لوگو امرداد
با خوانش سنگ‌نوشته‌ی قلعه سمیرم روشن شد:

نام ایران، نگاشته‌شده بر کهن‌ترین کتیبه‌ی پس از اسلام

3472659در متن‌های پس از اسلام کهن‌‌ترین جایی که نام ایران دیده می‌شود، سنگ‌نوشته‌ی (:کتیبه) یافت شده‌ای در دژ سمیرم است. این سنگ‌نوشته سندی برای رد گفته‌های کسانی است که بر این‌باورند دیرینگی  ایران پس از اسلام کم‌رنگ شده است.

‌به گزارش خبرگزاری مهر، سال گذشته، خبر یافت شدن و بازخوانی سنگ‌نوشته‌ای در قلعه سمیرم منتشر شد که دربردارنده نام «ایران» بود. اگرچه سنگ‌نوشته‌های پیش از اسلام و متن‌های ادبی و جغرافیایی و سده‌های نخست دوره اسلامی نیز پُر از کاربرد نام ایران است، اما این نخستین‌باری است که پژوهش‌گران و باستان‌شناسان توانسته‌اند سنگ‌نوشته‌‌ای از نیمه دوم سده‌ی سوم بیابند که نامی از ایران در آن آورده شده است. همچنین ممکن است در کسنگ‌نوشته‌های دیگر نام ایران با اسامی دیگر نوشته شده باشد اما در سنگ‌نوشته‌ی یافت‌شده از دژ سمیرم، به‌گونه‌ی روشن و خوانا نام ایران یاد شده است. از این‌رو این سنگ‌نوشته اهمیت بسیار دارد و می‌توان کشف و خوانش این کتیبه را کشفی بزرگ دانست. به واقع این کتیبه که از نظر تاریخی و باستان‌شناسی نیز درخور نگرش (:توجه) است، می‌تواند سندی قاطع در رد گفته‌های کسانی باشد که کاربرد و موجودیت ایران پس از اسلام را بسیار متاخرتر می‌دانند.

شناسایی و خوانش این کتیبه به دست عمادالدین شیخ‌الحکمایی مسوول بخش کتیبه‌ها و اسناد موسسه‌ی باستان‌شناسی دانشگاه تهران و کارشناس پژوهشی موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران انجام شد. او به خوانش این سنگ‌نوشته پرداخت و توانست از شعر عربی نوشته شده در این سنگ‌نوشته نام ایران را بیابد.

گروه فرهنگ خبرگزاری مهر،  در این باره با عمادالدین شیخ‌الحکمایی و سیروس نصرالله‌زاده، دانشیار گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی پژوهشکده‌ی زبان‌شناسی و دکترای فرهنگ و زبان‌های باستانی درباره این سنگ‌نوشته و متن آن و اهمیت دیگر سنگ‌نوشته‌های تاریخی موجود کشور، گفت‌و‌گو کرده است.

3472660

متن گفت‌و‌گو را در دنباله می‌خوانید:

* کتیبه معروفی که گفته شد نام ایران روی آن حک شده از کجا کشف شده بود و چطور به خوانش آن پرداختید؟

شیخ الحکمایی: «قلعه سمیرم به قلعه سنگی و قلعه بهمن شهرت دارد. این قلعه ناشناخته نیست بلکه بیشتر باستان‌شناسان مطرح به سراغ آن رفته و گزارش‌هایی نیز درباره آن منتشر کرده‌اند. این قلعه یکی از قلعه‌های صدر اسلام است و البته برخی از محققین، قدمت آن را به پیش از اسلام هم رسانده‌اند. برخی از پژوهشگران درباره کتیبه‌های آن نیز سخن گفته و حتی مقاله نوشته‌اند. این قلعه از معدود جاهایی است که نشان از زنده بودن خط و کتابت پهلوی در کنار کتیبه‌هایی اسلامی با خط کوفی و نسخ کهن تا سده چهارم دارد.

