جواد نظامدوست، هموند (:عضو) انجمن غار و غارشناسی ایران وضعیت غارهای ایران را پایدار و استاندارد نمیداند. بهگفتهی وی غارهای ایران در معرض تهدیدات جدی قرار دارند، نخستین تهدید آنها معدنکاوی است و دومین تهدید تغییر کاربری و تبدیل آنها به غارهای گردشگری است. غار نخجیر، کتلهخور و کرفتو بهدلیل بازدید بیرویه و بدون کنترل درحالی با آسیبهای جدی روبهرو شده است و غار جهنم در خراسان جنوبی که غار منحصربهفرد و قابل طرح در جهان بود بهدلیل معدنکاوی برای همیشه از میان رفت و سنگهای این غار نیز بهعنوان سنگهای تزیینی به کشورهای همسایه فروخته شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، جواد نظامدوست، هموند انجمن غار و غارشناسی ایران و هموند غیردولتی کارگروه غارشناسی کشور است که سالهای درازی در حوزهی شناسایی و حفاظت از غارها فعالیت کرده است. او در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، درحالی از ویژگیهای شاخص و منحصربهفرد غارهای ایران در سطح جهانی میگوید که شماری از این غارها بهدلیل نبود حفاظتهای اصولی و دستاندازیهای ارگانها نهتنها ثبت جهانی نشدهاند که بهندرت در فهرست آثار ملی کشور هم به ثبت رسیدهاند.
چه شمار غار در ایران شناسایی شده و از این شمار چند غار باستانی و چه شمار گردشگری هستند؟
هماکنون نزدیکبه ۲ هزار ۳۰۰ غار کشف شده در ایران وجود دارد که نام آنها در فهرست دفاتر ثبت شده است. اما از این شمار، غارهایی که از دید علمی شناسایی شدهاند و دارای نقشه هستند و از آگاهیهای دستکمی زیستشناسی، زمینشناسی و دیرینشناسی برخوردارند به ۳۰۰ یا ۴۰۰ غار نمیرسد. درواقع غارهایی که دارای نقشه و اطلاعات کروکی هستند و میتوان گفت در برخی از این غارها شناسایی زیستشناسی و نمونهبرداری رخ داده، بیشتر از ۴۰۰ غار نیست.
این درحالی است که باتوجه به وسعت و پیشینه تاریخی ایران، طبیعتا شمار بسیاری از غارهای ایران باستانی بودهاند و در هزاران سال گذشته محل سکونت بودند. آمار دقیق نمیتوان گفت اما غاری مثل کرفتو در کردستان، غار قوری قلعه و همینطور غار قلعه کرد که اطلاعات تاریخی و پیش از تاریخ خوبی در آنها وجود داشته بهطوریکه زندگی بیش از ۴۵۰ هزار سال و شاید بتوان آثار مستند زندگی انسان نئاندرتال را هم در این غارها شناسایی کرد، کمیته فنی کارگروه غارشناسی کشور پس از اینکه آگاه شدند در غار (لی بن) سواد کوه و منطقه پل سفید گروهی از دلسوزان تاریخ این مرز و بوم آثار پرشماری همچون دندانهای خرس کوادور روبهرو شدهاند که همدوره خرسهای یخبندان بوده این کشف نشان میدهد که امکان زندگی بیش از ۴۵۰ هزار سال در این غار وجود دارد.
اما دربارهی غارهای گردشگری از ۲ هزار و ۳۰۰ غار کشف شده نزدیکبه ۱۳ غار به وسیله سیستمهای دولتی، خصوصی و خصولتی تبدیل به غارهای گردشگری شدهاند. غارهایی که متولی دارند و از سوی استانداری به بخش خصوصی و یا به کارگذار شخصی و تعاونیهای محلی واگذار شدهاند. اما از میان این ۱۳ غار ۲ یا ۳ غار درآمد دارند و میتوانند هزینههای خود را در بیاورند. دیگر غارها بهدلیل آنکه در آستانهی (:معرض) ویرانی قرار گرفتهاند و تبدیل به غارهای توریستی شدهاند و لامپ و چراغ و نور به داخل آنها برده شده تنها برای دولت و مجریان طرح ایجاد هزینه میکند و بسیاری از آنها توان پرداخت حقوق کارگران خود را ندارند. از این غارهای گردشگری میتوان به غار علیصدر در همدان، غار کتلهخور در زنجان، غار نخجیر در استان مرکزی و همچنین غارهای کرفتو، غار شاپور، ده شیخ، قوری قلعه و سنگشکنان فارس و غار دربند سمنان اشاره کرد.
