اشوزرتشت در گاتها، هات 31 بند 6 میفرماید: بهترین سعادت و خوشی به آموزگار دانایی خواهد رسید که پیام آیین راستی را بیاموزد.
پیامی که انسانها را به سوی رسایی و جاودانگی میرساند و آنگاه آموختههایش را به دیگران بیاموزد.
پاداش چنین آموزگاری شهریاری مینوی در پرتو منش نیک خواهد بود.
اشوزرتشت پیامآور اشویی (راستی وپاکی) در بخشی از سرودهای خود (گاتها) باور داردکه دانش اندوختن و آموزگار بودن آنگاه آموزههای خویش را گسترش دادن سبب رسیدن انسان به رسایی و کمال (هَه اوروَتات= خورداد) و پس از آن به بالاترین درجه رازوری (عرفان) به چم (معنی) بیمرگی و جاودانگی (اَمِرَه تات=امرداد) خواهد شد.
این سرآغاز نوشتاری است به نام «آموزگاران، گسترشدهندگان آموزههای نیکی و راستی» به قلم شیوای موبد کورش نیکنام، نگاهی اجمالی به زندگی موبد نیکنام بیانگر این واقعیت است که آموزگاری، روح غالب در زندگی باارزش این پژوهشگر و کنشگر کوشای جامعه زرتشتی بوده است.
ما دانشآموزان دهه شصتی، آقای نیکنام و همسرشان پریمرز خانم را با اردوهای دانشآموزان ممتاز زرتشتی میشناسیم که هر سال در یکی از شهرهای یزد، کرمان و تهران برگزار میشد. در دوره جنگ و تغییر و تحولات دهه شصت و محدودیتها و کمبودهایی که وجود داشت این اردوها که به همت خانوادههای آقای نیکنام و روانشاد خداداد خنجری و جمعی از دلسوزان جامعه همچون موبد پرویز مالی، موبد بمان کیانی و موبد خدامراد گنجی و … برگزار میشد از معدود فعالیتهای فرهنگی و تاثیرگذار آن زمان بود. نکته مهم دوراندیشی و نگاه بلندی بود که ایشان به آینده جامعه زرتشتی داشتند نگاهی که تنها از باور یک آموزگار می تواند سرچشمه بگیرد. فضای دلنشین، دوستانه و عاشقانهای که این خانوادهها برای فرزندان این جامعه فراهم کرده بودند بهترین تعریف بود از واژه همازوری و برنامهریزی برای آینده بهتری برای جامعه.
این راه ادامه داشت بعدها با حضور آقای نیکنام در تهران و دبیرستان فیروزبهرام به نوعی دیگر این همنشینیهای باارزش ادامه یافت و اینبار گروه دیگری از دانشآموزان زرتشتی از این فضای دوستی و همازوری بهرهمند شدند.
بعدها دوره هیربدی که به اصرار و ممارست آقای نیکنام با اهدافی والا برنامهریزی و برگزار شد، آموزش هیربدانی را نشانه رفت که به اعتقاد ایشان آموزگارانی هستند که آموزههای نیکی و راستی را در جهان گسترش میدهند.
در موبدی نیز دوست داشت نواندیش و ساختارشکن باشد و عمری پژوهش و تحقیق پشتوانه تلاشش در این زمینه بود و کتابهای باارزشی از ایشان به یادگار مانده است. این منش ایشان در پاسخی که به مجری خارجی در شبکه ماهوارهای داد به روشنی نمایان است. زمانی که مجری از ایشان میپرسد : آیا همانطور که در دین مسیح و یهود و به تازگی در اسلام ما شاهد نواندیشی دینی هستیم، شما تصور میکنید که این تحول در دین زرتشتی نیز آغاز شده است؟ موبد نیکنام با اعتماد به نفسی مثالزدنی پاسخ میدهد که این نواندیشی به وجود نیامده از آغاز بوده مهمترین پیام اشوزرتشت فرَشکَرت به معنی تازه گردانیدن جهان است و اتفاقا اگر امروزمان با دیروزمان یکی باشد درکی از پیام اشوزرتشت نداشتهایم.
اما در سیاست مردی بود کمسیاست، رُکگو و بیشتر به فکر منافع جامعه و کشورش و در مدت زمان کوتاهی که تحمل شد تحول بزرگی در نمایندگی و توقعات مردم از نماینده زرتشتیان داشت و حتی در مواقعی با نگاهی فراجامعهای و شجاعانه ایدههایی را پیگیری میکرد که قابل تامل است. ولی آنچه مشخص بود مهمترین دغدغهاش ایران، دین و جامعه زرتشتی بود و در تنها دوره نمایندگیاش با تمام توان کوشید تا نماینده قابل اتکایی از جامعه زرتشتی در قبال مسائل بیرونی باشد. پایهگذاری نشست بین انجمنها در راستای همازوری و هماندیشی انجمنهای زرتشتی در تصمیمگیریها و اداره جامعه و پایهگذاری نشریه پیام کنکاش جهت اطلاعرسانی نماینده به جامعه از خدمات شاخص ایشان در این دوره بود.
در یک کلام موبد کورش نیکنام پژوهشگر و تلاشگری بود که دقیقهای آرام و قرار نداشت و در تمام زندگی پربارش کوشید تا دِین خود به دین و فرهنگش را اَدا کند. حضور بانویی نیکسرشت، دلسوز و همراه در کنار ایشان مجموعهای را شکل داد که شاید تکرار نشدنی باشد. من بیش از هر چیز درگذشت موبد عزیز کورش نیکنام را به همسرشان خانم پریمرز روانیان و فرزندان نیکشان آرامش باد میگویم و امیدوارم که بتوانیم قدر چنین بزرگانی را دانسته و دست در دست هم راه ایشان را ادامه بدهیم.
موبد پدرام سروشپور- 22 اردیبهشتماه 1403