تجارت ابریشم و کالاهای دیگر سالیان دراز میان ایران، چین و روم جریان داشت و راه نامور(:معروف) به ابریشم را به وجود آورده بود، اما بروز برخی از مشکلها در مسیر خشکی راه ابریشم، برخی از بازرگانان را وا داشت راه آبی را برای ادامهی تجارت خویش برگزینند. اگرچه این مسیر طولانیتر بود و خطرهای ناشناختهای را به همراه داشت، اما در برخی زمانها بر راه خشکی برتری داشت. افزایش قدرت دریایی فرمانرواییهای چین و ایران، گسترش هرچه بیشتر مسیر آبی ابریشم را موجب شد و این گسترش در دورهی اسلامی نیز از حرکت باز نماند. بندرهایی چون اُبله، سیراف، هرمز و کیش هریک در دورهای پیشرفتهترین و پر رفتوآمدترین بندرهای جهان به شمار میآمدند. راه آبی ابریشم تا نیمهی فرمانروایی صفوی اهمیت و رونق ویژهای داشت، اما از این پس به شوند(:دلیل) دگرگونیهایی که در شرایط جهانی دادوستد پیش آمد، جایگاه راههای تجاری دگرگون شد و مسیر آبی ابریشم از رونق اقتاد (علیزاده مقدم، 1383: 39)
شاخاب پارس(:خلیجفارس) به عنوان بخشی بزرگ از اقیانوس هند که بر سر راه همهی راههای دریایی در خاور(:شرق) خلیج «عَدن» جای دارد و به عنوان گذرگاه مبادلهی کالا و بازرگانی میان خاور و باختر(:غرب)، نه تنها از زمانهای دور صحنهی هماوردی و کشمکش ملتها و قدرتهای دور و نزدیک بود، بلکه از دیرباز گذرگاه آمد و شد بازرگانی و جایگاه ترابرد(:انتقال) فرهنگ و تمدن خاور و باختر و مهمترین ورودی و خروجی راه آبی ابریشم به شمار میآمد. شاخاب پارس در بخش خاوری آسیا و جنوب ایران جای دارد و مالکیت آن نیز از دیرباز برای ایران بوده است و از همین رو نیز شاخاب پارس نامیده شده و چندین هزار سال است که با همین نام و نشان شناخته میشود. نخستین باری که از شاخاب پارس سخن به میان آمده، در یکی از کتیبههای آشوری است که در آن شاخاب پارس به نام «رود تلخ»، به زبان آشوری نارمرتو (Narmarratu) نامیده شده است (مشکور،1369: 38). در کتیبهی داریوش بزرگ نیز که از هنگام حفر کانال «سوئز» بهجای مانده، عبارت «داریه تیه هچا پارسا ائیتی» دیده میشود، یعنی «دریایی که از پارس میرود یا سر میگیرد» (رائین،1337: 133). از دیرباز قومهای ساکن در شاخاب پارس، از جمله «فنیقیها» و «بابِلیها»، نیز نقش مهمی در بازرگانی و دریانوردی این بخش داشتهاند و تاریخ گواه درستی این ادعا است (علیزاده مقدم، 1383: 42) بعدها داریوش با توجه به اهمیت راههای دریایی، دستور کندن کانال سوئز را داد. ساخت این راه دریایی از دو سو مهم بود: یکی از لحاظ لشکرکشی؛ تا نیروی دریایی ایران بتواند به آسانی از کرانههای شاخاب پارس، عمان و اقیانوس هند بهکرانههای مدیترانه، دریای سیاه، آسیای کوچک و دریای الجزایر برسد. دیگر از دید اقتصادی، برای جابهجایی کالاهای فراوان بازرگانان مصر و کشورهای دیگر تابعهی هخامنشی. از زمانی که هند به گسترهی قلمرو بزرگ هخامنشی پیوست، جریان همیشگی بازرگانی و کشتیرانی بین دهانهی رود سند و شاخاب پارس آسانتر شد. همین شیوه به رونق بازرگانی ایران در دورههای بعدی از جمله دورههای اشکانی، ساسانی و همچنین رونق بسیار آن در دوران اسلامی؛ به ویژه صفویه منجر شد.
یارینامه:
رائین، اسماعیل، 1337،تاریخ دریانوردی ایرانریال جلد 1، تهران.
علیزاده مقدم، بدرالسادات، 1383، راه آبی ابریشم، مجله تاریخ روابط خارجی، شماره 21، ص 78-39.
مشکور، محمدجواد،1369، خلیج فارس، مجموعه مقالات خلیج فارس، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین
المللی.