«شهر چنار»، این توصیفی است که پیترو دلاواله، سفرنامهنویس ایتالیایی در دوره صفویه از شهر تهران کرده است. او در توصیف چنارهای تهران مینویسد: «خیابانها پر از درختان چنار است که همه پربرگ و قطور و زیبا هستند و باید بگویم که در تمام مدت عمر خود هیچوقت تعداد به این زیادی چنارهای تنومند زیبا ندیدهام. تنه این درختان به اندازهای قطور است که اگر دو مرد دست به دست یکدیگر بدهند باز هم نمیتوانند یکی از آنان را در بغل بگیرند و من باید واقعا تهران را شهر چنار بنامم.»
آنطور که از این نوشته پیداست، تهران از دستکم چهار سده پیش شهری بوده سرشار از درختان چنار تنومندی که از آب قناتهای آن سیراب میشدند و در تابستانهای گرم، شهر را خنک نگه میداشتند. چنار درخت بومی تهران است، درختی هماهنگ با آب و هوای این شهر. چنارهای بیشمار تهران به مرور تبدیل به بخشی از فرهنگ مردم این شهر شدند. درختانی که در مکانهای مقدس بودند خود تقدس پیدا کردند و کم کم برخی از محلات تهران به واسطه چنارهای کهنسال آن شناخته شد، از هفت چنار و پاچنار بگیرید تا خیابان ولیعصر که امروزه نیز در جهان به چنارهای حاشیهاش شهره است، چنارهایی که البته امروز یکی پس از دیگری مسمومشان میکنند تا مزاحم جلوه نما رومیهای برجهای سر به فلک کشیده نشوند.
در ادامه، به معرفی تعدادی از چنارهای کهنسال تهران میپردازیم. چنارهایی که برخی از آنها، نفسهای آخرشان است و شاید تنها بازمانده از آن چنارهای قطوری باشد که پیترو دلاواله ایتالیایی در تهران چهار قرن پیش دیده است.
چنارهای طهران
تهران تا پیش از دوره شاه طهماسب صفوی، روستایی بود مانند صدها روستای دیگری که در بالادست شهر ری وجود داشت. صفویانی که برای زیارت جدشان، امامزاده حمزه به شاه عبدالعظیم میرفتند، کم کم به تهران علاقهمند شدند و به دور آن حصاری گلی کشیدند. حصار صفوی یا حصار طهماسبی با 114 برج، روستای تهران را تبدیل به شهر کرد. روستایی که از شمال به خیابان امام خمینی (سپه)، از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان وحدت اسلامی (شاهپور) امروز محدود بود. در دوره ناصرالدین شاه، دیگر در حصار صفوی جایی برای زندگی و ساخت و ساز نبود. حصار صفوی را خراب کردند و تهران از شمال تا خیابان انقلاب (شاهرضا) و از جنوب تا خیابان شوش گسترش یافت. تهران در آن زمان دارای محلات گوناگونی بود که مشهورترین آنها عبارتند از عودلاجان، چاله میدان، دولت، ارگ، سنگلج و بازار. مهمتر از محلات اما باغهای تهران بودند، باغهایی سرسبز در داخل و بیرون حصار که از آب قنات تغذیه میشدند. این قناتها علاوه بر باغهای اشراف، چنارهای کهنسال شهر را نیز سیراب میکردند.
چنار امامزاده یحیی
امامزاده یحیی از مشهورترین اماکن مذهبی تهران قدیم، در گذری به همین نام در محله عودلاجان قرار دارد. بنای اولیه آرامگاه به قرن هفتم هجری باز میگشت. این بنا در دوره رضاشاه پهلوی تخریب شد، تا اینکه در نیمه دوم سال 1320 به همان شکل اولیه بازسازی شد.
چنار امامزاده یحیی، درختی است تناور که علیرغم خشک شدن بخشی از تنه آن، همچنان زنده است. این چنار، که داخل محوطه امامزاده و به فاصله دو متری آن قرار دارد، در سال 1330 توسط اداره کل باستانشناسی قدمتسنجی و ثبت شد. این درخت امروز نزدیک به 1000 سال سن دارد و برای مردم محلی دارای تقدس است و به آن دخیل میبندند. خوشبختانه این چنار به واسطه شهرت خود، در وضعیت خوبی قرار دارد و با حصارهای آهنی، محافظت شده است. (تصویر 1- چنار تاریخی امامزاده یحیی)
هفت چنار بریانک
هفت چنار، یکی از محلات مشهور تهران است که روزگاری روستایی به نام بریانک بود و در دوره قاجار به شهر تهران اضافه شد. هفت چنار را البته امروز بیشتر به خاطر فلافلی مشهور و موزه حیات وحش آن میشناسند، اما در گذشته آنجا به واسطه چنار تنومند و مقدسی شهره بود که امروزه در محوطه مقابل شهر کتاب هفتچنار، روزگار میگذراند.
