شاید خوشایندترین خبر در بخش میراث فرهنگی در هفتهی گذشته، لغو پروانهی ساخت کارخانه قند در حریم درجهی یک زیگورات چغازنبیل بود. ساخت چنان کارخانهای می توانست این سازهی بسیار باارزش را از فهرست میراث جهانی یونسکو خارج کند.
برخی خبرها دربارهی از میان رفتن خاک کشور، که کنشگران زیستبوم آن را وضعیتی «فاجعهبار» برشمردهاند، نگرانیهای بسیاری پدید آورده است. به همینگونه در خبرهای هفتهی گذشته هشدارهایی که دربارهی از میان رفتن یکی از خیابانهای تاریخی و کهن تهران بازتاب یافت، نشانهای از برخی بیتوجهیها به میراث تاریخی کشور است. بُریدن درختان خیابانی در مجیدیه تهران نیز در حالی بازتاب یافت که شهر تهران با آلودگیهای روزافزونش، بیش از هر زمان دیگری به فضای سبز نیاز دارد.
از خبرهای درخور توجه هفتهی گذشته، پیشکش مجموعهی دستبافهای روستایی و عشایری پرویز تناولی، استاد برجستهی تندیسسازی ایران، به میراث فرهنگی بود. نگهداری شایسته از این مجموعه که با رنج بسیار و در زمانی طولانی گردآوری شده و از آوازهی جهانی برخوردار است، بایستگی بسیار دارد.
– کاوش باستانشناسی تپه گردآشوان آذربایجان غربی: دومین فصل کاوش باستانشناسی تپهی باارزش گردآشوان در پیرانشهر آذربایجان غربی به شناسایی سنتهای فرهنگی هزارهی چهارم پیش از میلاد انجامید. تپه باستانی گرد آشوان در بخش باختری روستایی با همین نام، از توابع شهرستان پیرانشهر، در میان بافت مسکونی روستای گردآشوان جای گرفته است. به گونهای که برخی از خانههای اهالی روستا، بخشهایی از عرصه و حریم آن را تخریب کردهاند. گرد آشوان تپهای بلند با نزدیک به ۵/۹ متر ارتفاع است که کاوش فصل دوم در آن تا رسیدن به خاک بکر ادامه یافته است.
این تپه با توجه به ۹ متر ضخامت و ۴ فاز معماری، ارزش ویژهای دارد. به گونهای که همانند آن از دید حجم انباشت با بلندای ۹ متری، تاکنون در هیچ جایی از ایران از هزاره چهارم پیش از زایش مسیح(:میلاد) گزارش نشده است. در این تپه بازماندهی حصاری قابل شناسایی است که به گمان میرسد به منظور جلوگیری از هجوم اقوام کوراارسی از قفقاز به دور تپه کشیده شده که در نوع خود بیمانند است.
