همایش بزرگداشت ثبت جهانی سده، از سوی میراث فرهنگی و گردشگری با همکاری سازمان جوانان زرتشتی تهران (فروهر) و انجمن زرتشتیان تهران، به دو روش حضوری و مجازی برگزار شد.
بهتازگی جشن سده به عنوان بیستوچهارمین عنصر میراث فرهنگی ناملموس ایران در پروندهای مشترک با تاجیکستان، در یونسکو ثبت جهانی شده است.
در این همایش شماری از استادان و دستاندرکاران ثبت جهانی جشن سده، سخنرانی کردند و یادآور ارزش بسیار این جشن و بایستگی کوشش برای شناساندن آن به همگان شدند.
سرزمینی که جشن سده دارد، دریاچههایش نباید خشک شوند
علیرضا حسنزاده، رییس پژوهشکدهی مردمشناسی و مدیر پروندهی ثبت جهانی سده، در آغاز سخنانش به دو ملت ایران و تاجیکستان ثبت جهانی جشن سده را شادباش گفت و افزود:«امروز، زرتشتیان میزبان هستند و ما مهمانیم؛ چرا که سده را زرتشتیان و مردم خراسان حفظ کردند. افسوس که نتوانستیم کسانی از مردم خراسان را به همایش امروزمان دعوت کنیم».
حسنزاده با طرح پرسشی گفت: «ثبت جهانی سده چه چیزی را به ما میدهد، چه اندیشهای را میتواند در ما برانگیزد و چه چشماندازی را به ما ارائه بدهد؟» سپس در پاسخ به چنان پرسشهایی، گفت: «نخستین چیزی که سده به ما میدهد، فراخوان به زیستسالاری است. هیچ مدلی در جهان وجود ندارد که اگر برپایهی زیستسالاری نباشد و توسعهی پایدار بینجامد».
به سخن او، آتش، نماد روشنایی و پاکی است؛ آب و خاک و هوا نیز. ما باید بیاندیشیم در سرزمینی که جشن سده را دارد نباید هوا آلوده باشد، نباید مازوت سوزانده شود، نباید دریاچههامان خشک شود، نباید رودخانههامان دچار آلودگی صنعتی باشد. ما باید بیاندیشیدم و بدانیم در سرزمینی که جشنهای نوروز و سده را دارد، مدل توسعه در آن باید بازاندیشی جدی بشود.
حسنزاده سپس افزود: «سده، دعوت به شادمانی هم هست و یکی از چشماندازهای فرهنگ شادمانی در ایران است. چندی پیش پیشنهاد کردیم روز پس از شب چله، تعطیل باشد یا کار، دیرتر آغاز شود. این سخن برای برخی قابل قبول نبود. اما اکنون هم میگویم چه اشکالی دارد روز جشن سده تعطیل باشد؟ سخن من این است که ما به فرهنگ شادمانی در ایران، باید بهای بیشتری بدهیم. از دید گفتمانی هنوز ابهاماتی دربارهی فرهنگ شادمانی در ایران وجود دارد. باید یک توافق همگانی برآمده از فرهنگ شادمانی در ایران شکل بگیرد. ما حتا طرحی را به نام “اطلس شادمانی” پیشنهاد کردیم که شاید بتواند به حل این مشکل کمک کند».
رییس پژوهشکدهی مردمشناسی دیپلماسی فرهنگی را چارهساز دانست و گفت: «دیگر ارزش ثبت جهانی سده، دیپلماسی است. هرجا میخواهید پُل بزنید میراث فرهنگی به کمک شما میآید. میراث فرهنگی خندق نمیزند، حفر نمیکند، دیوار نمیکِشد، حصارها را بالا نمیبَرد. میراث فرهنگی پنجرهی گشودهایست به سمت گفتوگو. ما گِلهمندیم که چرا میراث فرهنگی نباید مبنای یک دیپلماسی قدرتمند و گفتوگو با جهان باشد؟ من سیاستمداران ایران را دعوت میکنم که به سرمایهی بزرگی که ایران دارد، بیاندیشند. ایران پُل اتصال شرق و غرب بوده است. فرهنگ ما پُلهای بسیاری دارد که به همهجای جهان وصل شود».
