در این گفتوگوی ویژه به خجستگی موبدیاری پیمانه سروشپور، او از تجربهی خود در انجمن زرتشتیان ساکرامنتو و برنامههای آموزش دین زرتشتی و فرهنگ ایرانی به کودکان و نوجوانان میگوید و به چالشهای پیشِ رو تا دستاوردهای ارزشمند این مسیر، نقش خانوادهها و هماهنگی جهانی نهادهای زرتشتی میپردازد.
بسیاری از ما با چالشهای زندگی در برون از مرزهای میهن آشنا هستیم، اما پاسداشت فرهنگ و آیینهای کهن در سرزمینهای دوردست نیازمند تلاش و پیگیری بیشتری است. پیمانه سروشپور پس از مهاجرت به آمریکا، با گذراندن آموزههای موبدیاری زیر نظر انجمن موبدان ایران و موفقیت در آزمونهای موبدی، بهتازگی به جایگاه موبدیاری سرافراز شده است. او به عنوان عضو هیات مدیره انجمن زرتشتیان ساکرامنتو و مسوول کمیته آموزش، دغدغه آموزش دین زرتشتی به نسلهای آینده و گسترش فرهنگ ایرانی را در بیرون از مرزهای ایران دارد. امیدواریم این گفتوگو از راه دور، نمایی روشن از تلاشها و فعالیتهای این کنشگر جامعه زرتشتی را ارایه دهد.
از بودن در ایران آغاز میکنیم. پیمانه سروشپور، با فعالیتهای خود در کانون دانشجویان زرتشتی و هفتهنامه امرداد، یکی از جوانان کوشا در پاسداشت فرهنگ و آیین زرتشتی است. او از تجربیات خود در همکاری با این دو نهاد فرهنگی میگوید:
با درود به همه همکیشان گرامی و خوانندگان امرداد. سپاسگزارم از دستاندرکاران نشریه امرداد برای فرصتی که در اختیار من گذاشتند. من نیز به مانند بسیاری از جوانان زرتشتی در تهران، فعالیت اجتماعی خودم را با عضویت در کانون دانشجویان زرتشتی و تجربه برگزاری مراسمی چون جام جانباختگان، مسابقات سراسری مانتره و اردوی دانشآموزی و همچنین نمایشگاه فرهنگی و هنری زرتشتیان آغاز کردم. کمتر از دو سال از حضور من در کانون دانشجویان میگذشت که یک روز آقای بابک سلامتی با من دربارهی راهاندازی نشریهای خبری برای جامعه زرتشتیان گفتوگو کرد. روزنامهنگاری در امرداد به همراه تجربههای تلخ و شیرین بسیارش، به من دید بسیاری تازهای از جهان پیرامونم داد و کمک کرد تا جامعهای را که عضوی از آن بودم، بشناسم. عشق و علاقه به سرزمینم ایران و آیین نیاکانم با مطالعه و تحقیق و نوشتن برای این نشریه چندین برابر شد و با وجود مهاجرت به کشوری دیگر تا به امروز با من است و این دوری، نه تنها ریشه این عشق را در من نخشکانید که انگار با مقایسه و دیدن سایر فرهنگها و درک برتریهای فرهنگ نیاکانی، مهر سرزمین مادری، هر روز بیشتر مرا به سمت خود کشید.
تاثیر مهاجرت بر آموزش فرهنگ و زبان فارسی
یکی از بزرگترین دغدغههای والدین در مهاجرت، پاسداشت فرهنگ و زبان فارسی و سپردن این میراث نیاکانی به فرزندانشان است. موبد پیمانه سروشپور از چالشها و فرصتهای مهاجرت میگوید: روزی که در کشودار تصمیم برای مهاجرت هستید و میزان کردن کفههای ترازو برای سنجش آنچه که به دست خواهی آورد و آنچه که از دست میدهی، شاید بزرگترین حسرتها، دور شدن از خانواده و دوستان باشد. تصور اینکه فرزندتان از حضور گرم مادربزرگها، پدربزرگها، عمهها و خالهها در زندگیاش محروم شود، قلبتان را به درد میآورد. اما داستان به همین جا ختم نمیشود. با بزرگتر شدن بچههای ایرانی در خارج از ایران، بچههایی که چهره ایرانی دارند ولی در کشوری با فرهنگی متفاوت بزرگ میشوند، کمکم متوجه میشوید که در ترازوی مهاجرت برخی وزنهها را فراموش کردهاید که وزن کنید.