سفالهای گردآشوان نشان دهندهی وجود سنتهای فرهنگی مشترک با محوطههای شمال باختری، آناتولی، قفقاز، میانرودان (بینالنهرین) و سوریه است. (ایلنا، 17 آبان)
– نامگذاری خیابانی در تهران به نام محمدعلی اسلامیندوشن: خیابانی در محدودهی مرکزی پایتخت و در نزدیک دانشگاه تهران، در بلوار کشاورز، خیابان وصال شیرازی، پیش از خیابان ایتالیا، به نام دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، ادیب، حقوقدان و استاد دانشگاه تهران نامگذاری شد. همچنین همزمان با نکوداشت ۹۵ سالگی استاد ندوشن، سردیس این چهرهی ماندگار ادب پارسی در خیابانی که به نام وی نامگذاری شده است، برپا شد. (همشهری آنلاین، 17 آبان)
– ماجرای کشف سکه و گنج در گورستان ابنبابویه چیست؟: کشف سکههای عتیقه و گنج در گورستان ابن بابویه در این روزها خبرساز شد. این سکهها را دو تَن در زمان کندن گور در این گورستان پیدا کرده بودند. خبرها در آغاز از کشف سکههای دوره ایلخانی در این گورستان حکایت داشتند. پس از مدتی از وابستگی سکهها به دوره آل بویه خبر دادند و سرانجام به ماجرای کشف گنج در گورستان ابن بابویه کشیده شد. اما ماجرا چیست؟ آیا گنج بدست آمده همان سکههای ایلخانی یا آل بویه است؟ آیا گورستان ابن بابویه جایی امن برای گنجیابابی شده است؟
گفته شده است این سکهها نزدیک به ۲ ماه پیش هنگام خاکبرداری برای تدفین یک درگذشته ازسوی دو تَن از افراد مسوول کندن گور در آرامستان ابن بابویه پیدا شد. آنها همان زمان سکهها را میان خودشان تقسیم کردند. در آن زمان خبر کشف سکهها به سرپرست گورستان و مسوول میراثفرهنگی شهرستان آگاهی داده نشد، اما پس از گذشت چند ماه یکی از این افراد، خود را معرفی و سکهها را تحویل داد. معرفی این فرد سبب شد تا هویت فرد دوم که دیگر سکهها در اختیار اوست، آشکار شود.
گورکنها هرکدام ۱۴۱ سکه سالم را برای خود برداشتند و سکههای خرد شده را نیز میان خودشان تقسیم کردند. سکهها از جنس نقره و بسیار آسیب دیدهاند. کارشناسان میراث فرهنگی، در نگاه نخست و برپایهی بررسیهای نخستین، دریافتند که سکهها از دورهی آل بویه است و توانستند۲ سکه رکنالدوله و معزالدوله را بخوانند. سپس سکهها برای تثبیت و پاکسازی و انجام حفاظتهای آغازین به آزمایشگاه حفاظت و مرمت موزه رضا عباسی فرستاده خواهد شد. آنچه که دربارهی کشف گنج دیگری از گورستان ابن بابویه منتشر میشود، درست نیست و تاکنون تنها همین شمار سکه بهدست آمده است. (ایلنا، 18 آبان)
– خیابان تاریخی تهران در حال از میان رفتن است: احمد مسجدجامعی در جریان دویست و چهل و هفتمین نشست شورای شهر تهران در یادآوریای درباره خیابان ولیعصر گفت: «این خیابان به کلی در حال از میان رفتن است. در سال ۸۸ سندی تصویب شد و ضوابط طرح تفصیلی باید با این سندها تطبیق داده شود».
او گفت: «ایران و تهران را همه به عنوان چهار راه ادیان میشناسیم، اما خبری داده شده که یکی از معابد دینی در حال تبدیل شدن به یک ساختمان تجاری است و باید بررسی و گزارشی داده شود تا این مساله باب نشود». (ایلنا، 18 آبان)
– کشف اشیای تاریخی هخامنشی و سلوکی در کرمانشاه: از قاچاقچیان اشیای عتیقه، دو قطعه گل سینه و یک لوح مربوط به دورهی هخامنشی و دو پیکرک فرشتهی بالدار مربوط به دوره سلوکیان کشف شد. پس از انجام بررسیهای کارشناسان میراثفرهنگی بر روی این اشیای تاریخی، مشخص شد که دو قطعه گل سینه و دو پیکرک فرشته بالدار اصل هستند و لوح زرین هم با وجود اینکه جنسی از طلا داشت، اما تقلبی بوده و از آثار هنری دستساز دوره هخامنشی است. برپایه ی دیدگاه کارشناسان میراثفرهنگی، برآورد میشود این اشیای تاریخی نزدیک به ۱۵۰ میلیارد ریال ارزش داشته باشند. (ایلنا، 19 آبان)
– بازگشت ظرفهای سلادون به ایران: مجموعهای از آثار موزه ملی ایران دربردارندهی ۱۴ قلم ظرف، نامور به «سلادون» که با نام نمایشگاه «سلادونهای لونگ چوان و جهانی شدن» در کشور چین به نمایش در آمده بود، به کشور بازگردانده شد و پس از انجام تشریفات گمرکی با همراهی یگان حفاظت، به موزه ملی ایران بُرده شد. در این نمایشگاه کوشش شده بود که همپای بسیاری از موزههای بزرگ جهان، بخشی از ظرفیتهای پُربار میراث فرهنگی ایران به نمایش گذاشته شود. پس از برگزاری این نمایشگاه بسیاری از موزههای چین خواستار برگزاری نمایشگاههایی میان ایران و چین شده بودند.
