دویست و هفتاد و دومین شب مجله بخارا به نکوداشت دکتر محسن ابوالقاسمی ویژه شده بود که پسین چهارشنبه یكم دی ماه ١٣٩٥خورشیدی برگزار شد.
یكی از سخنرانان این نکوداشت دکتر محمدتقی راشد محصل بود که آشنایی خود را با استاد محور سخنرانی گذاشت:
«آشنایی من به عنوان یکی از نخستین شاگردان استاد دکتر ابوالقاسمی که تا به امروز پیوسته از راهنماییها و هدایتهای مشتاقانه ایشان برخوردار بوده است به پنجاه سال پیش یعنی مهر ماه 1346 میرسد. استادی جدی، دیرآشنا، رك و صمیمی که از مردم برآمده با همگان به تواضع و فروتنی زیسته به مال و قدرت بیاعتنا بوده معلمی را برگزیده و امروز هم شاگردان او که در طول سالهای تحصیل از خوان دانشش بهره گرفتهاند، بهترین یاران و دوستان اویند. اگرچه سالهای عمر و تلاش او در کسوت یک استاد که از درس و تحقیق و مشاغل اجرایی مربوط به آموزش نیز روی گردان نیست، توان روزهای جوانی را از او گرفته است اما روح بلند او همچنان به او نیرو میبخشد. برجستهترین ویژگی استاد سوای دانش گسترده در زبانهای ایران باستان، فارسی کهن، زبانهای عربی، فرانسوی و انگلیسی و آلمانی و حتی روسی حافظهی قوی و منظم اوست که مثال زدنی است. هنوز علاقۀ نخستین خدمت را دارد. هر یک از شاگردان خود را به صفتی یا رفتاری و کلامی خاص میشناسد، و هنوزز روزهای آغازین آشنایی خود را با شاگردان خود فراموش نکرده است و از حال و کار هر یک نیز به خوبی باخبر است و با آنان به طرق مختلف در ارتباط است.
ایشان در طول تدریس در مقاطع عالی دانشگاهی گرچه رسما استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران بوده است در همهی دانشگاههای مستقر در تهران تدریس کرده و سوای تدریس به کارهای پژوهشی و مدیریتهای آموزشی نیز اشتغال داشته است گرچه دانشگاه زودتر از آنچه باید و بسیار غافلگیرانه و بیخبر ایشان را بازنشسته کرده است و بیتردید با این رفتار نه تنها استادی نکتهدان را رنجانیده که دانشگاه را نیز از وجود دانشی مردی پرکار و آگاه محروم کرده است. دکتر ابوالقاسمی در دانشگاه تهران گرچه از استادان نسل دوم گروه زبانهای باستانی به شمار میآید اما در برخی از دروس از جمله زبان اوستایی پایهگذار آموزش جدید این زبان است و نخستین بار شاگردان خود را با پژوهشهای جدید و استادان صاحب نام اوستاشناس آشنا کرد. با دانشجویان همراهی کرد، دست آنان را گرفت و باخود به مرزهای ناشناختهی علمی برد. در سالهای 45 تا 50 که دو گرایش زبانشناسی همگانی و زبانهای باستانی با یکدیگر ادغام نشده بود، غالب درسهای مربوط به زبانهای باستانی بوسیله دکتر ابوالقاسمی تدریس میشد. شخصاً درسهای فرهنگ ایران باستان، کتیبههای پارتی و پهلوی، دستور تاریخی زبان فارسی، فارسی میانهی ترکانی و همۀ واحدهای اوستایی در دوره کارشناسی ارشد و دکتری را با ایشان گذرانده و وظیفهشناسی، شایستگی علمی، جدیّت و علاقهمندی ایشان به کار تدریس را شاهد بوده است.نه تنها استادی علاقهمند به تدریس است که از آن لذت هم میبرد. به سبب همین لذت است که پس از 60 سال کار تدریس اشتغال به آن را در صدر کارهای آموزشی خویش قرار داده است.»
سپس دکتر راشد محصل به تألیفات و پژوهشهای استاد ابوالقاسمی توجه نشان داد:
«آثار پژوهشی دکتر ابوالقاسمی در نوع خود برای آموزش از ارزشمندترین کارهای علمی است. ایشان در طول سالهای متمادی تدریس، گرههای کار را به خوبی شناخته و بهترین شیوه را برای بیان مشکلات برگزیده است. در نهایتِ ایجاز به توضیح مسائل علمی میپردازد و سخن او مصداقِ روشن خیرالکلام است. نثر او روان، بیابهام و ساده است و برای عموم زبانآموزان دریافت آن بیاشکال. کتابهای آموزشی ایشان با توانایی دانشجویان همسو است و گاه به دو صورت مختصر و مفصل تهیه شده است و این نشان از توجه ایشان به توانایی علمی دانشجویان دارد. دستور تاریخی زبان فارسی، تاریخ زبان فارسی، راهنمای زبانهای ایران باستان در 2 جلد، دستور مختصر تاریخی که همه به وسیله سازمان مطالعه کتب درسی (سمت) به دفعات چاپ شده است از این دسته است.آثار دیگر ایشان نیز اگرچه مستقیماً درسی نیست اما در پیوند با نوشتههای درسی است. از آن جمله است شعر در ایران باستان که میتوان گفت تنها کتابی است که شعر را در زبانهای دوره باستان و میانه با شواهد کافی برسی کرده است. کتابهای دیگری از نوع ریشهشناسی، سرگذشت زبان فارسی، ریشه فعلهای فارسی، کیشها و دینهای ایرانی، مانی به روایت ابن ندیم و مجموعه مقالات، همه در جهت نیاز جامعه علمی و برای عموم فارسی قابل استفاده است.