هفت چنار، یکی از درختان مقدس شهر تهران بود و مردم محلی در شبهای رمضان و یا ایام محرم به پای آن میآمدند. این درخت، هفت شاخه تنومند است که از یک ریشه مشترک کهنسال سر بر آوردهاند. از این هفت چنار امروزه تنها دو چنار باقی مانده است، اما هنوز مردم محلی آن را به یاد دارند و تقدس آن برای گروهی باقی است. پیشتر و در دوره قاجار، سقاخانهای در کنار چنارها قرار داشت که در خیابانکشی دورههای بعدی از میان رفت، اما مردم آن را به شکل سابق خود بازسازی کردهاند و هنوز بعضی افراد در آن شمع روشن میکنند. تقدس هفت چنار میان مردم محلی به حدی بود که باغی به مساحت 200 متر مربع در مجاور آن، وقف درخت شده بود. امروزه این درختان اوضاع خوبی ندارند، اما به واسطه قرارگیری در محدوده حیاط مقابل شهر کتاب به وسیله حصارهای آهنی مراقبت میشوند. سن این درخت حدود 1000 سال تخمین زده شده است. (تصویر 2- هفت چنار)
چنارهای کاخ گلستان
امروزه چنارهای تناوری در محدوده کاخ گلستان وجود دارند که به چنار شاه عباسی مشهورند. منابع دوره قاجار درباره وجهتسمیه این درختان نوشتهاند که توسط شاه عباس صفوی کاشته شدهاند، با این حال چنین انتسابی نمیتواند صحیح باشد چراکه طبق گزارش دلاواله، شاه عباس به واسطه بیمار شدن در یکی از سفرهایش به تهران، از این شهر متنفر بود. چیزی که مشخص است این است که کاخ گلستان از همان دوره صفویه به واسطه وجود قنات پرآب شاهی، دارای چنارهای فراوانی بوده که تا دوره قاجار باقی مانده بودند و برخی از آنها هنوز هم در محوطه کاخ، رخ مینمایند.
با این حال در کاخ گلستان چنارهای مشهوری بوده که امروزه اثری از آنها نیست. چنار عباسعلی یکی از مشهورترین چنارهای دوره ناصری است که در مظهر قنات مهرگرد در حرمسرای کاخ قرار داشته است. این چنار از دوره فتحعلی شاه میان اهل حرم مقدس بوده و به آن دخیل میبسته و پنجه میکوبیدند، با این حال در دوره ناصری این چنار تقدسی ویژه یافت.
آنطور که دوستعلیخان معیرالممالک مینویسد، یکی از خدمه حرم به دلیل جرمی به شاه عبدالعظیم بست نشست. برای ناصرالدین شاه بسیار گران بود که یکی از خدمه حرمش بست بنشیند و اینگونه اخبار اندرونی به بیرون از کاخ درز پیدا کند. از این رو، به یکی از پیران حرم دستور داد تا در کاخ شایعه کنند که در زیر این چنار کهنسال، امامزادهای دفن شده است که دیگر اهل حرم برای بست نشستن، به امامزادهای خارج از کاخ نروند. آن پیرزن در اندرونی چنین پخش کرد که شبی خواب دیده که امامزادهای به نام عباسعلی در زیر این درخت مدفون است و از شاه خواست تا دور آن نرده بکشند و آن را سبز رنگ کنند. ماجرا آنقدر پیش رفت که برای چنار زیارتنامه نوشتند و اهل حرم به پایش نذر میریختند. چنار عباسعلی در دوره رضاشاه پهلوی و به واسطه تخریب حرمسرای کاخ گلستان، از میان رفت.
در منابع به چنار دیگری به نام پنجعلی نیز در محوطه کاخ اشاره شده است. برخی این چنار را همان چنار عباسعلی میدانند و برخی دیگر معتقدند که چنار پنجعلی چنار دیگری بوده است. آنجه مسلم است این است که چنار پنجعلی نیز از چنارهای مقدس کاخ بود و به واسطه نصب پنجه به آن بدین نام خوانده میشد. این چنار نیز در دوره رضاشاه و به واسطه ساخت کاخ دادگستری به جای حرمسرای کاخ گلستان، قطع شد.
پاچنار
پاچنار از محلات قدیمی تهران است که پیوند تنگاتنگی با چنار دارد. در کنار آرامگاه امامزاده سیدولی، چناری بوده که وقتی پوستش را میبریدند مایعی سرخرنگ از آن بیرون میزد از این رو میان مردم محلی به چنار خونبار معروف شد و میان مردم مقدس بود. این درخت در دوره پهلوی برای گسترش عرض خیابان قطع شد و امروز اثری از آن باقی نیست. افراد محلی میگویند این محله به واسطه همین درخت، پاچنار خوانده میشد. هنوز نیز در مقابل بازار پاچنار، چنارهای کهنسالی وجود دارند که خبر از فراوانی چنارهای این محله در گذشته میدهند.
