بازار بزرگ اصفهان اگرچه هنوز نفس میکشد اما بَر و بُن و دیوار این دالان هزار گنبد، از گزند بیمهریها و نادیده گرفتنها از سوی بازاریان و مسوولان و نگرندگان، بر خود میلرزد. حجرهها، راستهها از هویت، اصالت و شخصیت واقعی این بازار تاریخی دور ماندهاند و کاسبان و دستفروشان چهرهی آشفتهای از آن به تماشا گذاشتهاند.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، بازار هزارتُوی اصفهان پر است از هزارویک سقف گنبدوار و تاق چشمهای که در سراها و تیمچهها و راستهها هوش و حواس بیننده را میرباید. زمان، افشرهی فرسودگیاش را بر بازار پاشیده و گرد گذرش را بر آن بیخته است؛ اما تن و جان بازار، بیشتر از گذر زمان، از بیمهریها رنجور شده است؛ از آنچه سبب دور ماندن بازار از هویت و اصالت دیرینهاش شده، از تیشه نابخردیها و تراشهایی که به آزمندی افزودن وسعتی اندک بر وسعت حجرهها، جرزها و دیوارهایش را دریده تا تن بازار بزرگ اصفهان را بلرزاند؛ یا در بازار هنر که کسبه گاوصندوقها را بر گرده چهارصدسالهی دیوار بازار سوار کردهاند. از این نارواتر برای بازاری که سالها گذر کرده و به دست ما رسیده چه چیز دیگر؟!
کسی حریف کسبهی بازار نمیشود
آنگونه که کنشگران میراث فرهنگی در اصفهان گفتهاند، حال و روز این روزهای بازار بزرگ اصفهان و بازار هنر را کاسبان و بازاریان و دستفروشان هرجور بخواهند رقم میزنند! نظارتها یا کافی نیست یا کسی حریفشان نمیشود. گفته میشود در بازار هنر، گاو صندوقها بر روی پی دیوارها جاساز شده و درها و ویترینهای ناهماهنگ با بازار سنتی، جایگزین درهای چوبی شده که در دههی پنجاه شادروان شیرازی در جریان احیای بازار هنر، بر دهنهی حجرهها نشاند.
آن سوتر در بازار بزرگ اصفهان، جایی که قیصریه و میدان نقش جهان را به مسجد جامع عتیق و میدان کهنه پیوند میدهد، دستفروشان سکوهای مدرسهها، گرمابه ها و چهارسوها را اشغال و با مخدوش کردن چهره و تناسب بازار، صاحب حقی شدهاند که گویا اداره اوقاف هم از پس آنها برنمیآید.
از این گذشته، چهره ناموزون و بزک شدهی حجرهها بیشتر از هرچیز بیننده را دچار سردرگمی و تشویش و دوگانگی زنندهای در دل یکی از ارزشمندترین بازارهای ایران و جهان میکند. چهره حجرهها و بدنه راستهها در حجابی از تابلوهای بزرگ و کوچک و درهای نامتناسب از اصالت و شخصیت بازار کهن اصفهان، دور مانده است.
از فراز و فرود هزارتوی بازار بزرگ اصفهان
محور تاریخی بازار اصفهان از دید درازا، دیرینگی و معماری شاخص است. از اینرو، به عنوان یکی از ارزشمندترین میراث فرهنگی ایران دارای اهمیت است. سردرهای بلند بازار با پیشانیهای برافراشته و پشت بغلهای آراسته به آجرکاری با نقوش هندسی و گاه با کاشیکاری معقلی و هفت رنگ، راه به گنجینهای پُررمز و راز دارند. هر کدام دالانی از انبوه گنبدخانههایی است که پشت سر هم قطار شدهاند و تا آنجا که چشم کار میکند پیش میروند. تاقچشمهها با زیبایی تمام گرداگرد ستون نوری که از بیرون به داخل گنبدها هدایت شده است، رخ نمایی میکنند و این تکرار زیبایی میشود بر همهی سقف و بَر و بن بازار.
بازار اصفهان را از هرسو که ببینی، از میدان کهن شهر در بازار نظامیه یا از سردر قیصریه از راسته چیتسازان، آن را جهانی آمیخته از زیبایی و سادگی و شکوه و جلال و ابهت درمیابی که یکجا درآمده و چهره در نقاب دالانها و گنبدها کرده است.
سیروس شفقی، پژوهشگر برجستهی اصفهان شناسی و نویسندهی کتاب «بازار بزرگ اصفهان» بیشتر از اهمیت و ارزشهای بازار اصفهان گفت: «یکی از خصوصیات بازار اصفهان قدمت آن است. این بازار هرگز زلزله بزرگی در تاریخ پیدایش شهر تا امروز ندیده و این موجب شد که ساختارهای بازارهای قدیمی مانند بازارهای اطراف مسجد جامع عتیق حفظ شوند. قسمت جنوبی بازار اصفهان که اطراف میدان نقش جهان است، آثار دوره صفویاند و حدود چهارصد سال است که بهوجود آمده است».
