در پرتو فروزگان اهورایی منش پاک (وهومن)، راستی و پاکی (اشا)، نیروی اراده (خشترا)، میتوان بر دشمنان پیروزی یافت، و به ایمان و آرامش (آرمیتی)، رسایی (خورداد)، و جاودانگی (امرداد) دست یافت (گاتها، هات 34، بند 11). پاداش پیروی از سوشیانسها رسیدن به خداوند است (هات 34، بند 11). با برخورداری از فروزههای اهورایی، در سرزمین جاودانی خواهیم بود (هات 49، بند 5). به حقایق روشن گوش فرا دهید تا دروغپرستان با کجآموزی شما را گمراه نکنند (هات 45، بند 1). انسان باید سروری راستکردار و پارسا و افزایندهی منش پاک را به عنوان پشتیبان و رهبر راستین برای خویش برگزیند (هات 31، بند 10).
در دو بخش پیشین گفتیم که سه اصل آموزههای زرتشت، وهومن (نیکاندیشی)، اشا (راستی و هنجار) و خشترا (اراده)، فروزههای اهورایی و راه رسیدن به سه فروزهی آخر و به آفریدگار است. راهکار رسیدن به رستگاری و خوشبختی در گیتی و مینو بر پایهی پیروی از این سه آموزه است. این فروزهها نه تنها سرمشق زندگی فردی است، بلکه باید در هازمان نیز بازتاب داشته باشد. وهومن (قوانین اخلاقی انسانی) در چارچوب اشا (قوانین طبیعی) همراه با اجرا و هدایت توانمند (خشترا)، پیشرفت و رستگاری هازمان را در پی خواهد داشت. کتاب آسمانی گاتها نه تنها ستایش فروزههای اهورایی، بلکه سرمشق مسوولیت اجتماعی و آیین همزیستی شهری است. در این بخش به گزینش و پیروی سرداران و راهبران هازمان بر مبنای جهانبینی گاهانی میپردازیم.
دموکراسی، شورا و انتخابات، ظاهرا رویکردهای غربی هستند که در دو سدهی گذشته به عنوان نماد عدالت و مردمسالاری در کشورهای متمدن رایج شدهاند. باور همگانی است که آغاز انتخابات مردمی و خرد جمعی در ایران از جنبش مشروطه و پاگیری مجلس شورای ملی در زمان محمدعلی شاه قاجار بوده است. زرتشتیان از جمله جانباختگان ارباب جمشید جمشیدیان، خسرو اهرستانی و خسرو شاهجهان، پابهپای مشروطهخواهان و روحانیان مسلمان، در تبدیل حکومت استبدادی ایران به حکومت مشروطه و تصویب نخستین قانون اساسی کشور ایران نقش کلیدی داشتند. از اینرو چنین ایدهها و رویکردی ریشهی چندهزار ساله در دین و آیین ایرانی دارد که در طی تاریخ با هجوم غارتگران تازی و بیگانه به فراموشی سپرده شده بودند.
بزرگمرد زرتشتی دوران، شادروان ارباب کیخسرو شاهرخ، از مشروطهخواهان و نمایندهی ایرانیان زرتشتی در چند دورهی مجلس، پیشرو در تشکیل مجلس موسسان و تقویت حکومت مردمی در ایران بود. از کارهای وی در کشور، پافشاری برای وجود حق برابر برای همهی ایرانیان در قوانین مصوبه مجلس، نجات کشور از قحطی گندم، بازگرداندن جواهرات سلطنتی به کشور، ساخت آرامگاه و برگزاری هزارمین سال زادروز فردوسی بود. همچنین ساخت مدارس، تشکیل و تقویت انجمنهای انتخابی، دریافت حکم تولیت موقوفات از اقدامات ارباب شاهرخ در هازمان زرتشتی بود. ارباب شاهرخ در تعامل با شاهان قاجار و پهلوی و روحانیت مبارز مسلمان، در راهگشایی و سرآمدی ایران بسیار تاثیرگذار بود و سرانجام جان خود را در راه آزاداندیشی و حقخواهی خود و پسرش داد.
