انسانهای باستانی برای شناخت جهان، استوره و داستانهای گوناگونی را پدید آورده و در کنار آنها آیینهایی را برای آسان کردن سختیهای پیشرو برگزار میکردند. امروزه اگر چه بیشتر استورهها و آیینها از یاد رفته ولی مردمان همچنان با باورهای استورهای آیینهای گدشتگان را تکرار میکنند.
جشن «رَپَیتوَن»، یکی از جشنهای زمستانی در ایران از چند دهه پیش فراموش شدهاست. دکتر فرزانه گُشتاسب* دربارهی جایگاه استورهای «ایزد رپیتون» در استورههای زرتشتی میگوید: «رپیتون در آیین زرتشتی نام یکی از پنجگاه نیایش روز و نام ایزدی است که سرپرستی این بخش از زمان یعنی ماه نیمروز را بردوش دارد. در استورههای ایرانی آفرینش در گاه رپتون و رستاخیز هم در آینده، در همین گاه رخ خواهد داد.»
جشن به زیر زمین رفتن ایزد رپیتون
در میان فصلهای سال، تابستان از آنِ او است این ایزد که نماد گرما و روح زندگی در جهان و موجودات هستی است؛ در درازای تابستان بزرگ روی زمین است ولی در پایان آن هنگامی که زمستان بزرگ پنج ماه از آبان ماه آغاز میشود به زیر زمین رفته تا ریشههای درختان و آبها زیرزمینی را گرم نگهدارد.
ایزد رپیتون با گرما، آتش و همه ایزدانی که نماینده آتش هستند پیوند ناگسستنی دارد؛ امشاسپند اردیبهشت نزدیکترین همکاری را با ایزد رپیتون دارد و دشمن زمستان است، ایزد بهرام، سروش و آذر با رپیتون همکاری دارند.»
وی از چگونگی به زیر زمین رفتن ایزد رپیتون گفت: «به ماه آبان «بهیزگی» بهچَم (:یعنی) آبانی که در حال چرخش است، روز اورمزد، زمستان زور گیرد و به جهان درآید؛ مینوی رپیتون از روی زمین به زیر زمین شود، آنجا که چشمهی آبها است، گرمی و خویدی را به آب درفرستد تا ریشه درختان به سردی و خشکی نخشکند. ماه دی بهیزگی، روز آذر، همه جا آتش افروزند و نشان کنند که زمستان آمد. بدان پنج ماه که آب چشمه همه گرم است زیرا رپیتون آنجا را به گرمی و خویدی دارد، گاه رپیتون را نستایند.
یکی دیگر از ایزدانی که با گاه رپیتون در پیوند است، جهتهای چهارگانه است و رپیتون در میان جهتهای چهارگانه سرور جنوب است و بیگمان به همینانگیزه ایرانیان منطقه جنوب را «نیمروز» نامیدهاند.»
جشن بازگشت رپیتون به روی زمین
دکتر گشتاسب در ادامهی سخنانش به شناساندن جشن رپیتون پرداخت: «در آیین زرتشتی دوبار در سال جشن رپیتون را بهجای میآوردند. یک بار در آغاز ماه فروردین، هنگامی که ایزد رپیتون پس از سفر پنج ماههاش به زیر زمین، به روی زمین بازمیگشت و بار دیگر در مانترسپند ماه مهر، درست در شب آغاز آبان هنگامی که ایزد رپیتون قرار است به زیر زمین سفر کند. در این جشن یسناخوانی به خشنودی اردیبهشت اَمشاسپند، سپس خواندن یک آفرینگان رپیتون، یک آفرینگان دهمان و یک آفرینگان سروش بخشهایی از اوستا است.»