روزی که میبینید فرزندتان به زبانی غیر از زبانی که شما صحبت میکنید، درس میخواند و با فرهنگی متفاوت بزرگ میشود، اولین تلنگرها را میخورید. روزی میرسد که از شما کمک میخواهد تا در جواب معلم یا همکلاسیهایش، کشوری را که از آنجا آمده توصیف کند. آن زمان به این فکر میافتید که در کشوری که هفتاد و دو ملت کنار هم زندگی میکنند و همه در جهت تبلیغ و حفظ فرهنگ و دینشان تلاش میکنند، چگونه فرزندتان میتواند سربلند از معرفی کشور و آیین خودش بیرون بیاید؟ وقتی فرزندتان از کشوری با تاریخ و فرهنگی پرافتخار و کهن میآید، چرا به او دانش کافی ندهید تا به ریشههای سترگش افتخار کند؟
وقتی فرزندم از کشوری با تاریخ و فرهنگی پرافتخار و کهن میآید، چرا به او دانش کافی ندهم تا به ریشههای سترگش افتخار کند؟
فرزندان ما در آمریکا، زمانی درباره پیدایش تمدن میخوانند که شوربختانه اثری از نام ایران نمیبینند. در آموزش درس تاریخ نشانی از خدماتی که ایرانیان در طول تاریخ به جهانیان انجام دادهاند نیست و حتی گاه به پای سایر ملل نوشته میشود. شوربختانه در موزهها، اطلاعات کمی درباره آثار ایران میبینید. اینجا بود که من دریافتم باید خودم دست به کار شوم. از هر فرصتی برای معرفی فرهنگ ایرانی و دین زرتشتی به فرزندم استفاده میکردم و در نهایت روزی نتیجه این تلاشها را میبینید.
زمانی که معلم نقاشی از ایران، از فرزندتان میخواهد که یک شخصیت هالووینی را نقاشی کند و انتظار دارد که او یک شخصیت کارتونی ترسناک را انتخاب کند اما فرزندتان ضحاک را میکشد و کل جلسه نقاشی از ضحاک و جمشید شاه برای معلم تعریف میکند، یا وقتی در کنسرتهای دانشآموزی پیانو، قطعات ایرانی را مینوازد و در جمعی که به غیر از خودش و پدر و مادرش ایرانی دیگری نیست، با افتخار نوازنده بزرگ ایرانی را معرفی میکند؛ یا وقتی مریم میرزاخانی را برای موضوع معرفی دانشمند قرن معاصر انتخاب میکند، یا در کلاس دوران کرونا، وِبکَم (دوربین) را برمیدارد و برای همکلاسیها و معلمش سفره هفتسین پهن شده در خانه را نشان میدهد و دربارهاش با افتخار توضیح میدهد و به پرسشهای کنجکاوانه معلم و همکلاسیهای غیرایرانیاش درباره این رسم پرمغز پاسخ میدهد، میفهمید همه آن آموزشها تبدیل شده به برق اعتمادبهنفس و افتخاری که در چشمان کوچک یک فرزند ایرانزمین میدرخشد.