آسیبهای جدی غارهای ایران در شرایط کنونی چیست؟
هماکنون تهدیدات بسیاری متوجه غارهای ما هستند نخستین و مهمترین تهدید معدنکاوی و دادن پروانههای (:مجوزهای) بیرویه بدون درنظر گرفتن حوزه حفاظتی غارهاست. از آنجایی که هم غارنوردان هم سازمانهای در پیوند با سرپرستی غار و غارنوردی اقدام به جانمایی غارها در نقشههای زمینشناسی نکردند، سازمانهایی مثل زمینشناسی و جنگل و مراتفع و ارگانهایی که معادن را در اختیار کارگذاران خصوصی مثل «صمت» میگذارند، متاسفانه از آنجا که در جریان اهمیت غارها نیستند بدون آنکه از کارگروههای غارنوردی استانی و کشوری استعلام بگیرند که در این منطقه غاری وجود دارد یا خیر پروانهی فعالیت میدهند. هماکنون مهمترین آسیبی که به غارها میرسد بهخاطر معدنکاوی است. پس از معدنکاوی حفاریهای غیرمجازی است که در راستای گنجیابی رخ میدهد. مورد سوم بازدید غیرکارشناسی افراد و بازدیدهای غیرفصلی است. بازدید غارها بهدلیل زندگی ساکنان اصلی یعنی همان خفاشها فصل مشخص دارند، بازدیدهایی که در زمان نامناسب صورت میگیرد صدمات جبران ناپذیری به محل زیست خفاشها وارد میکند و باعث کوچ کردن این جانوران مفید در غارها میشود.
همچنین زبالههای بیرویهای که در غارها ریخته میشود یکی از مشکلات جدی غارها هستند. همچنین شور و هیجانی که با پیداشدن یک غار در استانها اتفاق میافتد از دیگر تهدیدات غارها بهشمار میرود چراکه مسوولین با این باور که یک غار گردشگری به حوزه استحفاظی خود اضافه کنند، اقدام به فعالیتهای غیرکارشناسی میکنند که این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد.
غارهای شگفت ایران از دید ارزشهای زمینشناختی و ویژگیهای خاص کدامند؟
دربارهی غارهای عجیب و قابل طرح در جهان چیزی که بایسته میدانم بگویم تقاضای من از مسوولان کاشفان غار مدیران گردشگری و مسوولانی که در گروههای خصوصی غارنوردی فعالیت میکنند این است که در اصطلاحات خود از ژرفترین (:عمیقترین)، بزرگترین و وحشتناکترین غار جهان خودداری کنند. پژوهشهای غارشناسی ما باید در سطح بینالمللی باشد و اطلاعات کافی از غارهای جهان داشته باشیم و سپس غارهای خودمان را به این عناوین خطاب کنیم. در برخی مواقع اتفاق میافتد که برخی به دلیل دانش اندک زمینشناسی عمر کوتاه یک غاری را با یک سنگی زمینه آن غار اعلام میکنند، مثلا میگویند فلان غار ۷۰ میلیون سال دیرینگی دارد درحالی که ممکن است که خود غار اینقدر عمر زمینشناسی نداشته باشند.
