با اشا و وهومن و خشترای فناناپذیر، ایمان و فداکاری افزایش مییابد (گاتها هات 28 بند 3). اشا و وهومن و خشترای توانا را سزاوار ستایش میدانیم (هات 28 بند 9). اشا و وهومن و خشترا به ما روی خواهند آورد (هات 29 بند 11). در پرتو نیروی اراده (خشترا) و منش پاک (وهومن) و راستی (اشا)، بخشش عشق و ایمان (آرمیتی) و رسایی (خرداد) و جاودانی (امرداد) مردم را به فروغ مینوی و زندگی پایدار خواهد رسانید (هات 34 بند 11).
در بخش نخست این نوشتار، هنجار و داد در هازمان، با مثال موردهای اخیر از آمریکا و ایران، همراهی نیکاندیشی (وهومن) و هنجار (اشا) به داد (خشترا) خواهد انجامید. آموزههایی که اشو زرتشت در چند هزار سال پیش بنا نهاد همواره در همه گیتی و مینو، در فرد و هازمان، بینهایت دقیق و همیشه پایدار تجلی مییابد. آموزههایی بسیار علمی و اخلاقی که باید در سازمان ملل تدریس شود. با تکیه بر سه پایه آموزه اشو زرتشت، علیرغم ناهنجاری و بداندیشی مقطعی در تمام کشورها، جهان به سطحی از تمدن رسیده که نیکاندیشی و منطق میتواند هنجار و قانون را دوباره برقرار کند. در ادامه، به هازمان در جهانبینی زرتشت میپردازیم و اینکه شهر و کشور ایدهآل گاهانی چه ویژگیهایی داشته باشد.
در گاتها، به ویژه هات 28، اشا نماد هنجار و راستی و وهومن نماد نیکاندیشی و پاکی با هم هستند. انسان فقط با دستیابی به علم یا تنها با اندیشه به پیشرفت و خوشبختی نمیرسد و در زندگی باید از ترکیب و همراهی این دو فروزه بهره بجوید. در بندهای کلیدی گاتها، آموزهی سوم اشوزرتشت و درواقع فروزهی سوم آفریننده همراهی دارد که خشترا یا نماد شهریاری است. معنای این آموزههای گاتها درسطح فرد ظاهرا ساده و مشخص است: اندیشه نیک، قانونمندی و نظم، اراده و شهریاری بر نفس. برای درک ویژگی هازمان گاهانی، باید ابتدا به رمزگشایی این سه آموزه در سطح هازمان بپردازیم.
سه پایه آموزه اشوزرتشت، اشاوهیشتا و وهومن و خشترا، سه فروزه اهورامزدا و سه امشاسپند نخست هستند. با این سه راهکار، میتوان به فروزههای بعدی یعنی سپندآرمیتی و خرداد و امرداد دست یافت. با پیادهسازی سه اصل اول (ورودی، پیش نیاز) میتوان به پاداش سه امشاسپند نهایی (خروجی، نتیجه) رسید. دریافت این سه پایه نخست راه نجات و خوشبختی است. اشوزرتشت نخستین آموزگار بشریت است که مراحل سرآمدی و تکامل هستی را دریافت و آموخت. امشاسپندان فرشته نیستند که به یاری فرد بیایند. امشاسپندان فروزه ها و مفاهیم ژرف هستی هستند که در سطح فرد، جامعه و آفریدگار تجلی یافتهاند.
در کلاس دکتر خورشیدیان سه پایه زیربنای هستی را آموختیم. ابتدا باید بر پایه علم و دانش، که قوانین خدادادی حاکم بر طبیعت و روش بهرهگیری بهینه از آن است، راست را از باطل جدا کنیم (مرحله شناخت). سپس بر پایه علوم اخلاق انسانی، که حقوق خدادادی و طبیعی انسانها است، ارزشهای نیک را از ضد ارزشها جدا کنیم (مرحله ارزش گذاری). در آخر بر اساس قوانین قراردادی، رفتارهای درست را از نادرست تشخیص دهیم (مرحله انتخاب). چنانچه اندیشه، گفتار و کردارمان بر این سه پایه محکمتر باشد، دنیایمان استوارتر و پایدارتر خواهد بود. بدون توجه به هر سه پایه، به بیراهه خواهیم رفت.
پیشنهاد من این است که این سه پایه هستی در بالا همان سه اصل آموزه اشوزرتشت هستند. اشا قوانین خدادادی حاکم بر طبیعت است. وهومن حقوق طبیعی و علوم اخلاقی انسانی را شکل میدهد. خشترا قوانین قراردادی و رفتار درست شهروندان خواهد بود. بنابراین مجموعه سه پایه هستی، یعنی علم و اخلاق و قانون، که میتواند جامعه را نگاهداری کند، همان اشا و وهومن و خشترا است. در گسترش این تز میتوان به سه قوه در جامعه مدنی رسید. قوه قضاییه (وهومن و نیکاندیشی برای تشخیص نیک از بد)، قوه مجریه (خشترا یا شهریاری در اجرا و نظارت) و قوه مقننه (اشا یا هنجار و قانونداری) خواهند بود.