وی از ویژگی این آیین نام برد: «این یسنا بهنام همه انجمن یعنی همه جامعه زرتشتی برگزار میشود زیرا بایسته است همه زرتشتیان در آغاز فروردین به ایزد رپیتون خوشآمدگویی کنند و در گاه رپیتون (:نیمروز) آیین دینی را بهجا آورند. جشن رپیتون در روز اورمزد و ماه فروردین، جشن آفرینش آتش و در ادامه جشنهای گهنبار بودهاست که به انگیزهی خویشکاری و نقش اساتیری این ایزد، جشن بازگشت او با رستاخیز طبیعت و جشن نوروز همزمان گردیدهاست.»
پیوند جشن سده با ایزد رپیتون
جشن سده آیین دیگری است که با ایزد ریپتون در پیوند است و زرتشتیان دو تاریخ برای برگزاری آن دارند، یکی روز اشتاد از ماه آذر، درست صد روز پیش از نخستین روز فروردین و بازگشت دوباره این ایزد بر روی زمین است. روز آبان از ماه بهمن (دهم بهمن)، بهچم (:یعنی) صد روز پس از رفتن ایزد رپیتون به زیر زمین در آغاز زمستان بزرگ است. برهمین اساس و به باور من ریشهشناسی و گفتمان سده اشاره به گذشتن صد روز از رفتن ایزد ریپتون یا آغاز زمستان بزرگ میکند.
بیشتر زرتشتیان یزد، جشن سده را در دهم بهمن برگزار میکنند و برپایه گاهشمار امروزی 16 بهمن، روز مهر میشود ولی در کتابهای تاریخی به روز آبان اشاره شده و براساس گاه شمار امروزی، پنجم بهمن میشود که در «التفهیم» به آن اشاره شدهاست.»
چرایی فراموشی جشن رپیتون
دکتر فرزانه گشتاسب، فراموشی این جشن را از چند دیدگاه بیان کرد از جمله برابری آن با نوروز، جابهجایی آیینهای کهن به گاهشماری نو، نداشتن دهش بهمانند گهنبارها، با گذشت زمان همان اندک کسانی که این جشن را برگزار میکردند، کنار گذاشتند و برگزاریش را به موبدان سپردند.
کیخسرو شاهرخ در کتاب آیین مزدیسنا، جشن رپیتون را «روزه رپیتون» یاد کرده: مزدیسنا کیشان در سال پنج روز در آغاز بهار فروردین ماه بهگاه ویژه تن و جان خود را از خوردن ، آشامیدن، آمیزش به هرگونه پلیدی و آسایش تن و جانی و کارهای جهانی دور و پاک دارند و آن را «روزه رپیتون» نامند و در روزه داشتن اندام درونی و بیرونی در پاک داشتن منش، گوشن، کنش پرمان (:فرمان) سخت رفتهاست.
بهدینان نیز اینگونه بیان میکردند: سخن نمیگفتیم، دست به دهان نمیبردیم، هیچ چیز نمیخوردیم، پای بدون کفش روی زمین نمیگذاشتیم، عطسه یا سرفه نمیکردیم و…
گشتاسب در پایان سخنانش گفت: «اگرچه آتشافروزی در زمستان یکی از آیینهای ملتهای گوناگون جهان بوده و در ایران نیز زمانهای گوناگونی برگزار میشدهاست ولی بهگمان نزد زرتشتیان آیین آتشافروزی خویشکاری دینی هم بوده که برای یاری رساندن به ایزد رپیتون برگزار میشدهاست. بهجز رپیتون و سده، آتشافروزیهای دیگری هم در بندهش اشاره شده که پیش از رفتن ایزد رپیتون بهزیر زمین در ماه دی بهیزدی برگزار میشدهاست.»
*دکتر فرزانه گشتاسب، دانشآموختهی فرهنگ و زبانهای ایران باستان، مدیر گروه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگ،
-برگرفته از سخنرانی دکتر فرزانه گشتاسب در کانون میراث ناملموس تهران، در این همایش برای شناخت بهتر و بیشتر استوره با همیاری پژوهشگران استوره، جهانبینی و آیینهای نیاکانی به کنکاش و بررسی گذاشته شد.