لوگو امرداد
نوشتار مهران سپهری در محور همایش مانتره

مدیریت و بهره­‌وری دارایی­‌های جامعه زرتشتی

مهران سپهری یکی از ارایه‌دهندگان بخش محور همایش مانتره بیست‌وچهارم بود که نوشتاری با عنوان «ناتوانی در نهایت دارایی و استعداد مدیریت و بهره­‌وری دارایی­‌های جامعه زرتشتی» ارایه داد. اکنون می‌توانید این نوشتار را در ادامه بخوانید.

 

ناتوانی در نهایت دارایی و استعداد
مدیریت و بهره‌­وری دارایی­‌های جامعه زرتشتی

دکتر مهران سپهری  هیات علمی مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف

محور اصلی همآیش مانتره امسال “مدیریت و بهره­ وری دارایی ­های جامعه زرتشتی” موضوع کلیدی جامعه و انجمن­های جامعه زرتشتی است که چرا این جامعه با این همه ثروت و دارایی چنین ناتوان و کم­ بنیه است؟ “راهکار برای افزایش توان مالی انجمن” تنها بهره­ وری دارایی­ ها و مدیریت موقوفات و املاک انجمن نیست، بلکه توان بکارگیری دارایی­ ها در جهت رفاه و سرآمدی جامعه است. مهمترین موضوع هازمان حاضر، افزایش توان مالی انجمن درجهت هدایت و نگهداری استعدادهای جوان جامعه است. انجمن زرتشتیان تهران، و تا حدی سایر انجمن­ های زرتشتی ایران، با داشتن مستقلات و زمین­ های زیاد، قادر به چرخش سرمایه و درآمد زایی نبوده و درعمل از مدیریت مالی روزمره و راهبردی سازمان خیریه اجتماعی خود عاجز و ناتوان اند.

بهره ­وری دارایی­ های جامعه زرتشتی ایران به ساختار و فرهنگ جامعه، کارآیی مدیریتی مسئولان و اثربخشی برنامه ­ها و تصمیم ­های ارگان ­ها و انجمن­ های زرتشتی ایران گره خورده است. جامعه زرتشتی از نظر داشتن منابع و دارایی در صدر اقلیت­ ها و اقوام ایران قرار دارد، ولی چرا نمی­تواند از این همه استعداد و دارایی بهره و استفاده ببرد، دقیقا بعه ساختار و رفتار هیات مدیره انجمن­ ها برمی­گردد که در عین حال هیات مجریه نیز هستند. افراد هیات مدیره داوطلبانه در وقت آزاد، علاوه بر شغل اصلی و خانواده، در بررسی و حل کوهی از مسائل و مشکلات انباشته جامعه غرق میشوند. معمولا الویت­ها و توازن برنامه­ ها نامشخص است. به جای کار بااهمیت و ضروری به فعالیت­ه ای­ آسان و سطحی پرداخته، همازور و هم ­افزا نیستند و سریع دلسرد میشوند.

جامعه زرتشتیان تهران به فقیری تشبیه شده که بر روی گنج نشسته است. با میلیون­ها متر زمین و صدها ملک و مدرسه، انجمن بنیه مالی چندانی ندارد و گاهی حتی از پاسخگویی به مددجویان و پرداخت حقوق کارمندان عاجز است. سازمانی که از نظر مالی به گل نشسته و روز به­روز در مرداب فلاکت مالی فرو می­رود.انجمن زرتشتیان تهران که ودیعه وزارت بهداشت برای ارتقاء درمانگاه یگانگی را بلعیده، سپرده ­های درازمدت را یکی پس از دیگری باطل و هزینه کرده، املاک انجمن را به قیمت نازل که حتی کفاف تعمیرات را نمیدهد به اجاره داده، هنوز هم در باطلاق بفروش و بساز ملک است، و صدها میلیون تومان به نسل بعد بدهکار است. سوالی مضحک و اشتباه که “چگونه این انجمن را فربه ­تر کرد که در بیراهه مالی ادامه دهد؟” 

در 15سال گذشته به بسیاری سازمان­های خصوصی و دولتی کشور از شهرداری تهران تا وزارت کار، شرکت ملی نفت و شرکت­های نوپا مشاوره و آموزش داده­ ام. به جرات می­توانم بگویم انجمن زرتشتیان تهران و سایر ارگان­های مشابه، علی­رغم نیت والای خیراندیشان و خدمتگزاران جامعه، از بی­ برنامه­ ترین، بی ­ثبات ترین، کم بهره­ ترین و آشفته ترین سازمان­های ایران هستند.­ بدیهی است چنین فرهنگ، ساختار و جهان­ بینی انجمنی جامعه نمیتواند، حتی اگر بخواهد، در ارتقای مدیریت و بهره ­وری دارایی­ های جامعه زرتشتی موثر باشد.

