لوگو امرداد

امرداد؛ از زبان‌شناسی تا قانون

ماه امرداد به نیمه‌ی خود رسید و مانند هر سال گفت‌وگو درباره‌ی نام امرداد زنده شد. چندین و چند ویدئو، خبر کوتاه تا متن آموزشی در فضاهای مجازی دست‌به‌دست می‌شوند و گفت‌وگو درباره‌ی آن داغ است. همین ویدئوها و فیلم‌ها و نیز گفت‌وگویی کوتاه با گروهی از دوستان (که از آن‌ها سپاسگزارم) زمینه‌ا‌ی شد برای این یادداشت و بررسی بسیار کوتاه این واژه هم از نظر دگرگونی‌های زبانی و هم آنچه که می‌توان قانون نامید.

در اوستایی این واژه به دو شکل آمده است: اَمِرِتَتات و اَمِرِتات amǝrǝtatāt – و amǝrǝtāt – (شکل دوم برآمده از ادغام (haplology) جز -ta- و -tāt- است). از نظر ساخت، این واژه از پیشوند نفی a و از ریشه‌ی فعلی mar «مردن» و پسوند اسم مونث‌ساز -tāt- ساخته شده است (1). پس این واژه که اسم مونث است به «بی‌مرگی» ترجمه می‌شود. این واژه چهارده بار در گاهان به‌گونه‌ی تااندازه‌ای جفت با کلمه هَوروَتات hauruuatāt – «کامل بودن» به کار رفته است (2) که در این متن باید آن را از جمله واژه‌هایی دانست که در فهرست باز و بدون عنوانی خاص به کار رفته‌اند. هر چند که در متن‌های اوستای نو محدود شدن و نیز عنوان گرفتن این فهرست آغاز می‌شود، اما در دوره‌ی پس از آن، یعنی در نوشته های فارسی میانه‌ی زرتشتی است که این واژه به شکل اَمُرداد amurdād با همان معنی «بی‌مرگی» در فهرست امشاسپندان یافت می‌شود. در بندهش در وصف این امشاسپندان چنین آمده است: «هرمزد … نخست، امشاسپندان را آفرید (به) شش بُن: … نخست بهمن را فراز آفرید. … سپس اردیبهشت … سپس خرداد و امرداد را آفرید» (برای کوتاه کردن، همه‌ی جمله آورده نشده و با … حذف شده است. بندهش: 37). در همین بندهش این واژه به همین ترتیب در گاهشماری نیز یاد شده است و در فهرست نام روزها و نام ماه‌ها به شکل اَمُرداد آمده است (همان: 42).

اما سرنوشت این واژه در گذر از دوره‌ی میانه به دوره‌ی نو با یک دگرگونی آوایی همراه بود که شکل آن را به‌گونه‌ی «مرداد» دگرگون کرد. در این دوره گذر، برخی دگرگونی‌های آوایی از دید (:نظر) زبانی در واژه‌ها صورت گرفته است که از این میان می‌توان به حذف برخی «اَ» های آغازی واژه‌ها اشاره کرد. برخی نمونه‌های ساده از شکل فارسی میانه به (←) فارسی نو عبارتند از: «اَباگ abāg ← با» (حذف اَ آغازی و گ پایانی)؛ «اَیاد ayād ← یاد»؛ «اَشکَمب aškamb ← شکم» (حذف اَ آغازی و ب پایانی)؛ «اَشما ašmā ← شما»؛ «اَیار ayār ← یار، دوست»؛ «اَبِ-گُمان abē-gumān ← بی گُمان، بی شک» (در اینجا پیشوند abē حرف اول خود را از دست داده و به صورت «بی، بدون» به فارسی نو رسیده است. نمونه های دیگر از همین نوع: بی-راه، بی-مزه، بی-بَر، بی-گناه). اما همانطورکه گفته شد این حذف اَ آغازی همیشه اتفاق نیفتاده است مثلا در واژه هایی مانند «اَرزیدن arzīdan ← اَرزیدن»؛ «اَردوَهیشت ardwahišt ← اَردیبهشت». و از آن مهم‌تر همان‌گونه که در نمونه‌های بالا می‌توان دید در بسیاری از موارد باعث دگرگونی چم (:معنای) واژه نشده است اما در مورد این واژه مورد نظرمان یعنی اَمرداد این دگرگونی آوایی معنی آن را از «بی-مرگی» به «مرگ» تبدیل کرده است. معمولا این دگرگونی‌های آوایی از گواه‌های (:شاهدهای) موجود در متن‌های مربوط به دوره‌ی فارسی نو (متن‌های فارسی دری و فارسی امروز) قابل ردیابی هستند. برای گواه‌های درمورد این واژه می‌توان به این موارد اشاره کرد: «سود نداردت این نفاق، چه داری // بر لب باد دی و به دل تف مرداد» (ناصرخسرو)؛ یا «روز مرداد مژده داد بدان // که جهان شد به طبع باز جوان» (مسعود سعد سلمان)؛ یا «یکی غله مرداد مه توده کرد // ز تیمار وی خاطر آسوده کرد» (سعدی). ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه در بخش «درباره اعیادی که در ماه‌های پارسیان است» چنین می‌گوید: «مرداد ماه روز هفتم آن، روز مرداد است و آن روز را عید می‌گیرند و به‌واسطه توافق دو نام مردادگان گویند و معنای مرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد …» (ص 289). ابوریحان هرچند که معنی این واژه را به درستی بیان می‌کند اما همان شکل رایج آن را به‌کار می‌برد. پس این واژه بر اثر یک دگرگونی آوایی نسبتا معمول و از روی اتفاق، «اَ» آغازی خود را از دست داده است و به دوره فارسی نو رسیده است. اتفاقی که معنی آن را از «بی‌مرگی» به «مرگ» دگرگون کرده است.

