ناجی مردم در قحطی سالهای جنگ جهانی اول
بنیانگذار کتابخانه مجلس شورای ملی
ستون و نگهدار بنیان مجلس شورای ملی
از بنیانگذاران مخابرات ایران
از بنیانگذاران راهآهن ایران
کاشف مقبره فردوسی
احداث چندین مدرسه
و پر شمار خدمات دیگر که شرح هر کدام فصلی جداگانه میطلبد.
اینها همه خدماتی است که یک نفر به کشور ایران ارایه نموده، او کیست؟ آیا به واسطه ثروت و مکنتی که به او ارث رسیده بود این چنین توانمند شده بود؟ اینچنین نبوده، آیا همانند نادر از پشتوانه قبیلهای بانفوذ و پرجمعیت برخوردار بوده؟ آنچنان هم نبوده. کیخسرو به یتیمی در خانوادهای فقیر بزرگ شد که این خانواده متعلق به یکی از محرومترین اقوام این سرزمین بوده. قرنها بود که زرتشتیان به واسطه احکام ناعادلانه هیچگاه بیش از قوتلایموت ثروتی نداشتند، قرنها بود که فشار و تبعیض و قتل (قتل که نه بلکه نسلکشی) جمعیت آنها را به حدی کاهش داده بود که نه تنها از نظر کمیت جمعیتی تاثیرگذار در صحنه سیاست این سرزمین محسوب نمیشدند بلکه اصولا محسوب نمیشدند.
ارباب کیخسرو به این دنیا پا گذاشت تا ثابت کند فرهنگ غنی ایرانی و تعالیم زرتشت از چنان پتانسیلی برخوردار است که برای فتح قلههای رفیع موفقیت و برای دستیابی به کمال انسانی نیاز به هیچ چیز دیگری نیست، اندیشه و گفتار و کردار نیک پیشه کن همین کافی است.
نادر خود را فرزند شمشیر میخواند، میراثش برای این سرزمین جواهراتی است که سالهای پس از نادر خون مردمان برای تصاحب آنها بر زمین ریخته شد وخیانتها رقم خورد.
کیخسرو فرزند شمشیر نبود، کیخسرو فرزند فرهنگ ایران بود به همین دلیل ثروت نیندوخت، بلکه مدرسه ساخت، کتابخانه ساخت، برای حصول عدالت اجتماعی زیرساخت ارتباطات را گسترش داد، راهآهن ساخت میراث کیخسرو برای ما امروز سرزمینی است آباد با شبکه راهآهن و مخابرات میراث کیخسرو برای ما تربت حکیم توس است میراث کیخسرو برای ما کتابخانه است مدرسه است، پزشک است، مهندس است، معلم است و در یک کلام انسان است. الماس کوه نور و دریای نور در قبال نور انسانیت چه درخشندگیایی دارند؟
کیخسرو شجاع بود در مقابل شاه خودکامه ایستاد وقتی آن سلطان متقلب گندم کپکزده را به انبار مردم (که کلیددارش کیخسرو بود) تحویل داد، کیخسرو جلو نقدشدن چک او را گرفت. چند نفر را در تمام تاریخ در کل دنیا سراغ دارید که شجاعت چنین کاری را در «گذشته و حال و آینده» داشته باشند؟ این شجاعت از کجا منشاء میگرفت آیا کیخسرو دلخوش به قدرت و نفوذ پدرش بود؟ آیا جمعیت میلیونی قبیلهاش قرار بود به حمایتش برخیزند؟ قطعا اینگونه نبود آنچه به کیخسرو شجاعت میداد اعتقادش به نماز و نیایش هر روزهاش بود «هومت (اندیشه نیک) و هوخت (گفتار نیک) و هورشت (کردار نیک)، منشنی و گوشنی و کنشنی» هورشت نه به مصلحت نه به تفسیر و نه اینکه گاه هورشت و گاه نه هورشت. فرهنگ ایران، فرهنگ زرتشتی برای راستبودن برای راست گفتن شرط نمیگذارد، مصلحت نمیشناسد و از این روست که ایرانی راستین و باورمند، ترس ندارد.
زرتشتیبودن یک نژاد نیست یک ملیت نیست یک وابستگی این جهانی نیست بلکه یک فرهنگ است، فرهنگی که حاصل آن راستی است، اشایی است، شجاعت است و آبادانی است.
اینگونه است که عارف قزوینی میفرماید:
دو تا گردیده چرخ پیر را پشت
پی پوزش به پیش نام زردشت
به چشم عقل آن دین را فروغ است
که خود بنیان کن دیو دروغ است
دنیا بس همین یک افتخارم
که یک ایرانی والا تبارم
شجاعت کیخسرو، راستگویی و صداقتش از او ابرمردی ساخته که در باور هر انسانی ستودنی است و همه دوست دارند چنین انسانی را ازآن خود بدانند از این روی است که شهید مدرس در وصف او گفته «در مجلس شورای ملی فقط یک مسلمان واقعی است و او ارباب کیخسرو شاهرخ است» هرچند ارباب کیخسرو بر طبق یادداشتهایی که از او برجای مانده مدتی یک مسیحی دو آتشه بود اما به اطمینان هرگز اسلام نیاورده بود.
کیخسرو چنان زیسته بود که طبق اندرز عرفی شیرازی (شاعر قرن دهم هجری)
چنان با نیک و بد عرفی، به سر کن — مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند
ارباب کیخسرو بر اساس اندیشه و گفتار و کردار نیک زندگی کرد، شجاعانه در برابر دژخیم ایستاد در نهایت در راه ایران به شهادت رسید. ایستاده زیست و ایستاده مرد. برای شما زندگی اینچنین و برای خودم مرگی آنگونه را آرزومندم.
ایدون باد. بابک شهریاری هشتم تیرماه 1402
گزارش تصویری از آیین گهنبار به یاد ارباب کیخسرو شاهرخ را از تارنمای امرداد بیننده باشید.