چنارهای شمیران
شمیران، مجموعهای از روستاها در شمال تهران بود که از بالای حصار ناصری آغاز و تا دامنههای البرز ادامه مییافت. این منطقه، ییلاق تهران بود و باغهای بسیار آن در اختیار اعیان و اشراف و شاهزادگان قاجار و سفارتخانههای خارجی بود. بسیاری از این باغها، دارای چنارهای کهنسالی بودند که برخی از آنها هنوز وجود دارند. در محوطه موزه سینما (باغ فردوس) چنارهای کهنسالی زندگی میکنند که قدمت برخی تا 400 سال نیز میرسد. در محدوده پارک قیطریه که زمانی باغ امینالسلطان بود نیز چنارهای کهنسال فراوانی وجود داشتند که برخی تا به امروز زندهاند. (تصویر 3- یکی از چنارهای پارک قیطریه)
شمیران به واسطه داشتن آب و هوای خوب و منابع آبی فراوان، دارای چنارستانهایی سرسبز بود. علاوه بر باغهای اعیانی، امامزادههای پرشمار شمیران نیز دارای چنارهای کهنسالی بود که برخی از آنها به مرور تبدیل به اماکن مقدس شدند و امروزه نیز تعدادی از آنها وجود دارند. در نتیجه، باغهای بسیار، آب فراوان و وجود امامزادهها که به چنارهای اطرافش حالتی قدسی میدادند، از دلایل وجود تعداد فراوانی چنار کهنسال در این منطقه از گذشته تا به امروز است.
چنارهای مقدس جماران
کنار مسجد جامع جماران، دو درخت چنار کهنسال به فاصله حدودا ده متر قرار دارند که از گذشته برای مردم محلی تقدسی ویژه داشتند. یک چنار (چنار شماره 1) در کنار خیابان و در مقابل ورودی مسجد جامع قرار گرفته و چنار دیگر (چنار شماره 2) کنار دیوار شرقی مسجد جای دارد و بخش زیادی از تنه آن داخل محوطه مسجد است. در کنار چنار حدودا 800 ساله شماره 1، تا اواخر دهه 1370 سقاخانه کوچکی وجود داشته که طبق گفته افراد محلی، طی حادثهای آتش گرفته است. دور این چنار پیشتر حصاری فلزی وجود داشته که امروزه برداشته شده است. این چنار در حال حاضر در وضعیت مناسبی نسبت به چنار دیگر به سر میبرد. (تصویر 4- چنار شماره 1 جماران)
چنار شماره 2، کهنسالتر است و حدودا 1100 سال سن دارد. افراد محلی معتقدند این چنار توسط شخصی به نام محمدابراهیم جامورانی کاشته شده است. به مرور زمان، داخل چنار پوسیده و حفره بزرگی در داخل آن ایجاد شده بود که افراد محلی میگویند در داخل آن مغازه کفاشی و سپس تا دهه 1350، قصابی وجود داشته که اکنون با سیمان و ماسه پر شده است. چنار شماره 2 همچنان زنده است اما وضعیت مناسبی ندارد چراکه هنگام نوسازی مسجد جامع جماران در سال 1387، بخشهایی از شاخه آن بریده شد و هنگام پیریزی ساختمان جدید مسجد، بخشی از ریشه عمیق آن را نیز تراشیدند که منجر به خشک شدن بخشی از درخت شده است. در حال حاضر، دور درخت را نزدههای آهنی گذاشتهاند و محوطه کوچکی که درخت در آن قرار دارد، تبدیل به انبار مسجد شده است. (تصویر 5- چنار شماره 2 جماران)
چنارهای کن
کن یکی از روستاهای قدیمی شمیران است که با وجود پیوستن به شهر تهران، همچنان کوچه باغهای قدیمی و درختان چنار فراوان خود را حفظ کرده است. کن سرشار از چنارهای عظیم است، از این رو شاید بتوان آن را غنیترین گنجینه طبیعی از چنارهای تهران دانست. تصویر کوچکی از تهرانی که دلاواله توصیف کرده بود را میتوان در کن امروز دید. شاید اشاره به تمامی چنارهای کهنسال کن ممکن نباشد، اما برخی از آنها جزو چنارهای شاخص تهران هستند.
یکهباغ، نام یکی از باغات حاج ملاعلی کنی، از روحانیون دوره قاجار، است که دو چنار کهنسال دارد که به چنارهای یکهباغ مشهور هستند. در محله بالون کن و در کنار بزرگراه همت نیز مجموعه چنارهای قطوری قرار دارند که از یک ریشه مشترک کهنسال بر آمدهاند و به چنار کهن معروفاند. افراد محلی معتقدند پای این درخت گورستانی وجود داشته است. در عملیات راهسازی بزرگراه همت در شهریور سال 1383، تعداد 26 سکه نقره و تعدادی قبر در نزدیکی این درخت کشف میشود که بر این باور محلی صحه میگذارد.
کن دارای اماکن مذهبی زیادی نیز هست که در کنار آنها چنارهای کهنسالی قرار دارند. در محله میانده، خرابه دیوار حسینیه محل دیده میشود که درخت چنار تناوری در کنار آن قرار دارد و متعلق به حسینیه بوده است. همچنین در کنار تکیه سرآسیاب کن نیز درخت چناری دیده میشود که در سال 1400 ثبت ملی شده است و قدمت آن حدود 300 سال اندازهگیری شده است. (تصویر 6-چنار حسینیه سرآسیاب کن)
امامزاده سیدمحمدرضا در محله میانده کن نیز میزبان چنارهای کهنسال و قطوری است که ریشه مشترک دارند و در محوطه بنای آرامگاه قرار دارند. درست در کنار بنای این امامزاده چنار حدودا 300 ساله دیگری نیز قرار دارد که امروزه به دلیل قطع جوی آبی که آن را سیراب میکرده، در حال خشک شدن است اما افراد محلی میگویند روزی رشیدتر از چنار دیگر بوده است.