محرك اصلی زرتشتیان در مجاهدات انقلاب مشروطیت و در سراسر تاریخ معاصر را باید در فرهنگ مزدیسنی و معتقدات دینی زرتشتیان جست وجو كرد. محرك دوم علاقه و عشق زرتشتیان به عظمت و بزرگی ایران، خانهی آبا و اجدادیشان است. همین محرک، برانگیزانندهی علاقهی پارسیان (زرتشتیان مهاجر به هندوستان) به تحولات روزگار انقلاب مشروطیت ایران و كمك به آزادیخواهان ایران بوده است. از خلافت عباسیان در ایران تا لشکرکشیهای نادرشاه، زرتشتیان بیش از سهم خود را برای بقای ایران و ایرانی ادا کردند. نسبت شهیدان زرتشتی در جنگ تحمیلی با عراق، به جمعیت اندک، بسیار زیاد است. زرتشتیان ایران را تنها سرزمین خود میدانند، در بدترین شرایط در میهن اهورایی خود مانده، و برای اعتلای کشور و مردم کم نگذاشتهاند.
“ای مردم بهترین سخنان را به گوش هوش بشنوید و با اندیشه روشن بنگرید. هر زن و مرد راه نیک و بد را خود برگزیند” (هات 30 بند 2). در جهانبینی زرتشت، گزینش راه به خود فرد واگذار شده است. هر فرد میتواند کیش خود را بدون واهمه برگزیند. لیکن فرد باید با اندیشهی روشن، راه و سخنان را بسنجد و سپس برگزیند. در این راستا، تصمیم پیروی از رهبر دینی و سردار هازمان با فرد و افراد است. در نیایش یتااهو وئریو، سردار دنیا (اهو) برگزیده از سوی مردم (وئیریو) و سردار دین (رتو) بر اساس پاکی و راستی (اشادچید) توانمند و نیرومند هستند. این دو سردار بایستی در هازمان همراه و همراستا باشند. بنابراین بنپایهی دین زرتشت گفتمان و سنجش و انتخاب سردار دنیا در چارچوب راستی و دین است که همان مردمسالاری دینی است. پس از این گزینش، فرد باید از رهبر واقعی و سردار راستی پیروی کند و از راهنما و رهبر دروغ بپرهیزد (هات 31 بند 9).
“چطور امکان دارد دیوان از شهریاران نیک باشند؟ کسانی که برای ارضای مقاصد خودخواهانه میجنگند. کرپنها و کاویها و اوسیخش (حاکمان بدنهاد در زمان زرتشت) جهان را دچار خشم و نفرت کردند.” (هات 44 بند 20).
زرتشت علیه شهریاران هوادار دروغ و نادرستی هشدار داده، او از مردم میخواهد سردارانی را برگزینند که با راستی و درستی موجب پیشرفت و آبادانی شده و آشتی و آرامش را برقرار کنند. “هیچ کس نباید به گفتار و دستور شخص تباهکار و گمراه کننده گوش دهد و در برابر آنها با پاکدامنی و پارسایی ایستادگی کرد” (هات 31 بند 18). زرتشت نوید پیروزی نیکوکاران را میدهد. “به راستی کرپانها و کاویها سرانجام بهدست همان کسانی که از آنها سلب آزادی کردهاند شکست خورده و تباه خواهند شد” (هات 32 بند 15).
“پروردگارا! نجاتبخشی که بتواند مرا از تنگنا نجات بخشد، به من نشان بده” (هات 29 بند 1). زرتشت از سوشیانتهای دانا و یاور دین راستین یاد کرده (هات 45 بند 11)، که در گاتها سه بار به صورت مفرد به کار رفته است. برخی بر این باورند که زرتشت این واژه را به تلویح برای اشاره به خودش به کار برده است و خود را نیز سوشیانت (سودرسان و ناجی) میداند. واژهی سوشیانت که از ریشه «سو» به معنی سودمند است. گاه به معنای «منجی» ترجمه شده است، اما این منجی، نجات دهنده از گناه و خطا نیست. این واژه به معنی کسی که خیر میرساند. در فروردینیشت، زامیادیشت، بندهش و جاماسبنامه از سوشیانت یاد شده و گفته شده که گرشاسپ هم به عنوان سوشیانت ظاهر شده و در نوسازی جهان شرکت کرده است. بنابراین سوشیانتها افرادی از میان مردم در هر زمان ظهور کرده و به هازمان سود رسانده و دنیا را از تنگنا نجات میدهند.