اگرچه انتخاب نسل ما ولی نه فرزندانمان، مهاجرت بوده، اما شاید باید اجازه بدهیم بچههایمان انتخاب این را داشته باشند که دوست دارند فرهنگ و زبان فارسی را در زندگی آینده خودشان داشته باشند یا نه؟ من این سوال را اولین بار وقتی پسرم هفت سالش بود شنیدم که چرا ما در ایران زندگی نمیکنیم؟ آن زمان حس من عذاب وجدان بود در برابر همه جاذبههایی که ایران برای فرزندم داشت، اما به خودم قول دادم که اگرچه فرصت زندگی در ایران را با کشور دیگری برایش عوض کردم، ولی امکان یادگیری زبان و فرهنگ ایرانی و زرتشتی را در خارج از ایران برایش فراهم کنم. در طول این فرایند هم سعی کردم تجربیات خودم را در قالب مقاله و پژوهش با دیگر والدین به اشتراک بگذارم. با بزرگتر شدن بچهها، کمکم پرسشها از دینشان هم شروع میشود و بچهها به دنبال هویت دینی خودشان میگردند که در اینجا کلاسهای دینی زرتشتی به کمک میآیند.
چالشهای آموزش فرهنگ و زبان فارسی در خارج از ایران
آموزش فرهنگ و زبان فارسی به کودکان و نوجوانان زرتشتی که در خارج از ایران رشد میکنند، با چالشهایی همراه است. پیمانه سروشپور پس از مهاجرت به آمریکا، در زمينه نوشتن مقالات درباره آموزش زبان فارسی و فرهنگ ایرانی به کودکان و نوجوانان و پاسداری از آیینهای باستانی ايران زمين در خارج از ایران، با نشريات ايرانی شمال کالیفرنیا همکاری داشته است. در این زمینه، از تجارب و دیدگاههای خود میگوید: بزرگترین چالش برمیگردد به ما والدین خارج از ایران که در کنار سختیهای مهاجرت و تطابق دادن خودمان برای زندگی در کشوری غیر از سرزمین مادری، بخواهیم فرهنگ ایرانی را هم به فرزندانمان آموزش دهیم. ما در حال پرورش نسلی از آینده زرتشتیان هستیم که رنگ و بو و ظاهری ایرانی و آریایی دارند و خون ایرانی در رگهایشان جاری است، اما در سرزمینی خارج از ایران رشد میکنند. اگر به آنها دانش کافی در زمینه فرهنگ و تاریخ سرزمینشان بدهیم، در جهانی که ملل مختلف همچنان سعی در حفظ فرهنگ، سنتها و هویت خود دارند، فرزندان ما نیز با هویت ایرانی و زرتشتی رشد کرده و به گذشته، ریشه و تاریخ پربار سرزمینی که از آن آمدهاند افتخار میکنند و میتوانند حتی آن را به جهانیان معرفی کنند. این فرزندان با اعتمادبهنفس بیشتر در آینده موفقیتهای بیشتری کسب خواهند کرد.
اثربخشی کلاسهای دینی زرتشتیان ساکرامنتو
موبد پیمانه سروشپور از تجربهی خود در زمینهی تلاشها و چالشهای برگزاری کلاسهای دینی به مرکز زرتشتیان ساکرامنتو بیان داشت: از زمان آغاز برگزاری کلاسهای دینی و مدرسه یکشنبهها، چالشهای زیادی را پشت سر گذاشتیم. اما در حال حاضر کلاسهای دینی مرکز زرتشتیان ساکرامنتو با هماندیشی و همازوری والدین و داوطلبان عزیزی که عشق به آیین زرتشتی و جامعهشان دارند، برگزار میشود. ساختار کلاسهای دینی در خارج از ایران متفاوت است چون نمره و بایدی در کار نیست و والدین تنها از روی علاقه باید روز تعطیل خودشان را با توجه به فاصلهها صرف آوردن بچهها به مرکز بکنند. بنابراین کلاسها باید آنقدر جذاب باشند که هم بچهها برای شرکت، همکاری کنند و هم آنقدر آموزنده که والدین نیز کلاس را ارزشمند بدانند و برایش زمان و هزینه صرف کنند.
مدرسه یکشنبههای ما در ابتدا به زبان رسمی آموزش اینجا، یعنی انگلیسی برگزار میشد. اما به مرور زمان فارسی نیز صحبت شد و در حال حاضر با حمایت والدین، همه کلاسها به زبان فارسی برگزار میشود و حتی معلمان دینی، خواندن و نوشتن فارسی را هم آموزش میدهند.