مشهورترین چنار کن اما درخت چناری است که در کنار بنای امامزاده شعیب قرار دارد. بقعه امامزاده شعیب در محله سرآسیاب کن، از آثار دوره صفویه است و در میان باغهای سرسبزی جای گرفته است. در کنار ساختمان بقعه، چنار کهنسالی وجود دارد که به نام چنار امامزاده شعیب خوانده میشود. مردم محلی قدمت این چنار را تا 900 سال به عقب میبرند و میگویند پس از کشته شدن امامزاده شعیب، این درخت را به عنوان نشانی از قبر وی کاشتهاند. با این وجود، قدمتسنجی این چنار عمر آن را حدود 350 سال میداند. چنار امامزاده شعیب در سال 1400 در فهرست میراث طبیعی ایران ثبت شد. (تصویر 7- چنار امامزاده شعیب)
چنارهای اوین و درکه
درکه از روستاهای قدیمی شمیران است. به گفته اهالی محل، امامزادهای به نام والی به این مکان پناه میآورد و کم کم مردم در این محدوده دور او و آرامگاهش ساکن میشوند و درکه شکل میگیرد. درکه نیز همانند کن به دلیل حفظ شدن کوچه باغهای قدیمیاش، دارای چنارهای کهنسال فراوانی است، اما از شاخصترینهای آن میتوان به سیزده چنار و چنار تکیه درکه اشاره کرد.
سیزده چنار، در خیابانی به همین نام در نزدیکی دانشگاه شهید بهشتی قرار دارد. طبق باور اهالی محل، حدود چهارصد سال پیش چنار کهنسالی در این منطقه وجود داشته که آن را میبرند و از ریشه آن، سیزده درخت چنار سر بر میآورند که امروز 12تای آن هنوز باقیست. (تصویر 8- سیزده چنار درکه)
مسجد جامع و تکیه درکه، از اماکن مذهبی قدیمی تهران هستند که درخت چنار کهنسالی را میزبانی میکنند. این درخت، در باغچه کوچکی در مقابل مسجد جامع درکه قرار گرفته و همچنان سرسبز به زندگی ادامه میدهد. مسجد در یکی از کوچههای باریک درکه با شیبی بسیار تند قرار گرفته و همین دسترسی به درخت را کمی سخت میکند، اما درخت همواره مورد توجه بازدیدکنندگان علاقهمند و کوهنوردانی است که از این مسیر به سمت کوه میروند. (تصویر 9- نگارنده و چنار مسجد جامع درکه)
اوین، از روستاهای قدیمی تهران است که همواره پیوند دیرینی با درکه داشته است. چنارهای کهنسال در اوین دیده میشوند، از جمله درخت کهنسالی در پایین پلههای ورودی به امامزاده مطیب (در محلی که امروز میدان پاچنار نام دارد). در ورودی مسجد جامع اوین نیز بقایای سه چنار کهنسالی دیده میشود که تا نزدیکی زمین نابود شدهاند و درختان جدیدی از تنههای کهن آن روییدهاند. همچنین اوین پیشتر دارای چنار کهنسالی در محوطه امامزاده عزیز بوده که امروزه از میان رفته است.
چنار امامزاده قاسم
امامزاده قاسم از روستاهای شمیران در حاشیه رودخانه دربند بود که حول مزار امامزادهای به همین نام شکل گرفته است. افراد محلی میگویند حدود 700 سال پیش، پنج چنار در این محدوده کاشته میشود که چهارتای آن به دلایل گوناگون از بین میرود اما یکی از آنها باقی میماند. این چنار، در میان میدانی کوچک در محله امامزاده قاسم قرار دارد و سرسبزی و شادابی خود را حفظ کرده است. از جمله حوادثی که این درخت پشت سر گذاشته و از آن سالم بیرون آمده است، سیل سال 1365 در منطقه تجریش است که با وجود رساندن خسارات فراوان به خانههای اطراف، به این چنار آسیبی نرساند. (تصویر 10-چنار امامزاده قاسم)
در مقابل سرای محله امامزاده قاسم، چنار تاریخی دیگری نیز وجود دارد که در میان راه چنار پیشین و بقعه امامزاده قاسم قرار گرفته است. وضعیت این چنار، به خوبی چنار پیشین نیست اما همچنان سبز و زنده است. درست چسبیده به این درخت، مغازه ساخته شده و داخل تنه درخت پوک شده است. افراد محلی قدمت آن را تا 1000 سال پیش به عقب میبرند و کهنتر از چنار دیگر این منطقه میدانند. (تصویر 11- چنار دیگر منطقه امامزاده قاسم)
چنار امامزاده اسماعیل
امامزاده اسماعیل از زیارتگاههای مشهور میان باغستانهای روستای چیذر بود که بنا و کاشیکاریهای قاجاریاش، همچنان پابرجاست. مشهور است که این امامزاده در چیذر در پای درخت چنار تنومندی سر بریده و در همان محل دفن میشود. امروزه نیز در حیاط امامزاده دو درخت چنار قطور با ریشهای مشترک و کهنسال قرار دارند که احتمالا پاجوشهای همان درخت هستند. امامزاده اسماعیل، از امامزادههای درحال توسعه است و ساخت ساختمانهای جدید آن، بنای قاجاری را تحت تاثیر قرار داده است اما ساخت و ساز به گونهای نیست که چنارها آسیبی ببینند. (تصویر 12- چنارهای امامزاده اسماعیل)
چنار سوهانک
سوهانک از روستاهای مشهور شمالی شمیران است که در گذشته دارای باغهای فراوانی بوده و ناصرالدین شاه نیز علاقه زیادی به آب و هوای آن داشته است. این روستا به مرور تبدیل به یکی از محلات شمال شرق تهران شد و باغهای آن را فروختند، از یکی اکنون به جای چنار برجهای آتیساز سر بر آوردهاند و از دیگری دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز. با این حال، هنوز بخشی از بافت قدیمی محله باقی است.