نمایشگاه «دنیای لونگ چوان: سلادون لونگ چوآن و جهانی شدن»، دوشنبه ۲۴ تیرماه ۱۳۹۸ در کاخ «جایی گونگ» در کاخ موزه شهر پکن (شهرممنوعه) گشایش یافت. این نمایشگاه پس از سه ماه فعالیت در کاخ موزه شهر ممنوعه، بیش از یک میلیون بازدیدکننده داشت. (ایلنا، 19 آبان)
– دستبافتهای روستایی و عشایری به میراث فرهنگی کشور سپرده شد: بر پایهی تفاهمنامهی خانوادهی تناولی و وزارت میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری مجموعهای افزونبر ۱۴۰۸ قطعه از دستبافتههای نفیس عشایری و روستایی ایران از سوی پرویز تناولی به این وزارتخانه پیشکش شد. آیین امضای تفاهمنامه میان فرزند پرویز تناولی، به نمایندگی از پدر، و محمدحسن طالبیان، معاون میراثفرهنگی کشور بهنمایندگی از وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در محل وزارتخانه برگزار شد.
محمدحسن طالبیان، معاون میراثفرهنگی، با گفتن اینکه برپایهی این تفاهمنامه ۱۴۰۸ دستبافت نفیس عشایری و روستایی ایران که ترکیبی از گلیم، گبه و فرش است از سوی پرویز تناولی به وزارتخانه پیشکش میشود، افزود: «اهدای این مجموعه نفیس و امضای تفاهمنامه با خانواده تناولی اتفاق خوشایندی بود که امروز رخ داد. بخشی از این مجموعه به وزارتخانه تحویل داده شده و تحویل بخش دیگر آن به زودی انجام خواهد شد».
او با اشاره به اینکه این مجموعه در شمار دارایی وزارتخانه خواهد شد، گفت: «این آثار به طور دایم تحویل وزارتخانه میشود که در سامانه جام و فهرست آثار موزهای کشور به ثبت خواهد رسید».
تندیس تناولی، فرزند پرویز تناولی، که به نمایندگی از پدر این تفاهمنامه را امضا کرد درباره این مجموعه نفیس گفت: «پدرم این مجموعه را در شصت سال گذشته از تمام روستاها و عشایر ایران جمعآوری کرده است. بسیاری از نمونهها و دستبافتههای این مجموعه دیگر بافته نمیشود و بسیاری از عشایر هم دیگر وجود ندارند».
او همچنین با اشاره به آوازه و شهرت این مجموعه نفیس در جهان افزود: «کتابهای پرشماری دربارهی این مجموعه نوشته شده است و به باور پدرم این مجموعه متعلق به ایران است و باید در کشور بماند. این موضوع که در موزههای فرش، دستبافتههای روستایی و عشایری حضوری نداشتند، موجب ناراحتی پدرم در سالیان گذشته بود».
