شاید ارگ بهارستان، در شهر بیرجند و استان خراسان جنوبی، در شمار ارگهای شاخص ایران نباشد اما در ارزش تاریخی و معماری آن گمانی نیست. بهویژه آنکه رویدادهایی در این ارگ رُخ داده است که با تاریخ ایران پیوستگی دارد. یکی از آن رخدادها پناه بردن لطفعلیخان زند و همراهان او به ارگ بهارستان است. آنها پس از شکست از لشکریان آغامحمدخان قاجار، پریشان و از همگسیخته به این ارگ گریخته بودند و چند روزی را در آنجا سپری کرده بودند.
ارگ بهارستان را «باغ زرشکی» هم مینامند، از آنرو که این ارگ زمانی یکی از زیباترین باغهای ایرانی را پیرامون خود داشته است. دربارهی آن باغ زیبا و سرانجامی که یافت، اشاره خواهیم کرد.
گفتهاند که ارگ بهارستان در روزگار افشاریان ساخته شده است. تاریخی هم که برای ساخت ارگ بازگو کردهاند، سالهای 1205 یا 1206 مهی است. در حالیکه واپسین شاه افشاری، شاهرخ شاه نوهی نادرشاه افشار، در سال 1175 مهی از پادشاهی برکنار شد و سلسلهی افشاریه به پایان رسید. پس شاید نتوان گفت ارگ بهارستان در روزگار افشاریه ساخته شده باشد. افزونبر اینکه معماری ارگ با سازههای روزگار زندیه مانندگی بسیار دارد و آرایههای آجرکاری آن را با ارگ کریمخانی در شیراز، یکی دانستهاند. از اینرو شاید درست آن باشد که ارگ بهارستان را سازهای از واپسین سالهای فرمانروایی زندیه بدانیم، نه افشاریه.
ارگ بهارستان شکوه پیشین خود را از دست داده است و بر اثر بیتوجهیها و نادیده گرفتنها، روبه ویرانی میرود. از بازماندهی ارگ چنین میتوان دریافت که سازهای 3 یا 4 اشکوبهای بوده است. اینرا از دیوارهای خشتی ارگ میتوان گمان بُرد. نشانههای تاریخی گواه آن است که ارگ بهارستان کهنترین و مهمترین پایگاه فرمانروایان بیرجند بوده است. یکی از آن حکمرانان، خاندان عَلَم بود. آنها در ارگ بهارستان جای گرفته بودند و قلمرو خود را در خراسان و سیستان اداره میکردند. هر چه هست، ارگ بهارستان تاریخی آکنده از رویدادهای ریز و درشت را در خود دیده است.
قلعهای که درون ارگ ساخته شده است یکسره کاربرد نظامی دارد. این دژ دارای برج و حصاری از خشت و گِل است. آنچه اکنون از آن برجای مانده آسیبهای فراوانی است که در جایجای آن دیده میشود. جدای از گذر زمان و بازسازی نشدن دژ، بارشهای فصلی نیز آن را ویرانتر کرده است.
اشکوب نخست ارگ ویژهی سربازان و کارکنان دولتی بوده است. برای آنها که نگهبانی و ادارهی ارگ را بردوش داشتند، اتاقهایی در این اشکوب ساخته شده است. اشکوب دوم طرحی زیبا دارد. دالانی مرکزی و دایرهوار در این اشکوب ساخته شده است که به همهی بخشهای ارگ راه دارد. از این دالان میتوان به هر جای ارگ دسترسی پیدا کرد. هنوز هم میتوان جاهایی را در راهروهای این دالان دید که جای قرار گرفتن مشعلها بوده است. بدین گونه فضای درونی این بخش از ارگ را با مشعلهای پُرشمار روشن میکردند. از این بخش میشد همهی ارگ را زیر نگاه داشت.
حیاط اندرونی ارگ دربردارندهی اتاقهایی است که در گرداگرد آن ساخته شده است. این اتاقها در دورانی نزدیکتر به روزگار ما، کاربرد مناسبتری گرفت و جایی برای دبستان پسرانهای به نام «شوکتیه» شد. دبستان به فرمان حاکم بیرجند شوکت الملکعلم (شوکتالملک دوم) از مردان نامدار روزگار قاجار و پهلوی نخست، بنیان گذاشته شده بود. اما چندی پس از آن جایی برای درسآموزی دختران شد و به نام «مدرسهی نسوان» آوازه پیدا کرد. این مدرسه از نخستین آموزشگاههای دخترانهی خراسان بهشمار میرفت و درون گسترهای 1200 مترمربعی از ارگ دیده میشد.