سوهانک نیز همانند کن و درکه دارای چنارهای کهنسال فراوانی بوده که برخی از آنها تا به امروز باقی ماندهاند. گورستان سوهانک که امروز به گلزار شهدا معروف است دارای چندین درخت چنار و سرو قدیمی است که نزد مردم تقدس داشتند. با این حال شاخصترین چنار سوهانک، درختی است در کنار حسینیه سوهانک که به چنار هفت شاخه مشهور است.
چنار هفت شاخه نزد اهالی سوهانک، جایگاهی ویژه دارد و برای آن ارزش و احترام زیادی قائلند. قرارگیری چنار در کنار حسینیه سوهانک منجر شده برخی از مراسم مذهبی پای این درخت برگزار شود. چنار با حصار آهنی محافظت شده و در باغچه بزرگی در کنار حسینیه قرار گرفته است. در این محوطه، دو درخت تنومند و بسیار قطور قرار دارند که از ریشه به یکدیگر متصلاند. قدمت چنار کهنتر (که عنوان چنار هفت شاخه به آن اطلاق میشود) را حدود 800 سال برآورد کردهاند. (تصویر13- چنار هفت شاخه سوهانک)
قناتی که این درختان را تغذیه میکند، هنوز آب دارد و اهالی محل آن را لایروبی کرده و میگویند ریشههای درخت را از داخل آن دیدهاند. به واسطه این قنات، اوضاع چنار خوب است اما هیچ نشان و تابلویی ندارد و تابلویی که در سال 1365 جهت معرفی چنارها بر روی تنه درخت نصب شده بود، برداشته شده است. همچنین نصب اطلاعیههای مراسم مذهبی و قرارگیری سطل آشغالهای حسینیه در کنار آن، جلوه بصری بسیار بدی به درخت داده است. همانند چنار جماران، اهالی محل میگویند داخل این چنار نیز دکان قصابی قرار داشته که امروزه پر شده است. چنار سوهانک همچنان سرسبز به زندگی ادامه میدهد و در سال 1399 در فهرست آثار طبیعی ایران به ثبت رسیده است. (تصویر 14- چنارهای سوهانک)
چنارهای خیابان ولیعصر
جاده جدید شمیران (جاده پهلوی) یا خیابان ولیعصر امروز، طولانیترین خیابان خاورمیانه به طول 18 کیلومتر است که در دهه 1300 به ابتکار رضا شاه پهلوی ساخته شد. رضا شاه قصد داشت تا میان کاخ مرمر و کاخ سعدآباد خیابانی بکشد تا عبور و مرور آسان شود. در نتیجه این راه را کشیدند تا هم این دو کاخ را به هم وصل کنند و هم مسیری جدید جایگزین جاده قدیم شمیران (خیابان شریعتی کنونی) شود. به نوشته عبدالله مستوفی، پس از احداث خیابان دستور رسید که در فاصله هر دو متر یک چنار بکارند و میان هر دو چنار، یک بوته گل سرخ قرار دهند تا خیابان زیبا شود. در منابع آمده است که رضاشاه علاقه زیادی به این چنارها داشته و به درخواست وی، شهرداری مدام آنها را کوددهی میکرده است. آن نهالهای چنار، امروزه درختان تناوری شدهاند که بر سرتاسر خیابان (به خصوص در بخشهای شمالی آن) سایه انداختهاند.
چنارهای خیابان ولیعصر اما امروز حال و روز خوبی ندارند. شهرداری رسیدگی مناسبی به آنها نمیکند و بعضی از آنها به مرور در حال خشک شدن هستند. سیمان کردن کف آبراههای اطراف خیابان ولیعصر توسط شهرداری تهران، منجر به عدم آبرسی مناسب به این درختان شده است. همچنین هر از چندگاهی هنگام ساختن ساختمانهای بزرگ در کنار خیابان، به دلیل آلودگی ناشی از مصالح ساختمانی که پای درختان و آب آنها ریخته میشود، این درختان خشک میشوند. علاوه بر این، هوای آلوده تهران هم چنارهای یکصد ساله خیابان ولیعصر را میخشکاند.
چنارهای روستاها و شهرهای استان تهران
همانند تهران و روستاهای شمیران که امروزه به محلاتی از پایتخت تبدیل شدهاند، شهرها و روستاهای اطراف تهران نیز درختان چنار تنومند و کهنسالی دارند که تعدادی از آنها در فهرست میراث طبیعی ایران به ثبت رسیدهاند. یکی از این چنارها، در روستای سنگان قرار دارد. سنگان روستایی است از توابع کن که به آبشار زیبایش مشهور است. درست در پایین دست آبشار، امامزادهای به نام امامزاده قاسم سنگان قرار دارد که میزبان درخت چنار کهنسال حدودا 1000 سالهای است. این درخت از درختانی است که در فهرست میراث طبیعی ایران به ثبت رسیده است.