در دین زرتشتی تنبلی و انزوا اهریمنی و ناپسند است. آیین زرتشتی در مشارکت و همازوری با همه نیکان و وهان هفت کشور زمین است، که باید زیربنای سیاست داخلی و خارجی باشد. زرتشت از خداوند توان و نیروی کار کردن و خدمت میطلبد (هات 45 بند 9)، با نیروی تن و روان (هات 43 بند 1) پیشرفت واقعی را براساس کار و کوشش میبیند (هات 32 بند 7)، هدایت هازمان را با آموختن و نفوذ گفتار (هات 32 بند 19) در رهایی از تباهی، نیستی و فساد میخواهد (هات 46 بند 5)، برای آبادانی و تازه کردن جهان کار میکند (هات 34 بند14)، خواستار خوشبختی دیگران است (هات 43 بند1)، درستکاران را دوست دارد و به آنها ارج مینهد (هات 46 بند 6) حتی اگر کم درآمد و نادار باشند (هات 47 بند 4)، و سرانجام کسانی که اندیشه و گفتار و کردارشان راست و درست باشد، به پاداش رسایی و جاودانی دست خواهند یافت (هات 47 بند 1).
زرتشت و نزدیکانش به انجمن مغان، که از پیش وجود داشت، پیوستند. این انجمن برادری و برابری مینوی، از شاه گشتاسب کیانی پشتیبانی کرد (هات 46 بند 14). بنابراین زرتشت ساختار پیشین را نابود نکرد، بلکه اصلاح و تقویت کرد. دوم انجمن یا شورا از زمان زرتشت وجود داشته، و زرتشت بنیاد آن را بر برابری و برادری نهاد. سوم انجمن و شهریار کشور با هم بودند. در آن دوران، آریاییها از بیابانگردی و دامداری دست کشیدند و به کشاورزی و شهرنشینی رو آوردند. در گاتها، زرتشت از کلمات جمع، مانند درستکاران و رهبران، استفاده میکند. در اوستا به شهردار و دهدار و رهبر کشور درود و ستایش میفرستد. در ادبیات زرتشتی و شاهنامه (رستم نماد مردم ایران)، همواره از مردم، موبد، شهریار، سپاه همراه و همزمان یاد شده است.
“مگذار شهریاران ستمگر و بدرفتار بر ما حکومت کنند، بلکه بشود شهریاران دادگر و با ایمان که دارای رفتاری نیکو، و دانش و خرد راهنمای آنهاست بر ما فرمانروایی کنند” (هات 48 بند 5). “سوشیانتها و رهانندگان گیتی از دانش و بینش برخوردار بوده، کردارشان با راستی و پاکی بوده، از بین برندگان خشم و نفرت و پدیدآورندگان مهر و آشتی هستند” (هات 48 بند 12). “سردار و رهبر برگزیده، بی شک دادگر و مهربان است. او نیرومندترین در میان مردمان است که نیکوکاران را در مقابل تبه کاران نگاهبانی کند” (هات 29 بند 3). “بدکاران و تبه کاران سرانجام سرزنش خواهند شد. بشود که در پرتو رهبری درست کردار و شهریاری دادگر، زنان و مردان در روستاها و شهرها از آرامش و آسایش و آشتی برخوردار شوند. بشود که ریا و فریبکاری، که چون زنجیر انسان را به تباهی میکشاند، از پهنهی گیتی برانداخته شود” (هات 53 بند 8). ایدون باد. ایدون ترج باد.
در این کنکاش هازمان و گزینش، مانترای گاتها و کلام زرتشت نیاز به تفسیر و جمعبندی ندارد. در دین زرتشت، نقش فرد در تلاش و کوشش با درستی و پاکی در زندگی مادی و مینوی است. مشارکت و یاری در هازمان با همازوری و پیروی سرداران گیتی و مینو بدیهی و شایسته است. فرد بایستی با اندیشه روشن به سخنان گوش کند و خود راه و سرداران را برگزیند. از هواداران دروغ پرهیز کند، به دوستداران راستی و پاکی بپیوندد، و با سوشیانتهای زمان همراهی کند. با پرداخت به سه پایه نخست آموزههای زرتشت و دریافت سه پایه دوم این فروزهها، میتوان در مسیر هازمان گاهانی پیشرفت کرد وبه رستگاری رسید. الگوهای زیادی سرمشق رسیدن به چنین هازمانی در جهان به ما رسیده است. در ایران باستان کورش، در ایران میانه انوشیروان، و در ایران کنونی کیخسرو شاهرخ، همانند صدها نیکان و وهان در هفت کشور زمین مانند ماندلا در آفریقای جنوبی و گاندی در هندوستان از چنین الگویی پیروی کردند. سوشیانت من و شما هستیم که میتوانیم سودرسان باشیم.