اما داستان این واژه به همین جا پایان نمی‌یابد و در دگرگونی‌های مربوط به تقویم در ایران، قانون‌گذار سرنوشت آن را آگاهانه به گونه‌ای دیگر رقم می‌زند و واژه «امرداد» بار قانونی و حقوقی می‌گیرد. در نوروز 1304 خورشیدی «قانون تبدیل بروج به ماه‌های فارسی» تصویب می‌شود. کل تقویم ایران بازبینی می‌شود و دگرگونی‌هایی در آن صورت می‌گیرد که از همان زمان رایج می‌شود. ماده‌ی نخست این قانون این‌گونه است: «مجلس شورای ملی تصویب می‌نماید که از نوروز (1304) تاریخ رسمی سالیانه مملکت به ترتیب ذیل معمول گردد و دولت مکلف است که در تمام دوایر دولتی اجرا نماید». این قانون جزییات مربوط به «مبدا تاریخ، روز آغاز سال، کبیسه و اسامی و عده‌ی ایام ماه‌ها» را به‌دقت مشخص می‌کند و برای ماه پنجم چنین می‌نویسد: «5- امرداد 31 روز» (برای این قانون نگاه کنید به سایت مرکز مطالعات مجلس شورای اسلامی، https://rc.majlis.ir/fa/law/show/91067). در سال 1304، هرچند که این واژه در فارسی نو به شکل دیگری رایج بوده، اما قانون‌گذار آگاهانه و شاید برپایه‌ی رایزنی‌ها و نظرخواهی‌هایی از کارشناسان از واژه‌ی «امرداد» بهره برده است. البته این موضوع نیاز به این دارد که اگر مکاتبه‌ها و استنادی از آن زمان در دسترس است مورد بررسی قرار گیرد، اما شاید قانون‌گذار این را در نظر گرفته که با جمله‌ی «دولت مکلف است که در تمام دوایر دولتی اجرا نماید» و این که خود مجلس هم آن را باید اجرا می‌کرده و از سوی دیگر مراجع مربوط به زبان و ادب فارسی هم باید در آگاهی رسانی و پیگیری این مطلب دخالت می کرده‌اند؛ در نتیجه این واژه به شکل مصوب‌شده یعنی «امرداد» گسترش و رواج خواهد یافت. همانطورکه در مورد کل تقویم و برخی تغییرات دیگر زبانی و حتی واژه سازی ها اتفاق می افتد و رایج می شود.