پرویز تناولی، زادهی ۳ فروردین ۱۳۱۶، تندیسساز، نقاش، پژوهشگر و مجموعهدار نامدار ایران است. از وی به نام یکی از پیشگامان مکتب سقاخانه یاد میشود. وی از شناختهشدهترین هنرمندان ایرانی است. مجموعه تندیسهای «هیچ»، «دستها» و «قفل و قفس» در شمار پُرآوازهترین آثار پرویز تناولی شناخته میشوند. (ایلنا، 19 آبان)
– تاریخ مازندران در انبار فراموشی: در حالیکه میراث فرهنگی و اشیای برجای مانده از تاریخ کهن مازندران باارزش ترین اسناد پیوند مردم با گذشته به شمار میروند، این یافتههای تاریخی حتا پس از رهایی از دست چپاولگران فرهنگی، توسط متولیان به جای موزه، روانهی انبارهای تاریک میشوند تا همچنان بیفایده، خاک بخورند. این در حالی است که برخورداری استان پهناور مازندران از اشیاء تاریخی، سبب شده در سالهای گذشته آمار حفاریهای مجاز و غیرمجاز در جای جای استان برای کشف آثار تاریخی، یا آنچه که «گنج» نامیده میشود، توسط تیمهای باستانشناسی از یکسو و سوداگران اشیای تاریخی از سوی دیگر، افزایش یافته است. در نتیجه این حفاریها آثار تاریخی زیادی هر ساله کشف و آگاهیرسانی میشود، اما پس از آن دیگر خبری از سرنوشت آثار کشف شده در دست نیست. سرنوشت این دسته از آثار تاریخی، به انبارهای تاریک مجموعه میراث فرهنگی پایان میپذیرد، در حالی که به باور کارشناسان آثار تاریخی باید برای بازدید مردم به عنوان شناسانندهی تاریخ و فرهنگ و گذشته آنان، به موزهها بُرده شوند.
واپسین آمار اداره کل میراث فرهنگی مازندران نشان میدهد که بیش از ۱۶ هزار شی تاریخی که مربوط به دورههای گوناگون زیست انسانی در این استان است، در مخازن این اداره کل نگهداری میشود و کموبیش هیچ برنامهای برای نمایش همگانی آن وجود ندارد. افزونبر این، تنها سه موزه از مجموع ۲۲ موزه استان دارای آثار تاریخی است و دیگر موزهها موزههای مردمشناسی و خانهموزه هستند که هیچ آثار تاریخی در آن یافت نمیشود. همچنین در سالهای گذشته میراث فرهنگی طرحهایی برای همراهی مردم در جلوگیری از چپاول میراث تاریخی انجام داد، غافل از اینکه مردم استان مازندران شناخت کمی از میراث تاریخی خود دارند، زیرا همواره دیدهاند که اشیای تاریخی در مخازن سر به مُهر میراث بودهاند. اکنون بزرگترین سد نمایش اشیای تاریخی استان، استاندارد نبودن موزههای مازندران است. بیشتر موزههای استان دارای ساختمان و تجهیزات غیر استاندارد برای اشیای تاریخی هستند. از سوی دیگر، اشیای تاریخی در هر شرایطی قابلیت دوام ندارند. (ایرنا، 20 آبان)
– وضعیت خاک در کشور ما فاجعهآمیز است: درحالی سالانه نزدیک به ۱۶ تُن در هکتار خاک در کشور ما از میان میرود که بر پایهی اعلام سازمان جنگلها برای تولید هر یک سانتیمتر از این خاک، به ۸۰۰ سال زمان نیاز است. درکنار فرسایش خاک، عواملی دیگر مانند آلودگی خاک و حتا قاچاق آن، این منبع زیستی مهم را تهدید میکند. درکنار عوامل گوناگون تهدیدکننده خاکهای کشور، گاهی از قاچاق خاکها سخن گفته میشود؛ هر چندکه آمار رسمی از آن بازگو نشده است.
نخستین دشواری که خاکهای کشور ما را تهدید میکند، فرسایش است. سالانه نزدیک به 4/ 16 تُن در هکتار، خاک در کشور ما فرسایش مییابد و یا به مخازن سدها یا دریاها وارد و از دسترس بیرون میرود. برای نمونه، سالانه ۲۵۰ میلیون متر مکعب خاک وارد سدهای کشور میشود. افزایش استفاده از سموم کشاورزی، رها کردن زبالهها و مدیریت نکردن پساب، سبب آلودگی خاک می شود و بهدنبال آن خاک ارزش زیستی خود را از دست میدهد. فرونشست زمین به دلیل کاهش سطح آبهای زیرزمینی، از موارد دیگری است که سبب میشود خاکهای کشور از دست برود و امکان بازگشت آن به اکوسیستم وجود نداشته باشد. افزونبر اینکه ما با فروچالهها و فرونشستهای گوناگونی در مناطق گوناگون کشور روبهرو هستیم که خاک را غیرقابل استفاده میکنند.