او افزود: «نکتهی دیگر آن است که همانگونه که در اینجا گفته شد، سده پنج عنصر را دربرمیگیرد. به گمان من حتا اندیشههای فلسفی هم دارد. به سخن دیگر، جهانشمول است. این خصلت فرهنگ ایرانی است که دربارهی آن بسیار میتوان سخن گفت».
به باور حسنزاده، در آیین سده، مسیحیها، آشوریها و کلیمیها هم هستند. اینها نیز به آیینی که زرتشتیان و خراسانیان برگزار میکنند، باور دارند. جای منشور تنوع فرهنگی و همبستگی ملی در ایران خالی است. سرزمین ما دشمنانی دارد که یکپارچگی ایران برای آنها کابوس است. ما باید نشان بدهیم که هویت ایرانی در تمام تاریخش به همزیستی و یگانگی اقوام ایرانی باور داشته است».
وی آنگاه افزود: «شاید شنیده باشید که در یکیدو روز گذشته، بنیاد ایرانشناسی، آموزشوپرورش را قانع کرده که کتابی برای کودکانونوجوانان ما در دو مقطع ابتدایی و متوسطه به نام “ایرانشناسی” تالیف کند. به باور من کتاب دیگری هم لازم است. ما باید 24 عنصری را که ثبت کردیم در کتابی درسی در اختیار کودکانونوجوانان ایرانی قرار بدهیم؛ چرا که این عنصرها، تصویر جهانی ماست».
حسنزاده در پایان گفت: «خویشکاری ما این است که نهتنها به ثبت عناصر فرهنگی ایران، بلکه به ثبت عناصر فرهنگی ایرانِ فرهنگی بیاندیشیم». او در پایان سخنانش از یاریهای سازمان فروهر و دکتر پدرام سروشپور و انجمن زرتشتیان تهران در برپایی این همایش سپاسگزاری کرد.
آیینها و جشنهای ایرانی باید مستندنگاری شوند
مصطفی دهپهلوان، رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با سپاسگرازی از کسانی که برای ثبت جهانی سده کوشش کردهاند، گفت: «من به عنوان یک باستانشناس سده را آیینی ریشه در زیست انسان با محیط و طبیعت میدانم. در آن طبیعت سرد و خشنی که ما در زاگرس داشتیم، معنای گرما را میفهمیدیم و این که آتش برای چنین انسانی یک موهبت است و آن را میستاید و آن را نعمت الهی میداند».
او سپس افزود: «کلیپی از نمایندهی پیشین زرتشتیان میدیدم که پافشاری میکرد زرتشتیان آتشپرست نیستند. این سخن، درست است. افتخار ایران به زرتشتیانش است که ثابت میکنند که ایران سنت بتپرستی را به خودش ندیده و سنت نبوی در ایران کشور وجود داشته است و ایرانیاناند که به این درک عمیق رسیدند و سنت نبوی را در این سرزمین رواج دادند».
دهپهلوان در پایان سخنانش گفت: «خویشکاری میراث فرهنگی این است که آدابورسومی را که ریشه در دین و فرهنگ کشور ما دارد، مستندنگاری، حفظ و ترویج و احیا کند. ما خوشبختانه استادان وصاحباننظران زیادی داریم که باید از آنها برای ثبت و ضبط آیینهای ایرانی یاری بخواهیم».
