هامون یکی از مهمترین تالابهای مرزی ایران و آسیای جنوب باختری است که در کنوانسیون جهانی رامسر ثبت شده است. از این تالاب به عنوان مهمترین عامل ثات بومشناختی، امنیتی و ژئوپلتیک میان سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان یاد میشود. اینک اما افغانستان با ساخت بیش از بیست سد در باختر خود در دو حوضه آبخیز هیرمند و هریررود، میرود تا بحرانی جدی برای تامین آب آشامیدنی مردم در زابل و مشهد و هزاران شهر و روستای کوچک ایجاد کند. شوربختانه به گمان میرسد طالبان هیچ اهمیتی به کنوانسیونهای جهانی و پیماننامههای مرزی با ایران نمیدهد و با بهرهگیری از بند کمال خان، حتی مسیر رودخانهی هیرمند را به سمت گودزره در مرز افغانستان و پاکستان تغییر داده تا یک قطره آب هم به سیستان و هامون در ایران نرسد. در شب هامون کوشش شد تا به ابعاد حقوقی، محیط زیستی و فرهنگی این ماجرا پرداخته شود.
این پیشگفتار، بیانی است که بخارای گرانقدر پیش از برگزاری این شب در تشریح اهمیت و دلایل برگزاری شب بخارا در وب سایت رسمی خود آورده بود.
شب هامون به کوشش علی دهباشی سکاندار مجلهی فرهنگی و هنری بخارا در هفتم خردادماه 1402 خورشیدی در خانهی اندیشمندان علوم انسانی سالن فردوسی برگزار شد.
آنچه در این گزارش آمده است چکیدهای است بر آنچه در این شب گذشت و ناگفته ثبت کوششهای بزرگمردی که هر شبی که برگزار میکند، گویا و اثبات آن است که ایران را از فرق سر تا نوک پا دوست میدارد و هر چند شبهای بسیاری در پاسداشت از اندیشمندان بزرگ جهان غرب برگزار کرده است، مقصودش ایران است و هرگز فرنگیمآب نشده و نمیشود.
در این نشست، رضا کیانیان، محمد درویش، مانیا شفاهی و علی دهباشی سخنرانی کردند. مستند موفق و ارزشمند «روزگاری هامون» ساختهی محمد احسانی پخش شد و این کارگردان به ایراد سخنرانی در زمینهی فرآیند ساخت و نمایش این اثر پرداخت و نیز عکسهایی از حامد غلامی با عنوان «تلواسه هامون» به همراه ارایه و معرفی کتاب از سوی این عکاس جوان به نمایش گذاشته شد.
در آغاز علی دهباشی مدیرمسوول و سردبیر مجلهی بخارا همچون روال معمول شبهای بخارا با سخنانی کوتاه از هامون و اهمیت آن برای ایران و از حضور پررنگ و همیشگی هامون در ادبیات و فرهنگ ایران و تاریخی که او شاهد و ناظرش بوده است، سخن گفت.
در ادامه رضا کیانیان بازیگر و کنشگر محیط زیست از پیشینهی فعالیتهای زیستمحیطی و فرهنگی خود در راستای زندهسازی (:احیای) دریاچهی ارومیه و دیگر فعالیتهای موثر کنشگران محیط زیستی در حفاظت و احیای محیط زیست ایران سخن گفت. وی سپس، با برشمردن اهمیت هامون برای آیندهی محیط زیست ایران، در زمینهی برگزاری کلاسهای آموزشی برای مردان و زنان و کودکان سیستانی در روستاها برای آشنایی با خرس قهوهای/سیاه نژاد بومی خرس این ناحیه سخن گفت. وی از اهمیت این خرس در حفظ پوشش گیاهی منطقه یاد کرد و به تشریح ارتزاق مردم بومی از ماهیگیری در هامون و بستگی مستقیم پوشش گیاهی اطراف دریاچه هامون به صنایع دستی این استان و نابودی آن در اثر خشکسالیهای اخیر و ایجاد طوفانهای شن و آلودگی هوای این ناحیه پرداخت. وی به مخفی بودن آب در زیرزمین در گذشتهی تاریخی ایرانیان از راه ایجاد کاریزها پرداخت و سدسازی را بزرگترین ضرر و عامل ایجاد بحران آب در ایران روزگار کنونی (:معاصر) بر شمرد.