از دست دادن ارزشهای زیستمحیطی خاک در کشور به دلایل گوناگون فرسایش، فرونشست و آلودگی بهمراتب فاجعه بسیار بزرگتری است و نیاز است که کشور و دستگاههای مسوول چارهای برای این فاجعهی زیستمحیطی بیندیشند. (ایسنا، 20 آبان)
– سوگنامهای برای درختان مجیدیه: خبر بریدن نزدیک به ۳۰ اصله از درختان سرسبز محلهی مجیدیه، نبش کوچه نسرین، در آبانماه شنیده شد. مردم محله مجیدیه میگویند:«عدهای آمدند درختان چنار ۵۰ و ۱۰۰ ساله کوچه نسرین را در روز روشن و مقابل چشمان شگفتزده ما بریدند و به اعتراضمان هم توجهی نکردند». اکنون نیز روی زمین پُر از شاخ و برگهای بیجانی است که کُندههای عریان درختان را پوشاندهاند. شاخ و برگهایی که تا همین چند روز پیش سبز بودند و قامت بلند درختان چنار را زینت داده بودند و اکنون بر تنه بیجان درختان آرمیدهاند.
خانمی که که پنجرهی خانهاش درست مشرف به زمین است با ناراحتی میگوید: «از ۲۰ سال پیش که به این خانه آمدیم این درختان اینجا بودند. خوشحال بودیم که در شلوغی این محله پنجره خانهمان چشمانداز زیبایی دارد ولی حالا جای خالی درختان بدجوری توی ذوق میزند. نزدیکبه ساعت یازده صبح بود، در آشپزخانه داشتم ناهار درست میکردم که صدای اره برقی و جرو بحث و سروصدا شنیدم. وقتی از پنجره به بیرون نگاه کردم عدهای را دیدم که با اره برقی به جان درختان افتادهاند و همسایهها و کاسبان محله هم جمع شدهاند و به این کارشان اعتراض میکنند. اما آنها بیتوجه به حرف دیگران کارشان را انجام میدادند».
یکی از کاسبان جوان محله که مغازهاش روبهروی زمین است و آن روز از نزدیک شاهد قطع درختان بوده، میگوید: «وقتی درختان را میبریدند، فردی که ادعای مالکیت زمین را داشت با چند تن از ماموران کلانتری هم اینجا بودند و در جواب اعتراض اهالی به این کار میگفتند “ما حکم قضایی داریم و ماموریم و معذور”، آنها از اهالی میخواستند که پراکنده شوند و اجازه نمیدادند کسی با موبایل فیلم و عکس بگیرد».
پیرمردی که از ساکنان قدیمی محله است، با بغض میگوید: «این درختان به قدری سرسبز و با طراوت بودند که آدم حظ میکرد نگاهشان کند. چطور دلشان آمد که آنها را انداختند، حداقل میگذاشتند فصل خزان و زمستان که درخت سبز نیست و به خواب رفته، تنهاش را بزنند».
خانم جوانی که توانسته با گوشی موبایل چند فیلم و عکس از انداختن درختان بگیرد، میگوید: «من در همین کوچه نسرین زندگی میکنم. آن روز از سروصدای اهالی فهمیدم خبری است. وقتی بیرون آمدم دیدم درختان را دارند قطع میکنند، بلافاصله به ۱۳۷ زنگ زدم و موضوع را اطلاع دادم. ماموران شهرداری و حتی یک نفر که فکر کنم شهردار ناحیه بود هم سریع آمدند تا مانع قطع درختان شوند؛ اما نتوانستند. من شنیدم که یکیشان به مامور نیروی انتظامی که حکم قطع درختان را داشت، میگفت “حداقل مهلت میدادید تا ما درختان را جابهجا کنیم”».