سده جشن همهی ایرانیان است
دکتر فرزانه گشتاسب، دانشیار گروه زبانهای باستانی پژوهشکده زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با شادباش جشن سده به همهی مردم ایران، و گفتن اینکه: «خوشحالم که زحمات به بار نشست و ما امروز ثبت جهانی سده را جشن میگیریم»، در آغاز سخنانش گفت: «در ایران دو جشن بزرگ بوده که در میان زمستان و با آتشافروزی برگزار میشده است و رد پای استورههای کهن ایران باستان را، یعنی استورههایی که به اوستا میرسد، در این دو جشن میتوانیم پیدا کنیم. یکی از آنها همین جشن سده است که در دهم بهمن برگزار میشده و دیگری جشنی است که اکنون تنها زرتشتیان آن را در روز اشتاد از ماه آذر در تقویم بهدینان برگزار میکنند که بیستوپنجمین روز از ماه آذر است. اگر بخواهیم این دو جشن را با هم مقایسه کنیم به سه وجه مشترک میرسیم که به ما نشان میدهد این دو جشن، یک رویداد هستند».
گشتاسب سپس افزود: «آن جشنی که زرتشیان برگزار میکنند، نامهای گوناگونی دارد. در روستای شریفآباد آن را “هیرمبا” میگویند، در جاهای دیگر “شاخشاخدوربند” نامگذاری میکنند. وجه مشترکهایی که شاره کردم، اینهاست: یکی آن که با آتشافرزوی بزرگ همراه است. ما در جشنهای زرتشتی آتشافروزی داریم، برای نمونه در آیین فرودینگان آتشافروزی است اما در پشتبام، اما آتشافروزی سده و هیرمبا جمعی است و همگان در جایی گِرد میآیند و آتش برمیافروزند».
به سخن گشتاسب، هر دو جشن با عدد صد ارتباط دارد. یعنی با رویدادی پیوند دارد که صدروز از آن گذشته است. هر دو جشن با ایزد رپیتون نیز پیوند دارند. ایزد رپیتون را در اوستا داریم. رپیتون به معنای ظهر است. این ایزد مُوکل این بخش از روز و گرمای آن است. هر چیزی که با اوج گرما و نور پیوند داشته باشد با این ایزد نیز پیوند دارد».
او سپس ادامه داد: «دربارهی ایزد رپیتون استورهای در نوشتههای زرتشتی وجود دارد؛ بدینگونه پس از پایان تابستان بزرگ و آغاز زمستان بزرگ یعنی در اول آبان، این ایزد به زیر زمین سفر میکند تا بتواند در سرمای زمستان ریشههای گیاهان را از مُردن و یخزدن نگه دارد. به همین سبب زرتشتیان در این پنجماه (از آبان تا اسفند) نیایشی به نام گاه رپیتون بهجا میآورند. دوباره در روز فروردین، روز اورمزد از ماه فروردین، این ایزد روی زمین میآید و زرتشتیان دو جشن برای آن برگزار میکنند. یکی روز اول آبان که البته آن آیینی دینی است که موبدان برگزار میکنند. اما جشن آمدن رپیتون، مراسم خوشآمدگویی به این ایزد است. این جشن جزییاتی دارد که توجه به آن بسیار مهم است و به ما نشان میدهد معنای جشن چیست».
گشتاسب دربارهی ایزد رپیتون و چگونگی آن افزود: «واکاوی ایزد رپیتون به ما راه را نشان میدهد و کمک میکند که بتوانیم اختلاف دیدگاه را دریابیم. مانند اینکه: نام سده به چه معناست؟ مناسبتش چیست؟ میدانیم که این جشن با صد ارتباط دارد و “ه” پایانی آن برای ساختن نام ِ مناسبتی است. ما با این “ه” در نام چله آشنا هستیم. زرتشتیان از این “ه” بسیار استفاده کردهاند، مانند مراسم دهه، سیروزه، پنجه و نمونههای دیگر».