آقای علی حصوری سال‌ها پیش درباره کتیبه پهلوی قلعه مقاله‌ای در مجله‌ای آلمانی چاپ کرده و از چند کتیبه دیگر عربی برای تاریخ‌گذاری کتیبه، استفاده کرده است. مرحوم استاد تفضلی نیز در تاریخ ادبیات پیش از اسلام به آن مقاله استناد کرده‌است. اما اشتباهی در تاریخ‌گذاری کتیبه رخ داده بود. از آنجا که متن کتیبه پهلوی، تاریخ ندارد؛ استاد حصوری کتیبه پهلوی را به استناد کتیبه کوفی کنارش، تاریخ‌گذاری کرده بود اما او تاریخ کتیبه کوفی را صد سال قدیمی‌تر مطرح کرده بود. وی مجددا مقاله‌ای منتشر کرده و حدودا به ۱۰ کتیبه اشاره کرد از جمله کتیبه برجسته‌ای روی صخره که او آن را متعلق به پیش از اسلام دانسته است. این کتیبه چند سال پیش به سرقت رفت و دوباره در اسفند سال ۹۷ به صورت شکسته و پاره‌پاره یافت شد. گویا برای هر یک از افرادی که این کتیبه‌ها را به سرقت برده‌بودند اتفاقی افتاد. آخرین کسی که از آن گروه مانده بود با این ذهنیت که این کتیبه طلسم است، آن را در جایی رها کرده و خبر داد در کجا دفنش کرده است. اداره میراث فرهنگی استان اصفهان پیگیری و بازیابی کرده و از آن نگهداری می‌کند.

سال‌ها پیش یکی از دانشجویان باستان‌شناسی تصاویری از کتیبه‌های قلعه را برایم آورده بود و بر اساس تصاویر بازخوانی‌هایم را انجام داده بودم. اما برای تکمیل کار لازم بود اصل کتیبه‌ها را ببینم. بالاخره در آبان ماه سال ۹۸ برای بررسی کتیبه‌ها به قلعه و موزه سمیرم رفتم. تعدادی از مجموع ۲۷ کتیبه آنجا رسمی هستند یعنی شروع و پایان و تاریخ دارند. تعدادی هم شعر فارسی و یا عربی و جملات دعایی‌ست.

موضوع کتیبه شعر حاوی نام ایران را با دوستان میراث فرهنگی مطرح کرده بودم. مدیر میراث فرهنگی هم در خبری موضوع را منعکس کرده بود که البته در تهیه خبر اشتباهاتی رخ داد. از جمله آنکه این کتیبه متعلق به قرن اول دانسته شده بود. این کتیبه شامل چند بیت شعر عربی است و تاریخی در این بخش وجود ندارد. اما چون قدیمی‌ترین کتیبه‌های آنجا متعلق به سالهای ۲۶۵ هجری قمری تا ۳۰۹ هجری قمری است، بی تردید تاریخ کتیبه مورد نظر را باید میان همین دو تاریخ یعنی نیمه دوم قرن سوم دانست».

* مفهوم شعر نوشته شده روی کتیبه چیست؟

شیخ الحکمایی: «ایرانیانی که در سده‌های نخست هجری «بنده» خوانده می‌شدند، و به اقتضای شرایط به زبان عربی هم مسلط بودند، در برابر برتری‌جویی عربی که نسبتی به اسلام نداشت، به گذشته فرهنگی ایرانی خود افتخار می‌کردند و در اشعارشان به صراحت از اصل و نسب و غنای فرهنگی خود سخن می‌گفتند و در حال و هوای بازگشت ایران به گذشته خود بودند. این جریان فرهنگی سده‌های نخست را «نهضت شعوبیه» می‌گویند. اصل مفهوم این ۵ بیت همین موضوع، یعنی یادکرد مجدد و عظمت گذشته تاریخ ایران و آرزوی بازگشت به آن دوران شکوهمند است. البته متاسفانه بخش‌هایی از کتیبه آسیب دیده و خواندن آن را دشوار کرده است. ریختگی برخی کلمات مانع آن است تا بدانیم آغاز بیت دقیقا کجاست اما چون یک شعر است باید نهایتا یکی دو حرف از بلندترین مصرعی که وجود دارد از بین رفته باشد. با توجه به وزن و چیزی که به خواندن آن کمک می‌کند بخش‌هایی از آن را می‌شد مشخص‌تر کرد. مضمون کامل و کلمه به کلمه آن را نمی‌دانیم اما مشخصا در مصرع اول کلمه‌های «عزّ و شأن» را داریم. در مصرع دوم هم کلمه «عجم» و «ملک» و «ایران» وجود دارد. مفهوم مصرع دوم نیز این است: عزتی که از گذشته بود را برگردان. در مصرع‌های بعدی واژه «دیلم و شه‌جان» آمده است. «شه‌جان» نام دیگر شهر مرو است.

