونگر آن را برشمردهایم. این باغ نشانهای است از هنری که در نهاد و سرشت مردمان سرزمین ما جاری بوده است. اثری در اوج آفرینشگری است و نمونهای از چیرهدستی هنرمندان شیراز در سدهی سیزدهم مهی . شاهکاری است که پس از دیدنش شاید هیچ جای دیگر در سنجش با آن چندان به چشم نیاید. پس شایستهتر آن است که سخن از «باغ ایرانی» را با همین نارنجستان دلنواز قوام بهپایان بریم!
*یارینامه؛ تارنماهای: ویکیپدیا؛ کجارو و الیگشت.