مهارتهای مدیریتی آموزش به کودکان و نوجوانان
موبدیار سروشپور دربارهی برنامههای کاربردی و علاقهمندسازی والدین و هم کودکان به شرکت در مرکز دینی ساکرامنتو افزود: دین راه و روش درست زندگی کردن را میآموزد و این آموزهها باید در زندگی واقعی راهنمای بچهها باشد. به همین منظور، این آموزشها را برای کودکان بهصورت کاربردی و برای نوجوانان بهصورت پروژهای انجام میدهیم. هدف ما توانمند کردن فرزندانمان با دانش و مهارتهای موردنیاز روز از جمله مهارتهای مدیریتی و انجام پروژههای بزرگتر است تا در کنار خردورزی و کسب دانش روز، وجدان بیداری داشته باشند و آموزههای اشوزرتشت را در نو کردن جهان بهصورت عملی تمرین کنند.
به عنوان مثال، در زمان آموزش درس چهارآخشیج پروژههایی در زمینه صرفهجویی از منابع، حفظ محیط زیست و مراقبت و نگهداری از مرکز برگزار میکنیم. زمانی که موضوع دهش و خیراندیشی را آموزش میدهیم، پس از توضیح انواع دهشهای مادی و معنوی و تاریخچه شکلگیری مرکزی که بچهها از آن استفاده میکنند، به عنوان پروژه از آنها میخواهیم که به محیط پیرامونشان دقت کنند و پیشنهاداتشان را در زمینه نگهداری و بهتر ساختن مرکز ارایه دهند.
برای بچههای کوچکتر، این کلاسها بهصورت فعالیت محور و با فعالیتهای جذاب، کاردستی و بازی برگزار میشود. به عنوان مثال، همراه با آموزش فلسفه گَهَنبار، دانشآموزان را در برگزاری مراسم گَهَنبار مثل آمادهسازی لرک و چیدن سفره میتوان مشارکت داد. پهن کردن سفرههای هفتسین و شب چله و معرفی سمبلها و همزمان آموزش نقاشی از این سفرههای زیبا توسط استاد نقاشی از جمله کارهای دیگری است که آموزش را برای بچهها جذاب میکند.
در دو سال گذشته، ما روشهای متنوعی برای جذاب کردن آموزش به بچهها به کار بردیم و تجربههای شیرین و تلخ زیادی داشتیم. اما در نهایت، فرهنگ زیبای ایرانی و آیین نیک مزدیسنی خود بچهها را جذب میکند. اگر که ما نشاندهنده راه به آنها باشیم و این آموزشها را با هنر پربار ایرانی و ادبیات شیرین فارسی و مشارکت در برگزاری سنتهای کهن و زیبا همراه کنیم، این تأثیرگذاری چند برابر میشود. فلسفه برگزاری جشنها و گهنبارها به راستی هوشمندی نیاکان ما را نشان میدهد و مشارکت دادن بچهها در برگزاری جشنها و مراسم، یکی از بهترین انگیزهها برای بچهها و والدین برای شرکت در مدرسه روزهای یکشنبه است. از این طریق، بچهها تجربهها و مهارتهای جدیدی کسب میکنند: گاتهاخوانی، اوستاخوانی دستهجمعی، برگزاری سرودهای فارسی مانند مهرگان، اجرای نمایشهای برگرفته از شاهنامه و نمایشهای موزیکال نوروزی و … برنامههایی هستند که بچهها با تجربه کردن آنها، زیبایی هنر، تاریخ و ادبیات ایرانی را میبینند.
اعجاز شاهنامه و داستانهایش برای هر نسلی و در هر جایی به کمک میآید. بچههایی که اکثراً زبان اولشان انگلیسی است و اینجا به دنیا آمدهاند، داستانهای شاهنامه را به فارسی اجرا میکنند و با عشق، غرق نقشی میشوند که به عهدهشان گذاشته شده است و با خلاقیتی که خودشان در آن نقش به کار میبرند، این اعجاز زیبا را روی صحنه به نمایش میگذارند. بچهها داستانهای شاهنامه را دوست دارند و برای برقراری ارتباط با آنها در اولین جلسات آموزش، به ساخت فیلمهایی انیمیشنگونه از داستانهایی از شاهنامه و نمایش آنها برای بچهها پرداختم.
