لوگو امرداد
یادنوشته از بهمن مرادیان

در بزرگداشت ماه‌بانو تاتا

mahدوشنبه 15 امردادماه برابر با نخستین سالگرد درگذشت ماه‌بانو تاتا، انگیزه‌ای شد که در این یادداشت کوتاه از او یاد شود.
سال 1387 خورشیدی با رفتنم به کرمان در دو محل شانس آشناشدن و گفت‌وگو با خانم تاتا را داشتم. در دانشگاه کرمان با آن که در دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی بودم و ایشان در دانشکده ریاضی و کامپیوتر اما به محض شروع به‌کار در دانشگاه در وصف ایشان شنیدم. از اتفاق یکی از همکاران در گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دوست نزدیک ایشان بودند و این عاملی شد که ایشان را در دانشگاه ملاقات کنم و گفت‌وگویی داشته باشیم. او یکی از باسابقه‌ترین و خوشنام‌ترین استادان دانشگاه کرمان بود. در دیدارهایی که داشتیم برایم تعریف کرد که بعداز مدتی تدریس در آمریکا به ایران آمده و بعداز چند سال تدریس در تهران، به‌طور موقت به دانشگاه کرمان آمده و از همان زمان دیگر در کرمان مانده است. او به راستی عاشق کرمان بود.
از سوی دیگر در ابتدای ورود به کرمان در پذیرشگاه خداداد مهرابی ساکن شدم و چند ماه در پذیرشگاه ماندم. در این مدت با موسسه خیریه خداداد مهرابی آشنا شدم و اعضای آن هر مدتی یک‌بار نشست‌هایی را در همان پذیرشگاه داشتند که یکی از اعضای آن خانم تاتا بود. اعضای هیات‌مدیره موسسه لطف داشتند و چندبار امکان این را پیدا کردم که در نشست‌ها به عنوان مهمان یا در آخر نشست‌ها برای چای و شیرینی و گفت‌وگوی پایانی حضور داشته باشم.
هرچند که تنها حدود سه سال شانس این را داشتم که در دانشگاه یا در جامعه با ایشان گفت‌وگو کنم اما همین زمان کافی بود که به شخصیت استثنایی فردی و مقام علمی ایشان پی ببرم. از نظر علمی لقب «مادر علم آمار ایران» گویای اهمیت ایشان است و نیاز به توضیح بیشتری ندارد. اما از نظر فردی آنچه که بسیار نظرم را جلب کرد اصطلاحا «رُک و راست» صحبت کردن ایشان بود. چه در محیط دانشگاه یا جامعه که متاسفانه نوعی تعارف و حتا ملاحظات در صحبت کردن معمول است، اما ایشان به روشنی نظر و نقد خود را مطرح می کردند. موضوع دیگری که می توان یاد کرد «خیراندیشی» ایشان بود. چه در جامعه و در چهارچوب موسسه خداداد مهرابی و نیز در دانشگاه و کرمان او خیراندیشی فعال بود و عضو گروه‌های مختلفی بود که کمک‌هایی را به عنوان‌های مختلف و از جمله «بورس و کمک هزینه» اختصاص می‌دادند و به افراد کمک می‌کردند. درنهایت هم بخش عمده اموال خود را به جامعه زرتشتی و دانشگاه کرمان اهدا کرد.
شاید جالب‌ترین خاطره‌ام از خانم تاتا این باشد که در تابستان 1391 خورشیدی که برای برنامه‌ای یک ماهه به بمبئی رفته بودیم، در مسیر برگشتن از کتابخانه کاما (K.R. Cama Institute) در منطقه کُلابه (Colaba) در خیابان که جمعیت در آن موج می‌زند با خانم تاتا روبرو شدیم! خانم تاتا با یکی از اقوامش همراه بودند و برایمان باورکردنی نبود که چطور در آن شهر شلوغ در یک زمان و در یک مکان دیدار داشته باشیم. یادش گرامی و بخیر!
بهمن مرادیان- 14 امردادماه 1403

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1404-01-28