زمین کوچهی نسرین نزدیک ۵۰۰ مترمربع مساحت دارد. شهرداری منطقه میگوید از ماجرا خبر نداشته و نیروی انتظامی هم گفت مالک زمین حکم قضایی برای قطع درختان را گرفته و میخواهد ساختوساز کند. این نخستینبار نیست که بریدن درختان در محله مجیدیه رخ میدهد. هنگامی که چرایی بریدن درختان مجیدیه را از کلانتری مجیدیه پیگیر میشویم، پاسخ میشنویم: «این کار با دستور مقام قضایی انجام شده و ما ضابط قضایی هستیم»! (همشهری آنلاین، 20 آبان)
– کهنترین نیایشگاه مادی ایران، زندانی کارخانهی پتروشیمی: تپه تاریخی «حاجی خان» در استان همدان در حالی ثبت ملی شده که هنوز عرصه و حریمی برای آن تعیین نشده است و در حصار پتروشیمی ابنسینا، که این روزها خبر افتتاح آن به گوش میرسد، زندانی شده است. تپهی حاجی خان مربوط به سدههای نخستین دوران باستان، در شهرستان فامنین همدان، دهستان خرمدشت و روستای پیرنهان جای دارد و در ۱۸ اسفندماه سال ۱۳۸۷ با شماره ۲۵۱۳۱ به نام یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در سال ۱۳۹۰ که پروانهی (:مجوز) ساخت پتروشیمی ابنسینا داده شد، محوطهی باستانی تپه حاجیخان در روستای زرقان بهسبب یک کوتاهی، در محدوده حصاری ساخت پتروشیمی ابن سینا فامنین همدان جای گرفت. حال آنکه که بر پایهی آییننامه اجرایی بند «ج» ماده ۱۱۴ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، همهی دستگاههای اجرایی مشمول قانون برنامه چهارم توسعه، موظفند پیش از اجرای پروژههای بزرگ عمرانی و در مرحله امکانسنجی و مکانیابی، نسبت به انجام مطالعات فرهنگی- تاریخی در مکان اجرای طرح، کوشش کنند.
زمانی که زمین مربوط به پروژه پتروشیمی ابنسینا مشخص و واگذاریهای آن انجام گرفت؛ این بایستگی نادیده گرفته شد و تپهی باارزش تاریخی حاجیخان که در دلِ خود آثار کشفنشده بسیاری داشت، بهیکباره خود را در میانهی غول پتروشیمی همدان دید.
عملیات نجاتبخشی تپه حاجیخان همدان، به کشف سازهی بسیار بزرگ خشتی از دوره آهن سه (به گمان بسیار وابسته به مادها) با دیوارهای ستبر، سکوی آتشدان و سکوهای نشیمن با ابعادی بزرگتر از معبد «نوشیجان» انجامید. بدینگونه در نزدیکیهای سال ۱۳۹۶ بود که پروژه کاوش نجاتبخشی آن در دستور کار جای گرفت. اما به راستی چه زمانی قرار است، قدر این داشتههای مهم را بدانیم و در راه نگاهبانی آنها پیش از نابودیشان گام برداریم؟
برپایهی شنیدهها، محوطهای که شواهد اسکان مادها در آن دیده میشود و نخستین کارگاه سفالگری در آن یافت شده است، به ساخت پتروشیمی اختصاص یافته و بخشی از آن نیز، در زمان ساخت پتروشیمی ابن سینا از میان رفته است. (خبرگزاری مهر، 20 آبان)
– درگذشت سرنانواز کهنسال لرستان: عزیز بساق، هنرمند پیشکسوت موسیقی نواحی لرستان و از نسل قدیم تُشمالهای این منطقه، در سن ۸۸ سالگی بر اثر بیماری قلبی درگذشت. علی مغازهای، پژوهشگر موسیقی، با تایید خبر درگذشت عزیز بساق، در این زمینه گفت: «شناسنامه این هنرمند به سال ۱۳۱۱ برمیگشت، ولی خودش بر این باور بود که ۱۰ سال بزرگتر است. وی ساکن الیگودرز بود و در بیشتر عروسیها و مراسم آن منطقه به همراه پسرش که دهل مینواخت، ساز میزد. در دورهی سوم جشنوارهی آینهدار از این زندهیاد دعوت و سپاسداری شد».