اشوزرتشت اندیشه نیک ایرانی را پایهگذاری کرد و گفتار نیک ایرانی را فردوسی به نظم درآورد و نهایت تبلور کردار نیک ایرانی، در کشورداری کوروش به کمال میرسد. انجمن زرتشتیان ساکرامنتو هر ساله روز بزرگداشت کوروش بزرگ را برگزار میکند. امسال دانشآموزان بهصورت تیمی موضوعاتی با محوریت کوروش بزرگ انتخاب کردند و نتیجه پژوهش خود را بهصورت پرزنتیشن در آن روز برای حاضرین ارائه کردند. در سالهای گذشته، بچهها آثار هنری مانند ساخت مقبره کوروش با خمیر، طراحی تیشرت با چهره کوروش بزرگ و نمادهای ایرانی و زرتشتی، نقاشی و … در نمایشگاه هنری، دانش خود را در زمینه تاریخ ایران به نمایش میگذارند.
کلاس آشپزی برای بچهها بخش جذاب دیگری است که بچهها علاوه بر داشتن زمانی خوش، میتوانند همکاری کردن را در حین آشنایی با فرهنگ غذایی سالم و متنوع ایرانی و زرتشتی تجربه کنند.
برای جذب بچهها برای آمدن به مرکز زرتشتیان، انجمن ما حتی از پروژههای عمرانی مثل ساخت زمین بازی برای بچهها هم غافل نشد و پروژههای عمرانی دیگری هم برای جذب بیشتر نوجوانان و جوانان در برنامه و دست اجرا است. درخواست و دریافت کمک مالی دولتی برای خرید تجهیزات کامپیوتری و آموزشی نیز، قدم دیگری بود که کیفیت آموزش در کلاسها را بالا برد.
در اینجا دوست دارم خاطرهای را تعریف کنم. در بازارچه نوروزی که هر ساله در مرکز زرتشتیان ساکرامنتو برای ایرانیان و غیرایرانیان برگزار میشود، میزی را به دانشآموزان کلاس دینی اختصاص دادیم و بچهها مسئول بودند که مرکز زرتشتیان را معرفی کنند. بخش فرهنگی نیز، توضیح فروهر و فلسفه بخشهای آن برای بازدیدکنندگان بود. آن شب توئیتی را برای من فرستادند که یک فرد آمریکایی پس از شنیدن توضیحات فلسفه فروهر در آن مراسم، از این همه معنا و زیبایی اجزای فروهر شگفتزده شده بود. این هدفی است که ما به دنبالش هستیم، بچهها هم خود آیینشان را یاد بگیرند و هم بتوانند به جهانیان آن را معرفی کنند و در مدرسه و جامعه پاسخگوی پرسشها در این باره باشند.
پاسداشت آیین و فرهنگ زرتشتی فراتر از مرزها
در سالهای اخیر، مهاجرتهای گسترده زرتشتیان از ایران به نقاط مختلف جهان رخ داده است. این مهاجرتها، اگرچه میتواند به گسترش فرهنگ و آیین زرتشتی کمک کند، اما چالشهایی نیز به همراه دارد. موبد سروشپور درباره پاسداشت آیین کهن زرتشتی و فرهنگ ایرانی فراتر از مرزها میگوید: جامعه زرتشتیان اگرچه در قرنهای اخیر جامعه بزرگی نبوده است اما با فداکاریها و از خودگذشتگیهای نیاکانمان، این میراث گرانقدر به سلامت به ما رسیده است. اما همین جامعه، امروز به دلیل مهاجرت زرتشتیان از ایران کوچک و کوچکتر میشود. جامعه زرتشتیان، در دورانی دیگر از تاریخ نیز با مهاجرت بزرگ مواجه بوده است؛ آن زمان که زرتشتیان به هند مهاجرت کرده و جامعه خوشنام و موفق پارسیان هند را تشکیل دادند و خوشبختانه در راه پاسداری از دین زرتشتی تا به امروز پیروز بودهاند و به هر کجای دنیا هم مهاجرت کردهاند، همواره دِین خود را به دینشان ادا میکنند.