سپس گفت: «دربارهی خود واژهی سده، در کتابهای کهن مطالب بسیاری آمده است. مثلا بیرونی در التفهیم میگوید که سده یعنی پنجاه روز و پنجاه شب مانده به نوروز. البته این را در تاریخ گردیزی آمده و میبدی هم آورده است. بیرونی دلیل دیگر هم میآورَد و میگوید که ایرانیان باور دارند که در این روز شمار فرزندان کیومرث به صد رسید و به همین سبب این جشن را برگزار کردهاند. دیگران هم این مطلب را آوردهاند. گردیزی در تاریخش، عدد صد را به صد شدن تعداد فرزندان مشیومشیانه ارتباط داده است. در فرهنگ عامیانه هم ریشهشناسی عامیانه هست و آن را صد روز مانده به کاشتوبرداشت محصول میدانند».
به باور گشتاسب، جشن سده که در دهم بهمن برگزار میشود، صد روز پس از روز نخست آبان است. یعنی صد روز پس از ایزد رپیتون زیر زمین رفته است و به گمان من دلیل اصلی نامگذاری این جشن به سده، همین است. دو سند هم دربارهاش پیدا کردم. یکی کتاب بینامی هست مربوط به سدهی پنجم مهی که مرحوم تقیزاده در کتاب گاهشماری در ایران قدیم آورده و شهمردان رازی در کتاب روضهالمنجمین خودش هم آن را آورده است.
گشتاسب با خواندن بخشهایی از کتاب شهمردان، گفت: «پس از اسلام همان جشنی که در دهم بهمن بود، همگانی شد. برای خیلی از جشنها چنین چیزی روی داد. چون مردمی که این جشنها را برگزار میکردند با ایزد رپیتون آشنا نبودند و برای همین باید جشنها را در فضای فکری دیگری حفظ میکردند. دهم بهمن به گمان من چون میان چلهی بزرگ و چلهی کوچک بوده مهمتر شده است».
این سخنران سپس افزود: «هنوز هم آدابورسومی را که در فرهنگ مردم بهجا مانده واکاوی کنیم رد پایی از این ایزد رپیتون پیدا میکنیم. اینها را مردمشناس بزرگ اِنجوی شیرازی در کتاب خودش آورده است. در جایی از ایران مردم باور داشتند که زمانی که زمستان به پایان خودش نزدیک میشود زمین گرم میشود و آب حیات در ریشهی گیاهان به جریان میافتد و به همین دلیل جشن سده را برگزار میکنند. گرمشدن زمین را “نَفَسدزده” مینامند. هر چه این باورها در فرهنگ مردم بیشتر و گستردهتر باشد نشانهی آن است که آن آیین بسیار ریشهدار است».
فرزانه گشتاسب در پایان سخنانش گفت: «من باور دارم که جشن سده، جشن همهی ایرانیان است؛ هرچند باید برای زرتشتیان به سبب نگهداری از آن نقش ویژهای قائل شد اما همهی ایران در آن سهم دارند. باید تمام جزییات این جشن شناخته شود. اگر این روز تعطیل همگانی باشد سبب خواهد شد که همه در شناخت آن سهیم باشند. تمام مردم ایران در نگهداری این جشن نقش بسیار داشتهاند».
اگر نگاهبان گذشتهمان نباشیم، از دست میرود
علیرضا ایزدی، مدیر کل ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی، از سخنرانان دیگر این همایش بود. او با شادباش جشن سده به جامعهی زرتشتیان و همه ایرانیان، گفت: «آنچه روی داد بخشی از کار کسانی است که در حوزهی میراث فرهنگی کار میکنند. همهی کسانی در این جمع هستند، در یک عنصر بیمانند ایرانی، یعنی “عشق”، مشترک هستند. ایرانیان از دیرباز در عشق و دوستی هممسیر بودهاند و برای جهانیان پیامآور دوستی بودهاند. این هنر ایرانی است. جشن سده نمونهی بارزی است از حقانیت یک فرهنگ ریشهدار به نام ایران و ایرانی».
