در فرهنگ ایرانی یکی از با ارزشترین آیین های داد و دهش و همبهره شدن، آیین گهنبار است که سپسها در بسیاری از جاهای ایرانزمین به نذری دادن، دیگ نذری بار گذاشتن و یا جشنهای برداشت محصول دیگرگون شد.
از گهنبارها به گونهی یک سامانهی(:سیستم) برابر اقتصادی در یک روستا میتوان یاد کرد از آنجا که نظام عرضه و تقاضا مهمترین عامل توسعهی پایدار یک اقتصاد در روستا، شهرستان، شهر، استان، کشور و جهان است.
تولید یک فراوردهی کشاورزی مازاد به هر شوندی بهراحتی میتواند میزان عرضه و تقاضا را در چند سال به هم بزند. مانند رخدادهایی که در سالهای گذشته در اقتصاد کشاورزی ایران افتاد است و باعث نابودی و حدررفت منابع آب و امید کشاورز شده است.
گاههای گهنبار از دید اقتصادی یک سامانهی درست طراحی شده از سوی نیاکان ما در سرزمین ایران بزرگ بوده است بدین گونه که در شش وعدهی پنج روزه، درست در پایان برداشت محصولات در نقاط گوناگون ایران بزرگ همه اهالی یک روستا گرد هم میآمدند و با جشن و سرور و نیایش اورمزد یکتا این پنج روز را به شادی میگذرانند و هر کس از هر صنف با همبهره شدن با گهنبار سهمی در برگزاری داشت بدینگونه که برای نمونه پیشهوران با پول خود مقداری از محصول فصل و یا دام را میخریدند، به محلی که گهنبار برگزار میشد دهش میکردند، کشاورزان مازاد محصول خود و یا بخشی از آن را دهش میکردند دامداران و سپس کل اهالی روستا و یا محلهای که دستاندر کار آن روز یا آن گهنبار بودند میآمدند و یاری میرساندند و پخت و پز میکردند و نیایش و شادی و با هم از این گردهمآیی همبهره میشدند. باید توجه داشت که در گهنبار شهریور (پیتهشَهم) کسی که محصول گندم داشت، گندم میآورد و در گهنبار مهر(اَیاسَرم) کسی که محصول انار یا انگور داشت همان را می آورد که همه از آن بهرهمند شوند.
فلسفهی نیک گهنبارها
– همازوری دارا و ندار و بهوجود آمدن یک سامانهی درست بدون شعارهای بیهوده، برابری و دادگرانه است.
– همه در هر جایگاهی به این مهمانیهای بزرگ دعوت بودند و هر کس میتوانست دستکم پنج تا شش روز یعنی ٣٠ روز از سال را حتما یک دل سیر خوراک بخورد و بخشی را هم به عنوان هم بهرگی به خانه ببرد.
– مهم تر از همه مازاد تولید در این سامانه میان همه بخش می شد و بازار را دچار تنش نمیکرد.
– پول اصناف دیگر مانند پیشهوران و بازرگانان در راستای پشتیبانی از خرید و تولید روستا و کمک به اقتصاد روستا هزینه میشد.
– شادی و گردهمآیی اصلیترین آرمان این گهنبارها بود. پس از آغاز هزارهی اهریمنی، این گهنبارها بودند که هازمان بهدینان را گردهم نگهداشتند و از قحطیهای سدههای کنونی رهایی دادند. باید در نگر(:نظر) داشت اکنون که با نگرش به نشانههای موجود در پایان هزارهی اهریمنی بهسر میبریم تنها را مبارزه در این زمان به سفارش پیران مغان، شادی و تنها شادی است، گهنبارها میتوانند در گسترش شادی و رهایی جان انسانها از گرسنگی بسیار یاریرسان باشند.
– درپایان فلسفهی این گهنبارهای ششگانه به وجود آمدن پایههای زندگی بر روی کره زمین است. مانند گاه ایاسرمگاه که این نوشته به بهانهی آغاز این گاه نگاشته شده است، که نماد پیدایش گیاهان از سوی اورمزد است، گسترش گیاهان و نگاهداری از زیستبوم و پوشش گیاهی زمین را پیام و آرمان دارد.
آشنایی با چهرههای گهنبار
میدیوزَرِمگاه – پیدایش آسمان (Maidh-yo-zarem)
از خور(خیر) روز تا گوشروز اردیبهشت ماه برابر با ۱۰ تا ۱۴ اردیبهشتماه خورشیدی
میدیوشَهم گاه – پیدایش آب ( Maidh-yo-shahem)
از خور روز(خیر)، تا گوشروز تیرماه، برابر با ۸ تا ۱۲ تیرماه خورشیدی
پَـیتهشَهیم گاه، پیدایش زمین ( Paiti-shahem)
از اشتادروز تا انارامروز شهریورماه برابر با ۲۱ تا ۲۵ شهریورماه خورشیدی
اَیاسرِمگاه، پیدایش گیاهان (Aya-threm)
از اشتادروز تا انارام روز مهرماه برابر با ۲۰ تا ۲۴ مهرماه خورشیدی
میدیارِیم گاه، پیدایش جانوران (Maidh-ya-rem)
از مهرروز تا ورهرامروز دیماه برابر با ۱۰ تا ۱۴ دیماه خورشیدی
هَمَس پَت مَیدٌیمگاه، (Hamas-path-maedem)
این گهنبار در ۵ روز پایانی سال:اَهنَوَد، اُشتَوَد، سپَنتَمَد، وَهوخُشَتر، وَهیش توواش، اسفندماه برگزار میشود که برابر با ۲۵ تا ۲۹ اسفندماه گاهشمار خورشیدی است.
یک پاسخ
درود. سپاس از بهدین هومن گرامی
در گنبار قاسم آباد روز اشتاد ایزد بودم که بهدینان سر گنبار و فلسفه ان از موبد نیکنام پرسیدند و فلسفه ای که ایشان گفتند با فلسفه شما کمی متفاوت است.
من تنهایی هنوز نمیدانم که کدام را بپذیرم چرا انجمن موبدان بجای شخص این مهم رو رسانه ای نمیکنه.
با سپاس از امرداد که برای بهتر شناساندن مراسم و جشن های در بین بهدینان کوشا ست