مشابه این ابیات را در نهضت شعوبیه داریم که استمداد از شهرهای کهن ایران می‌خواستند تا به کمک بیایند. در اینجا ما به صراحت نام “ایران” را داریم.

این کتیبه به خط کوفی ساده ای نوشته شده که نقطه گذاری ندارد و این مشکل است. در اینجا شکل نگارش حروفی مانند «ن» و یا «ر» شبیه به هم است. در این کتیبه، شعر قافیه الف و نون دارد. بنابراین کلمه ایران را می‌شود به راحتی در آن پیدا کرد».

نصرالله زاده: «قدیمی‌ترین جایی که در متون پس از اسلام می‌توان نام ایران را پیدا کرد روی همین کتیبه است. در واقع قدیمی‌ترین کاربرد واژه ایران خواهد بود. بعد از آن در هند هم داریم. چهار کتیبه در غاری در شهر بمبئی است که یکی از آن‌ها مربوط به سال ۳۹۰ یزدگردی است که می‌گوید از ایران به اینجا آمده‌اند. کتیبه دیگر متعلق به مسیحیان ایرانی است چون مسیحیت در زمان ساسانی زیاد بود. در آنجا هم نام ایران آمده است. ساسانیان اولین‌بار کلمه ایران به مفهوم سرزمین ایران را به صورت رسمی وارد کتیبه‌ها و دستگاه‌های اداری خودشان کردند. در اوستا نیز واژه ایران فراوان دیده می‌شود».

* پس از اینکه این کتیبه را خواندید قرار است چه کاری انجام دهید؟ آیا قرار است آن را به دیگران هم معرفی کنید؟

شیخ الحکمایی: «هر کسی با توجه به تخصصی که دارد یک نگاه متفاوتی به کتیبه‌ها می‌کند. محقق کار خودش را انجام می‌دهد و مرحله حفاظت و یا معرفی به افراد دیگری سپرده می‌شود. یک نفر نمی‌تواند صفر تا صد یک پژوهش علمی را انجام دهد. یعنی اساسا ذات کار علمی این نیست. من این کتیبه را می‌خوانم و نظرم را در باب برخی مسائل می‌گویم. ممکن است فرد دیگری این متن را ببیند و ثابت کند که فلان کلمه را درست نخوانده‌ام یا نکته‌ای در شکل ظاهر کتیبه یا خطوط آن ببیند که من آن را ندیده باشم. پس او هم نظرش را مطرح می‌کند و پژوهشگر بعد نظری یا مطلبی یا شاهدی در تأیید یا اصلاح یا رد آنچه پیشتر گفته شده می‌آورد و این حکایت می‌تواند همیشه ادامه داشته باشد. اما مهم این است که هرچه جلوترمی‌رویم، به حقیقت و دقت و چندجانبه‌نگری نزدیک‌تر می‌شویم».

نصرالله زاده: «این کتیبه از آنجا که اطلاعات جدیدی به ما می‌دهد بسیار مهم است همچنین برای کسانی که روی کلمه ایران کار می‌کنند بسیار اهمیت دارد. یکی از دلایل مهم بودن کتیبه این است که چون عده‌ای نام ایران را می‌خواهند حذف کنند و می‌گویند ایرانی وجود نداشته است، این سندی برای رد صحبت آنها می‌تواند باشد. برخی می‌گویند که در شاهنامه نام ایران آورده شده است اما شاید عده دیگری بگویند که شاهنامه سند غیر تاریخی است اما روی این کتیبه دیگر نمی‌توانند بحثی کنند».

* این کتیبه‌ها در ایران باید چطور نگهداری شوند؟

شیخ الحکمایی: «حفاظت حوزه تخصصی متفاوتی است ولی ترجیحا باید در سر جای خودشان نگهداری شوند. به خصوص کتیبه‌هایی که صخره‌ای هستند».

نصرالله زاده: «اولا نباید کتیبه‌ها را جابه‌جا کرد دوم اینکه می‌توان آنها را قالب‌گیری کرده و در معرض دید دیگران گذاشت مثل کاری که در کاخ نیاوران انجام شده و مولاژ کتیبه‌های پیش از اسلام ایران در یک مجموعه و در کنار هم نگهداری می‌شود».

