اَخَوِینی بخارایی، همانگونه که از نامش پیداست، در بخارا میزیست، پایتخت سامانیان، از اینرو کتابهایش را به پارسی بخارایی نوشته است. نامش ربیع و پدرش احمد بود، او را به ابوحکیم نیز میشناختند. اخوینی یکی از پزشکان چیرهدست اما گمنام ایرانی است که در سدهی چهارم قمری زندگی میکرد. دریکی از سالهای نخست این سده چشم به جهان گشود، در جوانی در مکتب زکریای رازی آموزش دید و حدود سال 360 خورشیدی چشم از جهان فروبست. او ترفندها، شگردها و روشهایی را در پزشکی به کار بست که با گذشت نزدیک به هزار سال هنوز شگفتآورند. از آنجا که بیماران مالیخولیایی را درمان میکرده، مردم همروزگارش او را «پچشک دیوانگان»، یا همان پزشک دیوانگان خواندهاند. داستان کارها و روشهای شورانگیز او درازدامن است در این گفتار کوشش شده است تا خواننده با گوشهای از کارهای او آشنا شود.
جراحیهای دشوار، روشهای شگفتانگیز
اخوینی بخارایی، در آموزشها و درمانها، کارهای دشواری را انجام داده است یا روشهای نوآورانهای را به کار بسته است. از این دست میتوان از جااندازی مهرههای گردن با کلبتین (گازانبر) تا نوآوری (اختراع) در خورانیدن خوراک و دارو از درون شاخ توخالیشدهی گاو (که امروزه به انگلیسی آن را گاواژ نامند) را دید. او در کتابش از جراحی سرطان پستان و تودههای بینی، مفاصل و استخوانها تا درآوردن سنگهای ادراری با زُراقه (رهاب، قاتاتیر، Catheter)، برگرداندن رحم بیرونافتاده (پرولاپس)، درآوردن چشم چرکین، جراحی ناخنک چشم، جراحی فتق، درمان بواسیر، آموزش پیشگیری از بارداری از راه ساخت وسایلی مانند حلقه آ یو دی برای زنان و کاندوم برای مردان، جراحیهای دستگاه تناسلی زنان و مردان، جراحی زانو و … را آموزش داده است.
سی سال تجربه به زبان پارسی دری
پزشک اخوینی به درخواست پسرش اندوخته پربار سی سال درمانگریاش را در کتاب هدایت المتعلمین فی الطب، که میتوان آنرا به راهنمای دانشجویان پزشکی ترجمه کرد، برای همیشه ماندگار کرد. این اثر نامدار و با ارزش اخوینی با اینکه نامش پارسی نیست اما یکی از کهنترین کتابهای پزشکی به زبان پارسی دری است. او در آن کتاب هرجا درمانهایش به شکست انجامیده آنها را بازگو کردهاست. همچنین از روش گزارش موردی (Case Report) بهره گرفته و نمونههای ویژه را در کتابش گاه با آوردن نام بیماران و پزشکان موشکافی کردهاست. این کتاب نزد استادان و دانشجویان علم پزشکی ارزش ویژهای داشت و تا سدهی ششم قمری در کنار آثاری چون ذخیرهی ثابت بن قره، منصوری محمد بن زکریای رازی و و اغراض سیداسماعیل جرجانی، به دانشجویان پزشکی تدریس میشد کتاب هدایت فی الطب چندین بار به دست دیگران رونویسی شدهاست. دومین بار در پایان ربیعالاول سال ۴۷۸ قمری (پنجم مرداد ۴۶۴ خورشیدی)، سپس سال ۵۲۰ و بار دیگر ۱۲۹۷ قمری. پزشک اخوینی در این کتاب به سه اثر دیگر خود، به نامهای «قرابادین»، «تشریخ» و «نبض» اشاره کرده است.
استاد مجتبی مینوی در سال ۱۳۲۹ خورشیدی از کتاب هدایت المتعلمین فی الطب، در مجله یغما نام برد و سپس با سختکوشی و پشتکار دکتر جلال متینی در سال ۱۳۴۴ ویراسته و در انتشارات دانشگاه مشهد به چاپ رسید.
ویژگیهای منشی و کاری پزشک اخوینی
او از نخستین پارسینویسان پزشکیِ کهن ایرانزمین و جراح ایرانیست که هفت ویژگی برجسته دارد:
یکم) پیش از فردوسی میزیسته و کتاب پارسی راهنمای پزشکیِ او (هدایه الطب) زودتر از شاهنامه نوشته شدهاست. پزشک اخوینی در نزدیکی سال ۳۶۰ خورشیدی و فردوسی نزدیک به پنجاه سال پس از او درگذشت
دوم) چن دهه پیش از پورسینا میزیسته و پس از مرگ او در بخارا، پورسینا هم چشم به جهان گشود و نزد شاگرد او آموزش دید
سوم) بیشتر و پیشتر از پورسینا دست به کارد بُوده و جراحی میکرده است.
چهارم) برخلاف دیگران، کتاب خود را به پارسی، نه عربی، نوشتهاست درحالیکه استاد او، زکریای رازی، کتاب الحاوی را به عربی نوشته بود. بسیاری از استادان و پزشکان سرشناس آن زمان و پیش از او یا پس از او مانند حُنین بن اسحاق الکِندی، ثابت بن قُرّه، عیسی بن صهار بخت، پسر سرابیون، یحیی پسر ماسویه و اهرَن کتابهای خود را به زبان عربی نوشتهاند؛ گرچه تاکنون تنها یک کتاب پزشکی پارسی همزمان یا پیش از او به دست آمدهاست ولی آن هم کتاب دارویی بوده نه جراحی و نامش الابنیه عن حقایق الادویه از ابومنصور موفق هروی بوده است.
ششم) درمانهای پیشنهادی پزشکان دیگر را با نام بردن از آنها و کتابشان (بُنمایهنویسی یا رفرنسنویسی) نوشته و دیدگاه موافق یا مخالف خود را بازگو کرده است.
هفتم) روشهای درمانی شکستخورده یا خطرناک را با اشاره به خطر هلاک شدن بیمار نوشتهاست و از گزارش موردی (Case Report) نیز بهرهها بردهاست.
دریغ از ماست که بزرگانی چون اخوینی بخارایی را نشناسیم و دریغ از پزشکی ماست که تاریخ و پیشینهی پزشکی ایران را کمارزش دانسته و دربارهی آن بررسی و واکاوی نکند!