وی افزود: «کمتر شهری داریم که دارای بازاری با چنین قدمتی باشد. ممکن است بازار تبریز در بزرگی و مکانیابی سطح ممتازی داشته باشد و تخصصیتر از تمام بازارهای جهان باشد اما این بازار مربوط به دورهی قاجاریه است و بارها که زلزله پیش آمده، ویران شده و دوباره ساخته شده است».
شفقی توصیفش را با گذر و نیمنگاهی از بازار قیصریه آغاز کرد، آنچه که با گذر از سردر با ابهت قیصریه بیننده را محو تماشا میکند. او گفت: «توجه هر بیننده در گذر از بازار اصفهان بیشتر به معماری آن کشیده میشود».
وی افزود: «زمانی بازار پاسخ گوی اقتصاد شهر بود. یک چرخ حملکننده، کالا را میآورد و توزیع میکرد؛ در صورتی که در چندین سال اخیر جمعیت زیاد شده، مصرف بالا رفته، تغییرات بزرگ اقتصادی پیش آمده و این است که بازار هم تغییر پیدا کرده است».
شفقی بر این باور است که هر برنامهریزی بخواهد برای حفظ بازار برنامهریزی کند زیاد موفق نخواهد نبود و گفت: بازار با زندگی قرن بیست و یکم منطبق نیست. در اغلب شهرهای خاورمیانه یا در شهرهایی که بازار وجود دارد ؛ میبینید که بازار به تعطیلی کشیده شده است.
روزگار بغرنج بازار تاریخی اصفهان
مرتضی فرشتهنژاد، از کارشناسان پیشکسوت مرمت، دربارهی سرنوشت بازار اصفهان پس از ساخت خیابانهایی که بازار تاریخی را دستخوش دگرگونیهای بنیادین کرد، گفت: «محور تاریخی پیش از پهلوی اول همان مسیر بازار بود که دور میدان به صورت بازارچههایی مثل بازار مسگرها و بازار عطارها میگشت و بعد به سوی دروازه حسن آباد میرفت».
وی افزود: «در زمان پهلوی اول که دوران تجدد بود و ماشین وارد اصفهان میشود، طرحهای شهرسازی پیاده میشوند از جمله اجرای خیابان سپه در ۱۳۰۴، خیابان حافظ در ۱۳۱۱، خیابان هاتف در ۱۳۱۳ و خیابان نشاط و استانداری که در بین سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰ ساخته شدند. با ساخت خیابانها و و ورود ماشینها، کمکم زندگی تجاری و معاملاتی داخل بازار بر روی خیابانهایی از جمله حافظ و سپه تسری پیدا کرد و به این ترتیب ارتباط بازار بزرگ و قسمت جنوب میدان کمکم قطع شد».
این کارشناس افزود: «بازار با این تغییر و تحول تحت تاثیر قرار گرفت اما به زندگی خودش ادامه داد تا اینکه تمام وسایل نقلیه موتوری در اصفهان آنقدر تقویت شد که دیگر بازار را خفه کرد. موتورسیکلتها بازار سرپوشیدهای را که فقط یک سوراخ سیسانتی روی چشمهطاقهایش هست خفه کرد! سرانجام تحت فشار میراث فرهنگی جلوی ورود اتومبیل گرفته شد اما همچنان موتور سیکلتها هستند و غیر از ناامنی، دود، سرو صدا و مزاحمت چیزی برای بازار ندارند».
فرشتهنژاد در ادامه از آنچه موجب در سایه قرار گرفتن بخشهایی از بازار بزرگ اصفهان با احداث خیابانهایی که تجاری شدند گفت: «وقتی خیابان حکیم احداث شد یکی از بهانهها این بود که میخواهیم باراندازهای پشت بازار را احیا کنیم؛ اما چه احیایی! تمام خیابان واحد تجاری و پاساز شد. در واقع هرجا راسته بازاری بود اگر خیابانی به موازاتاش کشیده میشد آن بازار میمرد و از بین میرفت».
در بازار هنر اصفهان چه خبر است؟!
وی دربارهی آنچه سبب شرایط آشفته این روزهای بازارهای تاریخی اصفهان شد گفت: «متاسفانه امروز بحث مدیریت از بحث کارشناسی جداست. کارشناس حرف خودش را میزند و مدیر هم کار خودش را میکند؛ این است که هیچگاه به نتیجه نمیرسیم».
فرشتهنژاد از آنچه در بازار هنر با کنده شدن درها و ویترینهای چوبی و یا جاسازی گاوصندوقهای کسبه در دل دیوارهای چهارصدساله رخ داد انتقاد کرد و افزود: «مرحوم شیرازی طرحی را برای درهای حجرههای بازار هنر داد که ساخته شدند؛ حالا عدهای این درها را میکنند! ما نمیدانیم کدام نهادی باید جلوی اینها را بگیرد؛ آیا میراث فرهنگی و مدیر باید چیزی بنویسد و اقدامی بکند تا جلوی اینها را بگیرد! برخی از کسبه گاو صندوق را در دیوار جاساز کردهاند؛ دیواری که چندین تُن بار مصالح، بالای آن است و به این فکر نکردهاند که ممکن است به یکباره طاق پایین بکشد؛ آنهم بر سر مردمی که در حال معامله هستند».
