نوزدهم فروردینماه هر سال روز فروردین از ماه فروردین و جشن فروردینگان است. بر پایهی گاهشماری ایران باستان٬ ۱۲ ماه سال٬ نامهایی چون «فرهوشی، فروردین به چم پشتیبانی و پیشرفت»، اشاوهیشتا،اردیبهشت به چم بهترین راستی و پاکی»، «هئوروتات،خرداد به چم رسایی، تندرستی»، «تیشتریه، تیر به چم ستاره باران»، «امرتات،امرداد به چم نامیرایی و جاودانگی»، «خشتراوییریه ،شهریور به چم شهریاری نیرومند»، «میثر، مهر به چم دوستی و پیمان»، «آپام، آبان به چم آب»، «آتر، آذر به چم آتش، «دزو، دی به چم آفریدگار، «وهومن،بهمن به چم اندیشه نیک»، «سپنتاآرمئیتی، اسفند به چم فروتنی و بردباری » را بر خود داشتند. همچنین ۳۰ روز ماه دارای سی نام بود که با «اورمزد» آغاز و با «انیران» به پایان میرسید. نماد هر روز نیز یک گل بود که این جستار( موضوع) بینش زیباشناسانه ایرانی را نشان میدهد. از آنجا که نامهای دوازدگانهی ماههای سال در میان نام روزها نیز بود در هرماه یک روز نام ماه و نام روز برابر میگشت که آن را ایرانیان جشن میگرفتند. بدینگونه پیدایی جشن فروردینگان با نشان گل بستانافروز را باید در پی برابری نام روز و نام ماه و ارجگذاری فروهرها یا رواندرگذشتگان دانست.
فروهر که به آن فروشی و فرورتی نیز گفته میشود به باور نیاکانمان از یک سو پنجمین نیروی درونی انسان است که همواره او را به راه راست راهنمایی نموده، با مرگ آدمی به جهان مینوی بازگشته و پشتیبان بازماندگان خویش میگردد و از سوی دیگر نماد انسان آرمانی نیز است که میتواند در جهان خاکی برای او الگو باشد. چنانکه نگارهی آن چهرهی مردی کهنسال را نشان میدهد که جاافتادگی و کارآموزدگی را یادآوری میکند. دست راست آن به سوی آسمان به چم( معنای) ستایش و پرستش خدای یگانه و چنبرهی (حلقه) دست چپ نشان از پیمانی دارد که میان انسان و آفریدگار بسته میشود. از اینرو رویدادنگاران و مردمشناسان چنبرهی پیوند زناشویی را برگرفته از نگرش و آیین ایرانیان میدانند. بالهای او نیز برای پرواز به سوی پیشرفت و بالندگی انسان ورسیدن به دادارهستیبخش است. این بالها از ۳ بخش فراهم آمده که بازگوکننده آموزهی بیهمتای ایرانیان یعنی اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است که آدمی با بهرهگیری از آن میتواند به رستگاری برسد. در میان کمر فروهر یک چنبرهی دیگر نیز به نماد جهان آفرینش است. از پایین آن یک رشته به راست به نام سپنتامینو (خوبی) ویک رشته به چپ به نام انگرهمینو (بدی) کشیده شده که نیروهای درونی انسان را یادآوری میکند. دم فروهر همانند بالها به سه بخش دستهبندی شده، که نمایانگر اندیشه بد، گفتار بد و کردار بد در نزد آدمی دارد.
نگارهی فروهر را باید اوج بینش خردمندانه و آزادمنشانه ایرانی دانست در حالی که انسان میان خوبی و بدی رها شده، اندیشهی ایرانی راه خوشبختی را نه به زور که با نماد و کنایه به او میآموزد .در فرهنگ ایرانی فروهرها یا روان درگذشتگان در واپسین روزهای سال که به آن پنجه و بهیزک میگفتند از جایگاه آسمانی خود به میان خانومان وخویشاوندان فرود میآیند. به همین شوند (دلیل) ایرانیان با پاکیزه کردن خانه، شستوشوی تن، پوشیدن رخت نو و زدودن رنجیدگی میان آشنایان و بستگان میکوشیدند تا فروهرها را خشنود سازند.
برگزاری جشن سوریک یا چهارشنبهسوری وگذاردن میوه و خوردنی در آن شب نیز در این راستا بوده است که اینک بزرگداشت عید مردگان یا عید عرفه، علفه وبرات بازماندهی همین باور دیرین است .
به گفتهی مسعودی درکتاب مروجالذهب، قزوینی در کتاب عجایبالمخلوقات و ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه ایرانیان جشن فروردینگان یا فرودگ را در ۱۹ فروردینماه هر سال برای سپاسگزاری از مردگان خویش با سوزندان عود و کندر، پخش نان «سورگ»٬ آجیلی به نام «لرک» که از هفت گونه میوه خشک فراهم میآمد و خواندن نیایش و سرودهیی به نام آفرینگان در آرامستانها برگزار میکردند.
فروردینگان نه تنها جشنی برای شادی روان درگذشتگان که بازگوکنندهی جهانبینی ناب ایرانی است آنجا که از خداشناسی، جهان آفرینش، انسانشناسی و زندگی پس از مرگ سخن میگوید.
اگر این سرزمین اهورایی تندبادهای تاریخی سهمگینی از سرگذرانده و همچنان استوار مانده است بیگمان به شوند (دلیل) برخورداری از چنین نگرشی است که همهی تاروپود فرهنگ و تمدن آن را فرا گرفته است.
برای ارجگذاری روان نیاکامان وفرهنگ ایرانی فرورینگان را پاس بداریم.
یارینامه:
جهان فروری، بهرام فرهوشی
گاهشماری و جشنهای ایران باستان، هاشم رضی
از نوروز تا نوروی، کورش نیکنام
اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی، دکتر رحیم عفیفی
فروردینگان؛ فرهنگ بزرگداشت فروهر نیاکانی
- اشکان زارعی
- 1399-01-19
- 19:36
به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter
تازهترین ها