نمونه­ های واقعی

مجموعه ورزشی آرارات جامعه ارمنیان را با کوشک ورجاوند جامعه زرتشتیان در تهران مقایسه کنید. کوشک ورجاوند، با 10 هزار متر مربع مساحت و اقلا 10 برابر وسعت، کمتر از 5 در صد فعالیت مجموعه آرارات را دارد. یعنی در مقایسه با جمعیت 3 برابری ارمنیان به زرتشتیان ایران، کوشک ور جاوند پتانسیل 600 برابر فعالیت را دارد. به این مجموعه زمین وصال سازمان فروهر، آدریان بزرگ و مارکار تهران پارس را نیز اضافه کنید که عمق فاجعه بهره وری پایین را دریابید. املاکی که ساخته و انباشته شده و بدون استفاده چندان مانده است. ظرفیت زیاد ساختمان­ها و سالن­های انجمن به تناسب استفاده نشان از بیهودگی دارایی است. متاسفانه هنوز هم دست­ اندرکاران و خیراندیشان ما به ساختن و انباشتن ساختمان­ها و سالن­ها مشغولند.

دارایی­ های بالقوه و روی کاغذ­ جامعه زرتشتی بسیار زیاد است. ولی دارایی­ های موجود متناسب با نیازهای حال و آینده جامعه نیست. شاید روزی پرورشگاه و پذیرشگاه مطلوب و با کارآیی بالا بود. ولی حال شهرهای خالی از سکنه زرتشتی شامل املاک با کاربری اشتباه است. هزینه­ های تعمیر و نگهداری این املاک برای انجمن­ ها کمر شکن است. در یزد 42 مدرسه نیمه مخروبه انجمن زرتشتیان تهران وجود دارد که تا چندی پیش از آنها سخنی نبود. بسا املاکی وجود دارند که فراموش و تصاحب شده­ اند. بس افسوس، املاک ارزشمند دیگر که انجمن قادر به بهره­ برداری یا کسب اجاره آنها نیست. هکتارها زمین قصر فیروزه، مدارس در اجاره آموزش و پرورش، زمین­های مارکار و آرش، و ده­ها سرمایه عظیم که سال­هاست عایدی نداشته­ اند.

دعوای دادگاه با مرتاض در یزد که هنوز نتیجه نهایی آن نامشخص است، نمونه دیگری از ندانم ­کاری انجمن تهران است. زمانی میتوانست با تدبیر و سپس با مذاکره نتیجه خوبی به جامعه بدهد، با تاخیر و بعد با غرور در مسیری بدون بازگشت افتاد، که حتی اگر از نظر حقوقی برنده شود از نظر جامعه ­شناسی بازنده است. هزینه فرصت و وقت تلف شده و انرژی هیات مدیره که می­بایست مسایل کلیدی دیگر را حل کند، لطمه به اعتبار زرتشتیان در یزد، ده­ها برابر بیشتر از هزینه وکیل و دادگاه است. نمونه ­های مشابه بسیاری است که بدون مطالعه و تصمیم­ سازی، با غرور کذب و طرح مسایل شخصی، فرصت و حق جامعه ضایع شده است. متاسفانه انجمن حافظه تاریخی و یادگیری سازمانی ندارد، و اشتباهات را دوباره و هر دوره تکرار می­کند.

خانواده­ های بسیاری از کشور مهاجرت کرده­، جوانانی دلسرد و دین­ گریز شده­، متخصصان و خیراندیشانی ترجیح میدهند تخصص و سرمایه خود را دیگر وقف جامعه نکنند، سرمایه­ های انسانی و اجتماعی جامعه تقلیل یافته است. با تمام تلاش دانش ­آموزان و آموزگاران، رتبه­ های قبولی درخشان کنکور کم و کمتر شده است. اعتبار و آبروی جامعه، قانونمداری و اخلاق، باور و پایداری، همازوری و همدلی دیگر نمونه و بارز نیست. این نتیجه تبعیض و بغض مسئولان انجمن­ها است که هنوز از تبعات نهایی اشتباهات و کم­ کاری­های خود بی­ خبر مانده­ اند. اینگونه زیان و ضرر به سرمایه­ های جامعه، هرگز با ملک و سالن جبران نخواهد شد. نمونه ­های واقعی بسیار دیگری در اطراف ما وجود دارد که اعتماد به چرخش درست جامعه را کم سو میکند.