* وضعیت کتیبه‌هایی که تابه حال خوانده‌اید و یا کشف شده‌اند چطور است؟

نصرالله زاده: «اگر در محوطه‌های حفاظت شده باستانی بوده باشند، وضعیت بهتری دارند مانند کتیبه‌های تخت‌جمشید که محفوظ هستند. اما در پشت همان تخت‌جمشید کتیبه‌هایی وجود دارد که روی آن‌ها را با لایه‌ای از گچ پوشانده‌اند یا سنگ قبرهایی که کاملا از بین رفته‌اند. یا نمونه‌ای که همین چندسال اخیر اتفاق افتاد و به خیال اینکه داخل زین است با بخشی از یک کتیبه سنگی ممکن است چیزی پنهان باشد، آن سنگ را با پتک شکسته‌اند مثل تنگ چوگان بی‌شاپور. راستش به گمان من، ما هر بار کتیبه‌ای را می‌بینیم باید فکر کنیم شاید آخرین باری است که می‌توانیم آن را ببینیم. متاسفانه برنامه‌ای برای مستندنگاری کتیبه‌ها و یا حتی سنگ‌ها و سنگ قبرها وجود ندارد. باید دست کم این فکر جا بیفتد که اگر جایی هم به اجبار یا خطا یا کج‌فهمی تخریب می‌شود، پیش از انجام آن کار باید مستند‌سازی شود و دست کم از اشیا و آثار و کتیبه‌ها و وضعیت موجود تصویربرداری شود و متاسفانه در بسیاری از جاها همین کار هم انجام نمی‌شود».

شیخ الحکمایی: «یکی از استان‌هایی که تعداد قابل توجهی شیر سنگی داشت، استان فارس بود. متاسفانه اکنون در این استان پهناور نیز کمتر شیر سنگی باقی مانده است چون برخی از مردم نادان فکر می‌کنند که درون سنگ ممکن است چیز ارزشمندی وجود داشته باشد و با پتک به جان این آثار ارزشمند می‌افتادند و آن‌ها را می‌شکستند.

البته در مجموع وضعیت کتیبه‌های پیش از اسلام بهتر از کتیبه‌های دوره اسلامی است چون تعداد کتیبه‌های پیش از اسلام کم است و اگر جایی یکی از آن‌ها پیدا شود، توجه زیادی به سمتش جلب می‌شود، در مجموع وضع بهتری نسبت به آن کتیبه‌های اسلامی دارند که با لودر برای تخریب شأن می‌رفتند. بی‌اغراق هفته‌ای نیست که کسی عکسی از کتیبه یا سنگی برایم نفرستد و نگوید که تخریب شده است. همه این کتیبه و سنگ‌ها منحصر به فرد هستند ممکن است درباره یک فردی تنها چهار کلمه در کتیبه‌ای نوشته شده باشد و چیز دیگری از آن در این دنیا باقی نمانده باشد این تنها بخش مربوط به متن آن کتیبه یا سنگ قبر است. چرا باید این‌ها را از بین ببریم به اسم نوسازی و یا بهسازی؟ حتی این روزها دیده‌ام که در بسیاری از گورستان‌هایی که هنوز مورد استفاده است، سنگ قبرهای قدیمی را با سنگ قبر جدید تعویض می‌کنند.

مرحوم منوچهر ستوده در کتاب از آستارا تا استارباد درباره‌ی اشیا، بناها یا کتیبه‌هایی صحبت کرده که الان، خیلی خوشبینانه، ۵۰ درصدشان هم باقی نمانده است. یا خود من در نخستین کارهایم از سال ۶۵ تا ۶۹، مجموعه‌ای از امامزاده‌ها و کتیبه‌های مقابرشان در کازرون عکس گرفته بودم، که الان نصفی از آنها هم وجود ندارد. من با امکانات محدود آن زمان در حدی که می‌توانستم کاری انجام بدهم مجموعه‌ای را مستندسازی کرده و بخش‌هایی منتشر کردم ولی باید از آنها حفاظت شود. باید به مردم آگاهی بدهیم اینها از عهده یک نفر بیرون است. نهادهایی هم که وظیفه چنین کارهایی را دارند یا از نبود بودجه حرف می‌زنند و یا دلایل دیگر می‌آورند. الان هم متاسفانه وضعیت اقتصادی به گونه‌ای شده که همه دنبال زیرخاکی‌اند و نمی‌دانند که به رغم همه مسائل موجود چه خیانتی می‌کنند به خود و آیندگانشان. اکنون موزه‌های کشورهای جنوبی ایران همه پر از سنگ‌ها و کتیبه‌های ایرانی است چون توانایی مالی دارند و آن را از ایران خارج کرده و یا می‌خرند و موزه‌هایشان را با آنها پر می‌کنند».