دکتر ابوالقاسمی علاوه بر تصنیفها و تألیفات فردی که در زمینه تخصصی دارد، سالها سرپرستی بخش لغت بنیاد فرهنگ ایران را بردوش داشتند و آنچه در این سازمان فراهم آمده است، گرچه کامل به چاپ نرسیده است، اما انتشار یک جلد فرهنگ تاریخی زبان فارسی نشان لزوم توجه به این نوع فرهنگها را به خوبی آشکار ساخت. ادامه کار این فرهنگ هم اکنون چند سال است که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در جریان است. علاوه بر این دکتر ابوالقاسمی با چند تن از شاگردان پیشین خود در سالهای پایانی دههی پنجاه و آغازین دههی شصت انتشار لغتنامهای با عنوان «قاموس» را آغاز کرد که اگر ادامه مییافت، میتوانست مجموعهای سودمند باشد. با آغاز فعالیت دانشگاهها و اشتغال دکتر و همکاران ایشان متاسفانه این فرهنگ پی گرفته نشد.»
دکتر راشد محصل در ادامه سخنان خود به وجه دیگری از استاد خود اشاره کرد:
«جنبهی دیگر فعالیتهای دکتر ابوالقاسمی در کارهای اداری و اجرایی بخشهای آموزش دانشگاهها است که در این زمینه نیز پایهی خدمات ارزشمندی بوده است. ایشان جانشین روانشاد استاد خانلری در پژوهشکده فرهنگ ایران بودهاند که نخستین سازمان آموزشی در مقاطع تحصیلات تکمیلی(کارشناسی ارشد و دکتری) در ایران بوده و در رشته فرهنگ و زبانهای باستانی و ادبیات فارسی دانشجو میپذیرفته است. دکتر ابوالقاسمی با سرپرستی و دقت کامل امور این پژوهشکده را از آغاز تا لحظه ادغام در دانشگاه علامه طباطبایی پی گرفت. استادان بسیار خوبی را تربیت کرد. فعالیتهای آموزشی تک تک دانشجویان را زیر نظر داشت و از اقدامهای بسیار سودمندی که نشان از قدرت پیشبینی او و شناخت نیازهای علمی کشور داشت، این که هر سال شماری از دانشآموختگان دورۀ کارشی ارشد رشته فرهنگ و زبانهای باستانی را برای تکمیل آگاهیهای مربوط به زبانهای کهن به اروپا فرستاد و بورسیهای با مبلغ کافی برای زندگی دانشجویی ماهیانۀ آنان تعیین کرد. اینان گرچه به ایران بازنگشتند اما همه آنان از نظر علمی شایستگی لازم را کسب کردند و به دریافت درجه علمی دکتری توفیق یافتند. دکتر ابوالقاسمی تنها به این اقدام قناعت نکرد بلکه از برخی از استادان صاحب نام از جمله پروفسور ماتسوخ سامیشناس و پروفسور هومباخ اوستاشناس نیز دعوت کرد که هر یک از آنها یک نیم سال تحصیلی را به تهران آمدند و برای دانشجویان درسهای تخصصی را تدریس کردند. این هر دو اقدام از کارهایی است که اگر ادامه مییافت به جهات مختلف سود داشت. استادان داخلی پژوهشکده فرهنگ ایران نیز از میان برجستهترین استادن ایرانی انتخاب میشدند. به مسافرتهای علمی دانشجویان و بازدید از آثار باستانی نیز توجه داشت و به همت ایشان دانشجویان پژوهشکده توفیق یافتند که سنگ نبشته داریوش در بیستون را از نزدیک بر فراز داربستی که در روبروی آن تعبیه شده بود مشاهده کنند و عکسهایی از آن بگیرند. اقدام بزرگ دیگر دکتر تهیه برنامه آموزشی دورههای کارشناسی ارشد و دکتری رشته فرهنگ و زبانهای باستانی است که از نزدیک با ایشان در این کار افتخار همکاری داشته و مشاهده کرده است که با چه تلاشی لزوم ادامه کار این رشته و برنامهریزی درست آن را برای اعضای ستاد انقلاب فرهنگی که برخی از آنها منکر اهمیت و یا مخالف بازگشایی مجدد آن بودند جلب و کسب کرده است.
ریاست گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران سالها با ایشان بوده و تأسیس دورههای تکمیلی این رشته در دانشکده آزاد واحد علوم و تحقیقات و ریاست گروه آن نیز با ایشان بوده و هست.استاد خستگی را نمیشناسد و از کار تدریس و فعالیتهای آموزشی روی گردان نیست. رفتار ایشان با دانشجویان و همکاران عضو هیأت علمی بسیار رسمی و جدی است.»
و دکتر محصل در پایان سخنانش به خلق و خوی استاد پرداخت:
«با همهی این نیکیها استاد ما زودخشم است اما به همان زودی که برافروخته میشود آتش درونی ایشان فرو میکاهد و با رفتاری مهرآمیز دل طرف را به دست میآورد. با دانشجویان جدی است. آن گونه که دانشجو نمیتواند بازتاب استاد را در سخنان خویش پیشبینی کند و از این روست که دانشجویان غالباً مایلند خواسته خود را به واسطۀ دیگران از ایشان درخواست کنند. با همه این اوصاف یاران و همکاران و دانشجویان بر قهر و لطفش به جد عاشقند و تندرستی و دوم عمرش را از خداوند خواستار. ایدون باد، ایدونتر باد.»
محمدتقی راشد محصل در بزرگداشت دكتر ابوالقاسمی
استاد، پایهگذار آموزش نوین زبان اوستایی است
- ترانه مسکوب
- 1395-10-04
- 00:00
به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter
تازهترین ها
1403-06-18