اما از غارهایی که میتوان به عنوان غار قابل طرح در جهان یاد کنیم یکی از آنها «غار نمکدان قشم» است، که به عنوان طولانیترین غار نمکی جهان سالها در نخستین رنکینگ غارهای جهان بود که پس از کشف «غار نمکی ملدهام» به رنکینگ دوم سقوط کرد. ولی متاسفانه همین غار با همین کیفیت هنوز ثبت جهانی نشده است و در ژئوپارک بین المللی قشم به عنوان یک اثر داخل ژئوپارک محسوب میشود. از دیگر غارهایی که ارزش زمین شناختی دارند و در رنکینگ جهانی قرار دارند میتوان به غار دوسر در یزد اشاره کرد که با توجه به وسعت فضای زیرزمینی که ۷۸ هزار مترمربع تخمین زده میشود و نقشهبرداری شده از بزگترین غارتالارهای جهان بهشمار می رود که نهشتههای آهکی بسیار کمی دارد اما به دلیل همین وسعت تالار در دنیا قابل طرح است. همچنین میتوان به غار شاهی یا غار عمودی پرو در کرمانشاه اشاره کرد. چاه غار پرو بهدلیل عمق قابل توجهای که دارد میتواند به عنوان چهارمین چاه غار عمیق دنیا از آن یاد کرد که در رنکنیگ جهانی نیز ثبت شده است.
آیا غار ثبت جهانی شده داریم؟
اگر منظورتان ثبت این غارها در فهرست میراث جهانی یونسکو است باید گفت هیچکدام از این غارها ثبت جهانی نشدهاند، از این غارهای منحصربهفرد تنها دو یا سه غار ثبت ملی شدهاند که یکی از این غارهای ثبت ملی شده غار «پرو» در کرمانشاه به عمق ۷۵۲ متر است، چند غار دیگر در کشور در فهرست آثار ملی قرار گرفتهاند اما هنوز ثبت جهانی شده نداریم.
کدام غارهای ایران درخطر هستند و دلیل آن چیست؟
اگر بخواهیم نام غارهایی که در معرض خطر قرار گرفتهاند را نام ببریم به نظرم همهی غارهای ایران در آستانهی خطر هستند ولی غارهایی که توریستی شدهاند، بسیار بیشتر در معرض آسیب هستند، چراکه نحوه توریستی کردن غارها در جهان بسیار اهمیت دارد. متاسفانه از آنجایی که در ایران از دانش روز جهان استفاده نمیشود و صرفا به غارها بهعنوان یک بنگاه اقتصادی نگاه میکنند این غارها بیشتر در آستانهی ویرانی هستند. بیش از ۶۰ تا ۷۰ درصد از غارهای گردشگری ایران از میان رفتهاند و در خطر از میانرفتن (:انقراض) کامل قرار دارند. قسمتهای اکتشافی غاری مانند علیصدر که مردم از این بخش بازدید میکنند دیگر در این بخش اثری از یک غار زنده و طبیعی و خوب وجود ندارد. سفرههای آبهای زیرزمینی آن در حال فرونشست است هر چند که مسوولان امر و دانشگاه همدان در راستای پاسداری (:حفاظت) آن اقداماتی هم انجام میدهند اما کافی نیست و گمان اینکه شرایط بحرانیتر شود وجود دارد. غار نخجیر و کتله خور همینگونه غار کرفتو که یک غار تاریخی است و بهدلیل بازدید بیرویه و بدون کنترل، بخشهای تاریخی آن کاملا آسیب دیدهاند. بد نیست بدانیم بسیاری از غارهای دیگر که اسمی در مجامع ملی و بینالمللی ندارند به دلیل معدنکاوی سراسر از میان رفتهاند. از این دست غارها میتوان به غار جهنم در خراسان جنوبی اشاره کرد که این غار در سالهای نهچندان دور نزدیکبه ۱۵ سال پیش از سوی انجمن غارنوردی کشف شد. این غار به دلیل داشتن حوضچههای آب زیرزمینی در منطقه خشکی مثل استان خراسان جنوبی خیلی قابل طرح بود و متاسفانه با کوششی هم که کارگروه غارشناسی انجام داد و در منطقه حضور پیدا کرد. متاسفانه نتوانستیم کاری از پیش ببریم و از آنجایی که قدرت معدنکاران بیشتر از غارشناسان بود، این غار با بیل مکانیکی دستگاههای راهسازی تکهتکه شد و سنگهای این غار به تاراج رفت و به عنوان سنگهای تزیینی به کشورهای همسایه فروخته شد.
