تنها ما نیستیم که یکی از شاهکارهای هنر سرزمینمان، «باغ دولتآباد» را میشناسیم، جهان نیز همداستان با ماست که باغ دولتآباد در زیبایی و هنرآرایی بیهمتاست. از اینروست که این باغ ایرانی در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
در محلهی چهارمنار شهر یزد، در جایی که رد و نشانهای تاریخی پیداست، باغ دولتآباد را میتوان دید و از دیدن آن سرمست شد! در روزهای پایانی پادشاهی افشاریه و آغاز فرمانروایی زندیه، در جایی که چنین نهاده شده بود که باغی زیبا و به شیوهی ایرانی ساخته شود، چنان پُردرخت بود که به آن «هزار درخت» میگفتند. در آن زمان یزد در اختیار فرمانروایی به نام محمدتقیخان بافقی بود. به او خانِ بزرگ نیز میگفتند. به خواست و دستور او بود که باغ هزار درخت یا دولتآباد کنونی را پی افکندند. این کار در سال 1160 مهی روی داد. در آن زمان شهر یزد کوچکتر از گسترهی امروزیاش بود و باغ هزار درخت در بیرون از شهر دیده میشد. میگویند درازای این باغ بیش از 20 کیلومتر بوده است. برای آبیاری درختان پُرشمار آن به دستور خان بزرگ شاخهای از کاریزی را که از بلندیهای مهریز سرازیر میشد، تا باغ کشانده بودند.
شاید هیچگاه باغ دولتآباد به زیبایی آن در روزگار زندیه نبوده است. این را از نوشتههای تاریخنگاران ایرانی و جهانگردان و مسافران بیگانهای درمییابیم که گزارش خود را از دیدن باغ در نوشتههایشان ثبت کردهاند. این باغ، دلخواه کریمخان زند نیز بود و او در آنجا، گاهوبیگاه، بهسر میبُرد. نام تازهای نیز به آن داده بودند و باغ هشتبهشت دولتآباد میگفتند.
در زمان قاجاریه از زیبایی باغ دولتآباد کاسته نشد، اما شهر گسترش مییافت و آرامآرام به باغ نزدیک میشد، تا بداناندازه که با یکی از دروازههای شهر یزد، دروازهی چهارمنار، دیواربهدیوار شد. با این همه، در سالهای پایانی پادشاهی قاجاریه و چندین سال پس از آن، باغ دولتآباد رونق و طراوت خود را تا اندازهای از دست داد. تنها در دههی چهل خورشیدی بود که کارهای بازندهسازی و نو کردن باغ آغاز شد و در دهههای پس از آن ادامه یافت و به شکل کنونیاش پیکربندی شد.
پهنهوری کنونی باغ دولتآباد به بیش از 6 هکتار میرسد. دارای چندین بخش هم هست که مهمترین آن بادگیر باغ است که از آن سخن خواهیم گفت. سازهها یا عمارتهای باغ چندگانه است. آن سازهها را به دو بخش اندرونی و بیرونی بخشبندی کردهاند. یک سازهی اندرونی باغ عمارت دو اشکوبهای است که به نام هشتی خوانده میشود. آن را باید در بخش جنوبی باغ دید. اجزای هشتی از کلاهفرنگی و سه شاهنشین و تالار شکل گرفته است و حوضی مرمری به زیبایی آن بسیار افزوده است.
یک بخش دیگر همان بادگیری است که از آن یاد کردیم. این سازه بلندترین بادگیر جهان شناخته میشود و بلندایی بیش از هشت متر دارد و به شکل هشتگوشه (:هشت ضلعی)، در نهایت زیبایی و جلوهگری، با خشت خام ساخته شده است. هشت گوشه بودن بادگیر باغ دولتآباد تنها برای زیبایی نمای آن نیست، بلکه سبب میشود باد از هر سو که وزیدن بگیرد به درون بادگیر راه پیدا کند. سازندگان بادگیر، حوضی نیز درون آن ساختهاند تا با برخورد باد با سطح حوض هوایی خُنک و دلپذیر پدید بیاید. این نیز نشانهی دیگری از نوآوری و تیزهوشی استادان مهرازی ایران است و نمونهای گویا از هنر والای آنان.
بخش دیگر اندرونی باغ، تالار طنبی نامیده میشود که دربردارندهی صُفهها و شبستانهایی است. این تالار در زیرزمین ساخته شده است و از سطح باغ تا به تالار چند پله میخورَد. با راهرویی میان این تالار و بادگیر آن راهی درست کردهاند و دو سازه را به هم پیوند دادهاند.
اما بخش بیرونی باغ دولتآباد را باید در سوی شمالی باغ دید. آنجا جایی برای پذیرایی از مهمانان و کارهای دولتی در روزگار پیشین بوده است. در این بخش، افزونبر حوضی زیبا، تالار آیینه و برج دیدبانی و آبانبار نیز دیده میشود.
افزونبر اینکه در اسفندماه 1346 خورشیدی باغ دولتآباد در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. این باغ در سال 2011 میلادی و در نشست سیوپنجم به عنوان یکی از باغهای 9 گانهی ایرانی نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
* یارینامه: تارنماهای ویکیپدیا؛ دستی بر ایران؛ کجارو