گونه ­های دارایی

سرمایه سازمان شامل دو نوع دارایی ملموس و ناملموس است. دارایی ناملموس، شامل سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی، پیش­نیاز بکارگیری دارایی ملموس است. شهرت و تاریخچه، روابط و ضوابط، فرآیندها و روش­ها، دانش و ارزش، بخش ناملموس دارایی هستند که شناخت و ارزش گزاری دشوار است. دارایی ملموس دو نوع است که ملموس نامنقول شامل ملک و ساختمان و ملموس منقول شامل تجهیزات و وجه نقد است. سازمان­های محافظه­ کار و سنتی سعی به انباشت اموال ملموس نامنقول دارند که دارای سند بوده و اصل آنها باقی می­ماند. ولی اموال ملموس نامنقول لازم بوده ولی کافی نیستند. این اموال نامنقول هستند که میتوانند مانند اهرمی اموال منقول سازمان را به جریان و بهره ­وری ­ببرند. انباشتن تنها اموال نامنقول بیهوده است.

برای توسعه پایدار نیز، سه بعد منابع مالی، سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی لازم است. سرمایه انسانی شامل جوانان مستعد، کارمندان و مدیران توانمند، تامین­ کنندگان و کاربران دلسوز و همسو است. سرمایه اجتماعی شامل دانش و روش، اطمینان و اعتبار، روابط و ضوابط است. این سه بعد به مانند سه­ پایه هستند که باید متوازن و محکم باشند. بالاترین سرمایه اقتصادی دنیا بدون بکارگیری سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی متناسب بی هوده و بی ­بهره است. انجمن بیشتر انرژی خود را در نگهداری و مراقبت از سرمایه مالی صرف کرده، سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی را به دیگران و به خدا واگذار میکند! سرمایه انسانی جامعه با فرار مغزها و جوانان به خارج، و سرمایه اجتماعی با ندانم­ کاری و اختلافات داخلی به­ شدت کاهش یافته است.

پرورش و نگهداری سرمایه اجتماعی جامعه به عهده انجمن موبدان است که علاوه بر ترویج دین و سنت، باید به ارتقای اصول اخلاقی و روابط درونی و بیرونی جامعه توجه کند. زمانی یک موبد و دهموبد میتوانست نیازهای مینوی یک شهر را پاسخ دهد. ولی اکنون یک موبد، که تامین زندگی از کار دیگری است، باید علاوه بر الگو بودن برای افراد جامعه به پاسخگویی و دفاع از اصول دین بپردازد. سرمایه اجتماعی حاصله از قرنها تلاش نیاکان نیاز به نوآوری و نگهداری دارد که تنها توسط انجمن مینوی امکان­پذیر است. متاسفانه انجمن دیگر ظرفیت و برش سالهای قبل را ندارد و با مشکلات داخلی و کمبود نیرو درگیر است. امید که با پذیرش علاقمندان متعهد جدید و تشکیل کمیته ­های یاری­ رسان، انجمن موبدان بتواند نیازهای جامعه را پوشش دهد.

سرمایه انسانی جامعه متاسفانه متولی خاصی ندارد. پرورش و آموزش کودکان و نوجوانان به عهده مدارس، پرورش و مراقبت دانشجویان به­ عهده کانون دانشجویان، و همازوری بزرگسالان تاحدی توسط ارگانهای دیگر انجام میشود. در سال­های گذشته گروه­های خودجوش، همآیش ­های جوانان و مانترا، و شاید بزرگتران جامعه به مراقبت و مربی­گری افراد می­پردازند. شادروان دکتر کسری وفاداری که درب منزلش همیشه به اجتماع جوانان باز بود، چند جوان را در فرانسه بورسیه کرد. ما در جامعه افراد شایسته و کارآمد زیاد داریم. ولی تیم و هم­افزایی شکل نمیگیرد. برعکس جامعه کلیمی، زرتشتیان در فعالیت گروهی کارآمد نبوده، سرمایه نیروی انسانی جامعه شکل نگرفته است. با مهاجرت بی ­رویه جوانان، سرمایه انسانی جامعه درخطر جدی است.