دیگر سخنران این نشست زهره صیادی پژوهشگر محیط زیست سیستانی بود که به خواندن متنی ادبی پیرامون تجارت پارچهی افغانستان در گذشتهی تاریخی، خشکسالی هامون و نابودی ماهیگیری مردم این نواحی و جنگ و کشتار در افغانستان و ضرورت احیا و حفظ تالاب هامون از طریق گفتوگو و چانه زنی مسوولان ایرانی با طالبان از طریق میانجیگری و کمکهای جهانی پرداخت. او در جملهای تامل برانگیز بیان داشت: «شاید طالبان در این لحظه تصور کند که شنهای روان به کام تشنهی سیستان و بلوچستان است ولی طبیعت مرز ندارد. شنهای روان بیپروا از تیر و تفنگ طالبان گذر خواهند کرد و شاید جامعهی جهانی تصور کند که یک گوشهی جهان مردمی با آوازها، شعرها، سازها، داستانها و دانش بومیشان در حال نابود شدن هستند و به آنها چه؟! ولی هر خلا، خشکی، مرگ و نابودی بر همهی جهان تاثیر خواهد داشت. اینها بهدرستی چیزهایی است که نیاز است … به خودش و طالبان و دنیا بگوید. اینها همان چیزهایی است که نیاز است یک نفر به نمایندهی سیستان و بلوچستان بگوید مسوولانه برای زندگی هامون استورهای، برای سرزمین منجی داستانهای ایرانی، برای انبار غلهی ایران کاری بکنید و دلم میخواهد که بگویم دردت به جانم بلوچستان و زابل که تشنهای و پر از پر آسه او تو از پرههای آسیا تشنهتری».
سپس، مانیا شفاهی مدیر فصلنامهی محیط زیستی صنوبر به ایراد سخنرانی پرداخت. وی با ادای دِین صنوبر به علی دهباشی برای پشتیبانیاش از این مجله، همهی آنچه در این شب دربارهی هامون گفته شده را رنجنامهای دانست بر رنجی که بر این سرزمین و این خطه و بر تن طبیعت رنجور ایران میرود و رنجنامه است که به مانند هزارویک شب میتواند باشد و شاید بیش از آن. وی با وجود تاسف بار خواندن شرایط زیست محیطی، ما را ناچار به امید داشتن دانست و با احساساتی اندیشهبرانگیز بیان داشت که «ناچاریم تا همهی غمهای بزرگمان را به عمل بزرگ تبدیل کنیم چرا که اینجا سرزمین ماست. مام وطن است و خاکش مهربان و قوت قلب. پس باید دست به دست هم دهیم و میهن مان را آباد کنیم». وی از همراهان و یاران صنوبر سپاسگزاری کرد و به معرفی فصلنامهی صنوبر پرداخت و آمادگی خود را برای ایجاد پروندهی سیستان و بلوچستان و هامون اعلام کرد و از کنشگران زیست محیطی و نویسندگان این حوزه یاری خواست.
واپسین سخنران این شب، محمد درویش فعال محیط زیست بود که با ابراز امیدواری به زندهسازی هامون به علت حضور بیشمار دوستداران این تالاب با وجود مشکلات فردی در این نشست، سخن خود را این گونه آغاز کرد که «اگر هامون نبود، شاهنامه و رستم و همهی آن ماجراهای افسونبرانگیزشان هم نبود و همین نشان میدهد که چقدر هامون ریشه در هویت ایرانی ما دارد و دلیل استقبال شورانگیز شما هم با وجود مشکلاتی که همهمان داریم، همین تعلق خاطرمان به هامون است». وی با قدردانی از علی دهباشی و دیگر سخنرانان سخنان خود را این گونه ادامه داد که «هیرمند یک رودخانه است به طول 1150 کیلومتر که از خشنترین و مرتفعترین بلندیهای هندوکش از مرز میان افغانستان و چین خودش را میرساند به یکی از هموارترین و پستترین دشتها در مرز ایران و افغانستان. این رودخانه تا پیش از 1959 که آمریکاییها سد کجکی را روی آن زدند، عملا کار زیادی از دست دولتهای افغانستان برای مهارش برنمیآمد و آب هنگفتی از آن به سمت ایران و هیرمند سرازیر میشد. آن اندازه این آب زیاد بود که سرریز میکرد و از سمت ایران دوباره وارد گودزره در مرز پاکستان میشد. پس از ماجرای سد کجکی است که نشانههای بحران بزرگ خودش را نشان میداد، چرا 2.8 میلیارد مترمکعب گنجایش دارد. چون با کئدتا روبهرو شدند و دولت دستنشاندهی جماهیر قدرت را در دست گرفت و افغانستان تا مدتها با ناامنی روبهرو بود، 2 متر پایانی تاج سد و دریچهی اضطراری ساخته نشد، وگرنه که فاجعه برای ایران دوچندان میشد. بعدها که چین و هند از نظر تکنولوژی به افغانستان کمک کردند و طالبان از طریق موتور پمپها آب هیرمند را به سمت کشتزارهای خشخاش سوق داد، در طول یک دهه اخیر افغانستان به وسعت 100000 هکتار . 1.5 میلیارد آب بیشتر در این حوزه استفاده کرد. سالها، افغانستان در پی ساخت بند کمالخان بود که در نهایت با همراهی دولت آمریکا و با پشتیبانی شدید آنها و سیمان فرستادهشده از ایران، بند کمالخان پایهگذاری شد و اشرف غنی در سخنرانی معروف خودش که اگر ایرانیان افزونبر حقآبه خودشان که 820 میلیون مترمکعب در معاهدهی سال 1351 بین هویدا و شفیق تصویب شد، میخواهند، آن آب را باید در ازای نفت به ایشان بپردازیم. در آن پیمان یک نکته درج شده که پرداخت حقآبه ایران به شرطی است که سال نرمال باشد. سال نرمال سالی است که در آن آورد طبیعی هیرمند 6.5 میلیارد مترمکعب باشد. چیزی حدود 9 تا 10 برابر زاینده رود».
