«نوروز شبانی و نوروز صیادی» از نشستهای دنبالهدار «نوروز ، تنوع فرهنگی و همبستگی ملی در ایران» با باشندگی محیط طباطبایی فرنشین ایکوم ایران و علیرضا حسن زاده سرپرست پژوهشکده مردم شناسی و به کوشش پژوهشکده مردم شناسی در پژوهشگاه برگزار شد.
بنیامین انصاری نسب پژوهشگر فرهنگ هرمزگان دارای کارشناسی ارشد جامعهشناسی فرهنگ با نگاه استورهای، نوروز صیادی را در جنوب ایران مورد بررسی قرار داد. وی در آغاز به تاریخچه آن پرداخت: «نوروز دریایی برابر با 365 روز که دارای سه فصل 100 روزه و یک فصل 65 روزه است؛ بنا به نوشته اسماعیل رایین نخستین روز این گاهشماری و نوروز آن از نهم امرداد ماه و براساس باور مردم بومی لنگه و کنگ همچنین برابر با گاهشماری وحیدی از دهم امرداد ماه آغاز میشود.
این صد روز برای دریانوردان و همه کسانی که با دریا سروکار دارند مانند بهار بوده و به «بهار دریا» نامدار است. زیرا در این روزها دریا 65 روز پُر آشوب را سپری کرده و روی به آرامش دارد. براساس گفته دریانوردان خلیجفارس، دریا را «خواهر» میخوانند زیرا آن هنگام دریا مهربان است و زمان مناسبی برای آغاز سفرهای دریایی برای کشتیهای بادبانی است.»
توتمهای نوروز صیادی
تنها جایی از قشم که تا به امروز نوروز صیادی برگزار میشود، روستای «سلخ»، یکی از روستاهای حاشیه شمالی خلیج فارس، است. از دیرباز مردم «سلخ» چنین روزی بر روی درِ خانههایشان، درختان بهویژه درختان نخل که در حال ثمر دادن و همچنین دامهایی که نگهداری میکنند، «گِلَک» (خاک سرخ رنگ جزیره هرمز) میکشند و تنپوشی نو بر تن میکنند. در آن روزصید از دریا تابو است نبایستی ماهی بخورند و بهجای گوشت ماهی، گوشت دام میخورند.»
وی در ادامه به آیینهای دیگر نوروز صیاد در سلخ اشاره کرد: «در ده سال گذشته برای جذب گردشگران بیشتر، دهیاری سلخ کوشاتر شده، افزون بر آیین رزیف و شوشی که در جشنهای شادمانه مانند عاروسی و نوروز برگزار میشود، برپایی مسابقات شنا، طنابکشی، دومیدانی و بازیهای بومی را رایج کردهاست.»
افزون بر گِلَک (گِل سرخ) زدن آیینهای لوبَن کردن (دهانه بسته کردن) و شستوشو با آب دریا از توتمهای نوروز صیادی در سلخ شناخته میشود: «در آیین لوبن کردن حیوان را نزد ملایی میبرند ملا دعایی خوانده و به سوی حیوان فوت میکند یا بندی را به دور گردن حیوان میبندند تا از گزند بیماریها یا جانوران دیگر در امان بماند.
استوره توتمهای نوروز صیادی
توتم گلک برای بودن دوباره خورشید و گرما است که آغاز فصل نویی را نوید میدهد و نمادی از گذر فصل زمستان و ورود به فصل تابستان است. در میان استورههای آیینی، دارای ارزش اجتماعی برابر با زایش دوباره و فصلی دیگر دارد.
در گذشته مردم باور داشتند با نیایشهایشان خدایان را یاری میرسانند و با این باور که در برخی واژهها نیرویی نهفتهاست که خدایان را وادار به یاری یا حتا اطاعت میکند و انسان را توانا میسازد با نیروی خود بر ارواح پَلَشت (اهریمنی) چیره شود و امروز نیز باور دارند در نیایشها نیروی نهفته که خداوند را میتواند دامی را که بر روی آن دعا خوانده شده، از شر جانوران درنده و بیماری پاسداری کند.
آیین شستشوی مقدس در ادیان گوناگون دارای جایگاه ویژهای است؛ مردم سلخ نیز باور دارند که شستشو و فرو کردن همه بدن در آب شر را دور میکند و باعث خیر و برکت در روزیِ مردم است.