علم و هنر مدیریت

مدیریت رشته ­ای است تخصصی، مانند پزشکی و مهندسی، که نیاز به دانش، تجربه و مهارت­های خاص دارد. همانگونه که خودرو خود را فقط به مکانیک متخصص و دندان خود را به دندانپزشک تحصیل­کرده و باتجربه می­ سپارید، مدیریت سازمان را نیز به متخصص با دانش و تجربه در زمینه خاص بسپارید. متاسفانه برخی مالکیت و ریاست را با مدیریت اشتباه کرده، بی ­سررشته در امور مربوط، در مدیریت و اقتصاد دخالت میکنند. بطور مثال، مدیریت مالی بخشی تخصصی از مدیریت و متفاوت از حسابداری است، مانند چشم ­پزشکی که با دندانپزشکی کاملا متفاوت است، سرمایه و بیلان را برنامه­ ریزی و کنترل میکند. متاسفانه این تخصص در انجمن زرتشتیان تهران موجود نیست یا استفاده نمی­شود. غیرمتخصصان می تازند و سرمایه جامعه را می بازند.

اولین­ کار عارضه یابی و آسیب شناسی، بررسی نسبت ­های مالی سازمان است. انجمن خیریه و عام ­المنفعه معمولا مجوز وام و مشارکت تجاری ندارد، گرچه اساسنامه انجمن چنین اقدامی را منع نکرده است. در آینده احتمالا به نفع انجمن است که با ریسک پذیری بیشتر وارد مشارکت تجاری و اخذ وام شود. بررسی سریع نسبت­های آنی و جاری نشان میدهد که انجمن ممکن است در انجام کوتاه مدت تعهدات خود فلج شود. تست­های اهرم مالی یا سرمایه­گذاری و تست­های فعالیت و نقدینگی انجمن را در مرز خطر می­گذارد. بزرگترین ضرر انجمن در خواب سرمایه شامل ساختمان­های نیمه ­ساخته و املاک بی ­استفاده است. اگر انجمن سازمان تجاری بود، میلیاردها تومان درآمد ماهیانه داشت. زیرمجموعه انجمن باید تجاری عمل کند.

حلقه مفقوده انجمن، لایه ­های مدیریت و راهبری است. مدیرانی که هر سه سال عوض شده و انجمن­هایی که حافظه تاریخی ندارند. مدیرانی که به­ جای تقسیم وظایت و همسویی، به تکروی و رقابت و اهداف انفرادی می­پردازند. مدیرانی که ناخواسته درگیر روزمرگی شده و از رسالت راهبری باز می­مانند. مدیران که دانش و مهارت لازم را ندارند ولی پرادعا و خودشیفته­ اند. نمایندگانی که به صاحبان انجمن یعنی جامعه گزارش نمیدهند و ازآنها نظرخواهی و راهنمایی نمیگیرند. مدیران درو­گرایی که در جلسات غیرعلنی ستیز کرده تا حرف خود را به کرسی بنشانند. مدیرانی که خود را به خواب زده و سر در برف پنهان کرده­اند. مدیرانی که شعار میدهند ولی به حرف خود عمل نمیکنند. چگونه باچنین ظاهرا مدیرانی توان مالی انجمن را بهبود داد؟

مهمترین کار مدیریت، تبدیل منابع بالقوه به قابلیت­های بالفعل است. هرکس میتواند زمین و سرمایه و کارمند داشته، ولی بدون خروجی زیادی باشد. سازمان کارآمد باید با حداقل منابع، خروجی قابل توجه تولید کند، و منابع لازم دیگر را با شبکه­ سازی تامین کند. رمز کار در اصول پنجگانه مدیریت یعنی سازماندهی، تامین منابع، برنامه ­ریزی، هدایت و کنترل است درجهت چشم ­انداز و اهداف سازمان. سازماندهی در استقرار فرآیندها و روش­ها، شرح وظایف و تقسیم ­کار، انضباط و ثبات است. برنامه­ ریزی نقشه راه را می­دهد. کنترل انحرافات از اهداف و راهکار جبرانی را مینماید. برای رسیدن به مقصد، جاده مشخص، نقشه راه، بنزین و توشه، و راننده قابل نیاز است. منابع بلاقوه انجمن­های ما بدون مدیریت درست به قابلیت تبدیل نشده­اند.