وی در ادامه به ترسالی هامون، ارتزاق مردم از ماهیگیری و صنعت حصیربافی و انبار غلهی ایران پرداخت و بیان داشت که اگر افغانستان در چند دههی گذشته دارای ثبات سیاسی بود، ما هرچه زودتر به نقطهی بحران میرسیدیم. وی در ادامه یادآوری کرد که متاسفانه، امسال طالبان 1 میلیارد مکعب آب را از سد کجکی و بند کمال خان سرریز کردند ولی اجازهی ورود آن را به ایران ندادند و وارد گودزره شد تا تبخیر شود. وی تغییر مسیر 180 درجه حرکت رودخانهی هیرمند را برای جلوگیری از بهره وری ایران جنایت خواند. وی تهدید دجله و هرات و ارس از سوی ترکها با ساخت سدها را خطرناک خواند. وی وابستگی زیست بوم ایران به هریررود را خطر دیگر خواند و برشمرد که از نظر پدافند غیرعامل باید تلاش کنیم تا منابع آب شیرین جایگزین و امنی را برای هممیهنان مان در زاهدان، زابل و مشهد و تمام روستاهای شرقی ایجاد کنیم. با وجود تعهد به پیماننامههای بینالمللی و ثبت بودن بینالمللی هامون به کوشش اسکندر فیروز در ثبت جهانی تالاب هامون در کنوانسیون رامسر، دولت ایران میبایست با توجه به عدم محبوبیت حاکمان طالبان و عدم رسمیت آن به عنوان کشور مقدم از این چالش یک فرصت بسازد و خودش را به عنوان مدافع دغدغههای جهانی معرفی کند. وی کشف منابع نوین آب، ایجاد تصفیهخانه، پرهیز از طرحهای انتقال آب و سدسازیها را راهکار حل معضل آب در ایران خواند و با اشاره به عدم امکان برداشت آب از پایاب زیرزمینی در زابل، ظهور دگزون (کویردریایی) در خلیج فارس بیان داشت که میتوان با استفاده ازانرژی خورشیدی و کمتر کردن آسیبهای محیط زیستی، نمکزدایی کنیم و نزدیک به 40 میلیون مترمکعب آب را به زابل برسانیم. همین مساله میتواند موجب قدرت ما در مذاکره با طالبان با درخواست حقآبهی ایران باشد. وی گام دیگر را تغییر چیدمان طرح توسعه در سیستان بر شمرد و کارکرد سیستان را حفاظتی خواند. درویش طرح های کنونی را در راستای توسعهی کشاورزی ناپایدار و بیان وابستگی منطقه به آب هامون و نمایش ضعف به طالبان در مذاکرات برشمرد و افزود: با زندهسازی دوباره هامون میتوان به بازگشت تابآوری دوباره به منطقه، ایجاد درآمد صیادی، ایجاد تفاوت دمای شب و روز با احیای نیزارها، مهار چشمههای تولید گرد و خاک، افزایش شاخص سلامتی و زیستپذیری در سیستان رسید و سپس با توجه به جذابیتهای منحصر به فرد سیستان یعنی کوه خواجه، شهر سوخته و دهها کهن زادبوم ارزشمند منطقه و افسانههای جذاب این منطقه تولید پول پایدار کنیم و با بازگشت پرندگان، درآمد از تماشای پرندگان (پرندهنگری) این ناحیه به دست آوریم و فضولات ناشی از این پرندگان میتواند در بلند مدت غذای ماهیان و حاصلخیزی خاک را برای منطقه به ارمغان آورد و آنگاه به یک کشاورزی پایدار، درخور و محدود در این ناحیه برسیم و بعدها، با ایجاد سیستمهای هیدروپونیک، تولید غذای محدود برای مردم این خطه ایجاد کنیم. وی افزود که میتوان با ایجاد مزرعههای خورشیدی، ساخت توربینهای بادی و تولید انرژی، افغانستان را به خودمان وابسته سازیم و از بادهای 160 روزه جلوگیری کنیم.