هازمان گاهانی بر پایههای اشا و وهومن و خشترا استوار است. هازمانی که درآن نیکاندیشی، هنجار و دانش، قانون و داد موج زده و اوج میگیرد. هازمان گاهانی برپایه همازوری و همزیستی با نیکان و وهان هفت کشور زمین بنا شده است. کیش و رویکردی که دور کننده جنگافزار، خویشیدهنده و پاک است. در هازمان گاهانی جنگ و خونریزی، تنبلی و گوشهگیری راهی ندارد. همه خواستارند از جمله کسانی باشند که در آبادانی جهان تلاش میکنند و خواستار و پشتیبان خوشبختی دیگران هستند. در هازمان گاهانی، به کدخدا و دهدار و شهرداری که اشو و سردار اشویی باشند یزشن و نیایش و ستایش و درود فرستاده میشود.
ونگهِئوش خشَثرَ در گاتها و اسطوره آرمانشهر در اوستا و در شاهنامه ستوده شدهاند. ورجمکرد شهر آرمانی اساطیری است. شهر گنگ دژ را سیاوش پسر کاووسشاه در شرق سرزمین توران، در میان کوههای بسیار بلند و تسخیر نشدنی ساخت. اردشیر خوره، نخستین شهر ساسانی، نمود کاملی از شهر مدور و برگرفته از این تفکر بود. نخست آرمان شهر بر رهبری و حکیمی فرزانه استوار است. دوم نظام سیاسی و اجتماعی طبقاتی است و هر کسی بر حسب شایستگی در طبقهای که سزاوار اوست قرار گرفته است. سوم حکومت ضروری ناگزیر و ضامن بقای جامعه مدنی است. مردم از نیکیها بهرهمند و از پتیارهها در امان هستند. بعدها افلاطون یونانی، از آموختگان زرتشت، در کتاب جمهوری به تعریف آرمانشهر پرداخت. مدینه فاضله نیز پس از اسلام در اندیشه ابنسینا، فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی مشابه آرمانشهر ایران باستان تجلی یافت.
سوشیانت یا سوشیانس (سودرسان، رهایی بخش) در دین زرتشت منجی نهایی زمین به شمار میرود. سوشیانت راه زرتشت را پیش میگیرد و جهان پاک پر از عدل و داد میشود. آخرین رهایی بخش اَستوَت اِرِتَه هازمانی را بنا خواهد کرد که همیشه تازه و جوان که پیری و بیماری و فساد در آن راه نیست. در چنین جهانی که برپایه ی اَشَه استوار است،جاودانگی برپا میشود و دروغ رانده و نیست و نابود میشود. دیو آشموغ که نمادی از شرک و گمراهی و دروغ است در خواهد گذشت. سپیده پیروزی جهان را بر میگیرد و رخشندگی دین در هازمان تابان خواهد شد. مردم راستی و دوستی و مهربانی را پیشه خود خواهند ساخت. با ظهور این صاحبزمان زرتشتی جهان پر از عدل و داد کند و نظم نوینی برپا شود و ظلم و ستم از بین خواهد رفت.
در بخش پایانی، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر، به موضوع “گزینش سرداران هازمان در جهانبینی اشوزرتشت” خواهیم پرداخت.
هنجار و داد در هازمان
8 پاسخ
ایکاش جامعه گاهانی بود و دنیا گلستان میشد.
چگونه نیاکان ما هزار سال پیش اصول جامعه مدنی را می دانستند؟ اصولی که باید بر سردر سازمان ملل متحد بنویسند.
چگونه ایشون سوشیانت را منجی در دین زرتشتی می داند، ولی موبد نیکنام سوشیانت ها به معنای منجی را قبول ندارند؟
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش درود بسیار به آقای مهران سپهری شما با این سخنان بسیار ارزشمند و اندیشه برانگیز که به استناد فرموده وخشور ایران (اشو زرتشت)مهر اسپنتمان د رگاتها می باشد به درستی اشاره نموده اید بسیار بسیار خرسند میشویم که در این راه سراسر انسان دوستی خرد ورزی دانایی و خوشبختی برای همه جهانیان که خواست وخشور ایران زمین (اشو زرتشت )میباشد کوشش نمایید و این آموزش ها ی ناب رانیز به عهده دانایانی مانند شما گذاشته است که نادانان را بیا گاها نید ما نیز برای شما و همه نیک اندیشان و دوست داران راستی درستی و آموزگاران راه ویدایی دیر زیوی توانایی مینویی را از یزدان پاک آرزو مندیم با سپاس از امرداد
آقای هومن. سوشیانت یک مفهوم پایه دین زرتشتی است که در گاتها و اوستا آمده و بعدا به عنوان مهدی و منجی در ادیان دیگر بروز کرده است.
با تشکر از پژوهشگر فرهیخته و امرداد برای مقاله پخته و درست آگاه کننده.
آیا روزی فرا خواهد رسید که هازمان گاهانی را دوباره خواهیم دید؟ آیا باید به انتظار سوشیانت بمانیم یا میتوانیم خود سوشیانت بشویم؟
چه زیباست اندیشه های نو از دینی کهن.