راهکار و نتیجه

نفت و معادن یک کشور در ظاهر منبع درآمد و رفاه مردم آن کشور است. ولی احتمالا همین منابع طبیعی باعث تنبلی و عقب افتادگی، تورم و رکود اقتصاد کشور بوده، و باعث اصلی تهاجم کشور­های سلطه طلب و سیاست­کاری است. شاید کشورهای بدون نفت و معدن، مانند ژاپن، خوشبخت تر و پیشرفته ­تر بوده و میتوانند بر بهره ­وری و نیروی کار داخلی خود تکیه کنند. به ­همین دلیل انجمن­ها با موقوفات و داشته­ های مالی کمتر، بهره ­وری و درآمدزایی بیشتری دارند و در عین حال از داشته ­های خود برای فرار از مسئولیت و کارهای ساده استفاده نمی­کنند. سرمایه ­های اجتماعی کشورهای سویس و فرانسه و سرمایه ­های انسانی ژاپن و چین، توانسته بیشتر از سرمایه ­های اقتصادی عربستان و امارات، به پیشرفت، تاثیرگذاری و رفاه عمومی کمک کند.

من دو دوره در انجمن زرتشتیان تهران به عنوان عضو هیات مدیره و نایب رییس انجمن و یک دوره در انجمن موبدان به عنوان بازرس خدمت کردم. علاوه بر سالها منتخب رسمی در انجمن­های آمریکای شمالی، کنشگر و ناظر فعالیت­های انجمن­ها و ارگان­های زرتشتی سراسر جهان بوده­ ام. به جرات می­توانم اظهار کنم که اعضای هیات مدیره و به­ خصوص ریاست انجمن­ها، گرچه افراد دلسوز و شریفی هستند، از الفبای مدیریت بی­ خبرند. به بودجه بندی و برنامه ­ریزی دراز مدت و حتی کوتاه مدت اعتقادی ندارند، مقطعی و سلیقه ­ای کار میکنند، و مشاوران تصمیم ­ساز ندارند. آنها که با وعده و امید و با رای بالای جامعه انتخاب می­شوند، در مدت کوتاهی درگیر مسائل روزمره و اختلافات داخلی شده و از رهبری و اهداف اصلی سازمان خود دور می­شوند.

در این مقاله، به بررسی وضعیت موجود و نحوه اراده سرمایه­ های جامعه زرتشتی پرداختیم. هدف انتقاد و بد حرفی و تنها ذکر مصیبت نیست، بلکه هدف شناخت مساله در ریشه ­یابی مشکلات گذشته و حال و در جهت جلوگیری از اشتباهات مشابه و مجدد است. متاسفانه اکثر دست ­اندرکاران جامعه از ذهنیت درست و علمی برخوردار نبوده، مدیریت و تولیت را مالکیت و ریاست می­پندارند، به نیت­ نامه ­ها و آیین ­نامه­ ها اعتنا نمیکنند، صدای مشتریان که در واقع مالکان اصلی سرمایه و رای­ دهندگان هستند را نمی­شنوند، و مسائل را شخصی و نه سیستمی می­ بینند. متاسفانه این مسئولان تعلیم ­پذیر و حتی پندپذیر نیستند و از محیط و آینده غافلند. معضلات از آنچه نمی­کنند است تا آنچه می­کنند. فرصت­ها و سرمایه­ ها با بهره­ وری پایین به هدر می­روند.

سالها پیش انجمن هیات نظارت بر سرمایه­ های انجمن را تشکیل داد. چنین هیاتی باید دوباره تشکیل شود از بزرگان و صاحبنظران جامعه که، فرای فعالیت­های روزمره و سه­ ساله هیات مدیره انجمن، به برنامه ­ریزی و بهره­وری سرمایه­ های انجمن بپردازد. شاید نشود باور کرد که انجمن لیست کامل مستقلات و موقوفات خود را ندارد، چه رسد به نیت ­نامه ­ها و بیلان مالی. فرآیندی برای تصمیم­گیری و بودجه ­ریزی در انجمن وجود ندارد. برنامه در انجمن متاسفانه یعنی عکس ­العمل و مسکن به مشکل روز، و بعد فراموشی تا دردی دیگر. هرج و مرج کامل و هزینه­ های بی ­رویه، استثنا پس از استثنا. بحران دارایی مالی انجمن زرتشتیان جدی است. سرمایه انسانی و اجتماعی از دست رفته باز نخواهد گشت. فردا برای چه­ کنم این انجمن دیر است!