شاید اکنون که مهاجرت زرتشتیان ایران بسیار فراگیر شده است، بایستی رمز موفقیت پارسیان را الگوسازی کنیم. پارسیان در آموزش اصول دین مزدیسنی به فرزندانشان بسیار کوشا و دقیق هستند و در زندگی به مانند یک زرتشتی واقعی عمل میکنند، خود را همواره وامدار جامعهشان میدانند و در این زمینه از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنند. من ریشه این تعهد قوی را در آموزشهای کامل در کودکی و نوجوانی و پایبندی بسیارشان به آیین زرتشتی میدانم.
اینجاست که اهمیت آموزش دین به کودکان و نوجوانان و ایجاد تعهد به جامعه در جوانان توسط کلاسهای آموزش دینی میتواند نقش مهمی در حفظ و گسترش این آیین داشته باشد. کلاسهایی که با وجود جذابیتهای مجازی امروز باید از روشهای نوین و خلاقانه برای آموزش و جذب کودکان و نوجوانان و مشارکت دادن جوانان در اداره جامعه بهره بگیرند تا نسل بعدی بتواند به درستی مدیریت جامعه و انجمنهای زرتشتی را بر عهده بگیرد.
همبستگی زرتشتیان ایران و جهان
پیمانه سروشپور، موبدیار و کنشگر حوزه فرهنگ، با تکیه بر تجربه و دانش ژرف خود در این زمینه، بر این باور است که پاسداری از فرهنگ و آیین ایرانی در سرزمینی فراتر از ایران نیز کار آسانی نیست، ولی ایرانیان و زرتشتیان در خارج از ایران تلاشهای زیادی در این زمینه انجام دادهاند و میدهند. او در این راستا افزود: اندیشمند بزرگ، پرویز ناتل خانلری میگوید: سرودهای گاتاها و آموزههای اشوزرتشت، مهمترین هدیهای است که ذهن ایرانی به اندیشه جهانی داده است. من همچنان به برنامههای آموزشی خود برای معرفی این مهمترین هدیه معنوی بشر که همچنان میتواند روشنگر راه انسان امروز باشد، ادامه میدهم. اما اکنون در نقش موبدیار و با حمایتها و راهنماییهای موبدان و موبدیاران انجمن موبدان ایران و با تکیه بر تجارب آنها بهتر و مؤثرتر میتوانم این مهم را انجام دهم.
خاستگاه اشوزرتشت و آیین زرتشتی، ایران بوده است و پیوند این آیین با ایران و فرهنگ ایرانی ناگسستنی است. به نظر من تا زمانی که سازمانهای زرتشتی در ایران توانمند عمل کنند و زرتشتیان ایران همچنان دین و آیین مزدیسنی را پاس دارند، آیین ما همچنان زنده میماند و ما زرتشتیان در هر نقطه از جهان باید همبستگی خود را با زرتشتیان داخل ایران حفظ کنیم.
انجمن موبدان یا انجمن مغان در طول تاریخ پر فراز و نشیب ایران و در دورانهای بسیار سخت تا به امروز توانسته است آیین مزدیسنی را بدون تحریف یا شاخه شاخه شدن حفظ کند. پاسداری از فرهنگ و آیین ایرانی در سرزمین غیر ایرانی نیز کار آسانی نیست، ولی ایرانیان و زرتشتیان در خارج از ایران تلاشهای زیادی در این زمینه انجام دادهاند و میدهند. اکنون در همه کشورها و در آمریکا، تقریباً در هر ایالت زرتشتینشین، بهدینان، مرکز و درمهری برای گردهمآییهای خود دارند و اهمیت همبستگی و هماهنگی جهانی این انجمنها و سازمانها در پاسداری و نگهداری از اصول راستین، بدون نوآوریها و بدعتهای غیراصولی در آیین مزدیسنی پررنگتر شده است.