وی ادامه داد: «تشمالهای لرستان حافظان موسیقی لری بودند که همواره در جوار ایل زندگی میکردند. آنها در تمام مراسمهای عروسی و عزا مهمترین عنصر بیان احساسات مردم ایلات و عشایر لر و بختیاری بوده و هستند. ولی به سبب تغییرات سبک زندگی ایلهای لر، نقش آنها و کارکردشان در میان ایل از میان رفته است». (ایسنا، 21 آبان)
– بازماندهی دستساختههای سنگی دورهی پارینهسنگی در تخت رستم نکا کشف شد: سرپرست کاوش باستانشناسی محوطه تخت رستم شهرستان نکا از کشف بازماندهی دستساختههای سنگی عصر پارینهسنگی در این محوطهی
تاریخی خبر داد. او گفت: «کاوشهای باستانشناسی در این گستره برای شناخت عرصه حریم و این محوطه انجام شده است. بقایایی از دستساختههای سنگی از دورهی پارینهسنگی یافت شده است. محوطهی تخت رستم به دلیل ویژگی زمینشناختی و وجود سازندهای آهکی و سنگهای چرت، جذابیت بسیار بالایی در جذب جمعیتهای انسانی در خود داشته است. این محوطه دارای رسوباتی متعلق به دریای مازندران در ۲ میلیون سال پیش است که بهعنوان یک اثر میراث طبیعی، دارای ارزش بالایی است».
محوطهی باستانی تخت رستم در باختر شهرستان نکا جای دارد. این گستره در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. (ایلنا، 22 آبان)
– آرامگاه مشروطه پاکینگ نمیشود: همزمان با انتشار خبری دربارهی تخریب آرامگاه میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و ملک المتکلمین، دو تَن از رهبران مشروطیت، و تبدیل این مکان به پارکینگ بیمارستان لقمان، برزین ضرغامی، مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری تهران این خبر را نادرست دانست.
او گفت که جای آرامگاه صور اسرافیل و ملک المتکلمین، یا آرامگاه مشروطه در اختیار بیمارستان لقمان نیست، بلکه از دید قانونی این ملک در تملک شهرداری تهران است. سال گذشته سازمان زیباسازی شهرداری تهران آرامگاه تخریب شده، سرداب و بخشی از محلهای درحال ریزش را مرمت کرد. البته بخشی از کارهای مرمت نیمهکاره به جای مانده است و ابزارآلات پیمانکار پروژه در محوطه آرامگاه وجود دارد. مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران، با پافشاری بر اینکه تاکنون سه کار پایهای درباره بازسازی و مرمت این آرامگاه انجام شده است، گفت: «بخش زیادی از مراحل مرمت و بازسازی قبرهای موجود در مقبره ملک المتکلمین به پایان رسیده است و مراحل نهایی در دست اقدام است». (مهر، 23 آبان)
***
یادداشت هفته
نبرد خسروپرویز با تلهکابین تاقبستان
روزنامهی «همشهری» در شمارهی سه شنبه 20 آبان 1399 خورشیدی، دربارهی دستاندازی به حریم تاقبستان برای ساخت تلهکابین نوشت: «طرح ساخت تلهکابین در تاقبستان کرمانشاه، حالا تبدیل به صفحه دیگری از کتاب تعرض به عرصه و حریم این میراث دوره ساسانی ایران شده است. با این طرح برگ دیگری در کتاب ایجاد مانع در مسیر ثبتجهانی یک اثر تاریخی ایران ورق خورده است».