او سپس افزود: «ایران سرزمینی است که هرگز بُت در آن ریشه ندوانده است. ایران سرزمین موعود الهی است. ما همه در کنار هم هستیم برای ساختن ایران آباد. در عصری که دیگران درصدد مصادره مشاهیر و بزرگان ما هستند، ما پاسدار حقانیت خود هستیم. در عصری است که بیگانگان در پی تاراج داشتههای ایران هستند، دفاع از حقانیتها دشوار است. جشن سده یکی از عناصری است برای شکلگیری این حقانیت برتر. اگر سستی کنیم، هر چه داریم بر باد میرود».
ایزدی آنگاه ادامه داد: «زمانی که برای ابنسینا میخواستیم بزرگداشتی بگیریم، سفیر امارات نامهای به ما نوشت که شما چرا میخواهید برای ابنسینا بزرگداشت بگیرید؟ ما سند داریم که ابنسینا زادهی ابوظبی است!! من آن روز به این سخن خندیدم، اما ترس هم داشتم از چیستی و کیستی ایران و ایرانیان، که خدایی نکرده به سبب فراموشی، هویتمان از دست برود».
به سخن ایزدی، ایران سرزمین کهنی است که به داشتههای فرهنگی شناخته شده است. باید بار بسیاری را به دوش بگیریم تا ایران مانند همیشه خورشیدی روشنگر باشد برای انسان و انسانیت. باید بترسیم از نسلی که نمیداند کیست و چیست. باید همهی ایرانیان قدرت خواندن و درک شاهنامه را داشته باشند. اگر حافظ گذشتهمان نباشیم از دست میروند».
او سپس یاد آنهایی را به میان کشید که در گسترهی ایران فرهنگی، در تاجیکستان و افغانستان، زندگی میکنند و ایران فرهنگی را «جغرافیای مقدس» نامید.
زرتشتیان کرمان نقش ویژهای در ماندگاری جشن سده داشتهاند
افشین نمیرانیان، فرنشین انجمن زرتشتیان ایران، با سپاسگزاری از برگزارکنندگان همایش، ثبت جهانی سده را رویدادی «خجسته و پُرشُکوه» نامید و گفت: «من پژوهشگر فرهنگی نیستم، یک فعال اجتماعی هستم و به همین دلیل میخواهم مواردی را که شاید پیوندی با حوزههای اجتماعی داشته باشد، عرض کنم».
او سپس افزود: «نکتهی نخست این است که ما زرتشتیان افتخار میکنیم که در سدههای گذشته پاسبان و نگهبان بسیاری از آیینهای کهن کشور بودیم. فخر نمیفروشیم، وظیفهی خود دانستهایم و دلمان هم میخواسته این کار را انجام بدهیم».
نمیرانیان در ادامه گفت: «از نزدیک به هزار و صدسال پیش میتوانید ابیاتی پیدا بکنید از شاعران بزرگ ایران که از جشن سده یاد کردهاند؛ یا در کتاب درسی تاریخ، زمانی که ما دانشآموز بودیم آمده بود که مرداویچ در اصفهان سده را جشن گرفت و البته دوسه روز پس از آن او را کشتند! دقیقی یا عنصری دربارهی سده چکامههایی را سرودهاند؛ یا فرخی سیستانی قصیدهای دارد و بسیار زیبا برپایی آتش جشن سده را تصویر کرده است. این نشان میدهد که این جشن در هزارسال پیش همگانی بوده است. اما پس از آن جای آن در تاریخ ما خالی است و تاریخنگاران ما خیلی از جشن سده یاد نکردهاند».
فرنشین انجمن زرتشتیان تهران گفت: «واقعیت آن است که اکنون اینجا هستیم و خوشحالیم جشن سده ثبت جهانی شده، بهگونهی ویژه باید از زرتشتیان کرمان سپاسگزاری کرد. آنها نقش مهمی در برپایی این جشن داشتند و انجمن زرتشیان کرمان هر سال جشن سده را برگزار میکرد. در تهران، در اواخر یا میانهی دههی سی، این جشن برپا شد. سازمان فروهر به گونهی هماهنگ جشن را برگزار میکرد. در یزد برخی سالها برگزار میشد و سالهایی هم چنین نبود. اما در کرمان همیشه برگزار میشد و همازوری میان زرتشتیان و مسلمانان وجود داشت».