از دیگر درختان کهنسال اطراف تهران، میتوان به چنار سربسته ناران در میدان ناران لواسان اشاره کرد. این چنار در فاصله 500 متری از آرامگاه امامزاده فضلعلی قرار گرفته و قدمتی حدودا 400 ساله دارد، هرچند که اهالی محل دیرینگی آن را تا 700 سال پیش به عقب میبرند. گفته میشود که اطراف آن قهوهخانه بوده و در گذشته محلی برای دیدار بازرگانانی بوده که از شمال و شرق ایران به تهران میرفتند. امروزه این درخت در وضعیت مناسبی نیست و با وجود داشتن چند شاخه جوان و سبز اما تنه اصلی آن به دلیل آسفالتکشی نامناسب و عدم آبدهی، خشک شده است. این چنار در سال 1400 در فهرست میراث طبیعی ایران به ثبت رسیده است.
در روستای افجه در شمال شرق لواسان نیز چنار کهنسالی وجود دارد که قدمت آن را حدودا 400 سال میدانند. این چنار کهنسال و قطور در کنار سقاخانه و مسجد روستا قرار دارد. به گفته افراد کهنسال افجه و همانند بیشتر چنارهای قدیمی تهران، مشهور است که قصابی به نام حسینآقا عینعلی و پسرانش تا سال 1356 داخل تنه این درخت مغازه داشته اند.
لواسان بزرگ از روستاهای تاریخی محدوده لواسان است که کاوشهای باستانشناسی، منجر به یافت آثاری از دوره سلجوقی در این روستا شده است. در محدوده امامزاده موسی بن موسی کاظم (مشهور به امامزاده یونس) در محله رودبارمحله این روستا، چنار 700 سالهای قرار دارد که امروزه داخل تنه آن خالی شده و وضعیت مناسبی ندارد. افراد محلی میگویند داخل این چنار نیز دکان قصابی بوده است.
شهر دماوند و روستاهای اطراف آن نیز همانند لواسان، میزبان چنارهای کهنسال فراوانی است. در میان میدانی کوچک در محله چالکاء در شهر دماوند، درخت چنار کهنسالی با حدود 800 سال سن قرار دارد. این درخت نزد مردم مقدس بوده و مراسم محرم پای این درخت برگزار میشود. چنار کهنسال چالکاء در فهرست میراث طبیعی ایران به ثبت رسیده است. در محله جیلارد نیز درخت چناری با قدمتی 800 ساله قرار دارد که در سال 1383 ثبت شده است. این چنار نیز نزد مردم محلی دارای تقدس بوده است، اما امروز در وضعیت مناسبی به سر نمیبرد. بخشی از درخت سوخته و بخش دیگرش داخل دیوار ساختمانی قرار گرفته که بدون توجه به حریم آن، ساخته شده است. محله فرامه در شهر دماوند نیز میزبان درخت چنار کهنسالی است که در حیاط بقعه امامزاده شمسالدین محمد قرار دارد.
در روستای ساران از توابع دماوند، درخت چنار کهنسال ثبت شدهای با حدود 700 سال سن قرار دارد. وضعیت این درخت، مناسب است و به وسیله نردههای آهنی مراقبت میشود. در روستای مهرآباد در جنوب رودهن، پارکی به نام چهارچنار قرار دارد که میزبان چهار درخت چنار قطور قرار گرفته در کنار یکدیگر است. این مجموعه که درختان آن هر یک حدود 350 سال قدمت دارند، در فهرست میراث طبیعی ایران به ثبت رسیده است. در کنار بقعه امامزاده عبدالله روستای آیینه ورزان دماوند، چنار عظیم و قطوری قرار گرفته که سن آن حدود 700 سال تخمین زده میشود. درخت در وضعیت مناسبی قرار دارد و همچنان سرسبز و زنده است.
در شهرستان فیروزکوه نیز درختان چنار کهنسال وجود دارند. در مجاورت بقعه امامزادگان محمد و محمود روستای بادرود، درخت چنار سرسبزی زندگی میکند که سن آن را حدود 600 سال تخمین میزنند و بخشی از آن، داخل دیوار امامزاده قرار گرفته است.
در کنار بقعه تاریخی امامزاده حمزه در مبارکآباد آبعلی، درخت چنار 400 سالهای قد علم کرده است. اوضاع این درخت، مناسب بوده و همچنان سرسبز و شاداب است.