تابو صید و خوردن ماهی در این روز پیمان همگانی از کوچک و بزرگ به پاس ارج نهادن به دادههای دریا است تا در درازای سال از کمبود صید در امان بمانند و این کار میتواند همبستگی اجتماعی را بههمراه داشته باشد.
نمادهای شوشی
انصاری نسب در بخش دیگری به نماد آیین شوشی پرداخت و گفت: «همه قدرتهای نیکی و بدی در کنار نمادهای سپنتا (:مقدس) بهچشم میخورند و تاثیر مستقیمی در زندگی فردی و اجتماعی مردم دارند. قدرتهای نیک مانند گاو و شتر، قدرتها پلشت مانند روباه و شوشی در کنار مقدساتی چون گیاه (شاخه و نخل) و دریا معنا مییابد.
شوشی شخصی است که چهرهاش را با الیاف نخل پوشانده و کلاهی از نخل بافته و بر سر میگذارد، شاخه نخلی بهنماد قدرت بهدست گرفته به باشندگان در جشن بهویژه کودکان میزند تا آنان را متبرک کرده و از شر پلشتیها و بیماریها دور بمانند؛ در پایان نمایش فرد شوشی به دریا رفته و خود را پاک میسازد.
نمایش شوشی حکایت از نو شدن دوباره دارد و با وارد شدن به دریا و فرو رفتن به آب همه آثار کهنگی (صورت سفید و ریشهای ساختگی) را شسته و به عنوان انسانی دوباره زاده شده بیرون میآید تا فصل جدید را با پاکی آغاز و از خداوند درخواست برکت از دریا میشوند.
نوروز بل یا نوروز شبانی
هوشنگ عباسی پژوهشگر و نویسنده از نوروز بِل یا شبانی سخن راند: «نوروز بل جشن نوروز گالشها در ایران است. گالشها مردمانی دامدار هستند و در بخشهای شمالی و جنوبی کوههای البرز زندگی میکنند. گالشها در زمینه خنیاگری بسیار کوشا هستند و فرهنگ ویژه خود را دارا هستند. در خاور گیلان تالشها، و میانه کوهپایهها گالشها، کردها، لرها و تبارهای گوناگونی زندگی میکنند و بههمین انگیزه گوناگونی فرهنگ و زبان و حتا گاهشماری بهچشم میخورد. یکی از گاهشماریها «دیلمی یا گالشی» است که سال 12 ماهه سی روزه و یک پنجیل هم به آن افزوده میشود. در هر ماه جشنهای ویژه برگزار شده که پیوند تنگاتنگی با طبیعت دارد.
پایان و آغاز سال در امردادماه است و وارون جشن صیادی که به سوی دریا میروند، مردم به فراز کوه رفته و براساس ستارهشناسی خود باور دارند بایستی 7 کُپه آتش بر روی هفت کوه روشن کنند. در این روز تنپوشی نو و رنگارنگ به تن کرده، نان و حلواهای بومی مانند نان کِلاش و حلوای اَملش میپزند و با یکدیگر روبوسی میکنند. دامهای خود مانند اسب و قاطر را نیز را میآرایند و سرود نوروز بل را میخوانند:
نوروز ما، نوروز بل / نو سال بَبی، سال سُو / سال بِدی خئنه واشو / نِئزه بود وَ بو / امه روزئر ورشو
وی در بخش دیگری بیان کرد که پیشینه نوروز بل به دوران ضحاک و فریدون میرسد و پس رهایی قربانیان ضحاک، آنان بر نشان دادن برای همبستگی با فریدون بر روی هر کوهی آتشی افروختند.
عباسی از آیینهای دیگر نوروز بل گفت: «آغاز سال گالشی 17 امرداد است و جشن نوروز بل و آتشافروزی در غروب 16 امرداد برگزار میشود. گالشیها براین باورند که اگر دود آتش به سوی کوههای البرز یا ییلاقات برود، سالی پربار و بهدور از توفان خواهد بود. اگر سوی جلگههای گیلان برود سالی پربرف و باران خواهند داشت.»
بنیامین انصاری نسب پژوهشگر فرهنگ هرمزگان؛
اَمرداد، بهار دریا و نوروز شبانی
- خبرنگارامرداد: مارال آریایی
- 1396-04-25
- 00:00
به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter
تازهترین ها