در ادامهی نوشتار یاد شده، آمده است: «سال1386 زمانی که نام تاقبستان در فهرست موقت یونسکو بهعنوان یک اثر در انتظار ثبتجهانی ایران ثبت شد، تصور بر آن بود که این پرونده ظرف 2 سال مهر ثبتجهانی را از یونسکو دریافت کند، اما تا همین امروز بیش از 13سال طول کشیده است تا این پرونده زیر غبار مانده در فهرست موقت یونسکو، بار دیگر و در پوشش توسعه طرحهای گردشگری شاهد تعرض دیگری به یک محوطه باستانی شود. طرح احداث تلهکابین در تاق بستان طرح ارائهشده از سوی مدیریت شهری کرمانشاه است و اصرار بر ایجاد آن در شرایطی همچنان ادامه دارد که فعالان میراثفرهنگی و حتا وزارت میراثفرهنگی این اقدام را غیرقانونی میدانند». همشهری ادامه داده است: «تاقبستان اما در سالهایی که انتظار طولانی برای ثبتجهانی را پشت سر میگذارد، با اتفاقات عجیبی مواجه شده است. از ساخت هتل در حریم درجهیک این اثر تا افزایش روزافزون اغذیهفروشیها در این محوطه و حتا احیای چشمه تاقبستان که با انتقادات فراوان از سوی فعالان میراثفرهنگی مواجه شد، تا طرح احداث مونوریل در مسیر این محوطه باستانی و نمونه های دیگر. 13سال است که سرنوشت ثبتجهانی تاقبستان را به محاق برده است. ارزیابهای یونسکو نیز اعلام کرده بودند که باید تمامی محوطه تاریخی تاقبستان ساماندهی شود و اضافات از این مجموعه تاریخی رخت بربندد. 13سال از این ارزیابیها و گفته و ناگفتههای مسوولان وزارت میراث فرهنگی دربارهی پروندهی ثبتجهانی تاقبستان و تداوم وضعیت قبلی در این محوطه ساسانی گذشته است که حالا اصرار مدیران شهری کرمانشاه بر احداث تلهکابین در محوطه تاقبستان هم به یک دعوای تازه در این مجموعه در انتظار ثبتجهانی دامن زده است».
روزنامه همشهری در ادامه به کوشش کنشگران فرهنگی اشاره میکند و مینویسد: «اما گروهی از دوستداران میراثفرهنگی برای نگاهبانی از این محوطهی باستانی به احداث تلهکابین در طرح ایجاد مجموعه تفریحی-توریستی در محوطه تاریخی تاق بستان، که به گفته مدیران شهری کرمانشاه باید تا پایان سال 99 به پایان برسد، اعتراض کرده و از وزارت میراث فرهنگی خواستهاند از اجرای این طرح جلوگیری کند.
اما همین دیروز معاون میراثفرهنگی کشور در نامهای با عنوان “پاسخ به مکاتبه مردمی و سازمانهای مردمنهاد ایجاد مجتمع تفریحی و توریستی تاقبستان” اعلام کرد: “با توجه به پیگیریها و بررسیهای بهعملآمده، نظر به اینکه محدودهای که برای ساخت مجموعهی جدید تفریحی-توریستی درنظر گرفته شده در حریم ویژه مجموعه تاقبستان واقع شده است، با استناد به ضوابط و مقررات حفاظت عمومی و حریم ویژه اثر یادشده، احداث مجموعهی مذکور به همراه ساختوسازهای مرتبط با آن ممنوع است، لیکن درخصوص تعیین مسیر عبور تلهکابین، مقرر شده است پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری با عنایت بهوجود تعداد آثار تاریخی و فرهنگی موجود در محدوده، بررسی و در این خصوص صراحتا اعلام نظر کند که در تصمیمات آتی مدنظر قرار داشته و ملاک عمل خواهد بود”».
یک پاسخ
چی میشه گفت بجز افسوس