مشهورترین و پراهمیتترین چنار در شهرهای اطراف تهران اما چنار سوخته روستای سعدآباد در نزدیکی شهر پیشوا از توابع ورامین است. در سال 1193 هجری قمری، آقامحمدخان قاجار از شیراز گریخت و به سوی زادگاهش استرآباد حرکت کرد. به نوشته یحیی ذکاء، در میان مسیر، در روستای سعدآباد ساکن شد و پس از اتحاد با میرزا محمدخان دولو قاجار که در این روستا سکونت داشت، در زیر این درخت کهنسال تاجی مسین را به نشان پادشاهی ایران بر سر گذاشت و تاجگذاری کرد. چنار سوخته سعدآباد امروز در میانه میدانی در روستا قرار دارد. داخل چنار با سیمان پر شده اما خوشبختانه خود چنار سرسبز و زنده است و تابلویی جهت معرفی و اطلاعرسانی آن قرار گرفته است. چنار کهنسال دیگری با سه شاخه قطور در نزدیکی چنار سوخته قرار دارد که زنده و سرسبز است اما تحت تاثیر شهرت چنار سوخته، توجهی به آن نمیشود. (تصویر 15- چنار سوخته سعدآباد ورامین)
میراث از میان رفته
امروزه در محدوده شهری تهران نزدیک به 30 درخت چنار کهنسال شاخص وجود دارد که بخشی از میراث طبیعی و تاریخی این شهر به حساب میآیند. با این حال، آنطور که در روایات تاریخی اشاره شده، چنارهای کهنسال بسیار بیشتری در این محدوده قرار داشته که امروزه از میان رفتهاند.
بجز چنارهای عباسعلی و پنجعلی که در کاخ گلستان قرار داشته و به دنبال احداث کاخ دادگستری از میان رفتهاند، در کنار امامزاده سیدناصرالدین و امامزاده سیدولی نیز چنارهای کهنسالی قرار داشته است که در دوره رضاشاه پهلوی به دلیل خیابانکشی، قطع شدهاند. چنار کهنسال دیگری در نزدیکی امامزاده عزیز اوین وجود داشته که در همان دوره قطع شد. مردم محلی اعتقاد داشتند امامزاده عزیز در پای این چنار به قتل رسیده و قدمت چنار را در هنگام قطع شدن حدود هزار سال میگویند.
قطع و از میان رفتن چنارهای تاریخی، تنها محدود به تهران نیست و در لواسان نیز چنارهایی وجود داشته که از بین رفته است. از مشهورترین آنها درخت چناری است که در بالای چشمه چناربن در جنوب محله گلندوک لواسان قرار داشته که چشمه نام خود را از آن درخت گرفته است. درختان چنار معرفی شده در روستاهای افجه، ناران و لواسان بزرگ نیز خشک شده یا نزدیک خشک شدن هستند و بیم آن میرود که به درخت چشمه چناربن بپیوندند.
جز این موارد، دو درخت چنار در محدوده تجریش از چنارهای نابود شده تهران هستند که شاید بتوان آنها را جزو مهمترین چنارهای تهران به لحاظ تاریخی برشمرد.
امامزاده چنار
یکی از درختان نابود شده تجریش، چنار مقدسی است که میان گورستان قدیمی محله قرار داشته و به امامزاده چنار مشهور بوده است. این درخت میان مردم تهران بسیار محترم بود و آنطور که دوستعلیخان معیرالممالک روایت میکند، مردم در روزهای جمعه و اعیاد مذهبی گرد درخت جمع میشدند و پای آن نذر میریختند و قربانی میکردند. در دوره رضاشاه پهلوی و هنگام احداث ساختمان شهرداری تجریش، امامزاده چنار قطع و گورستان اطراف آن تخریب شد. در دهه 1340، جای شهرداری تجریش بیمارستان ولیعهد ساخته شد که امروزه به نام بیمارستان شهدای تجریش شناخته میشود.
چنار امامزاده صالح
مهمترین چنار تهران که در نزدیکی چنار پیشین قرار داشته، چنار امامزاده صالح است. بسیاری از سفرنامهنویسان اروپایی در سفرنامههای خود از این چنار یاد کردهاند. ادوارد پولاک آن را جزو مهمترین نمونههای درخت چنار در جهان میداند و ژان دیولافوا نیز آن را چناری کمنظیر در جهان میداند. از دوره قاجار این درخت محل کسب افراد بوده است. مشهور است که در دوره مظفرالدین شاه، فردی بالای چنار و روی یکی از شاخههای درخت چایخانه درست کرده بوده و با طناب، سینی چای را از بالا به دست مشتریان خود در پایین درخت میرسانده است. همچنین تا آخرین سالهای عمر درخت، فردی داخل تنه آن کفاشی میکرده که افراد محلی هنوز آن را به خاطر دارند.
چنار امامزاده صالح تا دهه 1340 سرسبز بود، تا اینکه در اول شهریور سال 1346 طی حادثهای هنگام جوشکاری یک تسمه فلزی که برای حفاظت به دور درخت بسته شده بود، آتش گرفت. این آتش پس از سه ساعت و نیم خاموش شد. بقایای درخت همچنان باقی بود تا اینکه در سال 1363، به دلیل خشک شدن و نشست قنات زیر درخت، این چنار آسیبی جدی دید. با این وجود، اقدامی جهت حفاظت آن نشد تا اینکه در سال 1378 متولیان امامزاده درخت را قطع و در سال 1382 بقایای ریشههای آن را نیز از خاک در آوردند تا از مهمترین و کهنترین چنار تهران، چیزی جز خاطره باقی نماند.
روایات مردمی زیادی درمورد این چنار وجود داشته است. یکی از آنها، اشاره میکند که این درخت در ابتدا یک نهال بود اما پس از دعای خیر پیرزنی در حق مردی که آن را کاشته و برای فرزندان فقیر پیرزن در شب عید خوراک آورده بوده، عمری هزار ساله پیدا کرده است.
