از آن هنگام که هازمان(:جامعه) انسانی پدید آمد، مردمان در جستوجوی «آرمانشهر» بودند. گاهی آن را بهگونهی بهشتی این جهانی میپنداریم که در گوشهای دورافتاده از جهان خاکی ساخته شده است و در آنجا رنج، اندوه، بیماری و پیرسالی نامی بینشان است. زمانی نیز با چنگ زدن به استورهی دوران زرین روزگاری را یادآور میشود که زندگانیاش با طبیعتِ گشادهدست درآمیخته بوده و در آسایش، آرامش، فراوانی و آزادی به سر میبرده است. هنگامی که اندیشهی مردمان از بند استورهها رَست و آرزوها در پرتو خرد و دانش دستیافتی شد، چهرهی آرمانشهر از سرزمین استورهها به گسترهی خرد آمد، آدمی خوشبختی فردی و گروهی را در طرحهای اندیشیدهای جستند، که هم بازگوکنندهی آرمانهای ایشان بود و هم نظامهای حاکم را با آزمونهای آنها میسنجید؛ پس اندیشهی آرمانشهری پیشینهای به دیرینگی شهریگری(:تمدن) دارد.
«گرودمان، آرمان شهر ایرانی»، عنوان نوشتاری است که در رویهی اندیشهی 371 چاپ شده است.
این نوشته میخواهد مفهومی بهنام «گرودمان» دربرابر «آرمانشهر» برای توصیف هازمانی دلخواه پیشنهاد دهد. این کار نیازمند گمان بردن(:شک کردن) به پیشفرضهایی است که در ادبیاتِ آرمانشهری دیده میشود. در این نوشته ویژگیهای گرودمان و آرمانشهر را با یکدیگر میسنجد و از ناهمسوییهای(:تفاوت) میان این دو یاد میکند.
در امرداد371 چاپ شده است
«گرودمان» آرمانشهر ایرانی
- خبرنگار امرداد: فرزانه خسروی
- 1396-06-12
- 00:00
به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter
تازهترین ها
1403-06-19
1403-06-19