بهبود با تغییر حاصل میشود، و تغییر با احساس نیاز. هنوز باور نداریم که سرمایه­ جامعه به سرعت به هدر رفته و راهکارهای بهتر وجود دارند. هنوز به افراد آشنا و پرهیاهو تکیه میکنیم تا به صاحبان دانش و مهارت. بدون مطالعه رای داده یا رای نمی­دهیم. از نمایندگان نمیپرسیم و مطالبه نمیکنیم. نمی­دانیم یا بی ­تفاوت شده­ایم. تعریف فساد استفاده شخصی از منابع عمومی است. فساد لزوما دزدی و کار اشتباه نیست. فساد میتواند نکردن کار درست باشد یا خودخواهی و تکروی. فساد تبعیض، ناهمازوری با اشوان و نگرفتن دست بینوایان است. فساد اشغال صندلی هیات­ مدیره بدون­ لیاقت و قابلیت لازم است. فساد لزوما مالی نیست و میتواند اداری، اجتماعی یا فرهنگی باشد. بحران دارایی انجمن زرتشتیان جدی و در مرز فساد اداری است.

در انتها راهکارهای اجمالی برای ارتقا و بهره­ وری سرمایه ­های جامعه پیشنهاد می­شود. بسیاری برای مشکلات جامعه نسخه می­ نویسند و راهکار سفارش می­دهند، غافل از اینکه راهکار مشکلات از راه دور و کلی جواب نمیدهد. جامعه زرتشتیان روانشناسی خاص خود را دارد، و به شدت متاثر از محیط بیرونی و مملکتی است. راهکار جامع موثر دراز مدت باید شامل بررسی کارشناسی اهداف، محیط داخلی و بیرونی، منابع، فرصت­ها، فرهنگ، ساختار، چالش­ها و ایده­ ها باشد. البته میتوان برنامه­ های کوتاه مدت و زودبازده برای انگیزش جامعه و باور به توان تغییر ارایه داد: برگزاری همآیش و سمینار، بورس و کمک تحصیلی و اشتغال، بازسازی و تغییر کاربری. ولی هیچ برنامه مقطعی و محدودی نمیتواند جایگزین برنامه جامع بهره ­وری دارایی جامعه بشود.

  1. مدیریت و بهره­ وری دارایی­ های انسانی جامعه

    مجوز یا حمایت از گروه­های خودجوش و داوطلب برای گردهمآیی، شبکه سازی و همیاری

     ارتقا و افزایش برنامه­ های فرهنگی، آموزشی، قشرها و جوانان در سازمان­ها و ارگان­های موجود

  بورسیه و کمک تحصیلی جوانان، واگذاری امکلاک و وام کم­ بهره در جهت اشتغال­ زایی جوانان

    افزایش برنامه مددکاری و مربیگری درجهت توانمندسازی مستمندان و قشر آسیب پذیر جامعه

  1. مدیریت و بهره ­وری دارایی­ های اجتماعی جامعه 

     نگهداری و ترویج رسوم و سنت­های زرتشتی، مستندسازی و انتشار میراث فرهنگی جامعه

    افزایش­های ظرفیت انجمن­های موبدان با افزایش رده­ های موبدیاری و کمیته ­های یاری ­رسان

     تشکیل و ترویج کنگره و کلاس در محدوده مجاز، دفاع در نگهداری اعتبار و آبروی جامعه 

     تدوین و ترویج آیین ­نامه ­های اخلاقی و آیین­ نامه­ ها درجهت ارتقا اصول پایه و خوشنامی جامعه 

  1. مدیریت و بهره ­وری دارایی­ های اقتصادی جامعه

     بررسی نیت ­نامه­ های موقوفات، اجرای نیت واقف و درعین حال استفاده بهینه یا تبدیل به احسن

     تشکیل درازمدت و مستمر هیات­های نظارت بر سرمایه و کمیته ­های کارشناسی تصمیم ­سازی

     آسیب­ شناسی و عارضه یابی ریشه­ای مشکلات و تنگناهای اقتصادی جامعه به راهکار کارشناسی

     ریسک ­پذیری محدود، ارتقای نسبت­ های­ مالی انجمن­ها، مسئولیت ­پذیری زیرمجموعه­ های تجاری

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

10 پاسخ

  1. ایکاش اعضای انجمن گوش شنوا داشتند و از راه های علمی استفاده می کردند.