نمیرانیان سپس افزود: «به یاد دارم که در سال 1353 خورشیدی که کودکی هفتهشتساله بودم، هنگامی که سده را جشن میگرفتند، همهی شهر تعطیل میشد. جایی بود در بیرون شهر که هنوز هم به آن بولوار سده میگویند، در آنجا جشن سده را همگان برگزار میکردند. امسال که جشن سده ثبت جهانی شده است اما این جشن در کرمان به دلیل رویداد ناخوشایندی که چندوقت پیش در کرمان رُخ داد، امسال برگزار نمیشود».
به سخن نمیرانیان، همهی ما میدانیم که این جشنها جشن ما زرتشتیان نیست؛ جشن همهی ایرانیان است. من امیدوارم یک روزی جشن سده در همهی کشور برگزار شود. واقعیت این است که برخی از هموطنان غیرزرتشتی تمایل دارند که در جشن سدهی ما زرتشتیان شرکت کنند. اما ما شرمنده میشویم برای اینکه نه زیرساخت برگزاری جشن را برای همگان داریم و نه متولی این کار هستیم. این مسالهای است که شهرداری متولی آن است یا وزارت میراث فرهنگی.
این سخنران در ادامه افزود: «ما 15 جشن ماهیانه برگزار میکنیم. اینها جشن همهی ایرانیان است نه زرتشتیان. دیگران هم میتوانند خودشان جشنها را برگزار کنند. من پافشاری میکنم که جشنهای ما نیست چون وقتی میگوییم جشن زرتشیان، هنوز هم حساسیتهایی پدید میآورَد، دوم اینکه کسانی که مسوولیت برگزاری اینگونه جشنها را دارند، بدانند که قرار نیست زرتشتیان تنها متولی برگزاری جشنها باشند».
افشین نمیرانیان در پایان گفت: «این که جشن سده ثبت جهانی شده، رویداد بسیار خوبی است اما باید از این رویداد استفاده کنیم».
قدرت میراث ناملموس، جهاننور است
آتوسا مومنی، سرپرست مرکز میراث ناملموس، سخنران دیگر این همایش بود. او سخنانش را چنین آغاز کرد: «تحتتاثیر قرار گرفتم زمانی که گاتها خوانده شد و زمانیکه موبد عزیز با آن ملودی زیبا توانستند اوستا را برایمان بخوانند. ملودی سخن موبد عزیز زمانی را که به کلاسهای قرآن میرفتم، در ذهنم تداعی کرد و دریافتم که چقدر ادیان و ارزشهای مهم باورمندی، به هم نزدیک هستند».
مومنی آنگاه افزود: «پروندهی ثبت جهانی سده را که توسط آقای حسنزاده نوشته شده، میخواندم و میدیدم که بسیار دقیق نگاشته شده و مبتنی بر همپیوندی یک ملت بزرگ است که هرگز در قوم و قبیله خلاصه نشده و آنگونه مورد توجه قرار داده شده که جامعهی جهانی را بر آن داشته است که این پرونده را به عنوان میراثی جهانی، ثبت کنند. این پرونده همچون یلدا، همهی تجلیات میراث ناملموس را در دل و درون خود دارد: از کردارهای اجتماعی، از دانشهای مرتبط با کیهان و طبیعت، مانند آمادگی کشاورزی در آغاز سال نو پنجاه روز زودتر از آغاز بهار، ادبیات شفاهی مانند حافظ و شاهنامهخوانی و نمونههای دیگر. تجلی دیگر این همایش، لباسهای سنتیای بود که دوستان ما پوشیدهاند. آداب ارجمندی که بخشی از آن را در آتشافروزی دیدیم».