نصرالله زاده: «قبلا این طور نبود مردم سعی می‌کردند که اسم‌های مقدس روی بناها بگذارند تا کمتر تخریب شود مانند کعبه زرتشت. در واقع در دوره اسلامی نام‌ها تغییر و به حفظ آن بناها کمک کرد».

* از دید من متولیان دولتی خیلی خوب می‌توانستند روی این کتیبه مانور تبلیغاتی کنند!

نصرالله زاده: «اگر یافته‌ها و اطلاعات آن به زبان‌های دیگر چاپ شود، محققان خارجی خیلی روی آن بحث خواهند کرد و بازتاب جهانی خواهد داشت. هر محققی ممکن است روی یک کلمه از آن کار کند. جا دارد درباره همه ۲۷ کتیبه‌ای که در آنجا وجود دارد، در قالب کتاب معرفی شوند و این بحث شکل بگیرد که چرا این همه کتیبه در آن قلعه وجود داشته است و یا افرادی که نام‌شان در کتیبه‌ها آمده چه کسانی بوده‌اند».

شیخ الحکمایی: «اینکه کتیبه کشف و خوانده شد پایان کار نیست بلکه ابتدای کار پژوهشی هستیم. همه کتیبه‌هایی که آنجا هستند با هم در ارتباطند. ممکن است برخی از آن‌ها برای یادگاری نوشته شده باشند. از برخی دیگر می‌توان دریافت که شاید آن‌ها گرایشات شیعی هم داشته‌اند. ممکن است یک کلمه از آن‌ها بیانگر اتفاقی باشد و یا اینکه برای کسی جواب سوال مهمی را بدهد. یک متن را از منظرهای مختلف می‌توان نگاه کرد و جواب گرفت».

* آیا تلاش می‌شود تحقیقاتی که روی کتیبه‌ها انجام داده‌اید، ساده‌تر بیان شود تا در میان مردم مخاطب بیشتری پیدا کند؟

نصرالله زاده: «چون کار اصلی من تحقیق و تدریس در دانشگاه است کمتر فرصت انجام چنین کاری را داشته‌ام. ولی ممکن و لازم است تا کتاب‌های ساده‌تری برای عموم مردم و به ویژه دانش‌آموزان نوشته شود. مثلاً می‌دانم که خط میخی فارسی باستان به زبان ساده منتشر شده است. قبول دارم که ما در این زمینه کم کار کرده‌ایم به خصوص درباره ایران باستان. مردم، آن برشی از تاریخ را برمی‌دارند که معمولا دوست دارند و درباره بخش‌های دیگر کمتر می‌دانند. در این میان کشفیات باستان‌شناسی برای مردم ملموس‌تر است و آن را بهتر متوجه می‌شوند».

شیخ الحکمایی: «طبیعی است که وظیفه نخست پژوهش‌گران در هر زمینه انجام کار تخصصی است. در دانشگاه به واقع دانشجویانی آموزش داده شده و تربیت می‌شوند که هر کدام می‌توانند در منطقه خودشان و متناسب با مخاطبشان این مطالب را بازتاب بدهند. البته گاهی به همین نیت، کارگاه‌های آموزشی و برنامه‌های عمومی‌تری نیز برگزار می‌شود اما به گمان من این هنر رسانه‌ها است که بتوانند مطالب را از متخصصین بگیرند و با زبان ساده‌تری نکات مهم را برای مردم بیان کنند».

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

  1. درود پنج تا کتیبه قله قلعه سنگی یا دژ بهمن داره که دوتا از اون ها رو کسی تا حالا ندیده جز ما که محلی اونجا هستیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-06