سرپرست کاوشهای باستانشناسی شهر سوخته با رونمایی از بازیهای رومیزی باستانی شهر سوخته» و «مار و دُم شهر سوخته»، دیرینگی این دو بازی را نزدیکبه ۴۴۰۰ سال اعلام کرد و گفت: دیرینگی این بازیها از بازی پرآوازهی «گورستان سلطنتی اور» بیشتر است.
به گزارش ایسنا، بازیهای رومیزی «باستانی شهر سوخته» و «مار و دُم شهر سوخته» که به کوشش پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با همکاری شورای نظارت بر اسباببازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بازطراحی شده، رونمایی شدند.
دیرینگی شهر سوخته بیشتر از گمانههای پیشین است
سیدمنصور سیدسجادی، سرپرست کاوشهای باستانشناسی شهر سوخته، در این آیین رونمایی با اشاره به بازی باستانی شهر سوخته گفت: بازیهایی از این دست را در خاورمیانه، ترکمنستان، قبرس، مصر و نامورترین آن را در گورستان سلطنتی اور در عراق امروزی داریم که همانندی فراوان و شگفتانگیزی به بازی شهر سوخته دارد.
او با پافشاری بر اینکه در باستانشناسی به دنبال رقابت نیستیم، افزود: در تازهترین پژوهشها و آزمایشها و برپایهی دیدهها و یافتهها دریافتیم که شهر سوخته وارون (:برخلاف) آنچه تصور میکردیم متعلق به ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد نیست، بلکه دستکم ۳۰۰ سال کهنتر از آن چیزی است که گمان میکردیم؛ یعنی این شهر دستکم۳۵۵۰ سال پیش از میلاد بنیانگذاری شده است.
این باستانشناس افزود: در این جابهجایی، تاریخ این بازی نیز که گمان میکردیماز ۲۲۰۰-۲۱۰۰ پیش از میلاد (۴۲۰۰ سال پیش) برجای مانده است، ۲۰۰ سال کهنتر شده که این امر نشانگر آن است که بازی شهر سوخته ۲۰۰ سال از بازی معروف گورستان سلطنتی اور کهنتر است.
سیدسجادی گور سردابهای را که بازی شهر سوخته در آن کشف شده یکی از ۴۰ هزار گور دهگانهای دانست که در گورستان شهر سوخته وجود دارد و گفت: دستکم نزدیکبه ۶۰ هزار انسان در این گورستان از چهار تا پنجهزارسال پیش آرمیدهاند.
سرپرست کاوشهای باستانشناسی شهر سوخته با بیان اینکه هر یک از گورهای این گورستان نکتهای را روشن میکند و هر گونه از گورها در شهر سوخته بیانگر یک طبقه اجتماعی است، گفت: گورهای سردابهای که دارای یک اتاقک برای خاکسپاری درگذشته و پیشکشها و نذرها است از آنِ افراد نخبه یا در حقیقت کلاس برتر جامعه (حکمران، بازرگان و …) بوده است.
این باستانشناس ادامه داد: گور شماره ۷۳۱ که این اثر ارزشمند در آن یافته شد از دید آثار باستانی بسیار غنی است بهگونهای که در آن قاشق غذاخوری و ظرف سفالی با نقش نامور به نخستین پویانمایی تاریخ (انیمیشن بز جهنده) کشف شد.
سیدسجادی با بیان اینکه در کنار کشف این بازی به واقعیتهای بسیاری دست یافتیم، افزود: جنس تخته این بازی از چوب آبنوس است که در فلات ایران به عمل نمیآید و متعلق به شمال پاکستان امروز یا در حقیقت هندوستان است که نشاندهنده پیوند این جامعه با جوامع دیگر بوده، همچنین هنر خراطی در این اثر بسیار زیبا اجرا شده است.
سرپرست کاوشهای شهر سوخته گفت: گمان میکنیم افرادی که این بازی را انجام میدادند حتما با ریاضیات و منطق آشنا بودند و از آنجا که زمانی را برای بازی صرف میکردند بیگمان از رفاه نسبی برخوردار بودهاند.
سیدسجادی همچنین خطاب به دانشآموزان باشنده در این آیین گفت: آثار باستانی این مملکت حتی آن خردهسفالها که به نظر مهم نمیآیند، در حقیقت مثل برگهای شناسنامهی ما هستند که هویتمان را نشان میدهند. کار ما باستانشناسان گردآوری این خردهریزهای پراکنده و چسباندن آنها به یکدیگر است تا هویت چهار تا پنجهزارساله خود را پیدا کنیم.
تخته شهر سوخته؛ مادر بازیهای باستانی جهان
رحما بردبار، کارشناس واحد پژوهش شورای نظارت بر اسباببازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در ادامه این آیین با اشاره به ساخت بازیهای رومیزی فکری با توجه به موضوعات باستانی، تاریخی و فرهنگی کشور، گفت: یکی از عناصر ماندگار و کهن هر ملت که ارتباط موثر و ناگسستنی با ذائقه فرهنگی دارد بازیهای باستانی است که در بطن تاریخ و فرهنگ آن مجال بروز مییابد و بازیهای رومیزی به واسطه مشارکت اجتماعی بازیکنان در گروههای دوستانه و خانوادگی نهتنها در میان کودکان و نوجوانان حتی در گروههای سنی بالاتر مخاطبان و مشتاقان فراوانی دارند.