  2. باعث خوشحالی است موجی برانگیخته شده که تک روی های مدیران فراری از پاسخ که سرمایه های جامعه را در رکود نگاه داشته اند را به نقد میکشد.
    نویسنده محترم دریابند هرجای جهان مالی به نام زرتشتی است باید بدون تعارف و در عمل و خارج از نظر و رای آکادمیک وارد شد.
    انجمن تهران و یزد دو کیس قابل توجه اند.انجمن یزد دارای سرمایه نقد به روز است و آنقدر هست که به راحتی چرخ زندگی بسیاری را بگرداند نه اینکه در چرخه های بیگانه طرح هایشان را بی پاسخگویی به جامعه به گردش درآورد.
    امید در عمل جامعه در فاز مطالبه گری و اجتماعات مطالبه گر که بی شک قوانین مرتبط حمایت گر خواهد بود وارد شود و جلوی ضرر را بگیرد.باعث تاسف است نسلهایی آمدند و بی نصیب از ثروت عمومی در خاک شدند و حتی هزینه خاکسپاری و قبر هم خانواده شان متقبل شدند.وقت حسابرسی و حسابکشی است و تامل و تعارف با پرستیژ و تیپ مدیران عاشق نام باید پایان گیرد.آسیب های اجتماعی بسیار حاصل ازین عدم تزریق ثروت درون جامعه ی نیازمند حمایت و گشایش خود ملاحظات را به کناری می نهد.

  3. درود به اقای سپهری تمام مشکلات جامعه راشناخته وراه حل دقیق وعلمی اراعه داده اند اگر رعیس انجمن ونماینده دلسوز اینده جامعه اند باید وباید نظرات ایشان را عملی کنند وگر نه وضع جماعت رو به وخامت است

  4. هرچه این نامه را خواندم نفهمیدم که آیا مقاله است و باید در مسابقات مانتره خوانده شود که مربوط به پژوهش در گاتهای زرتشت است ویا یک نامه سرگشاده واعتراض آمیز است که بایستی به انجمن تهران نوشته شود و رونوشت آن به انجمن های دیگر فرستاده شود که بدانند با سرمایه هایشان چگونه استفاده کنند. بهتر نبود به جای هیاهو در نوشتن مقاله آقای سپهری هرچند عضو انجمن تهران نیست در نشست های انجمن شرکت کند. اجازه بگیرد و این مشورت ها را حضوری به اعضای انجمن تهران بدهد!!اگر توجه نکنند لابد دلیلی و مشکلاتی برای عمل نکردن دارند که این استاد دانشگاه شریف آنها را نمی داند و یکجانبه به قاضی می رود!

  5. این مقاله محور اصلی همآیش مانتره بود با موضوع بهره وری دارایی های انجمن زرتشتیان. پنج نفر در این بخش مقاله ارایه دادند که مورد استقبال قرار گرفت.

  6. آقای بختیاری عزیز دیدگاه هموندان فوق را میخواندی. این انجمن گوش شنوا ندارد و پذیرای هیچگونه انتقاد و پیشنهاد نیست. مهم آگاه کردن جامعه است که در مجمع و در انتخابات بعدی بیشتر دقت کنند.

  7. مقاله بسیار جامع و آموزنده بود. نویسنده درد جامعه را میداند و راهکار ارایه داده است. از امرداد تقدیر میکنم که علاوه بر عکس و گزارش، مقالات خوب را منتشر میکند.

  8. با تشکر از آقای سپهری که همیشه از نظر علمی مقاله و دیدگاه هایشان قابل تامل است .
    و صحبتی هم با آقای فرشید بختیاری : اگر گزارش های انجمن را خوانده باشید می فهمید که رییس انجمن و چند نفری از همفکران او چه برخوردهایی با کسانی دارند که به جلسات انجمن می روند و صحت می کنند…

  9. به راستی چه کسی به نگهداری و ارتقای سرمایه اجتماعی جامعه می پردازد که شامل فرهنگ، ساختار، اخلاق، خوشنامی، .. است؟ مقاله خیلی آموزنده بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-11-24