چند روز پیش ویدئویی از گفت‌وگویی را می‌دیدم که گفت‌وگوی بسیار خوبی درباره‌ی تقویم بود. در بخشی از آن مجری برنامه وقتی که به بخش جشن امردادگان رسید در درخواستش از مهمان برنامه برای توضیح درباره‌ی همین «امرداد» ادامه داد: «به خاطر اینکه در زمانه‌ی بیماری و گرفتاری و مرگ هستیم این بی‌مرگی و جاودانگی را هم اشاره کرده باشیم. … شاید اگر با «اَ» به‌کار ببریم سایه‌ی منحوس بیماری را بتوانیم یک کم از مردم ایران‌زمین دور کنیم» و سپس به‌درستی ادامه داد: «ولی خوب البته که این فقط یک رویا است». اشاره او به گسترش بیماری کووید 19 در ایران و جهان بود که شوربختانه باعث بیماری و درگذشت شمار بسیاری از مردم در جهان و در ایران شده است و در ادامه طبیعتا به‌درستی نتیجه‌گیری کرد که با افزودن یک «اَ» نمی‌توان «مرگ» را به «بی‌مرگی» تبدیل کرد، اما شاید نکته‌اش از دید دیگر نجات‌بخش باشد و آن اینکه با رعایت یک قانون مصوب از سوی مسوولان و مردم نخستین گام در رعایت قوانین و مصوبات دیگر از جمله درباره‌ی کووید 19 برداشته می‌شود و در آن‌ صورت نه‌تنها به بهبود وضعیت بیماری بلکه به بهبود بسیاری از موارد دیگر که برآمده از بی‌توجهی به قانون است کمک کرده‌ایم. اگر قانونی مصوب شده است چه در مورد «امرداد» و چه در موارد دیگر چگونه می‌توان در رده‌ی مسوولان و مردم رعایت نشود!؟ اطاعت از قانون از سوی نهادهای قانون‌گذار تا مجریه و نیز نهادهای علمی، نخستین گام‌ها در آموزش عمومی و گسترش آن در میان مردم است، چه این قانون درباره‌ی «امرداد» باشد یا درباره پیشگیری از یک بیماری یا حقوق دیگر. بسیار بجاست که نخستین گام‌ها را در رعایت هرچه بهتر قانون و مصوبه‌ها برداریم. اما آنچه که اکنون می‌توان به کوتاهی به آن اشاره کرد این است که هر چند که این قانون از سال 1304 دگرگونی نداشته است، اما شوربختانه نه تارنماهای رسمی و دولتی و نه تارنمای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در محل اعلام تاریخ روز یا جاهای دیگر این واژه را به‌گونه‌ی مصوب شده‌ی آن به‌کار نبرده‌اند! شاید شوربختانه مساله بیشتر از اینکه در گرو شناختن یا نشناختن یک دگرگونی آوایی باشد، در گروِ رعایت نکردن قانون است! به ‌هرروی هنوز نیمه‌ی «امرداد» است و هیچ‌گاه برای رعایت قانون دیر نیست.

1- Hoffmann, Karl, Bernhard Forssman, Avestische laut-und flexionslehre, 2004.

2- Kellens, Jean, Eric Pirart, Les textes viel-avestiques, vol I-III, 1988-91.

– بندهش، گزارنده مهرداد بهار، 1369.

– آثارالباقیه، ابوریحان بیرونی، ترجمه اکبر داناسرشت، 1386.

*مرکز پژوهشی بندهش: زبان‌های ایرانی، پژوهش‌های زرتشتی

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

5 پاسخ

  1. ممنون از توضیحات مستدل و مستند شما که جای هیچ بحث و نظر اضافی را باقی نمی گذارد

  2. نوشتار بسیار جالب و سودمندی را کدبان دکتر مرادیان گرامی تهیه کرده اند که به گونه فشرده هم سرگذشت این نام را بیان کرده است و هم نادیده گرفتن یکی از قوانین ما را از سوی نهادها و سازمان های گوناگون همانند صدا و سیما در طول ده های اخیر خاطرنشان می سازد. به نظر می رسد اگر برای پیروی از قانون های نیکو از همین جا هم شروع کنیم ارزشمند باشد.

  3. درود بر شما استاد مرادیان گرامی، نوشته شما بسیار روشن و سودمند و قانونمند بود سپاسگزارم

  4. نگرش و دیده ای ( ایده ای ) در باره ی واژه ی مُرداد :
    گفته می شود که درست این واژه اَمُرداد به مینش بی مَرگی است ، در سورشی ( صورتی) که می تواند نام یکی از امشاسپندان و این ماه دو خاستگاه ناهمسان داشته باشند که پیشامدانه ( تصادفاً ) همانند شده اند؛ زیرا بر پایه واکافت :
    اَ – مُرد – آد خِرَدسَنجانه ( منطقی ) به نگر نمی آید زیرا پسوند – آد در اینجا بی مینه می شود بلکه : مُر – داد خِرَدمندانه می نماید .
    نام این ماه پیوند با تابش خورشید دارد ، چه همه ی ماه های ایرانی پیوند سرراست با پدیده های پَرهامی ( طبیعی ) دارند.
    مُر به مینه بسیار و با mohr در انگلیسی و mehr در آلمانی و مَر در مَردُم همریشه است .
    داد در اَسل به مینش شید و روشنایی و آتور است مانند : بامداد ، شَهداد ، مِهرداد
    آمیخته ی مُر – داد بدین مینش است که در این ماه :
    داد = روشنایی ، شید ، آتور ، آذر ( نور )
    مُر = بسیار ، فراوان
    می تابد ،زیرا این ماه داغ ترین ماه سال است .

  5. درست نویسی :
    انگلیسی : more
    می توان دو واژه ی اَمُرداد و مُرداد را در دو هوزه گوناگون به کار بُرد :
    زمینه ی دینی : اَمُرداد : بی مَرگی
    نام دَمان یا نوغان یا سالپار ( فَصل سال) : مُرداد = ماه پُرتابش ، ماه داغ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-06