او افزود: بازیهایی که بر پایه موضوعات باستانی ساخته میشوند، میتوانند به مردم آگاهیهای بیشتری درباره آثار باستانی، تمدنهای قدیمی و خوراکیهای سنتی کشورمان ارایه دهند، از سوی دیگر، ساخت بازیهای رومیزی فکری با موضوعات تاریخی میتواند به مردم این امکان را بدهد تا در مورد رویدادهای مهم و افراد بزرگ تاریخ کشورمان بیشتر بدانند.
بردبار با بیان اینکه بازی تخته شهرِ سوخته، یکی از بازیهای باستانی و پرهوادار است که نزدیکبه پنجهزار سال از سوی ایرانیان بازی میشد، گفت: بازیهای تاریخی با قاعده و روش بازی مشخص و معین نشان میدهند که یک برنامهریزی دقیق برای دستیابی به اهداف والا طراحی شده تا کودک و نوجوان را مجذوب خود و سرگرم کند.
کارشناس واحد پژوهش شورای نظارت بر اسباببازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان افزود: با شناختی که از ساختار اجتماعی شهر سوخته داریم، که با عنوان شهر هنر، شهر علم و شهر صلح مطرح است، این بازی میتواند در رشد مهارتهای ارتباطی و اجتماعی مدیریت زندگی خصوصا مدیریت اقتصادی و بازرگانی افراد تاثیرگذار باشد و این بازی درباره استراتژی و تاکتیکهای جنگی است و میتوان از آن به عنوان مادر بازیهای باستانی جهان نام برد.
بردبار گفت: بازی مار و دم شهر سوخته که امروز رونمایی میشود نیز برگرفته از این تخته بازی باستانی است که صفحه آن با همان شکل ظاهری پیشین بازسازی شده است، بازی مار و دم شهر سوخته، شامل چهار تاس و ۳۲ مهره است که بازیکنان باید تلاش کنند مهرههای خود را وارد بازی کرده و با تبدیل آنها به مهرههای بزرگتر در نهایت مهره ۳۲ امتیازی خود را از خانه دم مار خارج کنند.
مهدیه بُد، معاون فناوری و کاربردیسازی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با مثبت ارزیابی کردن آموزش میراث ناملموس و گوشزد کردن هویت به کودکان گفت: باید به کودکانمان بیاموزیم که ما یکی از کهنترین تمدنهای جهان را داریم که نمودش در یک بازی ساده نیز آشکار است.
او با انتقاد از اینکه بازیهای رایانهای جایگزین بازیهای حرکتی شدهاند، بیان کرد: طراحی بازیهایی از این دست اتفاق خوبی در این حوزه است و مهارتهای کودکان را تقویت میکند.
بُد با اشاره به اینکه در پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری پژوهشهای گستردهای در حوزه میراث ناملموس، آداب و رسوم و … صورت میگیرد که باید به مصداقهای عینی مانند بازی تبدیل شوند، گفت: در این راستا معاونت فناوری و کاربردیسازی پژوهشگاه دست همکاری به سوی کانون پرورش فکری دراز میکند و امیدواریم بتوانیم همکاریهای گستردهای را در آینده داشته باشیم.
در ادامه مراسم، میثم جلوهمقدم به رمزگشایی بازی باستانی شهر سوخته پرداخت، علی شیر کرمی بازی مار و دُم را معرفی کرد و مریم شفیعزاده قصهگو و استورهخوان گوشهای از استوره گیلگمش را اجرا کرد.
همچنین بازیهای رومیزی «باستانی شهر سوخته» و «مار و دُم شهر سوخته» نیز با حضور مصطفی دهپهلوان، رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، جبرئیل نوکنده، رییس موزه ملی ایران، منصور سیدسجادی، سرپرست کاوشهای شهر سوخته و آیدین مهدیزاده تهرانی دبیر شورای نظارت بر اسباببازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رونمایی شد.
2 پاسخ
سلام دوستان
متأسفانه تحقیقات ناقص(در کل جهان) باعث ایجاد اطلاعات ناقص در اذهان مردم شده است. تحقیقات ناقص هم تحقیق است و ارزشمند. ولی وقتی آن را تحقیق کامل و نهایی اعلام می کنند، باعث بدآموزی می گردند. متأسفانه در تحقیقات در جهان، احتیاط کافی صورت نمی گیرد. کسانی به نتایجی درست ولی ناقص یا غلط در درست و یا کاملن غلط می رسند و بعد همان را به عنوان دانش در آن امر ارائه داده و باعث گمراهی می شوند. بسیارگاه گول شباهت را می خورند. مثل چله، که بعضی آن را چهله تصور کرده اند. در حالی که چیلَه شَو = چله شب، یعنی شب چیل زدن، چیل شکستن تخم افق است به وسیله ی جوجه ی طلایی خورشید و زایش آن. هنوز وقتی خورشید سر می زند، تالش دست بر بالای ابروان می گیرد و می گوید: «آفتاوی کیجَه گلَه چیل ژَندَه» = جوجه ی خورشید تهم افق را شسکته و عنقریب زاده می شود.