به سخن مومنی، امسال شصتوپنج پرونده، آماده برای ثبت جهانی است. چند نمونه از آن عناصر پیشنهادی از نقاط گوناگون جهان، هر پنج عنصر را دربرمیگیرد؟ باید به خودمان ببالیم و افتخارکنیم. زمانی که گاتها از سوی موبد عزیز خوانده شد، اشک من جاری شد از ارزشهای درپیوند و تنیدگی وفاق اجتماعی میان ملت ایران در قامت مسیحی و کلیمی و زرتشتی و مسلمان. امروز ما در این فضای ارزشمند که خُردهفرهنگهای جاری در سرزمینمان را ستایش میکنیم، برای حرکت به سوی ایرانی جهانی، مبتنی بر داشتههای صلحآفرین آن، حضور داریم. خدا را سپاسگزاریم که امکانی فراهم است که داشتههای خودمان را به عنوان میراثی جهانی، عرضه کنیم».
مومنی در ادامه افزود: «این ثبت، سندی هویتی در جامعهای جهانی برای رسیدن به توسعهی پایدار و برای رسیدن به صلح جهانی است. امروز اگرچه داشتههای ما در جغرافیای ایران فرهنگی پراکنده است، اما تکلیف میراث ناملموس متفاوت از تکلیف وزارتی میراث فرهنگی است و آن هم برکشیدن عناصر زنده در صورتهای مختلف، در جایجای ایران بزرگ است. این صندوقچهی فرهنگ نه روادید نیاز دارد و نه سدی در برابر آن است. بسیاری از آموزههای میراث مسلمانی ما اکنون در اروپا تداوم یافته است. پس ارزش عناصر میراث فرهنگی ناملموس در جریانپذیری آن در تمامی جهان است».
مومنی در پایان گفت: «مرکز میراث ناملموس در تهران همانقدر در مورد کشور خودمان تکلیف دارد، در بارهی دیگر کشورهای ایران فرهنگی هم تکلیف احساس میکند. امروز دریافتم که قدرت میراث ناملموس، جهاننورد است. برای تمام زرتشتیان عزیز و کسانی که این جشن هزاران ساله را در قلب و سینه و وجود خودشان جاری نگه داشتند، سپاسگزارم. ما امروز تکلیفی صدچندان برای سپردن آن به نسلهای آینده داریم».
همایش بزرگداشت ثبت جهانی سده، یکشنبه 8 بهمن 1402 خورشیدی، در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد.
پژوهشکده میراث فرهنگی و گردشگری
ژیلا مشیری، مجری
اجرای گروه گاتاخوانی نوجوانان زرتشتیان، به سرپرستی موبدیار سرور تاراپوروالا و آموزگاری دکتر نگار بزرگچمی
موبد سرور تاراپوروالا
پورچیستا سعادت
افروختن نمادین آتش جشن سده
موبد سرور تاراپوروالا
شاهنامهخوانی باران نیکاندیش
دکتر مصطفی ده پهلوان، ، رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
دکتر علیرضا ایزدی، مدیر کل ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی
دکتر آتوسا مومنی، سرپرست مرکز میراث ناملموس
فیلم برگزاری جشن سده در کرمان، روانشاد موبد مهران غیبی در تصویر
فیلم برگزاری جشن سده در تاجیکستان
دکتر فرزانه گشتاسب، دانشیار گروه زبان های باستانی پژوهشکده زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دکتر افشین نمیرانیان فرنشین انجمن زرتشتیان تهران
دکتر علیرضا حسن زاده، مدیر پرونده ثبت جهانی جشن سده
رونمایی شماره جدید مجله فروهر( ثبت جهانی جشن سده)
مهرتاش مهروزیاد، نماینده سازمان جوانان فروهر
بخش سپاسداری
فرشاد فرهی فر، هموند انجمن زرتشتیان تهران
یذیرایی با سیروگ (نان روغنی زرتشتیان)
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393
یک پاسخ
جشن سده جشن یکدلی است جشن نور شعر امروز کاوه محسنی بروجردی