بالاترین اشکوب ارگ بهارستان، جایی است که در معماری گذشته به آن شاهنشین میگفتند. شاهنشین ارگ آکنده از گچبریها و آیینهکاریهایی است که با همهی ویرانیها و آسیبهایی که دیده است، هنوز نشانههایی از شکوه پیشین خود را دارد. ساخت این بخش از ارگ، ذوقورزانه و آفرینشگرانه است و پیداست که استادان معمار سازندهی ارگ بهارستان، همهی دانش و توانایی خود را بهکار بردهاند تا شاهنشینی درخور و زیبا برآورند. از این شاهنشین میشد کشتزارها و باغهای پیرامون را دید و از چشمانداز سرسبز پیرامون ارگ، بهرهها بُرد. نورگیرهای شاهنشین ارگ نیز فراوان است.
آجرکاری برج اصلی ارگ بهارستان، به شیوهی رگچینی، آراسته شده است. رگچینی شیوهای است که در آن آجرهای یک رنگ، در طرحها و نقشهای گوناگون بکار گرفته میشوند. رگچینی برج ارگ طرحهای لوزی و نقشبرجسته دارد. این گونه از آرایه در سازههای بازمانده از روزگار زندیه به فراوانی دیده میشود.
پیشتر از باغهای پیرامون ارگ یاد کردیم. بخش فراوانی از آن باغها، در سالهای پیش بهدست نهادهای گوناگون بخشبندی شد. بدینگونه با تکهتکه شدن باغها، ارگ آسیب بسیار دید.
خبرها و گزارشهایی که در این سالیان از ارگ بهارستان میرسید نگرانکننده بود و نشان از روبه ویرانی گذاشتن آن داشت. حتا پس از آنکه این ارگ ثبت ملی شد، باز از آن استفادهی مسکونی میشد و از آن انباری برای ضایعات ساخته بودند (خبرگزاری فرارو، گزارش 23 شهریور 1393). از همینرو چیز چندانی از بخش اصلی حیاط ارگ و اتاقهای پیرامون آن نمانده بود و همان اندک نشانهها نیز روبه ویرانی بیشتر میگذاشت. در بهمنماه 1397 خبرگزاری ایرنا گزارشی از ارگ بهارستان منتشر کرد که دامنهی ویرانیها را بازتاب میداد. برپایهی آن گزارش، میشد دریافت که از همان ورودی حیاط که دیگر هیچ شباهتی به جایی تاریخی نداشت، «کوهی از زباله روی هم انباشته شده است و شماری بُز و گوسفند در یک آغل کوچک ارگ، پرسه میزنند»! (خبرگزاری ایرنا). درهای چوبی اتاقها نیز شکسته شده بود. کار ویرانی ارگ بهارستان بدانجا رسید که رییس شورای شهر بیرجند آشکارا گفته بود که ارگ بهارستان رو به ویرانی تمام میرود و اگر چارهای اندیشیده نشود «به صورت کامل تخریب می شود» (خبرگزاری مهر، فروردینماه 1398). این را هم افزوده بود که برای مرمت ارگ بهارستان بودجهای 2 تا 3 میلیارد تومانی نیاز هست.
گره کار رسیدگی به ارگ بهارستان در آنجا بود که این ارگ در اختیار نهادی جز میراث فرهنگی قرار داشت. با آنکه میراث فرهنگی کارگاهی مرمتی در درون ارگ ساخته بود بازهم نمیشد با آن مرمتهای اندک، از ویرانی ارگ بهارستان جلوگیری کرد. سرعت ویرانیها به اندازهای بود که در سال 1398 مدیر کل میراث فرهنگی بیرجند هشدار داده بود که این سازهی تاریخی «ممکن است تا یک زمستان دیگر، بیشتر دوام نیاورد» (خبرگزاری ایرنا). همین هشدارها سبب شد که در 20 اردیبهشتماه امسال (1399) کارهای مرمت و «حفاظت اضطراری» ارگ بهارستان با بودجهای 120 میلیون تومانی آغاز شود تا شاید از ویرانی ارگ که سرمایهای برای گردشگری و درآمدزایی شهر بیرجند شناخته میشود، جلوگیری کنند (گزارش همشهری آنلاین).
گفتنی است که ارگ تاریخی بهارستان بیرجند در 25 اسفندماه 1379 با شمارهی 3683 به نام یکی از آثار ملی ایران، ثبت شده است.
* با بهرهجویی از گزارش خبرگزاریهای «مهر»، «ایرنا»، «همشهری آنلاین»، «فرارو» و تارنمای «الی گشت».