من به این سخن در وبگاهِ خود ادامه خواهم داد. کوتاه همینقدر بگویم که، ای کاش ما آن دقت، صداقت و شهامت را داشته باشیم و بگوییم که فلان کار زیبا که انجام داده ایم؛ هنوز نهایی شده نیست. این فراز طلایی باعث می گردد که ما کار های خوب اما نیمه کاره را کار تمام شده نپنداریم.
البته گاه کشفیات بعدی سو(روشنایی، نور) بیشتری بر آن امر می تابانَد و در نتیجه ما به دست آورد های نوینی می رسیم. در هر حال همیشه باید احتیاط کافی داشت، تا غلطی به دفتر تاریخ برده نشود. کوتاه: دانش مطلق در جهان تحقیق در باب هَزاره های دور تاریخ، در درون واژه ها نهفته.
در ضمن جایی به نام «شهرِ سوختَه» در کشور ما و کل جهان وجود ندارد. پس این نام از کجا آمده؟ پس چرا از دانش آموز تا پروفسور اهل تحقیق آن نادقیق را تکرار می کنند؟
البته آن فراز از بیخ و بن غلط نیست، بلکه ترجمه «سیستَه شَر» است به فارسی دری. آیا نامی را ترجمه کردن اِشکال دارد؟ خیر، خیلی هم خوب است. ولی شرط دارد. شرط این است که گفته شود هرگز چنان نامی در باستان زمان در ایران زمین نبوده، نمی توانسته باشد. پس چرا بیان می شود؟ زیرا دانشمند عزیز مرکز نشین مرکزگرای ما از نام واقعی باستانی آن بی خبر است. آیا این بی خبری، جرم است. خیر. ولی دانشمند صادق شریف باید این فراست را داشته باشد که «شهرِ سوخته» فرازی ست، نوین؛ فرازی ست در فارسی دری، پس باید در پی کشف نام باستانی آن بود. و برای این شدن باید از تِرون(تهران) به بیرون زد و برای یافتن تلاش نمود. کاری که نمی شود. نه فقط نمی شود؛ بلکه دوپا در یک لنگه کرده می گویند؛ همین است که ما می گوییم. ندانستن عیب نیست. بسیاری نکات ظریف را کودکان در بازیهای کودکان بلدند که من محقق از آن بی خرم – هرکس بجای خود.
ولی وقتی نمی دانیم؛ حد اقل کاری که باید بکنیم، احتیاط، تدقیق و پویش بیشتر است – این دیگر دلبخواهی نیست؛ وظیفه است.
«سیستَه شَر» = سیستَه شهر = شهرِ سوختَه(برگردان به فارسی دری)، همچون «سیستَه استان» یا «سیَه استان» = سیستان(خلاصه) = استانِ سوخته(برگردان به فارسی)، در بندار سیستِن(تالشی) بن دارد.
سخن بسیار است بمانَد.
سیستِن(بُندار)
صرف بندار – سیم، سیر، سی(می سوزد – سوم شخص مفرد)؛ چنانکه گذشته از «سیستَه شَر»(سیستَه شهر) و «سیستَه استان»، «سی» سیمرغ، «سی» سیرَنگ(نام دیگر سیمرغ)، «سی» سیبیر(سیبری)، «سی» سیر(گیاه) نیز در همین بندار سیستِن بن دارد.
تا زمانی که دانشمندان عزیز مرکز گرای مرکزنشین به این نرسند که دانش هَزارَه های دور تاریخ میهن ما فقط آن نیست که آن ها دارا هستند، این ناقص بیانی ها ادامه خواهد یافت. ای کاش بیش از این مباد چنان!
پرسش: آیا سیستان = سیَه استان یا سیستَه استان = استان سوختَه، اشاره دارد به همان شهر سوختَه؟
می تواند از آن برگرفته شده باشد. و هم می تواند به معنی استان سوخته و بیابانی باشد.
کدام تفسیر دقیق و درست است؟
به نظر من تفسیر اول درست است. یعنی سیستَه استان(استان سوخته) ی امروزی، نام خود از آن شهر باستانی دارد.
منگفتی ارسال کردم که هنوز منتشر نشده. تکته ای را لازم است به آن بیفزایم.
چیل(تالشی، تاتی) = پوست تخم مرغ و …
چیل ژَندِن = پوست را شکافتن برای زاده شدن.
پس چیلَه شب = شبِ چِلَه، به معنای شب تولد است. ربطی، هیچ ربطی به چهل ندارد. همین.