حفظ ارتباط بین زرتشتیان و سازمانهای زرتشتی خارج و داخل ایران نیز امروزه اهمیت بسیاری دارد و امرداد به عنوان نشریهای بیطرف میتواند این ارتباط و هماهنگی را ایجاد کند. امرداد به عنوان نشریهای که اصول روزنامهنگاری را کاملاً رعایت میکند و به صورت حرفهای و مستقل برای جامعه زرتشتی تاریخسازی و ثبت وقایع میکند، میتواند نقش برجستهای در این همبستگی جهانی ایفا کند.
هیچ کجا مثل خاستگاه اصلی دین اشوزرتشت، این آیین ریشه و پایداری نخواهد داشت و سرزمین ایران همچنان میتواند مانند مادری مهربان، فرزند پیر خود را نگه دارد.
و اما سخن پایانی؟
موبدیار پیمانه سروشپور: انگیزه خدمت به جامعه از خود جامعه میآید. موبدیار شدن برای من یک تصمیم شخصی نبود و چند سال پیش به مسوولیت موبدیاری نمیاندیشیدم. اما پس از عضویت در انجمن زرتشتیان و تشکیل کمیته آموزش، هم خودم نیاز به کسب دانش بیشتر در این زمینه را احساس کردم و هم عزیزانی لطف داشتند و این پیشنهاد را به من دادند. زمانی که با انجمن موبدان در میان گذاشتم، همهجوره من را پشتیبانی کردند و استادان گرانقدری آموزشهای لازم را به من دادند که جا دارد در اینجا از آنها سپاسگزاری کنم. از موبد مهربان فیروزگری، موبد دکتر اردشیر خورشیدیان که ساعتها برای آموزش من زمان صرف کردند، مدیریت محترم انجمن موبدان ایران، موبد مهربان پولادی و همچنین موبد امید مهرآیین و برادرم موبد پدرام سروشپور که من را در این راه پشتیبانی کردند، سپاسگزارم.
افتخار دارم که عضو کوچکی از جامعه بسیار دوستداشتنی زرتشتیان ساکرامنتو هستم و اهورامزدا را سپاسگزارم به خاطر داشتن همراهان حامی در انجمن زرتشتیان ساکرامنتو و از مزدا اهورا میخواهم تا مرا یاری کند قدمی هرچند کوچک در جهت حفظ و پاسداری میراث گرانبهای نیاکانمان بردارم. پایندگی برای ایران و خوشبختی و بهروزی برای همه همکیشان و هممیهنانم از اهورامزدا خواستارم. سپاس.
▪️گفتوگو با پیمانه سروشپور بهخجستگی موبدیار شدن وی را در یوتیوب امرداد ببینید:
▪️کلیک کنید:
https://youtu.be/V6CXV00wMaA
فرتورها رسیده است.
4099
یک پاسخ
کاش در کلاس های دینی ایران مهدِ زرتشتیان جهان، هم این دیدگاه نهادینه شود که هدف اصلی کلاس های دینی نمره ی کارنامه نیست تا به جای فرار و به زور رفتنِ بخش زیادی از دانش آموزانِ زرتشتی سر کلاس،خودخواسته باعشق به این آئین ها به مراکز دینی بروند.(البته آموزگاران خلاق هم در کلاس دینی داریم که الگو باید قرار بگیرند ولی صدایشان شنیده نمی شود و شوربختانه جو عمومیِ کلاس هاهنوز به سبک سنتی است و کودکان و بخصوص نوجوانان رغبت لازم را ندارند)
کاش بجای حس زیرِدست معلم بودن خود را بازوی او حساب کنند و با مشارکت در پروژه های از پیش طراحی شده توسط آموزگاران، خود را مهره ی ارزشمندی در زنجیره جامعه حس کنند و خود به این ارزش ها بیفزایند..
لطفا این مقاله برای کلیه کمیته های دینی زرتشتی فرستاده بشه تا به یک همازوری اندیشه برسند و آگاهانه اجرا کنند.
مادر دو دانش آموز کلاس دینی و کنشگر اجتماعی
فرحناز چهل مرد