در ادامه، علی دهباشی پشتیبانی بیبیسی از دروغ پراکنی طالبان در زمینه خلاف واقع جلوه دادن مسالهی هیرمند را محکوم کرد و سپس، محمد احسانی مستندساز به معرفی مستند «روزگاری هامون» پرداخت. این فیلم در سال 1395 با پشتیبانی دفتر UNDP در ایران ساخته شده است. وی تشریح کرد که در آغاز، این فیلم برای تدوین یک کار تبلیغاتی برای نمایش فعالیتهای این سازمان و پروژه منارید در ایران تصویربرداری شد تا در سازمان ملل به نمایش درآید و کمکهای جهانی را برای احیای تالاب هامون در پی آورد ولی با سفر وی به این منطقه، او زابلیها را ایرانیترین و ملیگراترین ایرانیان دید و این ارتباط نزدیک، به تغییر این اثر به یک اثر هنری انجامید که تاکنون بیش از 60 حضور جهانی در فستیوال و دانشگاههای جهانی داشته است و بیش از 16 جایزهی جهانی را از آن خود کرده است. این فیلم در سال 1396 در اندیشکدهی آتلانتیک کانسیل به نمایش درآمد و مقرر بود 2 میلیارد دلار برای احیای هامون به ایران کمک شود که شوربختانه توافقنامهها با روی کار آمدن ترامپ به هم خورد. وی این فیلم را صدای مردمی خواند که صدا ندارند و با توضیحاتی کوتاه، مستند روزگاری هامون برای حاضران در این نشست نمایش داده شد. این فیلم در گشایش نشست جهانی آب در برزیل 2020 نیز نمایش داده شده است و این مساله، گویای اهمیت این فیلم مستند ایرانی است.
نمایش فیلم کوتاهی از عکسهای حامد غلامی و توضیحات این عکاس جوان و خوش قریحه پیرامون کتاب مجموعه عکسهای وی با عنوان «تلواسه هامون» که در 10 سال از این اقلیم برداشته شده است، بخش دیگری از این نشست بود.
شب هامون به عنوان گامی تاثیرگذار در راستای بازشناسی هامون و بایستگی توجه و مشکلات امروز در هیرمند و هریررود با پذیرایی از میهمانان به پایان رسید.
علی دهباشی مدیرمسوول و سردبیر نشریه بخارا و برگزارکنندهی شبهای بخارا
زهره صیادی، پژوهشگر محیط زیست سیستانی
محمددرویش،کنشگر زیستبوم
رضاکیانیان،بازیگر و کنشگرزیستبوم
مانیا شفاهی، مدیر فصلنامهی محیط زیستی صنوبر
تصاویری از مستند «روزگاری هامون»، ساختهی محمد احسانی
فرتورها رسیده است.
4090
یک پاسخ
به خشنودی اهورامزدا…. دریاچه هامون(کیانسه) همان مکان مقدسی که،ورجاوند مهر اسپنتمان اشوزرتشت ، وخشور ایران زمین در کنار آن زیست داشته و دین پاک مزدیسنا را به ایرانیان هدیه داده ، در کنار دریاچه سپنتای هامون کوه اوشیدا، کوه نور،کوه وحی،کوه خدا،کوه هورمزد قرار دارد که وخشور ورجاوند ایران زمین در آن سپیده دم صبح امید با اهورمزدا همپرسه شده و بخشی از گاتاها را برای ما در آنجا ارمغان آورده… از سایت ورجاوند امرداد سپاسگزارم که از هامون گفت و تاریخ دهشمند آن، از وضعیت کنونی و نامیرای آن… حتما در یک روز روشن شاه بهرام ورجاوند و سوشیانت استوت ارته در کنار این دریاچه سپند با هم برای نجات ایران همازوری خواهند نمود و آنجا را از دست تاریکی ها و ظلمات نجات خواهند داد….ایدون باد ایدون ترج باد