این کارشناس مرمت دربارهی سالهای احیا بازار هنر یا همان بازارچه بلند و آنچه امروز آن را تهدید میکند، گفت: «بازار هنر تا سال ۱۳۵۰ به انبار تنباکو تبدیل شد و از حیز انتفاع افتاده بود تا اینکه با پیگیریهای مرحوم مهندس پورشیرازی و به همراهی مرحوم عباس بهشتیان این بازار احیا و بازسازی شد اما امروز وقتی کسی جلوی کسبه را نمیگیرد، گاو صندوقها را در دیوار و زیر پی پاچین بازار جاسازی میکنند؛ میتراشند ، پی را ضعیف میکنند و گاو صندوق را جاسازی میکنند و این برای بازار خطر زیادی دارد».
فرشتهنژاد همچنین درباره آنچه در بازار اصفهان رصد کرده است افزود: «در بازار عطارها چندین مورد دیده ام که جرزها و دیوارها را تراشیده اند؛ فقط برای اینکه ۱۰ سانت روی دکان شان برود. کسانی که این حجرهها و بازار را ساختهاند محاسبه کردهاند. اگر یک جرز سه و نیم آجر است و حالا نیم آجرش را بتراشند ضعیف میشود و بار بالای آن پایین میآید».
چرا جلوی تخریب و تهدید بازار بزرگ اصفهان گرفته نمیشود؟
این کارشناس پیشکسوت مرمت و میراث فرهنگی از غفلت دیدبانان و متولیان شگفتزده شده و اینگونه سخنش را ادامه داد: «نمیدانم چرا جلوی این اتفاقات گرفته نمیشود؟ فرض کنید ۱۲ متر مربع را از اوقاف اجاره میکنند، حالا با این ترفندها این مساحت را به ۱۴ مترمربع میرسانند، چه کسی این حق مردم را جوابگو است؟ چه کسی جلوی این دزدی ها را میگیرد؟ این یک نوع دزدی است».
فرشتهنژاد افزود: «تمام بازارهای محور تاریخی زیر نظر اوقاف هستند مقدار زیادی از آنها موقوفههای شاه عباسی هستند، وقتی حجرهها اجاره داده میشوند، اوقاف بهرهبرداری میکند و میراث فرهنگی باید حفاظت و مرمت کند. درآمد حجرهها باید صرف حفاظت و مرمت و نگهداری و زندهنگهداشتن بازار شود. در مقابل میراث فرهنگی میگوید اعتباری برای تعمیر نداریم. اوقاف برای چه باید درآمدها را جمعآوری کند؟ میراث فرهنگی برای حفظ و مرمت پول میخواهد؛ کارگر و بنا و مهندس پول میخواهند؛ اعتبارش باید از کجا باشد؟؛ پاسخ ساده است. این اعتبار از قبل پیشبینی شده است! وقتی این حجرهها را اجاره میدهید، اجارهاش باید صرف حفظ و نگهداری خود حجره هم بشود».
ناظران بازار تاریخی اصفهان کجایند؟!
فرشتهنژاد از آشفتگی و نبود مدیریت درست بر بازار تاریخی اصفهان انتقاد کرد و گفت: «برخی دستفروشان بر روی سکوهای بازار مثل سکوی مدارس و حمامها بساط کردهاند و به مرور با گذاشتن چهار تکه چوب و کشیدن برزنت برای خود حقی قائل شدهاند. حالا این حق را چه کسی به برخی از این دستفروشان داده است؟! اما واضح است که کوتاهی اوقاف و سایر نهادها باعث شده که این اشخاص صاحب حق بشوند».
نگرانیهای فرشتهنژاد از آنچه بازار اصفهان را از هویت و اصالتاش دور کرده تنها اینها نیست. او گفت: «در بازار بزرگ ساختار مغازهها به نحوی تغییر داده شد که با پاساژهای بیرون قابل تشخیص نیست. در صورتی که همان در و پنجرههای چوبی را میتوان نصب کرد و درباره تابلوهایی که اصل را در سایه و محاق بردهاند تجدید نظر کنند و در مقابل به مغازهها شخصیت بدهند».
وی افزود: «بهانهی عدهای این است که در و پنجرههای چوبی امنیت و استحکام لازم را ندارند. قدیم این بازارها و بازارچهها در و دربند داشتند؛ از هر دو سو، هم از خروجی و هم از ورودی. از آن گذشته کار بازار مدت مشخصی است و در خارج از این مدت عهدی نمیتواند وارد بازار شود. تمام بازارها و بازارچهها مثل بازار طلافروشان باید در و دربند داشته باشند و در واقع آنها باید حفاظت بکنند».