خویشکاری هر زرتشتی در انتخابات 29 اردیبهشت روشن است. راهکار مبارزه با بدی و پلیدی در این روز، رای دادن در پای صندوقها است که در واقه در واقع مشارکت و همبهرگی ما در شکلگیری هازمان شهر و کشور است. بشود که با اندیشه روشن به سخنان مهین گوش فرادهیم و سپس با خرد و وجدان سرداران هازمان را گزینش کنیم. باشد که سرداران هازمان به بکار گیری وهومن و اشا و خشترا، هازمان را به آرمیتی و خرداد و امرداد رهنمون شوند. بشود که نور اهورایی دوباره در این سرزمین بتابد و بشود که اشوان سکان کار را برگیرند. باشد که دروغ و دشمن از این سرزمین بگریزند و سوشیانتهایی راست کردار و پارسا و افزاینده منش پاک سرداران ما به سوی هازمانی شوند که بارور و روشن، آبادان و آشتی دهنده باشد. ایدون باد.
11 پاسخ
بسیاری از خبرها و گزارشات محلی امرداد برای هموطنان کاربردی ندارد. ولی مقالات تحلیلی و تاریخی امرداد بسیار ارزنده و کاربردی است. لطفا به راهتان ادامه دهید.
شاهکار زرتشت درک و گفتن مطالبی است که امروزه نیز در تمام جهان کاربرد دارد. به راستی باید این سخنان را بر سردر سازمان ملل بنویسند.
ما در انتخابات شورای شهر به نامزدهای زرتشتی رای میدهیم زیرا در چنین فرهنگی بزرگ شده اند.
ما دوست دار دین بهی راه زرتشتیم ***هیچ هاشا نمی کنیم بسیار خوشبخت یم با درودبسیار به استاد گرامی آقای مهران سپری پر توان باشید،
ذهن ما باغچه است گل در آن باید کاشت گر نکاری علف هرز در آن می رویید زحمت کاشتن یک گل سرخ کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است استاد گرامی برایتان بهترین ها را از ایزدان پاک آرزو مندیم دیر زیوید تا زیوید به کامه زیوید با سپاس از امرداد
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد
سر زد از پشت ابرها خورشید باغ و بستان دوباره زیبا شد
فصل سرما و برف و باد گذشت موقع گردش و تماشا شد
در چمن بر درخت گل بلبل وه چه شیرین ترانه ای دارد
هست خشنود و شادمان زیرا وطنی ، آشیانه ای دارد
کودکان این زمین و آب و هوا این درختان که پرگل و زیباست
باغ و بستان و کوه و دشت همه خانه ما و آشیانه ماست
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد
یار و غمخوار یکدگر باشیم تا بمانیم خرم و آزاد
آیا دوباره روزی خواهد رسید که بزرگانی چون گاندی هند و ارباب شاهرخ داشته باشیم؟
استاد گرامی دکتر سپهری. از مقالات ارزنده، مستند و موضوع روز شما ممنونیم. نشان دادید که دین زرتشت زمان و مکان ندارد و حتی در مورد انتخابات نیز حرف روز را می زند.
جهان بینی زرتشت چند هزار سال جلوتر از زمان خود بود. با چنین جهان بینی کورش بزرگ و داریوش توانستند با عدالت و اقتدار حکومت کنند.
اگر کمی به این سخنان توجه میشد، این همه بد اخلاقی در انتخابات و این همه تخلف و تقلب در جامعه نداشتیم.
Wonderfull
Kheili khoob. Tashakor
چه جالب که زرتشتیان برای خوشبختی دیگران و آبادانی کشور دعا میکنند. کسی برای بخشش گناهان و نذر و نیاز دعا نمیکند.