تفاوت غارهای مرده و زنده ایران در چیست و کدام غارهای ایران، غار مرده هستند و امید به زندهسازی (:احیا) آنها وجود ندارد؟
منظور از غار زنده و مرده غارهایی هستند که هماکنون به دلیل سامانههای بارشی که پیرامون آنهاست در حال فعالیت هستند. با توجه به اینکه زنده بودن هر غار به شوند آبها و آبخانههایی است که در منطقه کارستی به وجود میآید و با داشتن رطوبت، غارها گسترش پیدا میکنند. با توجه به نفوذ آب در کاسههای آهکی، به غارهایی که چکاننده و چکیده تازه دارند و در حال رسوبگذاری هستند، غارهای زنده میگوییم و غارهایی که به دلیل باز کردن گذرگاهها یا به اصطلاح بزرگ کردن گذرگاه برای بازدید یا کندهکاریهایی که از سوی معادن انجام میشود و سبب میشود که هوای رطوبتی داخل غار رو به خشکی برود و این تغییر دما که باعث خشکیدگی آبهای داخل غار و تغییر مسیر آب میشوند غار را تبدیل به یک غار مرده میکند چراکه غارزایی از میان رفته و رسوبگذاری در غار این اتفاق دیگر رخ نمیدهد.
دربارهی اینکه آیا امکان بازیابی و یا امید به برگشت غارهای مرده وجود دارد یا خیر باید بگویم مانند زمینی که پس از سالها کشت ممکن است قدرت و توان رویش گیاهان از دست بدهد غارها هم بههمین شکل هستند. در دو سالی که به خاطر همهگیری کرونا غارنوردها کمتر به غارها میرفتند و آن شایعه پراکنده شدن ویروس کرونا از طریق خفاش اتفاق افتاده بود ما شاهد بودیم که به مدت دو سال غارهای پیرامون شهرهای گوناگون که قرنطینه بودند و کسی به آنجا نمیرفت رطوبت بهتری پیدا کرده بود و غارها در حال بازیابی خودشان بودند. البته نه به شکلی که در دو سال محسوس باشد اما بسیار تاثیرگذار است.
در همین راستا بود که کارگروه غارشناسی کشور به کمک انجمن غار و غارنوردی ایران نخستین درجهبندی غارها را نوشتند و آیین نامه درجهبندی غارها را تایید، تبیین و به استانها ارایه کردند. هماکنون غارهای استانها در حال درجهبندی هستد تا ما بتوانیم غارهای ورودی که در اِشل درجه یک قرار میگیرند، بازدید ممنوع شوند و بهگونهای که امکان دارد از ورود و خروج به داخل آنها خودداری شود تا از این راه بتوانیم غارها را حفظ کنیم. غارهای درجه دو با دسترسی محدود و با داشتن دلایل کافی برای بازدید استفاده شود و غارهای درجه سه و چهار غارهای آزاد و گردشگری باشند و اجازه گردشگری همگانی به آنها داده شود.