پایان
با توجه به جایگاه تهران به عنوان پایتخت، آثار تاریخی و طبیعی آن اهمیتی فراتر از یک شهر دارند. با این وجود، این میراث در حال نابودی هستند. خانههای تاریخی در جنوب تهران یکی پس از دیگری دارند فرو میریزند، به انبار تولیدی تبدیل میشوند یا مکانی برای آرامگیری معتادان شدهاند. باغها و عمارتهای کهن شمال تهران نیز همراه با درختان چنار ارزشمندشان یکی پس از دیگری در حال جایگزین شدن با برجهای سر به فلک کشیدهای هستند که هیچ تناسبی با هویت شهری تهران ندارند.
حضور معتادان یکی از عوامل خطر برای چنارهای تهران است. در گذر ایلچی، چناری حدودا 300 ساله قرار دارد که الکساندر گریبایدوف، فرستاده دولت تزاری روس جهت عقد قرارداد ترکمانچای، در نزدیکی آن کشته شده و از این لحاظ دارای ارزشی تاریخی است. داخل این درخت را با سیمان پر کردهاند و دور تا دور آن، دوده آتش معتادانی دیده میشود که پای آن نشسته بودند. همین روزهاست که با یک سهلانگاری کوچک، این چنار با ارزش طعمه حریق شود و بار دیگر یاد و خاطره چنار آتشگرفته امامزاده صالح را برای ما زنده کند.
خشک شدن قناتهای تهران نیز یکی دیگر از عواملی است که چنارهای این شهر را در خطر میاندازد. تقریبا تمام درختان چنار قطور تهران روی قناتها قرار گرفتهاند. برخی از چنارها خوششانس هستند، همانند چنار سوهانک که قناتش همچنان آب دارد و لایروبی میشود، اما برخی دیگر نظیر چنار امامزاده یحیی، چنارهای شاه عباسی کاخ گلستان یا چنار از میان رفته امامزاده صالح، منابع آبی اصلیشان را از دست دادهاند و برای زنده ماندن نیازمند آبیاری مداوم هستند. تغییرات خاک نیز از عواملی است که درختان را از میان میبرد. هرساله هنگام بارش برف، حجم زیادی نمک روی آسفالتهای شهر ریخته میشود که به مرور، خاک تهران را شور کرده و چنارهایش را میآزارد.
مهمترین دلیل نابودی چنارها در سالهای اخیر اما ساخت و سازهای بیرویه است. درختان چنار کهنسال پرشماری همانند چنارهای خونبار، عباسعلی، پنجعلی، امامزاده چنار و… در ساخت و ساز از بین رفتهاند. بسیاری از درختان کهنسال داخل بوستانها هستند اما با ساخت و ساز داخل پارکها، نظیر مورد جنجالی پارک قیطریه در سال 1403، مقدمات نابودی آنها فراهم میشود. هنگام بازسازی مسجد جامع جماران به جان یکی از چنارهای تناور کهنسال آن افتادند و ریشههایش را بریدند، حالا نیز هنگام ساخت ورودی جدیدی برای حسینیه سوهانک، داربستها را به چنار تاریخی و ثبت شده تکیه دادهاند و نابودش میکنند.
چنارها، شاید مهمترین عنصر طبیعی در هویت ما مردم تهران باشند. مراقبشان باشیم.
فرتورها از سپهر میزانیان است.
4090
6 پاسخ
گزارش بسیار خواندیی است، سرشار از آگاهیهای تاریخی و شهرشناسی. عکسها نیز گزارش را پُربارتر کرده است. آفرین به کوشش نویسندهی آن. عالی بود.
درود. سال نو را شادباش میگویم
درود ب کوشش نویسنده برای یافتن چنارها و نگاه زیستی به شهر.
چنارهای تنومند برای منم شگفت انگیز و تماشایی هستند و انگار منو ب عکس گرفتن ازشون فرامیخواند. البته من تهران زندگی نمیکنم.
ولی اینکه برخی برای مردم مقدس بودند یا هستند یا نام محله ها و چشمه سارها و قنات ها ب نامشان بوده، برایم جالب بود. و اینکه برخی را ک خیلی خیلی تنومند بوده اند و خیلی خیلی کهنسال ک درونشان خالی شده با سیمان و ماسه پر کرده اند هم برایم جالب بود و از آن بامزه تر آنکه درونشان مغازه و کاسبی میکرده اند! حالا کفاشی شاید در آن فضا بشود ک دیده ام در جای خیلی کوچک هم کفاشی بوده ولی قصابی!!؟
آفرین واقعاً
سلام . ممنون از لطف و تلاش شما . تحقیقتان بسیار جالب بود و من با دقت مطالعه کردم
سپهر عزیز،
دست مریزاد.
مطالب بسیار پر باری را گردآوری کردید و به حق، با این دستنوشته زیبا، چنارهای تهران را زنده کردید.
امیدوارم که شرایط اقلیمی و فرهنگ نگهداری از درختان اعتلا پیدا کنند تا چنارهای تهران دوباره سرزنده و بالنده شوند.
موفق و موید باشی.
گزارش بسیار جالبی بود و توجه شهروندان پایتخت را به وجود این درختان ارزشمند به درستی جلب می کند من که لذت بردم. موفق باشید