آلودهترین غارهای ایران کدامند؟
سخت است که انتخاب کنم کدام غارهای ایران آلودهتر است چراکه من ۳۰۰ غار را دیدهام و شمار غارهایی که کشف شده دوهزار و اندی غار است اما میتوانم به دو غار اشاره کنم. یکی از آنها غار دانیال در استان مازندران است و دیگری غار بورنیک در استان تهران. غار دانیال به خاطر اینکه یک غار آبی است وقتی آبخوانها و سفرههای آبهای زیرزمینی آن آلوده شود پاکسازی و برگرداندن آبهای زیرزمینی بسیار سخت است و اکثر متخصصان و زمینشناسان بر این باورند که آبخانههای دیرینه و قدیمی را به هیچ عنوان نباید آلوده کردچون امکان پاکسازی آنها وجود ندارد و از سوی همان سفرههای زیرزمینی به چشمهها منتقل میشوند و میتوانند یک شهر یا یک روستا را آلوده کنند. غار بورنیک در استان تهران هم به دلیل بازدید بیرویه و غیرمسوولانه گردشگران همیشه کثیف و پرزباله است و با یادگاری نوشتن روی دیوارههای غار بخش زیادی از این غار را ویران کردند. امیدواریم دوستان غارگرد با ارایه اطلاعات درست از طریق رسانهها و همچنین دوستانی که به غارها علاقمند هستند با کمترین آسیب به غارها وارد شوند و شعار اصلی غارنوردان را اجرا کنند. غارنوردان سه اصل مهم در حفاظت از غارها دارند؛ اصل یکم، از غارها چیزی را خارج نکنید جز عکس. اصل دوم، در غارها چیزی را نکشید جز زمان و اصل سوم، در غارها چیزی به جا نگذارید حتی رد پا. با رعایت این سه اصل آسیب کمتری به غارها وارد میشود.
آیا باید همچنان نگران نفوذ زبالهها به اعماق غارهای ایران بود؟
زباله و نفوذ آن در طبیعت چه بیرون از غارها در دامنه کوهها و رودخانهها و چه در درون غارها بحران بسیار جدی است و این بحران زباله که متاسفانه در همه جای دنیا گسترش پیدا کرده و به آبهای دریا نیز رسیده است معضلی است که تنها باید با فرهنگسازی حل شود. اما ریختن زباله در غارها با ریختن زباله در طبیعت کمی متفاوت است. در طبیعت زبالهها به خاطر اشعه خورشید و برودت هوا در شکل اولیه باقی نمیمانند و ممکن است تجزیه شوند ولی در غارها شرایط اینگونه نیست به خاطر ایزوله بودن غارها، زباله سالهای سال باقی میمانند و تبدیل به باکتریهای بسیار مضری میشوند که هم میتوانند به غارها صدمه بزنند و هم آلودگی آنها میتواند به آبخانههای زیرزمنینی منتقل شود مسلما همیشه باید نگران انتقال زباله و ماندن زبالهها در غارها باشیم.
آیا حفاریهای غیرمجاز گنجیابها در غارهای ایران بیشتر شده است؟
دربارهی حفاریهای غیرمجاز غارها این موضوع تازگی ندارد این حرص به دست آوردن مال مفت و پیدا کردن گنجهای افسانهای همیشه ذهن بشر را درگیر کرده است بیربط هم نیست چون ایران یک کشوری چند هزارساله است و پیدا شدن چند آثار مهم تاریخی در چند غار که بسیاری از آنها نیز به یغما رفته است باعث شده افراد زیادی در این زمینه فعالیت کنند و با داستان سرایی بسیاری از غارهای مهم ما را ویران کنند. این افراد با ابزارهای گنجیابی و تهیه دستگاهها و بیل و کلنگ به سراغ غارها میروند و آنها را ویران میکنند. شاید یک درصد غارها تاریخی هستند و بیش از ۵۰ درصد غارهای ایران با همین رویکرد ویران میشوند و اسناد و مدارک تاریخی بسیار مهمی که میتواند دانشمندان و پژوهشگران را آگاه کند برای همیشه تخریب و از میان برده میشود. در غارها ممکن است چیزهایی باشد که ارزش ریالی ندارند اما ارزش تاریخی و علمی بالایی داشته باشند و بتوانند حلقههای گمشده تاریخی را برای ما پیدا کنند.
در استان مازندران بهویژه منطقه سوادکوه شمار ۱۳ و ۱۴ غار باستانی به شکل افقی یا برجهای نظامی وجود دارند که متاسفانه پیش از آنکه مسوولان امر متوجه شوند شمار بسیاری از این غارها از سوی گنجیابان حفاری شده است. این اتفاق نشان میدهد که باید بیش از پیش به حفاظت از غارها بپردازیم و همهی کوشش خود را برای حفظ آنها بهکار ببریم.